مقدمات ظهور و رجعت - جلسه سی و یک ام

از شجره طوبی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مقدمات ظهور و رجعت

جلسه 31

أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین

ولعنة الله علی أعدائهم أجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین


بالا نرفتن جایگاه ما از ترجمه و بیان سه تقسیم بندی در فهم قرآن

در جلسه گذشته چند حدیث از اهل بیت علیهم السلام در مورد ماه‌های شریف رجب، شعبان و رمضان را متذکّر شدیم، اگر خداوند تبارک و تعالی بخواهد در این جلسه ترجمه‌ای از آنها را بیان خواهیم کرد، ما باید بدانیم هرقدر سخن می‌گوییم و مطلب می‌نویسیم جایگاه ما بالاتر از ترجمه نیست، شکل ترجمه‌ها متفاوت است به همین دلیل امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: خداوند قرآن کریم را بر سه قسمت قرار داده است؛ «فَجَعَلَ قِسْماً مِنْهُ يَعْرِفُهُ الْعَالِمُ وَالْجَاهِلُ»، ترجمه را جاهل و عالم می‌دانند، «وَقِسْماً لَا يَعْرِفُهُ إِلَّا مَنْ صَفَا ذِهْنُهُ وَلَطُفَ‏ حِسُّهُ‏ وَصَحَّ تَمْيِيزُهُ مِمَّنْ‏ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ»، در نوع دیگر هیچکس معنای قرآن را نمی‌داند مگر کسی که ذهن او صافی، حس او لطیف و تمییز او صحیح باشد، این شخص از کسانی است که خداوند سینه او را به نور اسلام شرح و باز کرده است، دسته دیگر آیاتی هستند که «وَقِسْماً لَا يَعْرِفُهُ إِلَّا اللَّهُ وَأُمَنَاؤُهُ‏ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ»[1] آنها را فقط خداوند و راسخون در علم می‌دانند.

تقسیم بندی قرآن به عبارت، اشاره، لطائف و حقایق و بیان معنای آن

امام صادق علیه السلام فرمودند: «كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ: عَلَى الْعِبَارَةِ وَالْإِشَارَةِ وَاللَّطَائِفِ وَالْحَقَائِقِ» قرآن به عبارت، اشاره، لطائف و حقایق تقسیم شده است؛ «فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَالْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَاللَّطَائِفُ‏ لِلْأَوْلِيَاءِ وَالْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام»[2] عبارت برای عوام، اشاره برای خواص، لطائف برای اولیاء و حقایق برای انبیاء است.

پس ما هر چقدر سخن بگوییم از دایره عبارت یعنی ترجمه خارج نمی‌شویم، شکل ترجمه‌ها متفاوت است و آنها را متوجّه می‌شویم امّا حقیقت بیرونی و مصداق آن را نمی‌فهمیم، گاهی آن حقیقت مربوط به عالم ظاهر است و انسان آن را متوجّه می‌شود امّا گاهی مربوط به عالم دیگری است که در اینجا آن را نمی‌فهمد و فقط ترجمه می‌کند.

دقیق‌تر شدن ترجمه و دست نیافتن به حقیقت بیرونی بوسیله آن

ببینید آیه شریفه آب را چگونه ترجمه می‌کنیم؛ {أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها}، خداوند از آسمان آبی را فرستاد و سیلاب و درّه‌هایی به اندازه خود جاری شد، این یک ترجمه است و چون با کوه و باران ارتباط داریم آن را درک می‌کنیم و می‌دانیم آب، درّه و سیل چیست، {فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً}[3]، پس این سیل خار و خاشاکی را با خود آورد، چون اینها را می‌بینیم متوجّه می‌شویم امّا اگر به صورت دیگری ترجمه کنیم چگونه خواهد شد؟ آب را معرفت توحید، علم، تقوا، اخلاق و... نیکو معنا می‌کنیم ـ همینطور بگوییم مشکلی ندارد ـ بعد می‌گوییم هنگامی که علم در انسان‌های مختلف جریان پیدا کرد در حالی که آنها عیب و نقص داشتند با نارسایی‌های خود آن را از خلوص اوّلیه پایین آوردند. این یک ترجمه است امّا در عین حال حقیقت علم، معرفت و تقوا را نمی‌دانیم و فقط ترجمه می‌کنیم[4].

ما گاهی انعام را به چهارپایان روی زمین ترجمه می‌کنیم[5]، چون آنها را با چشم خود می‌بینیم و متوجّه می‌شویم، امّا گاهی به صورت دیگری ترجمه می‌کنیم و می‌گوییم: منظور از انعام؛ انبیاء و شیعیان‌اند و اهل بیت علیهم السلام صاحب آنها هستند[6]، این را نمی‌فهمیم و فقط ترجمه می‌کنیم، همینطور به جلو بروید و ببینید هر کسی که در مقامات باطنی و حقایق عالم سخن می‌گوید غیر از ترجمه چیز دیگری دارد؟ نه ندارد! او شکل ظاهری را به صورت دیگری ترجمه می‌کند، انسان هرگز با این ترجمه‌ها به حقیقت بیرونی دست پیدا نمی‌کند.

شما در ظاهر به حقیقت می‌رسید و می‌گویید از آسمان باران آمد و ما برای شما انعام را قرار دادیم که منظور گاو، گوسفند و شتر است، اینها را کاملاً درک می‌کنیم امّا هنگامی که می‌گوییم انعام؛ انبیاء، مرسلین و شیعیان عالم‌اند آن را متوجّه نمی‌شویم و فقط ترجمه می‌کنیم.

پس هر چه بگوییم و بنویسیم از ترجمه خارج نخواهیم شد بلکه ترجمه‌ها دقیق‌تر می‌شوند، این ترجمه دقیق مقام بسیار بالا و فضیلت بزرگی است که خداوند آن را شامل حال گوینده و شنونده کرده است، چرا که انسان‌های فراوانی در عالم هستند که {أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً} ظاهری را هم قبول ندارند و می‌گویند اصلاً خدا کیست و نازل کردن چیست؟! می‌گویند این آب بواسطه گرمای خورشید به بالا می‌رود و دوباره به زمین باز می‌گردد.

بسیاری از انسان‌ها حتی این ظاهر آشکار و واضحی که ما آن را قبول داریم قبول ندارند چه رسد به اینکه ما به حقیقتی معتقد هستیم که اهل بیت علیهم السلام و انبیاء به آن اعتقاد دارند!

مثلاً‌ اهل بیت علیهم السلام فرموده‌اند: اگر خواستید آیه: {عَلَّمَ الْقُرْآَنَ * خَلَقَ الْإِنْسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ}[7] و آیه: {إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا * وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا * وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا * يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا * بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}[8] را معنا کنید؛ ما اهل بیت علیهم السلام را انسان قرار دهید[9]. در آیه قبل خود را به عنوان انسان و انعام را گاو، گوسفند و شتر معنا کردیم و در این آیه انسان را اهل بیت علیهم السلام و انعام را انبیاء معنا کنید، پس این بسیار عظیم است که انسان به جایگاهی برسد که معتقد باشد انسان‌هایی در عالم هستند که همان جایگاه انسانیّت ما را دارا هستند امّا نسبت به انسان‌های عظیم دیگری جایگاه گاو، گوسفند و شتر را دارند.

خود را با گاو، گوسفند و شتر بسنجید، چقدر با آنها متفاوت هستید؟ حداقل بر آنها مسلّط هستید و آنها بر شما مسلّط نیستند، سر آنها را بریده و گوشت آنها را می‌خورید، الاغ را بار می‌کنید {تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِلى‏ بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ}[10]، امّا آنها نمی‌توانند این کار‌ها را در مورد شما انجام دهند، این بسیار فضیلت بزرگی است! حداقل به همین اندازه رابطه خود با حیوانات را می‌دانید، این رابطه را به آنجا می‌برید و می‌گویید اهل بیت علیهم السلام صاحب آنها هستند و همانطور که ما مسلّط هستیم آنها هم تسلّط دارند.

در نتیجه این ترجمه بسیار عظیم است و هرگز حقیقت آن را نمی‌یابیم، آن حقیقت بیرونی که به معنای کوه، درّه، خاشاک، گل و... است را می‌دانیم زیرا با قوای ظاهری خود آن را لمس می‌کنیم امّا در اینجا نمی‌دانیم علم بودن آب چه معنایی دارد! نمی‌دانیم ناخالص شدن آب بخاطر هوای ما چه معنایی دارد! اینها را درک و احساس نمی‌کنیم، پس در تمام مطالب از ترجمه فراتر نمی‌رویم.

تقسیم بندی احادیث ماه رجب، شعبان و رمضان و بیان مرکز ارتباط بودن ماه شعبان

با در نظر داشتن این مطلب به سمت احادیث ماه رجب، شعبان و رمضان که در گذشته متذکّر شدیم می‌رویم، ماه رجب، شعبان و رمضان چه ماه‌هایی هستند؟ در بعضی از روایات فرموده بودند: ماه رجب؛ ماه خداوند است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «أَلَا إِنَّ رَجَباً شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَمُّ وَهُوَ شَهْرٌ عَظِيمٌ وَإِنَّمَا سُمِّيَ الْأَصَمَّ لِأَنَّهُ لَا يُقَارِبُهُ شَهْرٌ مِنَ الشُّهُورِ حُرْمَةً وَفَضْلاً عِنْدَ اللَّهِ؛[11] آگاه باشيد كه رجب ماه فرد خداست، و آن ماه بزرگى است، و اصمّ ناميده شده، زيرا هيچ ماهى در حرمت نزد پروردگار به آن نمی‌رسد»، و در بعضی از روایات فرموده بودند که ماه رجب؛ ماه شیعیان، امّت و مؤمنین است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «رَجَبٌ شَهْرُ الِاسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِي أَكْثِرُوا فِيهِ الِاسْتِغْفَارَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ... وَسُمِّيَ شَهْرُ رَجَبٍ شَهْرَ اللَّهِ الْأَصَبَّ لِأَنَّ الرَّحْمَةَ عَلَى أُمَّتِي تَصُبُّ صَبّاً فِيهِ؛[12] ماه رجب ماه استغفار امّت من است،‌ در آن بسیار طلب استغفار کنید که خداوند بخشاینده مهربان است، و ماه رجب را ماه ریزش خداوند نامیدند بدین خاطر که در آن رحمت بر امّت من ریزش می‌کند ریزش کردنی».

همچنین در بعضی از روایات فرموده بودند که ماه رمضان؛ ماه خداوند است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: ‌«شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ؛[13] ماه رمضان؛ ماه خداوند عز وجل است»[14]، و در بعضی از روایات فرموده بودند: ماه رمضان؛ ماه امّت است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: ‌«رَمَضَانَ شَهْرُ أُمَّتِي؛[15] ماه رمضان؛ ماه امّت من است» که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السلام از آن بیرون هستند و یک سمت آن خداوند و سمت دیگر امّت است.

در بعضی از روایات خواندیم که ماه شعبان ماه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است که فرمودند:‌ «شَعْبَانُ شَهْرِي وَهُوَ أَفْضَلُ الشُّهُورِ بَعْدَ شَهْرِ رَمَضَانَ؛[16] شعبان ماه من و برترین ماه‌ها بعد از ماه رمضان است»[17]، این روایات صورت دیگری نداشت و اینگونه نبود که بفرمایند شعبان ماه امّت یا ماه خداوند است! در صورت اوّل که رجب ماه خداوند است خدا از رجب به شعبان؛ یعنی رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌آید و به ماه رمضان؛ یعنی امّت می‌رود، در صورت دوّم رجب ماه امّت است که از آن به ماه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آمده و از ایشان به سمت خدا می‌روند.

در نتیجه این فرمایشات این سه ماه به پنج صورت تقسیم می‌شود:

اوّل؛ ماه شعبان؛ ماه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و به صورت ثابت است.

دوّم و سوّم؛ ماه رجب به دو صورت است، در جایی فرموده‌اند ماه خداوند و در جایی دیگر فرموده‌اند ماه مؤمنین است.

چهارم و پنجم؛ ماه رمضان به دو صورت است، در جایی فرموده‌اند ماه رمضان ماه خداوند و در جایی دیگر فرموده‌اند ماه امّت است.

امّا مرکز ارتباط تقسیم بندی میان ماه رجب و ماه رمضان؛ ماه شعبان است، زیرا ماه رجب و رمضان از یکدیگر گسیخته هستند و شعبان میان آنها فاصله ایجاد کرده است، پس اگر ماه رجب را ماه خداوند و ماه رمضان را ماه امّت قرار دهیم میان امّت و خداوند فاصله و گسستگی وجود دارد، چرا؟ چون ماه شعبان میان آن دو فاصله به وجود آورده است. و اگر ماه رجب را ماه امّت و ماه رمضان را ماه خداوند در نظر بگیریم باز هم گسیخته خواهند بود، در هر چهار فرض گسیختگی وجود دارد و نمی‌توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند؛ یعنی رجب شیعه نمی‌تواند با ماه رمضان خداوند ارتباط برقرار کند، رجب خداوند نمی‌تواند با ماه رمضان شیعه ارتباط برقرار کند مگر بوسیله ماه شعبان.

نیمه اوّل و دوّم ماه شعبان و بیان تأثیرات آن

شعبان خورشید نیست بلکه ماه است لذا دو نیمه دارد به همین دلیل خداوند در قرآن کریم حساب، کتاب، زمان و میزان {عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ}[18] را ماه قرار داده است[19]، نیمه اوّل با ضعف آغاز می‌شود که آن را به سختی پیدا می‌کنید، آهسته آهسته رشد می‌کند و بالا می‌آید تا اینکه می‌گوییم ماه شب چهارده است، اگر ماه سی روزه باشد نیمه حقیقی است و اگر بیست و نه روز باشد متفاوت خواهد بود که مد نظر بنده نیست.

ماه شعبان که حد فاصل است دو جایگاه دارد؛ در یک جایگاه از اوّل ماه شروع شده و تا نیمه آن ادامه دارد و در جایگاه دیگر از نیمه شعبان شروع می‌شود و تا ماه رمضان ادامه دارد، حل این مطلب مشکل است زیرا گفته‌ایم که به تعبیر بعضی از روایات ماه رجب ماه خداوند و ماه رمضان ماه امّت است و به تعبیر دیگری ماه رجب ماه امّت و ماه رمضان ماه خداوند است.

این امّت باید وارد شود و به جایگاهی بیاید که ماه رجب ماه امّت و مؤمنین است، مقصود از امّت؛ امّت دعوت نیست، بلکه امّت اجابت است، یعنی امّت پیرو، خاضع و خاشعی که اسلام، قرآن، رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السلام را پذیرفته‌اند، منظور بنده اشخاص منکر، منافق و کافری نیست که پیامبر بر آنها مبعوث شدند! در نتیجه امّت باید رشد کند و به نیمه ماه شعبان برسد که قرص تام آن است و از آن پایین بیاید و ضعیف شود تا به آخر ماه شعبان و ضعف ماه رمضان برسد، در ماه رمضان این سیر را انجام می‌دهد، قوی می‌شود و به نیمه ماه رمضان می‌رسد، بعد دو مرتبه ضعیف می‌شود تا به آخر ماه رمضان می‌رسد، این سیر همینطور ادامه دارد زیرا از خورشید سخن نمی‌گوییم بلکه از ماه سخن می‌گوییم، به همین دلیل عرض کردم که ما از این مطالب فقط ترجمه آن را می‌دانیم و حقیقت امر بر ما واضح نیست امّا دانستن آن خوب است.

لزوم صبر و تحمل در فهم احادیث و مطالب دشوار

کسانی که برای بار اوّل این احادیث را می‌شنوند ـ مخصوصاً کسانی که با آن انس ندارند ـ نمی‌توانند اوّل، وسط و آخر کلام را با یکدیگر مرتبط کنند، بعضی از افراد اهل علم و مأنوس‌اند مانند شخصی که کار او صبح تا غروب قرآن کریم است، اگر چند آیه برای او بخوانید و ارتباط آنها را با یکدیگر بیان کنید به سرعت متوجّه می‌شود زیرا با قرآن مأنوس است امّا شخصی که کاسب کوچه و بازار است با آن مأنوس نیست مگر اینکه نیم ساعتی پای منبر نشسته باشد، او کلامی را که اطراف دارد و گوینده هم گاهی این سمت و گاهی آن سمت آن را بیان می‌کند و با یکدیگر می‌سنجد متوجّه نمی‌شود، قبل از اینکه سمت دوّم را بیان کند سمت اوّل را فراموش می‌کند پس مقداری برای او سخت و دشوار است امّا باید تحمّل کند، خداوند همیشه به صابرین و کسانی که اهل تحمّل باشند چیزی عنایت می‌کند، اشخاصی که عجول‌اند و حوصله ندارند به آن نمی‌رسند.

دو مرحله به سمت قوّت و ضعف ماه رجب و بیان معنای (غرة)

پس اجمالاً ماه رجب، شعبان و رمضان این رابطه را با یکدیگر دارند، ماه رجب دو مرحله دارد؛ رشد به سمت قوّت و حرکت به سمت ضعف، دو شب مانده از رجب را هرگز غُرّه رجب نمی‌گویند زیرا در حال افول است {فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الآفِلين}[20]، انسان نباید آفل را دوست داشته باشد و باید از چیزی که موقّت و پوچ است فرار کند زیرا اگر به آن متّصل شود در آن می‌ماند و افول می‌کند، این عالم برای عبور کردن است و باید در حال عبور کردن از آن باشیم.

غرّه به معنای نور و نورانی است که می‌گوییم امیر المؤمنین علیه السلام «قائِد غُرِّ المُحَجَّلِین»[21] هستند، ایشان پیشوای مؤمنین و شیعیانی‌اند که محل سجده آنها نورانی است، پس به شب اوّل ماه غرّه می‌گویند زیرا در حال آمدن است امّا به شب آخر ماه غرّه نمی‌گویند زیرا در حال افول است، در نتیجه این احادیث به پنج دسته تقسیم شدند، چهار دسته از آنها نمی‌توانند بدون واسطه با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، این سه ماه به همراه دو نیمه به شش صورت تقسیم می‌شوند؛ یعنی هر کدام از ماه رجب، شعبان و رمضان را به صورت جداگانه از اوّل تا وسط و از وسط تا آخر در نظر بگیرید، سه دسته از اینها به سمت کمال، عظمت و بزرگی و سه دسته دیگر به سمت افول حرکت می‌کنند.

بیان نماز و اوقات اهل بیت علیهم السلام در طول شبانه روز

نیمه اوّل ماه به سمت رشد، کمال، قوی و فراگیر شدن نور و نیمه دیگر به سمت افول، ضعف و تاریکی است، چرا؟ زیرا خداوند عالم را بر این میزان آفریده است به همین دلیل هنگامی که آن بزرگوار نماز‌های پنجگانه را بیان می‌کنند می‌فرمایند: نماز ظهر؛ نماز رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است زیرا بالاترین جایگاهی که نور خورشید در آن قرار می‌گیرد ظهر است، رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم به جبرئیل فرمودند: هرگاه زوال خورشید اتّفاق افتاد به من اطّلاع بده، جبرئیل تا می‌خواست به ایشان عرض کند که هنگام زوال است زوال عبور کرد زیرا ظهر خورشید ظهر عرش الهی است.

آن خورشیدی که امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: «أَطْفَأَ اَلسِّرَاجَ فَقَدْ طَلَعَ اَلصَّبَاحُ‏»[22] آنقدر دقیق و ظریف است که در یک آن که می‌خواهیم بگوییم عبور کرد در آنجا هزاران سال عبور کرده است، {إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ‏ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّون‏}[23]، هنگامی که ظهر می‌گذرد و به سمت نماز عصر؛ به امیر المؤمنین علیه السلام می‌رسیم، بعد از آن به سمت مغرب، تاریکی و ضعف روشنایی خورشید نزدیک می‌شویم که فرموده‌اند: نماز مغرب حضرت زهراء سلام الله علیها است، بعد از تمام اینها تاریکی بیشتر می‌شود تا اینکه حمره مغربه از بین می‌رود که وقت نماز عشاء است، تاریکی همه جا را فرا گرفته و (غسق اللیل) اتفاق می‌افتد که فرموده‌اند: نماز عشاء امام حسن مجتبی علیه السلام است.

در نتیجه از صبح تا زوال مربوط به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم، از ظهر تا عصر مربوط به امیر المؤمنین علیه السلام، از غروب تا ذهاب حمره مغربیة مربوط به حضرت زهراء سلام الله علیها، از ذهاب حمره مغربیة تا غسق اللیل ـ نیمه شب ـ مربوط به امام حسن مجتبی علیه السلام و از نیمه شب تا طلوع آفتاب مربوط به امام حسین علیه السلام است[24].

این اشتباه است که می‌گوییم صبر فقط مخصوص امام حسن علیه السلام است، آن بزرگواران همه صبور و دلاور هستند، مگر امام حسن علیه السلام بیشتر از ده سال معاویه را تحمّل کردند؟! امام حسین علیه السلام هم ده سال تحمّل کردند، اینها با یکدیگر تفاوتی ندارد، ایشان در این ده سال هیچ حرکتی انجام ندادند. بعضی از اوقات که معاویه شیعیان را بسیار اذیّت می‌کرد حضرت نامه می‌نوشتند و او را بازخواست می‌کردند، ایشان هیچ معارضه‌ای نکردند در حالی که معاویه به امیر المؤمنین علیه السلام فحش می‌داد و ناسزا می‌گفت، زمان تحمّل از نیمه شب تا صبح است که امام حسین علیه السلام تاریکی‌ها را تحمّل کردند، هنگام نماز صبح زمان آغاز حرکت ایشان و ورود به کربلا است زیرا باید روشنی بیاورند، ما می‌گوییم ایشان به مظلومیت و شهادت دین رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم را زنده کردند که شاعر هم می‌گوید: (إن کان دین محمّد لم یستقم إلا بقتلي؛ فیا سیوف خذیني)[25]، پس با این نماز صبح به سمت روشنایی حرکت می‌کنیم لذا در مورد آیه {وَالْفَجْرِ * وَلَيَالٍ عَشْرٍ}[26] فرموده‌اند: فجر امام حسین علیه السلام هستند[27].

سیر نبوّت به طرف کمال تبدیل آن به ولایت و حرکت کردن ولایت به سمت ضعف

این حرکت حرکت امام حسین علیه السلام است که اگر نبود آیه و حدیثی باقی نمی‌ماند، پس تا طلوع آفتاب عاشورای امام حسین علیه السلام و خود طلوع ظهور امام زمان} است، انسان در این روابط می‌تواند ارتباط این سه ماه را بفهمد، نبوّت از اوّل صبح شروع شده و ظهر زمان کمال آشکاری نور آن است، حال که نبوّت تبدیل به ولایت شد به سمت ضعف ـ نماز عصر ـ حرکت می‌کند و مقابله‌ها بیشتر می‌شود، کفّار، مشرکین و ملحدین از این ضعف استفاده کردند و اوّلین و بزرگ‌ترین حامی ولایت را از میان برداشتند زیرا مغرب حضرت زهراء سلام الله علیها هستند، هنگامی که اوّلین حامی و مرتبط مستقیم با رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم که فرموده‌اند: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي»[28] را به راحتی از میان برداشتند تاریکی بیشتر می‌شود و به نوه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم امام حسن مجتبی علیه السلام می‌رسیم.

معارضه با امام حسین علیه السلام باعث ایجاد صبح و بیان عوامل مؤثّر در کربلا

آنها نفهمیدند که معارضه با امام حسین علیه السلام باعث صبح می‌شود زیرا شیطان نفهم و جاهل است، تا زمانی که با ایشان معارضه نکرده بودند شب بود و ایشان هم در آن زندگی و عبادت می‌کردند امّا هنگامی که گفتند یا از او بیعت بگیرید و یا او را بکشید طلوع آغاز شد، خود آنها باعث طلوع شدند زیرا در ظاهر باید اسبابی وجود داشته باشد، آنها با شخصی معارضه کردند که ساعات شب را تحمّل می‌کرد لذا بعضی از بزرگواران نسبت سنجی عددی کرده‌اند که در ظاهر این عالم تعداد شیعیان بعد از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بسیار کمتر از این زمان است! ببینید شیعه چقدر رشد کرده است، هرچه به جلو می‌رویم رشد شیعه بیشتر می‌شود زیرا ایشان شهادت و فداکاری را آوردند و می‌خواستند با فداکاری، زخم خوردن، اسیر دادن و... از دین خدا حمایت کنند لذا کار ایشان در دنیا مؤثّر واقع شد.

اگر امام حسین علیه السلام لشکری پنجاه هزار نفره و مخالفین لشکری صد هزار نفره همانند بقیه لشکر‌ها داشتند و ایشان شکست می‌خوردند این کربلا کربلا می‌شد؟ نه! می‌گفتند او قدرت داشت و می‌خواست حکومت را بگیرد امّا شکست خورد، بسیاری از افراد شکست می‌خورند، مگر چه می‌شود!

کربلای امام حسین علیه السلام کربلا شد زیرا افرادی رفتند، اگر نمی‌رفتند هدف ایشان عملی نمی‌شد و جنگ فراگیر پهناوری در کربلا اتّفاق می‌افتاد، اگر قبایل اطراف همانند بنی اسد که اشخاصی راه آنها را بستند و عرضه نداشتند که در همان جا بجنگند و گفتند چون جلوی ما را گرفتند باز می‌گردیم به کربلا می‌رسیدند چه اتّفاقی می‌افتاد؟ کسانی که جلوی آنها را گرفته بودند صد هزار نفر نبودند، اصلاً شاید جمعیّت شما بیشتر بود، آیا پنجاه نفر بخاطر ده نفر بر می‌گردند؟![29] اصحاب امام حسین علیه السلام باید به اندازه‌ای باشند که هدف و اظهار مظلومیّت جاری شود در غیر این صورت اساس دنیا بر این است که دو قدرت با یکدیگر بجنگند و یکی از آنها شکست بخورد.

در نتیجه ماه رجب، شعبان و رمضان به همین صورت است، بنده مانند بعضی از دوستان عادت ندارم که بگویم فلان نوار را دو یا سه مرتبه گوش کن، اصلاً به من چه ارتباطی دارد! وظیفه من این است که مطلب را بیان کنم، اگر روزی او باشد آن را می‌فهمد و اگر روزی او نباشد در همین نیم ساعت به فکر این است که چه زمانی جلسه تمام می‌شود، لذا در این مطالب کمی دقّت و تفکّر کنید زیرا دانستن آن در رابطه با توحید، ولایت اهل بیت علیهم السلام و شیعیان ـ که عالم غیر از این سه نیست ـ بسیار مؤثّر است.


الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین

دریافت فایل (MP3) (PDF)


[1]. الإحتجاج، ج‏1، ص253: جَاءَ بَعْضُ الزَّنَادِقَةِ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ علیه السلام وَقَالَ لَهُ لَوْ لَا مَا فِي الْقُرْآنِ مِنَ الِاخْتِلَافِ وَالتَّنَاقُضِ‏ لَدَخَلْتُ فِي دِينِكُمْ فَقَالَ لَهُ علیه السلام وَمَا هُوَ؟ قَالَ: قَوْلُهُ تَعَالَى‏:... فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام:... ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ لِسَعَةِ رَحِمَتِهِ وَرَأْفَتِهِ بِخَلْقِهِ وَعِلْمِهِ بِمَا يُحْدِثُهُ الْمُبَدِّلُونَ مِنْ تَغْيِيرِ كِتَابِهِ قَسَّمَ كَلَامَهُ ثَلَاثَةَ أَقْسَامٍ فَجَعَلَ قِسْماً مِنْهُ يَعْرِفُهُ الْعَالِمُ وَالْجَاهِلُ وَقِسْماً لَا يَعْرِفُهُ إِلَّا مَنْ صَفَا ذِهْنُهُ وَلَطُفَ‏ حِسُّهُ‏ وَصَحَّ تَمْيِيزُهُ مِمَّنْ‏ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ‏ وَقِسْماً لَا يَعْرِفُهُ إِلَّا اللَّهُ وَأُمَنَاؤُهُ‏ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ‏ وَإِنَّمَا فَعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ لِئَلَّا يَدَّعِيَ أَهْلُ الْبَاطِلِ مِنَ الْمُسْتَوْلِينَ عَلَى مِيرَاثِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم مِنْ عِلْمِ الْكِتَابِ مَا لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُمْ وَلِيَقُودَهُمُ الِاضْطِرَارُ إِلَى الِايتِمَارِ لِمَنْ وَلَّاهُ أَمْرَهُمْ فَاسْتَكْبَرُوا عَنْ طَاعَتِهِ تَعَزُّزاً وَافْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَاغْتِرَاراً بِكَثْرَةِ مَنْ ظَاهَرَهُمْ وَعَاوَنَهُمْ وَعَانَدَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ وَرَسُولَهُ فَأَمَّا مَا عَلِمَهُ الْجَاهِلُ وَالْعَالِمُ مِنْ فَضْلِ رَسُولِ اللَّهِ فِي كِتَابِ اللَّهِ فَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ‏ وَقَوْلُهُ‏ إِنَّ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً وَلِهَذِهِ الْآيَةِ ظَاهِرٌ وَبَاطِنٌ فَالظَّاهِرُ قَوْلُهُ‏ صَلُّوا عَلَيْهِ‏ وَالْبَاطِنُ قَوْلُهُ‏ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً أَيْ سَلِّمُوا لِمَنْ وَصَّاهُ وَاسْتَخْلَفَهُ وَفَضَّلَهُ عَلَيْكُمْ وَمَا عَهِدَ بِهِ إِلَيْهِ تَسْلِيماً وَهَذَا مِمَّا أَخْبَرْتُكَ أَنَّهُ لَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا مَنْ لَطُفَ حِسُّهُ وَصَفَا ذِهْنُهُ وَصَحَّ تَمْيِيزُهُ وَكَذَلِكَ قَوْلُهُ سَلامٌ عَلى‏ آلِ ياسِينَ لِأَنَّ اللَّهَ سَمَّى بِهِ النَّبِيَّ صلّی الله علیه و آله و سلّم حَيْثُ قَالَ يس وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ. إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ‏ لِعِلْمِهِ بِأَنَّهُمْ يُسْقِطُونَ قَوْلَ اللَّهِ سَلَامٌ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا أَسْقَطُوا غَيْرَهُ وَمَا زَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم يَتَأَلَّفُهُمْ وَيُقَرِّبُهُمْ وَيُجْلِسُهُمْ عَنْ يَمِينِهِ وَشِمَالِهِ حَتَّى أَذِنَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِي إِبْعَادِهِمْ بِقَوْلِهِ وَاهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً وَبِقَوْلِهِ‏ فَما لِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ. عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمالِ عِزِينَ. أَ يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ. كَلَّا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ‏ وَكَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ‏ وَلَمْ يَسُمِّ بِأَسْمَائِهِمْ وَأَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَأُمَّهَاتِهِم‏، الخبر.

[2]. أعلام الدين، ص303، عوالي اللئالي، ج4، ص105، ح155، الدرة الباهرة، ص30، ح71، جامع الأخبار: ص116، ح211، مصباح الشريعة، ص459.

[3]. الرعد: 17 ـ 19: (أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ * لِلَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ * أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ).

[4]. بحار الأنوار، ج‏9، ص216: وَفِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام‏… وَقَوْلُهُ‏ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها يَقُولُ الْكَبِيرُ عَلَى قَدْرِ كِبَرِهِ وَالصَّغِيرُ عَلَى قَدْرِ صِغَرِهِ قَوْلُهُ‏ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً يَقُولُ أَنْزَلَ الْحَقَّ مِنَ السَّمَاءِ فَاحْتَمَلَتْهُ الْقُلُوبُ بِأَهْوَائِهَا ذُو الْيَقِينِ عَلَى قَدْرِ يَقِينِهِ وَذُو الشَّكِّ عَلَى قَدْرِ شَكِّهِ فَاحْتَمَلَ الْهَوَى بَاطِلًا كَثِيراً وَجَفَاءً فَالْمَاءُ هُوَ الْحَقُّ وَالْأَوْدِيَةُ هِيَ الْقُلُوبُ وَالسَّيْلُ هُوَ الْهَوَى وَالزَّبَدُ هُوَ الْبَاطِلُ وَالْحِلْيَةُ وَالْمَتَاعُ هُوَ الْحَقُّ قَالَ اللَّهُ‏ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَأَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ‏ فَالزَّبَدُ وَخُبْثُ الْحِلْيَةِ هُوَ الْبَاطِلُ وَالْمَتَاعُ وَالْحِلْيَةُ هُوَ الْحَقُّ مَنْ‏ أَصَابَ‏ الزَّبَدَ وَخُبْثَ الْحِلْيَةِ فِي الدُّنْيَا لَمْ يَنْتَفِعْ بِهِ وَكَذَلِكَ صَاحِبُ الْبَاطِلِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يَنْتَفِعُ بِهِ وَأَمَّا الْحِلْيَةُ وَالْمَتَاعُ فَهُوَ الْحَقُّ مَنْ أَصَابَ الْحِلْيَةَ وَالْمَتَاعَ فِي الدُّنْيَا انْتَفَعَ بِهِ وَكَذَلِكَ صَاحِبُ الْحَقِّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَنْفَعُهُ‏ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ‏ قَوْلُهُ‏ زَبَداً رابِياً أَيْ مُرْتَفِعاً وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ يَعْنِي مَا يَخْرُجُ مِنَ الْمَاءِ مِنَ الْجَوَاهِرِ وَهُوَ مَثَلٌ أَيْ يَثْبُتُ الْحَقُّ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ وَفِي قُلُوبِ الْكُفَّارِ لَا يَثْبُتُ‏ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً يَعْنِي يَبْطُلُ‏ وَأَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ‏ وَهَذَا مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُشْرِكِينَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَ‏ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ‏ لِلَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنى‏ إِلَى قَوْلِهِ‏ وَبِئْسَ الْمِهادُ فَالْمُؤْمِنُ إِذَا سَمِعَ الْحَدِيثَ ثَبَتَ فِي قَلْبِهِ رَجَاءَ رَبِّهِ وَآمَنَ بِهِ‏ وَهُوَ مِثْلُ الْمَاءِ الَّذِي يَبْقَى فِي الْأَرْضِ فَيَنْبُتُ النَّبَاتُ وَالَّذِي لَا يُنْتَفَعُ بِهِ يَكُونُ مِثْلَ الزَّبَدِ الَّذِي تَضْرِبُهُ الرِّيَاحُ فَيَبْطُلُ قَوْلُهُ‏ وَبِئْسَ الْمِهادُ قَالَ يَتَمَهَّدُونَ فِي النَّارِ قَوْلُهُ‏ أُولُوا الْأَلْبابِ‏ أَيْ أُولُو الْعُقُولِ‏.

[5]. کلمه (أنعام) 32 دو مرتبه در آیات شریفه قرآن کریم آمده است، امّا چند آیه از این آیات را برای نمونه نقل می نماییم:

السجدة: 27 (أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنْفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ).

فاطر: 28 (وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ).

يس: 71 ـ 73 (أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ * وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ * وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ).

الشورى 11 (فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ).

الزخرف: 12 ـ 14 (وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ * لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ * وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ).

الشعراء: 133 (أَمَدَّكُمْ بِأَنْعَامٍ وَبَنِينَ).

النازعات: 33 (مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ).

عبس: 32 (مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ).

[6]. المائدة 1 (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ).

تفسير العيّاشي، ج1، ص290، ح13: عن المُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ اَلصَّادِقَ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ: (أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الأَنْعَامِ) قَالَ: الْبَهِيمَةُ هَيْهَنَا: الوَلِيُّ، وَالأنْعَامُ: المُؤمِنُونَ.

[7]. الرحمن: 1 ـ 4.

[8]. الزلزلة:1 ـ 5.

[9]. بصائر الدرجات، ج‏1، ص505، ح5: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ فَقُلْتُ قَوْلُهُ‏ الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ‏ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَلَّمَ‏ الْقُرْآنَ قَالَ قُلْتُ‏ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَيانَ‏ قَالَ ذَاكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَّمَهُ‏ بَيَانَ‏ كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ مِمَّا يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ.

علل الشرائع، ج‏2، ص556، ح8: عَنْ هَارُونَ بْنِ خَارِجَةَ رَفَعَهُ عَنْ فَاطِمَةَ سلام الله علیها قَالَتْ‏ أَصَابَ النَّاسَ زَلْزَلَةٌ عَلَى عَهْدِ أَبِي بَكْرٍ فَفَزِعَ النَّاسُ إِلَى أَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ فَوَجَدُوهُمَا قَدْ خَرَجَا فَزِعَيْنِ إِلَى عَلِيٍّ علیه السلام فَتَبِعَهُمَا النَّاسُ إِلَى أَنِ انْتَهَوْا إِلَى بَابِ عَلِيٍّ علیه السلام فَخَرَجَ إِلَيْهِمْ عَلِيٌّ علیه السلام غَيْرَ مُكْتَرِثٍ لِمَا هُمْ فِيهِ فَمَضَى وَاتَّبَعَهُ النَّاسُ حَتَّى انْتَهَى إِلَى تَلْعَةٍ فَقَعَدَ عَلَيْهَا وَقَعَدُوا حَوْلَهُ وَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَى حِيطَانِ‏ الْمَدِينَةِ تَرْتَجُ‏ جَائِيَةً وَذَاهِبَةً فَقَالَ لَهُمْ عَلِيٌّ علیه السلام كَأَنَّكُمْ قَدْ هَالَكُمْ مَا تَرَوْنَ قَالُوا وَكَيْفَ لَا يَهُولُنَا وَلَمْ نَرَ مِثْلَهَا قَطُّ قَالَتْ فَحَرَّكَ شَفَتَيْهِ ثُمَّ ضَرَبَ الْأَرْضَ بِيَدِهِ ثُمَّ قَالَ مَا لَكِ اسْكُنِي فَسَكَنَتْ فَعَجِبُوا مِنْ ذَلِكَ أَكْثَرَ مِنْ تَعَجُّبِهِمْ أَوَّلًا حَيْثُ خَرَجَ إِلَيْهِمْ قَالَ لَهُمْ فَإِنَّكُمْ قَدْ عَجِبْتُمْ مِنْ صَنْعَتِي قَالُوا نَعَمْ قَالَ أَنَا الرَّجُلُ الَّذِي قَالَ اللَّهُ‏ إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها وَقالَ الْإِنْسانُ ما لَها فَأَنَا الْإِنْسَانُ الَّذِي يَقُولُ لَهَا مَا لَكِ‏ يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها إِيَّايَ تُحَدِّث‏.

[10]. النحل: 7.

[11]. ثواب الأعمال، ص54: عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم:‏ أَلَا إِنَّ رَجَباً شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَمُّ وَهُوَ شَهْرٌ عَظِيمٌ وَإِنَّمَا سُمِّيَ الْأَصَمَّ لِأَنَّهُ لَا يُقَارِبُهُ شَهْرٌ مِنَ الشُّهُورِ حُرْمَةً وَفَضْلاً عِنْدَ اللَّهِ وَكَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ يُعَظِّمُونَهُ فِي جَاهِلِيَّتِهَا فَلَمَّا جَاءَ الْإِسْلَامُ لَمْ يَزْدَدْ إِلَّا تَعْظِيماً وَفَضْلاً أَلَا إِنَّ رَجَباً شَهْرُ اللَّهِ وَشَعْبَانَ شَهْرِي وَرَمَضَانَ شَهْرُ أُمَّتِي أَلَا فَمَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ يَوْماً إِيمَاناً وَاحْتِسَاباً اسْتَوْجَبَ رِضْوَانَ اللَّهِ الْأَكْبَرَ وَأَطْفَأَ صَوْمُهُ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ غَضَبَ اللَّهِ وَأَغْلَقَ عَنْهُ بَاباً مِنْ أَبْوَابِ النَّارِ وَلَوْ أُعْطِيَ مِلْ‏ءَ الْأَرْضِ ذَهَباً مَا كَانَ بِأَفْضَلَ مِنْ صَوْمِهِ وَلَا يَسْتَكْمِلُ لَهُ أَجْرَهُ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الدُّنْيَا دُونَ الْحَسَنَاتِ إِذَا أَخْلَصَهُ لِلَّهِ وَلَهُ إِذَا أَمْسَى عَشْرُ دَعَوَاتٍ مُسْتَجَابَاتٍ إِنْ دَعَا بِشَيْ‏ءٍ فِي عَاجِلِ الدُّنْيَا أَعْطَاهُ اللَّهُ وَإِلَّا ادَّخَرَ لَهُ مِنَ الْخَيْرِ أَفْضَلَ مَا دَعَا بِهِ دَاعٍ مِنْ أَوْلِيَائِهِ وَأَحِبَّائِهِ وَأَصْفِيَائِهِ وَمَنْ صَامَ‏ مِنْ‏ رَجَبٍ‏ يَوْمَيْن‏، الخبر.

[12]. النوادر (للأشعري)، ص17، ح2: عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم:‏ رَجَبٌ شَهْرُ الِاسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِي أَكْثِرُوا فِيهِ الِاسْتِغْفَارَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏ وَشَعْبَانُ شَهْرِي اسْتَكْثِرُوا فِي رَجَبٍ مِنْ قَوْلِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ الْإِقَالَةَ وَالتَّوْبَةَ فِيمَا مَضَى وَالْعِصْمَةَ فِيمَا بَقِيَ‏ مِنْ‏ آجَالِكُمْ‏ وَأَكْثِرُوا فِي شَعْبَانَ الصَّلَاةَ عَلَى نَبِيِّكُمْ وَأَهْلِهِ وَرَمَضَانُ شَهْرُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى اسْتَكْثِرُوا فِيهِ مِنَ التَّهْلِيلِ وَالتَّكْبِيرِ وَالتَّحْمِيدِ وَالتَّمْجِيدِ وَالتَّسْبِيحِ وَهُوَ رَبِيعُ الْفُقَرَاءِ وَإِنَّمَا جَعَلَ اللَّهُ‏ الْأَضْحَى لِتَشْبَعَ الْمَسَاكِينُ مِنَ اللَّحْمِ فَأَظْهِرُوا مِنْ فَضْلِ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ بِهِ عَلَيْكُمْ عَلَى عِيَالاتِكُمْ وَجِيرَانِكُمْ وَأَحْسِنُوا جِوَارَ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَوَاصِلُوا إِخْوَانَكُمْ وَأَطْعِمُوا الْفُقَرَاءَ وَالْمَسَاكِينَ مِنْ إِخْوَانِكُمْ فَإِنَّهُ مَنْ فَطَّرَ صَائِماً فَلَهُ مِثْلُ أَجْرِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أَجْرِهِ شَيْئاً وَسُمِّيَ شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرَ الْعِتْقِ لِأَنَّ لِلَّهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَلَيْلَةٍ سِتَّمِائَةِ عَتِيقٍ وَفِي آخِرِهِ مِثْلُ مَا أَعْتَقَ فِيمَا مَضَى وَسُمِّيَ شَهْرُ شَعْبَانَ شَهْرَ الشَّفَاعَةِ لِأَنَّ رَسُولَكُمْ يَشْفَعُ لِكُلِّ مَنْ يُصَلِّي عَلَيْهِ فِيهِ وَسُمِّيَ شَهْرُ رَجَبٍ شَهْرَ اللَّهِ الْأَصَبَّ لِأَنَّ الرَّحْمَةَ عَلَى أُمَّتِي تَصُبُّ صَبّاً فِيهِ وَيُقَالُ الْأَصَمُّ لِأَنَّهُ نُهِيَ فِيهِ عَنْ قِتَالِ الْمُشْرِكِينَ وَهُوَ مِنَ الشُّهُورِ الْحُرُمِ‏.

[13]. الأمالي (للصدوق)، ص19، ح1: عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ يَزِيدَ الْقُرَشِيِّ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیهما السلام: حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ علیهم السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم:‏ شَعْبَانُ شَهْرِي وَشَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَمَنْ صَامَ يَوْماً مِنْ شَهْرِي كُنْتُ شَفِيعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمَنْ صَامَ يَوْمَيْنِ مِنْ شَهْرِي غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَهْرِي قِيلَ لَهُ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ وَمَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَحَفِظَ فَرْجَهُ وَلِسَانَهُ وَكَفَّ أَذَاهُ‏ عَنِ‏ النَّاسِ‏ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْهَا وَمَا تَأَخَّرَ وَأَعْتَقَهُ مِنَ النَّارِ وَأَحَلَّهُ دَارَ الْقَرَارِ وَقَبِلَ شَفَاعَتَهُ فِي عَدَدِ رَمْلِ عَالِجٍ مِنْ مُذْنِبِي أَهْلِ التَّوْحِيدِ.

[14]. مصباح المتهجّد، ج2، ص797: رُوِيَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَّهُ كَانَ يَصُومُهُ وَيَقُولُ: رَجَبٌ‏ شَهْرِي‏ وَشَعْبَانُ شَهْرُ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَشَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ تَعَالَى.

دعائم الإسلام، ج1، ص283: وَعَنْهُمْ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم أَنَّهُ قَالَ: شَعْبَانُ‏ شَهْرِي‏ وَرَمَضَانُ شَهْرُ اللَّهِ.

الأمالي (للصدوق)، ص628، ح5: عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام قَالَ: حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم:‏ شَعْبَانُ شَهْرِي وَرَمَضَانُ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَمَنْ صَامَ مِنْ‏ شَهْرِي‏ يَوْماً كُنْتُ‏ شَفِيعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ أُعْتِقَ مِنَ النَّارِ.

ثواب الأعمال، ص59: عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم:‏ شَعْبَانُ شَهْرِي وَرَمَضَانُ شَهْرُ اللَّهِ وَهُوَ رَبِيعُ الْفُقَرَاءِ وَإِنَّمَا جُعِلَ الْأَضْحَى لِشِبَعِ‏ مَسَاكِينِكُمْ‏ مِنَ اللَّحْمِ فَأَطْعِمُوهُمْ.

فضائل الأشهر الثلاثة، ص54، ح32: عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم: شَعْبَانُ شَهْرِي وَرَمَضَانُ شَهْرُ اللَّهِ فَمَنْ صَامَ مِنْ شَهْرِي يَوْماً وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ وَمَنْ صَامَ‏ مِنْهُ‏ يَوْمَيْنِ‏ كَانَ‏ مِنْ‏ رُفَقَاءِ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ‏ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمَنْ صَامَ الشَّهْرَ كُلَّهُ وَوَصَلَهُ بِشَهْرِ رَمَضَانَ كَانَ ذَلِكَ تَوْبَةً لَهُ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ صَغِيرٍ أَوْ كَبِيرٍ وَلَوْ مِنْ دَمٍ حَرَامٍ.

[15]. ثواب الأعمال، ص54: عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم:‏ أَلَا إِنَّ رَجَباً شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَمُّ وَهُوَ شَهْرٌ عَظِيمٌ وَإِنَّمَا سُمِّيَ الْأَصَمَّ لِأَنَّهُ لَا يُقَارِبُهُ شَهْرٌ مِنَ الشُّهُورِ حُرْمَةً وَفَضْلاً عِنْدَ اللَّهِ وَكَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ يُعَظِّمُونَهُ فِي جَاهِلِيَّتِهَا فَلَمَّا جَاءَ الْإِسْلَامُ لَمْ يَزْدَدْ إِلَّا تَعْظِيماً وَفَضْلاً أَلَا إِنَّ رَجَباً شَهْرُ اللَّهِ وَشَعْبَانَ شَهْرِي وَرَمَضَانَ شَهْرُ أُمَّتِي أَلَا فَمَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ يَوْماً إِيمَاناً وَاحْتِسَاباً اسْتَوْجَبَ رِضْوَانَ اللَّهِ الْأَكْبَرَ وَأَطْفَأَ صَوْمُهُ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ غَضَبَ اللَّهِ وَأَغْلَقَ عَنْهُ بَاباً مِنْ أَبْوَابِ النَّارِ وَلَوْ أُعْطِيَ مِلْ‏ءَ الْأَرْضِ ذَهَباً مَا كَانَ بِأَفْضَلَ مِنْ صَوْمِهِ وَلَا يَسْتَكْمِلُ لَهُ أَجْرَهُ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الدُّنْيَا دُونَ الْحَسَنَاتِ إِذَا أَخْلَصَهُ لِلَّهِ وَلَهُ إِذَا أَمْسَى عَشْرُ دَعَوَاتٍ مُسْتَجَابَاتٍ إِنْ دَعَا بِشَيْ‏ءٍ فِي عَاجِلِ الدُّنْيَا أَعْطَاهُ اللَّهُ وَإِلَّا ادَّخَرَ لَهُ مِنَ الْخَيْرِ أَفْضَلَ مَا دَعَا بِهِ دَاعٍ مِنْ أَوْلِيَائِهِ وَأَحِبَّائِهِ وَأَصْفِيَائِهِ وَمَنْ صَامَ‏ مِنْ‏ رَجَبٍ‏ يَوْمَيْن‏، الخبر.

[16]. فضائل الأشهر الثلاثة، ص55، ح33: عَنْ سُلَيْمَانَ الْمَرْوَزِيِّ عَنِ الرِّضَا عَلِيِّ بْنِ مُوسَى علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم يُكْثِرُ الصِّيَامَ فِي شَعْبَانَ وَلَقَدْ كَانَتْ نِسَاؤُهُ إِذَا كَانَ عَلَيْهِنَّ صَوْمٌ أَخَّرْنَهُ إِلَى شَعْبَانَ‏ مَخَافَةَ أَنْ‏ يَمْنَعْنَ‏ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم حَاجَتَهُ وَكَانَ علیه السلام يَقُولُ شَعْبَانُ شَهْرِي وَهُوَ أَفْضَلُ الشُّهُورِ بَعْدَ شَهْرِ رَمَضَانَ فَمَنْ صَامَ فِيهِ يَوْماً كُنْتُ شَفِيعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ إِيمَاناً وَاحْتِسَاباً غَفَرْتُ لَهُ ذُنُوبَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْهَا وَمَا تَأَخَّرَ وَإِنَّ الصَّائِمَ لَا يَجْرِي عَلَيْهِ الْقَلَمُ حَتَّى يُفْطِرَ مَا لَمْ يَأْتِ بِشَيْ‏ءٍ يَنْقُضُ، الخبر.

[17]. روایات در این مطلب که ماه شعبان؛ ماه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است:

الكافي، ج4، ص90، ح4: عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: كُنَّ نِسَاءُ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله و سلّم إِذَا كَانَ عَلَيْهِنَّ صِيَامٌ أَخَّرْنَ ذَلِكَ إِلَى شَعْبَانَ كَرَاهَةَ أَنْ‏ يَمْنَعْنَ‏ رَسُولَ‏ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَإِذَا كَانَ شَعْبَانُ صُمْنَ وَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم يَقُولُ: شَعْبَانُ شَهْرِي.

دعائم الإسلام، ج1، ص283: وَعَنْهُمْ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم أَنَّهُ قَالَ: شَعْبَانُ‏ شَهْرِي‏ وَرَمَضَانُ شَهْرُ اللَّهِ.

الأمالي (للصدوق)، ص19، ح1: عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ يَزِيدَ الْقُرَشِيِّ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیهما السلام: حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ علیهم السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم:‏ شَعْبَانُ شَهْرِي وَشَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَمَنْ صَامَ يَوْماً مِنْ شَهْرِي كُنْتُ شَفِيعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمَنْ صَامَ يَوْمَيْنِ مِنْ شَهْرِي غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنْ شَهْرِي قِيلَ لَهُ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ وَمَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَحَفِظَ فَرْجَهُ وَلِسَانَهُ وَكَفَّ أَذَاهُ‏ عَنِ‏ النَّاسِ‏ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْهَا وَمَا تَأَخَّرَ وَأَعْتَقَهُ مِنَ النَّارِ وَأَحَلَّهُ دَارَ الْقَرَارِ وَقَبِلَ شَفَاعَتَهُ فِي عَدَدِ رَمْلِ عَالِجٍ مِنْ مُذْنِبِي أَهْلِ التَّوْحِيدِ.

الأمالي (للصدوق)، ص628، ح5: عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام قَالَ: حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم:‏ شَعْبَانُ شَهْرِي وَرَمَضَانُ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَمَنْ صَامَ مِنْ‏ شَهْرِي‏ يَوْماً كُنْتُ‏ شَفِيعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ أُعْتِقَ مِنَ النَّارِ.

ثواب الأعمال، ص59: عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم:‏ شَعْبَانُ شَهْرِي وَرَمَضَانُ شَهْرُ اللَّهِ وَهُوَ رَبِيعُ الْفُقَرَاءِ وَإِنَّمَا جُعِلَ الْأَضْحَى لِشِبَعِ‏ مَسَاكِينِكُمْ‏ مِنَ اللَّحْمِ فَأَطْعِمُوهُمْ.

ثواب الأعمال، ص54: عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم:‏ أَلَا إِنَّ رَجَباً شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَمُّ وَهُوَ شَهْرٌ عَظِيمٌ وَإِنَّمَا سُمِّيَ الْأَصَمَّ لِأَنَّهُ لَا يُقَارِبُهُ شَهْرٌ مِنَ الشُّهُورِ حُرْمَةً وَفَضْلاً عِنْدَ اللَّهِ وَكَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ يُعَظِّمُونَهُ فِي جَاهِلِيَّتِهَا فَلَمَّا جَاءَ الْإِسْلَامُ لَمْ يَزْدَدْ إِلَّا تَعْظِيماً وَفَضْلاً أَلَا إِنَّ رَجَباً شَهْرُ اللَّهِ وَشَعْبَانَ شَهْرِي وَرَمَضَانَ شَهْرُ أُمَّتِي أَلَا فَمَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ يَوْماً إِيمَاناً وَاحْتِسَاباً اسْتَوْجَبَ رِضْوَانَ اللَّهِ الْأَكْبَرَ وَأَطْفَأَ صَوْمُهُ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ غَضَبَ اللَّهِ وَأَغْلَقَ عَنْهُ بَاباً مِنْ أَبْوَابِ النَّارِ وَلَوْ أُعْطِيَ مِلْ‏ءَ الْأَرْضِ ذَهَباً مَا كَانَ بِأَفْضَلَ مِنْ صَوْمِهِ وَلَا يَسْتَكْمِلُ لَهُ أَجْرَهُ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الدُّنْيَا دُونَ الْحَسَنَاتِ إِذَا أَخْلَصَهُ لِلَّهِ وَلَهُ إِذَا أَمْسَى عَشْرُ دَعَوَاتٍ مُسْتَجَابَاتٍ إِنْ دَعَا بِشَيْ‏ءٍ فِي عَاجِلِ الدُّنْيَا أَعْطَاهُ اللَّهُ وَإِلَّا ادَّخَرَ لَهُ مِنَ الْخَيْرِ أَفْضَلَ مَا دَعَا بِهِ دَاعٍ مِنْ أَوْلِيَائِهِ وَأَحِبَّائِهِ وَأَصْفِيَائِهِ وَمَنْ صَامَ‏ مِنْ‏ رَجَبٍ‏ يَوْمَيْن‏، الخبر.

فضائل الأشهر الثلاثة، ص54، ح32: عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم: شَعْبَانُ شَهْرِي وَرَمَضَانُ شَهْرُ اللَّهِ فَمَنْ صَامَ مِنْ شَهْرِي يَوْماً وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ وَمَنْ صَامَ‏ مِنْهُ‏ يَوْمَيْنِ‏ كَانَ‏ مِنْ‏ رُفَقَاءِ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ‏ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمَنْ صَامَ الشَّهْرَ كُلَّهُ وَوَصَلَهُ بِشَهْرِ رَمَضَانَ كَانَ ذَلِكَ تَوْبَةً لَهُ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ صَغِيرٍ أَوْ كَبِيرٍ وَلَوْ مِنْ دَمٍ حَرَامٍ.

فضائل الأشهر الثلاثة، ص61، ح43: وَبِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام سَمِعْتُ أَبِي قَالَ: كَانَ أَبِي زَيْنُ الْعَابِدِينَ علیه السلام إِذَا أَهَلَّ شَعْبَانَ جَمَعَ أَصْحَابَهُ فَقَالَ مَعَاشِرَ أَصْحَابِي أَ تَدْرُونَ أَيُّ شَهْرٍ هَذَا هَذَا شَهْرُ شَعْبَانَ وَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم يَقُولُ شَعْبَانُ شَهْرِي أَلَا فَصُومُوا فِيهِ مَحَبَّةً لِنَبِيِّكُمْ وَتَقَرُّباً إِلَى رَبِّكُمْ فَوَ الَّذِي نَفْسُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِيَدِهِ لَسَمِعْتُ أَبِي الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ يَقُولُ سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يَقُولُ مَنْ صَامَ شَعْبَانَ مَحَبَّةَ نَبِيِّ اللَّهِ وَتَقَرُّباً إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ أَحَبَّهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ وَقَرَّبَهُ مِنْ‏ كَرَامَتِهِ‏ يَوْمَ‏ الْقِيَامَةِ وَأَوْجَبَ لَهُ الْجَنَّةَ.

مصباح المتهجّد، ج2، ص797: رُوِيَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَّهُ كَانَ يَصُومُهُ وَيَقُولُ: رَجَبٌ‏ شَهْرِي‏ وَشَعْبَانُ شَهْرُ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَشَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ تَعَالَى.

[18]. يونس: 5 (هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِكَ إِلَّا بِالْحَقِّ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ).

الإسراء: 12 (وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا).

[19]. علل الشرائع، ج‏2، ص470، ح33: قَالَ حَدَّثَنِي يَزِيدُ بْنُ سَلَّامٍ‏ أَنَّهُ سَأَلَ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَقَالَ لَهُ لِمَ سُمِّيَ الْفُرْقَانُ فُرْقَاناً قَالَ لِأَنَّهُ مُتَفَرِّقُ الْآيَاتِ وَالسُّوَرِ أُنْزِلَتْ فِي غَيْرِ الْأَلْوَاحِ وَغَيْرُهُ مِنَ الصُّحُفِ وَالتَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ وَالزَّبُورُ نَزَلَتْ كُلُّهَا جُمْلَةً فِي الْأَلْوَاحِ وَالْوَرَقِ قَالَ فَمَا بَالُ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ لَا يَسْتَوِيَانِ فِي الضَّوْءِ وَالنُّورِ قَالَ لَمَّا خَلَقَهُمَا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ أَطَاعَا وَلَمْ يَعْصِيَا شَيْئاً فَأَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى جَبْرَئِيلَ علیه السلام أَنْ يَمْحُوَ ضَوْءَ الْقَمَرِ فَمَحَاهُ فَأَثَّرَ الْمَحْوُ فِي الْقَمَرِ خُطُوطاً سَوْدَاءَ وَلَوْ أَنَّ الْقَمَرَ تُرِكَ عَلَى حَالِهِ بِمَنْزِلَةِ الشَّمْسِ وَلَمْ يُمْحَ لَمَا عُرِفَ‏ اللَّيْلُ‏ مِنَ النَّهَارِ وَلَا النَّهَارُ مِنَ اللَّيْلِ وَلَا عَلِمَ الصَّائِمُ كَمْ يَصُومُ وَلَا عَرَفَ النَّاسُ عَدَدَ السِّنِينَ وَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَ‏ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنا آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسابَ‏ قَالَ صَدَقْتَ يَا مُحَمَّدُ فَأَخْبِرْنِي لِمَ سُمِّيَ اللَّيْلُ لَيْلًا قَالَ لِأَنَّهُ يُلَايِلُ الرِّجَالَ مِنَ النِّسَاءِ جَعَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ أُلْفَةً وَلِبَاساً وَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى‏ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً وَجَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً قَالَ صَدَقْتَ، الخبر.

[20]. الانعام: 75 ـ 78: (وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ * فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ * فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ * فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ).

[21]. بصائر الدرجات، ج‏1، ص30، ح8: عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام يَقُولُ‏ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم بِطَهُورٍ فَلَمَّا فَرَغَ أَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍ‏ فَأَلْزَمَهَا يَدَهُ‏ ثُمَّ قَالَ‏ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ ثُمَّ ضَمَّ يَدَهُ‏ إِلَى صَدْرِهِ قَالَ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ ثُمَّ قَالَ يَا عَلِيُّ أَنْتَ‏ أَصْلُ‏ الدِّينِ‏ وَمَنَارُ الْإِيمَانِ وَغَايَةُ الْهُدَى وَقَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ أَشْهَدُ لَكَ بِذَلِكَ.

الكافي، ج1، ص442، ح13: عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: سَأَلَ أَبُو بَصِيرٍ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَأَنَا حَاضِرٌ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ كَمْ عُرِجَ بِرَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَقَالَ مَرَّتَيْنِ فَأَوْقَفَهُ جَبْرَئِيلُ مَوْقِفاً... فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يَا مُحَمَّدُ قَالَ لَبَّيْكَ رَبِّي قَالَ مَنْ لِأُمَّتِكَ مِنْ بَعْدِكَ قَالَ اللَّهُ أَعْلَمُ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَسَيِّدُ الْمُسْلِمِينَ وَقَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ‏، الخبر.

الأمالي (للصدوق)، ص367، ح17: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم لِعَلِيٍّ علیه السلام: يَا عَلِيُّ أَنْتَ خَلِيفَتِي عَلَى أُمَّتِي فِي حَيَاتِي وَبَعْدَ مَوْتِي وَأَنْتَ مِنِّي كَشَيْثٍ‏ مِنْ‏ آدَمَ‏ وَكَسَامٍ مِنْ نُوحٍ وَكَإِسْمَاعِيلَ مِنْ إِبْرَاهِيمَ وَكَيُوشَعَ مِنْ مُوسَى وَكَشَمْعُونَ مِنْ عِيسَى يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَصِيِّي وَوَارِثِي وَغَاسِلُ جُثَّتِي وَأَنْتَ الَّذِي تُوَارِينِي فِي حُفْرَتِي وَتُؤَدِّي دَيْنِي وَتُنْجِزُ عِدَاتِي يَا عَلِيُّ أَنْتَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَإِمَامُ الْمُسْلِمِينَ وَقَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَيَعْسُوبُ الْمُتَّقِينَ، الخبر.

الأمالي (للطوسي)، ص654، ح4: عَنْ خَيْثَمَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ الْبَاقِرَ علیه السلام يَقُولُ:... وَنَحْنُ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ، وَنَحْنُ حَرَمُ اللَّهِ، الخبر.

[22]. روضة المتقين، ج‏2، ص81: كَمَا رُوِيَ عَنْهُ صَلَوَاتُ اللَّه عَلَيهِ أَنَّهُ لَمَّا سَأَلَهُ كُمَيْلُ بْنُ زِيادٍ عَنِ الحَقيقَةِ فَقالَ: مَا لَكَ والْحَقِيقَةَ؟ فَقَالَ: أَولَسْتُ صَاحِبَ سِرِّك؟ فقالَ صلواتُ اللَّهِ عَلَيهِ: بَلى ولَكِنْ يَتَرَشَّحُ عَلَيْك مَا يَطْفَحُ مِنِّي. فَقَالَ كُمَيْلٌ: أَوْ مِثْلُكَ يَخِيبُ سَائِلاً؟ فَقالَ: الحَقيقَةُ كَشْفَ سُبُحَاتِ اَلْجَلاَلِ مِنْ غَيْرِ إِشَارَةٍ. فَقَالَ: زِدْنِي بَيَاناً. فَقَالَ: مَحْوُ اَلْمَوْهُومِ مَعَ صَحْوُا اَلْمَعْلُومِ. فَقَالَ: زِدْنِي بَيَاناً. فَقَالَ: هَتْكُ السِّتْر لِغَلَبَةِ اَلسِّرِّ. فَقَالَ: زِدْنِي بَيَاناً. فَقَالَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ: جَذْبُ اَلْأَحدِيَّةَ بِصِفَةِ اَلتَّوْحِيدِ. قَالَ: زِدْنِي بَيَاناً. قَالَ: نُورٌ يَشْرِقُ مِنْ صُبْحِ اَلْأَزَلِ فَيَلُوحُ عَلَى هَيَاكِلِ اَلتَّوْحِيدِ آثَارَهُ. قَالَ: زِدْنِي بَيَاناً. قَالَ: أَطْفَأَ اَلسِّرَاجَ فَقَدْ طَلَعَ اَلصَّبَاحُ.

[23]. الحج: 47 (وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ).

[24]. ده مجلس موعظه (محمد کریم خان کرمانی)، ص313: آيا نمي بيني كه حضرت پيغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم چون تشريف فرماي اين عالم شد در وقت ظهر بود و از اين جهت نماز ظهر منسوب به آن حضرت است و نماز عصر منسوب به حضرت امير سلام الله عليه است كه قدري آفتاب معرفت رو به افول گذاشته از باب غلبه ظلمت آن منافقين و ملحدين و نماز مغرب منسوب به حضرت فاطمه است سلام الله عليها كه آفتاب معرفت توحيد به يك جا غروب كرده بود و شب بر سر دست آمده بود بواسطه طغيان ظلم و ستم آن منافقين و نماز عشاء منسوب به حضرت امام حسن سلام اللّه عليه است كه شب در نهايت ظلمت و تاريكي بود از شدت طغيان كفر و شرك و نهايت غلبه ظلمت آن كفار و اما نماز فجر منسوب است به حضرت سيّدالشّهداء سلام الله عليه كه بواسطه مظلوميت و مقهوريت آن بزرگوار انوار آفتاب تابان توحيد خداوند عالم از افق وجود آن بزرگوار طالع و آشكار شد و اول بروز و ظهور اشعه و انوار امر توحيد خداوند عالم شد اينست كه خداوند عالم در قرآن قسم به حق آن بزرگوار خورده و مي فرمايد والفجر وليال عشر يعني قسم به فجر و آن شبهاي ده گانه و آن بزرگوار است فجر آيا نمي بيني كه خداوند عالم در آخر همين سوره چگونه از براي آن بزرگوار روضه خوانده است و به آن بزرگوار مي فرمايد يا ايتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربك راضية مرضية، الخ.

همچنین در کتاب شریف ارشاد العوام ج3 ص287 تا 293 این مطلب بگونه مفصّل تر از آنچه که ذکر شد بیان شده است.

[25]. مستدركات أعيان الشيعة، ج3، ص190: الشيخ محسن بن الشيخ محمد الحوزي الحائري المعروف بأبي الحب. ولد في كربلاء سنة 1235 وتوفي في 20 ذي القعدة الحرام سنة 1305. مرت ترجمته في المجلد التاسع ونزيد عليها هنا ما يلي: من فحول الشعراء في عصره وخطيب العراق في أواخر القرن الثالث عشر ومطلع القرن الرابع عشر، أخذ المقدمات وفنون الأدب على جملة من فضلاء كربلاء وتخرج في الفقه والأصول والحديث والتفسير على السيد إبراهيم القزويني صاحب الضوابط المتوفى سنة 1262 والشيخ محمد صالح البرغاني الحائري المتوفى سنة 1271 وأولع بالأدب والخطابة والشعر فأخذها بجد وإتقان حتى نبغ بها وله قراءات مشهورة في ذكر استشهاد سيد الشهداء أبي عبد الله الحسين علیه السلام وكان الناس يقصدونه من كل فج للاستماع اليه وله قصائد في رثاء الحسين علیه السلام ذاع صيتها في الآفاق وعمت شهرتها في المحافل الحسينية منها حسينيته الشهيرة وهي بلسان حال سيد الشهداء أبي عبد الله الحسين علیه السلام: ان كنت مشفقة علي دعيني * ما زال لومك في الهوى يغريني. أعطيت ربي موثقا لا ينتهي * إلا بقتلي فاصعدي وذريني. إن كان دين محمد لم يستقم * الا بقتلي يا سيوف خذيني. هذا دمي فلترو صادية الظبا * منه وهذا للرماح وتيني. خذها إليك هدية ترضى بها * يا رب أنت وليها من دوني. أنفقت نفسي في رضاك ولا اراني * فاعلا شيئا وأنت معيني. ما كان قربان الخليل نظير ما * قربته كلا ولا ذي النون. هذي رجالي في رضاك ذبائح * ما بين منحور وبين طعين. رأسي وأرؤس اسرتي مع نسوتي * تهدى لرجس في الضلال مبين. وإليك أشكو خالقي من عصبة * جهلوا مقامي بعد ما عرفوني.

[26]. الفجر: 1 و2.

[27]. مناقب آل أبي طالب، ج1، ص241: جَابِرٌ الْجُعْفِيُّ عَنْهُ علیه السلام‏ فِي تَفْسِيرِ قَوْلِهِ‏ وَالْفَجْرِ وَلَيالٍ عَشْرٍ يَا جَابِرُ وَالْفَجْرِ جَدِّي‏ وَلَيالٍ عَشْرٍ عَشْرَةُ أَئِمَّةٍ وَالشَّفْعِ‏ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ‏ وَالْوَتْرِ اسْمُ‏ الْقَائِم‏.

ثواب الأعمال، ص123: عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: اقْرَءُوا سُورَةَ الْفَجْرِ فِي فَرَائِضِكُمْ وَنَوَافِلِكُمْ فَإِنَّهَا سُورَةٌ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ علیه السلام مَنْ قَرَأَهَا كَانَ مَعَ الْحُسَيْنِ علیه السلام يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي دَرَجَتِهِ مِنَ الْجَنَّةِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيم‏.

تأويل الآيات الظاهرة، ص769: عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام‏: اقْرَءُوا سُورَةَ الْفَجْرِ فِي فَرَائِضِكُمْ وَنَوَافِلِكُمْ فَإِنَّهَا سُورَةُ الْحُسَيْنِ‏ بْنِ عَلِيٍّ وَارْغَبُوا فِيهَا رَحِمَكُمُ اللَّهُ فَقَالَ لَهُ أَبُو أُسَامَةَ وَكَانَ حَاضِرَ الْمَجْلِسِ كَيْفَ صَارَتْ هَذِهِ السُّورَةُ لِلْحُسَيْنِ خَاصَّةً فَقَالَ أَ لَا تَسْمَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى‏ يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي‏ إِنَّمَا يَعْنِي الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ علیه السلام فَهُوَ ذُو النَّفْسِ الْمُطْمَئِنَّةِ الرَّاضِيَةِ الْمَرْضِيَّةِ وَأَصْحَابُهُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم الرَّاضُونَ عَنِ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَهُوَ رَاضٍ عَنْهُمْ وَهَذِهِ السُّورَةُ فِي الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ وَشِيعَتِهِ وَشِيعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَةَ الْفَجْرَ كَانَ مَعَ الْحُسَيْنِ فِي دَرَجَتِهِ فِي الْجَنَّةِ إِنَّ اللَّهَ‏ عَزِيزٌ حَكِيم‏.

[28]. الأمالي (للصدوق)، ص113: عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم كَانَ جَالِساً ذَاتَ يَوْم‏ إِذْ أَقْبَلَ الْحَسَن علیه السلام... وَأَمَّا ابْنَتِي فَاطِمَةُ فَإِنَّهَا سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ وَهِيَ‏ بَضْعَةٌ مِنِّي‏ وَهِيَ نُورُ عَيْنِي وَهِيَ ثَمَرَةُ فُؤَادِي وَهِيَ رُوحِيَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيَّ وَهِيَ الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّة، الخبر.

كفاية الأثر، ص62: عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فِي الشِّكَايَةِ الَّتِي قُبِضَ فِيهَا فَإِذَا فَاطِمَةُ عِنْدَ رَأْسِهِ قَال‏:... يَا فَاطِمَةُ لَا تَحْزَنِي وَلَا تَبْكِي فَإِنَّ اللَّهَ أَرْحَمُ بِكِ وَأَرْأَفُ عَلَيْكِ مِنِّي وَذَلِكِ لِمَكَانِكِ‏ مِنِّي‏ وَمَوْضِعِكِ فِي قَلْبِي وَزَوَّجَكِ اللَّهُ زَوْجاً هُوَ أَشْرَفُ أَهْلِ بَيْتِكِ حَسَباً وَأَكْرَمُهُمْ نَسَباً وَأَرْحَمُهُمْ بِالرَّعِيَّةِ وَأَعْدَلُهُمْ بِالسَّوِيَّةِ وَأَنْصَرُهُمْ بِالْقَضِيَّةِ وَقَدْ سَأَلْتُ رَبِّي عَزَّ وَجَلَّ أَنْ تَكُونِي أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي أَلَا إِنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّي مَنْ آذَاكِ فَقَدْ آذَانِي، الخبر.

الأمالي (للمفيد)، ص259، ح2: عَنْ سَعْدَ بْنَ مَالِكٍ يَعْنِي ابْنَ أَبِي وَقَّاصٍ يَقُولُ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم يَقُولُ:‏ فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِي‏ وَمَنْ سَاءَهَا فَقَدْ سَاءَنِي فَاطِمَةُ أَعَزُّ الْبَرِيَّةِ عَلَيَّ.

صحيح البخاري، ج5، ص21، ح3714: عَنِ المِسْوَرِ بْنِ مَخْرَمَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي، فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِي».

[29]. بحار الأنوار، ج44، ص386: وَأَقْبَلَ حَبِيبُ بْنُ مُظَاهِرٍ إِلَى الْحُسَيْنِ علیه السلام فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَاهُنَا حَيٌّ مِنْ بَنِي أَسَدٍ بِالْقُرْبِ مِنَّا أَ تَأْذَنُ لِي فِي الْمَصِيرِ إِلَيْهِمْ فَأَدْعُوَهُمْ إِلَى نُصْرَتِكَ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَدْفَعَ بِهِمْ عَنْكَ قَالَ قَدْ أَذِنْتُ لَكَ فَخَرَجَ‏ حَبِيبٌ‏ إِلَيْهِمْ‏ فِي جَوْفِ اللَّيْلِ مُتَنَكِّراً حَتَّى أَتَى إِلَيْهِمْ فَعَرَفُوهُ أَنَّهُ مِنْ بَنِي أَسَدٍ فَقَالُوا مَا حَاجَتُكَ فَقَالَ إِنِّي قَدْ أَتَيْتُكُمْ بِخَيْرِ مَا أَتَى بِهِ وَافِدٌ إِلَى قَوْمٍ أَتَيْتُكُمْ أَدْعُوكُمْ إِلَى نَصْرِ ابْنِ بِنْتِ نَبِيِّكُمْ فَإِنَّهُ فِي عِصَابَةٍ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ رَجُلٍ لَنْ يَخْذُلُوهُ وَلَنْ يُسَلِّمُوهُ أَبَداً وَهَذَا عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ قَدْ أَحَاطَ بِهِ وَأَنْتُمْ قَوْمِي وَعَشِيرَتِي وَقَدْ أَتَيْتُكُمْ بِهَذِهِ النَّصِيحَةِ فَأَطِيعُونِي الْيَوْمَ فِي نُصْرَتِهِ تَنَالُوا بِهَا شَرَفَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَإِنِّي أُقْسِمُ بِاللَّهِ لَا يُقْتَلُ أَحَدٌ مِنْكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ مَعَ ابْنِ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَابِراً مُحْتَسِباً إِلَّا كَانَ رَفِيقاً لِمُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم فِي عِلِّيِّينَ قَالَ فَوَثَبَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ بَنِي أَسَدٍ يُقَالُ لَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ بِشْرٍ فَقَالَ أَنَا أَوَّلُ مَنْ يُجِيبُ إِلَى هَذِهِ الدَّعْوَةِ ثُمَّ جَعَلَ يَرْتَجِزُ وَيَقُولُ: قَدْ عَلِمَ الْقَوْمُ إِذَا تَوَاكَلُوا * وَأَحْجَمَ الْفُرْسَانُ إِذْ تَنَاقَلُوا. أَنِّي شُجَاعٌ بَطَلٌ مُقَاتِلٌ * كَأَنَّنِي لَيْثٌ عَرِينٌ بَاسِلٌ. ثُمَّ تَبَادَرَ رِجَالُ الْحَيِّ حَتَّى الْتَأَمَ مِنْهُمْ تِسْعُونَ رَجُلًا فَأَقْبَلُوا يُرِيدُونَ الْحُسَيْنَ علیه السلام وَخَرَجَ رَجُلٌ فِي ذَلِكَ الْوَقْتِ مِنَ الْحَيِّ حَتَّى صَارَ إِلَى عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ فَأَخْبَرَهُ بِالْحَالِ فَدَعَا ابْنُ سَعْدٍ بِرَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِهِ يُقَالُ لَهُ الْأَزْرَقُ فَضَمَّ إِلَيْهِ أَرْبَعَمِائَةِ فَارِسٍ وَوَجَّهَ نَحْوَ حَيِّ بَنِي أَسَدٍ فَبَيْنَمَا أُولَئِكَ الْقَوْمُ قَدْ أَقْبَلُوا يُرِيدُونَ عَسْكَرَ الْحُسَيْنِ علیه السلام فِي جَوْفِ اللَّيْلِ إِذَا اسْتَقْبَلَهُمْ خَيْلُ ابْنِ سَعْدٍ عَلَى شَاطِئِ الْفُرَاتِ وَبَيْنَهُمْ وَبَيْنَ عَسْكَرِ الْحُسَيْنِ الْيَسِيرُ فَنَاوَشَ الْقَوْمُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَاقْتَتَلُوا قِتَالًا شَدِيداً وَصَاحَ حَبِيبُ بْنُ مُظَاهِرٍ بِالْأَزْرَقِ وَيْلَكَ مَا لَكَ وَمَا لَنَا انْصَرِفْ عَنَّا وَدَعْنَا يَشْقَى بِنَا غَيْرُكَ فَأَبَى الْأَزْرَقُ أَنْ يَرْجِعَ وَعَلِمَتْ بَنُو أَسَدٍ أَنَّهُ لَا طَاقَةَ لَهُمْ بِالْقَوْمِ فَانْهَزَمُوا رَاجِعِينَ إِلَى حَيِّهِمْ ثُمَّ إِنَّهُمْ ارْتَحَلُوا فِي جَوْفِ اللَّيْلِ خَوْفاً مِنِ ابْنِ سَعْدٍ أَنْ يُبَيِّتَهُمْ وَرَجَعَ حَبِيبُ بْنُ مُظَاهِرٍ إِلَى الْحُسَيْنِ علیه السلام فَخَبَّرَهُ بِذَلِكَ فَقَالَ علیه السلام لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ.