مقدمات ظهور و رجعت - جلسه چهاردهم

از شجره طوبی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۳ توسط علی اکبر (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «= مقدمات ظهور و رجعت = == جلسه 14 == أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین ولعنة الله علی أعدائهم أجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین === مروری بر جلسه گذشته...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مقدمات ظهور و رجعت

جلسه 14

أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین

ولعنة الله علی أعدائهم أجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین


مروری بر جلسه گذشته و ظاهر بودن اسلام و سرّ و باطن بودن ولایت با مراتب خود

در جلسه گذشته عرض کردیم هنگامی که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم توحید الهی را اعلام کردند؛ از آشکارترین و واضح‌ترین جایگاه شروع کرده و آهسته آهسته به سمت پیچیدگی‌ها، مخفی‌ها و سرّ‌ها حرکت کردند، در مجموع رسالت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و آنچه که ایشان آوردند همه ظاهر اسلام است و آنچه که مربوط به ولای امیر المؤمنین علیه السلام می­شود باطن و سرّ اسلام است و خود باطن و سرّ اسلام یک جایگاه ندارد بلکه حقیقتی است که درجات، مراتب و سیر طولی بسیار وسیع و بی‌نهایتی دارد که هر کسی به اندازه توان خود چه می­خواهد مانند بنده و جنابعالی بوده و چه مانند سلمان فارسی، انبیاء و اولیای الهی باشد هر مقدار در این سیر به سوی سرّ و پنهانی حرکت کند باز هم جا داشته و هیچ گاه به انتها نمی­رسد.

سخن ما در این نیست که دنبال باطن‌ها، اسرار و پیچیدگی‌های ولایت اهل بیت علیهم السلام باشیم؛ بلکه صحبت ما در این است که باید اعتقادات خود را تنها از قرآن کریم و فرمایشات اهل بیت علیهم السلام بگیریم، هنگامی که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم به نبوّت مبعوث شدند برای انسان‌هایی که تازه از جاهلیت بیرون آمده و به فرمایشات خود حضرت «حَدِيثُوا عَهْدٍ بِالْجَاهِلِيَّةِ»[1] بودند توجّه زیادی به امور ظاهری کردند؛ یعنی عهد آنها نزدیک به جاهلیّت بوده و تازه تحوّل پیدا کرده‌اند و هنوز آباء، راه آباء، بت پرستی، تعظیم، خضوع و خشوع کردن به آنها در یاد آنها است.

در فرمایشات اهل بیت علیهم السلام آمده: اگر اجداد شخصی آتش پرست بوده‌اند؛ رو به آتش نماز نخواند، امّا برای اشخاصی که اجداد او آتش پرست نمی­باشند آن کراهت را ندارد،[2] زیرا انسان‌ها پدر پرست و اجداد پرست بوده و به دنبال بزرگی پدران خود و راه آنها هستند، اگر کسی پدر او بت پرست یا آتش پرست بود؛ هنگامی که رو به آتش نماز می­خواند به یاد دین پدر خود افتاده و به دلیل حب پدر به آتش تمایل پیدا می­کند.

در نتیجه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در اوّلین جایگاه؛ آشکارترین و واضح‌ترین امور الهی را بیان کردند و اکثریّت مسلمانان در آن زمان بر همان راه و میزان ظاهری محض مانده و وارد وادی باطن، اسرار و دقیق‌ها نشدند، همانطوری که در قرآن کریم آمده که اعراب گفتند: {آمَنّا}[3]؛ ایمان آوردیم، خداوند فرمود: {قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا}؛ شما ایمان نیاوردید بلکه بگویید اسلام آوردیم، {وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في‏ قُلُوبِكُم}؛ و هنوز ایمان در قلب‌های شما قرار نگرفته است.

ظاهر و باطن اسلام و سلطه دشمنان ولایت و مردم بر ظاهر نگه داشتن

اهل بیت علیهم السلام در معنای اسلام مقابل ایمان می­فرمایند: «الْإِسْلَامُ هُوَ الظَّاهِرُ الَّذِي عَلَيْهِ النَّاسُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَإِقَامُ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءُ الزَّكَاةِ وَحِجُّ الْبَيْتِ‏ وَصِيَامُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَهَذَا الْإِسْلَامُ وَقَالَ الْإِيمَانُ مَعْرِفَةُ هَذَا الْأَمْرِ مَعَ هَذَا»[4] اسلام ظاهر چیزی است که مردم بر آن هستند و تمام امور ظاهری از جمله گفتن شهادتین، نماز، زکات، حج و روزه و امثال اینهاست، امّا ایمان ـ ولایت ما اهل بیت علیهم السلام ـ وارد باطن و دل شدن و گذشتن از اعضاء، جوارح، چشم، گوش و کار‌های اینها است.

پس اکثر مسلمانان زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در ظاهر اسلام باقی مانده بودند مگر اندکی که به جایگاهی از باطن و امور دقیق الهی رسیده بودند مانند ابی ذر، سلمان فارسی، مقداد، رُشید هجری، اویس قرن و...، بعد از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم منافقین مسلّط بر جامعه اسلامی شده، خود را خلیفه آن حضرت جلوه داده و امور را بدست گرفتند که با حقایق توحیدی، ولای امیر المؤمنین علیه السلام، مقامات عرفانی توحید، رسالت و ولایت اهل بیت علیهم السلام مخالف، معاند و دشمن بودند.

مجموعاً در یک کلمه، آنها با جهت‌های سرّی و سخنان باطنی اسلام مخالف بوده و تمام همّت ایشان بر این بود که اسلام را در جهت‌های ظاهری منحصر کنند، در نتیجه به راحتی می­توانستند آن جهت‌ها را به هر سمتی که می­خواهند بکشانند که دلیل آن واضح است، آهسته آهسته بعد از آنها کسانی روی کار آمده و حکومت و تسلّط بر مسلمانان را بدست گرفتند که شراب خوار و گنهکارانی بودند که اصلاً کاری به دین نداشتند امّا در عین حال بر مردم حکومت کردند،[5] چون خلفای قبل مسلمانان و انسان‌ها را برای این امر آماده کرده بودند تا اگر شخصی گنهکار، شراب خوار و زنا کار بود مانعی نیست که خلیفه باشد، به همین دلیل از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت‌های گوناگونی نقل کرده‌اند که ایشان فرمودند: بعد از من حکومت‌هایی می­آیند که کار‌های خلاف، نادرست و باطل انجام می­دهند امّا شما از آنها اطاعت کنید.[6] همین الآن باقی مانده‌های منافقین مُعتقِد به این مطلب هستند و در سعودی، ایران، مشهد و مکان‌های دیگر زندگی کرده و همین راه را ادامه می­دهند.

هنگامی که امر اینگونه شد تمام مردم به همان ظاهر ساده اسلام عادت کرده و از حقایق سرّی و عظیمه الهی دور شده، عقب مانده و نسبت به آن بیگانه می­شوند در نتیجه ولایت و امامت اهل بیت علیهم السلام را کنار گذاشته و آنچه که مورد عمل، ترویج و نشر قرار گرفته و بر روی آن تبلیغات می­شود فقط ظاهر اسلام است و ولایت امیر المؤمنین علیه السلام در یک معنای جامع مقابل رسالت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در مقام باطن و سرّ است، خود ولایت مقام سرّ و باطن، و رسالت مقام ظاهر است.

جنگ رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بر ظاهر و امیر المؤمنین علیه السلام بر تأویل

این مطلبی که عرض می­کنم بسیار عظیم است، اگر شخصی آن را یک مرتبه بشنود نمی­تواند از آن نتیجه‌ای بگیرد بلکه باید آن را مرور کند، مانند کتابی که در وجه خاصی نوشته شده، شما با یک مرتبه مطالعه کردن آن کتاب متوجّه چیزی نخواهی شد بلکه باید دو یا سه مرتبه مرور کنی تا مقصد نویسنده یا گوینده را بفهمی، برای همین رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: یا علی من بر ظاهر و تنزیل و تو بر تأویل می­جنگی[7]، چون جنگ رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم برای این بود که مردم ظاهر اسلام را قبول کنند، پس جنگ ایشان با کفّار، بت پرستان، یهودی‌ها و نصرانی‌ها بود و هرگز با مسلمانان جنگی نداشتند چون تنها خواسته ایشان این بود که همه (أشهد أن لا إله إلا الله و أشهد أنّ محمّداً رسول الله) گفته، نماز خوانده و زکات دهند، این میزان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بود.

هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام بعد از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم روی کار آمدند سقیفه بنی ساعده برپا شد، امیر المؤمنین علیه السلام می­خواستند کفّار روم را مسلمان کنند؟ نه، بلکه تمام همّت ایشان بر ابطال خلافت آنها بود چون خلافت من امیر المؤمنین علیه السلام بر حق است؛ خلافت من چیزی است که بر میزان آن بر تأویل، باطن و سرّ قرآن با مسلمانان می­جنگم، امیر المؤمنین علیه السلام با مسلمانان سه جنگ صفین، جمل و نهروان داشتند، آنها نماز جماعت خوانده اینها هم نماز جماعت می­خواندند و نتیجه این شد که با نماز جماعت خواندن امام حسین علیه السلام را شهید کردند و داد زدند زود کار حسین بن علی علیه السلام را تمام کنید که وقت فضیلت نماز عصر در حال گذشتن است![8]

امام زمان} ختم کننده سرّ و به سوی سرّ رفتن ولایت بعد از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم

ولایت امیر المؤمنین علیه السلام به گونه کلّی بر میزان باطن و سرّ اسلام است، هنگامی که وارد ولایت ـ که اصل ولایت و کلّ ولایت سرّ است ـ می­شوید در آن سرّ‌های دقیق و دقیق‌تری داریم، حال که سخن به اینجا رسید به سوی سرّ تولد حجّت بن الحسن} می­رویم، سرّ زندگی حضرت در طول غیبت و سرّ ظهور حضرت زمانی اتّفاق می­افتد که مقدار زیادی از اسرار عالم آشکار شده باشند تا آمادگی لازم برای ظهور ایشان ایجاد شود که حدیث آن را در جلسات گذشته متذکّر شدیم، تمام دعوت امیر المؤمنین علیه السلام به سرّ و پنهان اسلام بود و سرّ و پنهان اسلام ولایت ایشان است، حضرت فرمودند: «مَا مِنْ‏ عِلْمٍ‏ إِلَّا وَأَنَا أَفْتَحُهُ وَمَا مِنَ سِرٍّ إِلَّا وَالْقَائِمُ يَخْتِمُهُ»[9]؛ «يَخْتِمُهُ» را بکار برده و (یفتحه) نفرمودند، هیچ علمی نیست مگر اینکه من آن را باز می­کنم؛ یعنی آشکار می­کنم، حضرت خود را به عنوان مقام آشکاری معرّفی کرده‌اند در حالی که اصل ولایت ایشان باطن و سرّ است که حدیث آن را متذکّر خواهم شد، امّا در عین حال که ولایت سرّ است امام زمان} را صاحب سرّ خوانده‌اند و حضرت تشریف می­آورند تا سرّ را باز کنند؟ نه، سرّ باز شدنی نیست و اگر باز شود که دیگر سرّ نیست بلکه آن را ختم می­کنند؛ یعنی آن را مهر می­زنند.

اگر می­خواهیم به اینجا برسیم باید در همان اوّل مقداری دقّت کنیم، به همین دلیل دوستی حضرت زهرای مرضیهB حتی در زمان امام صادق علیه السلام یکی از اسرار اهل بیت علیهم السلام بود که ایشان می­فرمودند: نام علی و فاطمه را نبرید زیرا دشمنان زیادی دارند[10]، سرّ اهل بیت علیهم السلام بر این امر بود، امیر المؤمنین علیه السلام اوّلین فرد اسلام، «أَوَّلُ مَنْ آمَنَ»[11]، اوّل فداکار و در همه چیز به شهادت تاریخ، قرآن، روایات و هر چیزی که انسان بخواهد ملاک قرار دهد اوّل است، در عین حال به گونه ایمان، فداکاری و زحمات به سرّ، پنهان و پوشیدگی رفتند تا جایی که ایشان را در نماز جمعه بر سر منبر‌ها لعن می­کردند،[12] روزی یکی از امام جمعه‌های آنها لعن حضرت را فراموش کرد، بخاطر این فراموشی بر خود واجب کرد که حضرت را هزار مرتبه لعن کند تا آن تلافی شود.[13]

چگونه امیر المؤمنین علیه السلام و ایمان ایشان به سوی سرّ رفت تا جایی که دیگر نمی­شد از ایمان ایشان سخنی گفت، در زمان معاویه که حدود بیست و پنج سال بیشتر از شهادت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نگذشته بود کسی جرأت نمی­کرد نام خود را علی، حسن، حسین، زینب و فاطمه بگذارد، چون یا او را می­کشتند یا تبعید می­کردند و یا حداقل او را از مزایای حقوق اسلامی ­محروم می­کردند.[14]

این سرّ به جایی رسید که وجود و هویت حضرت محسن علیه السلام فرزند حضرت زهراء مخفی شد و می­گفتند اصلاً ایشان وجود دارند یا نه؟![15] عمری‌ها عموماً منکر وجود آن حضرت شده و می­گویند چنین چیزی نبوده و دروغ است[16]، می­بینید مقام، عظمت، بزرگی و همه چیز ایشان پنهان است، به هرچه می­نگرید در دایره سرّ است.

امام صادق علیه السلام که چهار هزار شاگرد داشتند و زمان ایشان شیعه وسعت زیادی پیدا کرده بود هنگامی که به ایشان می­گویند: به ما در بغداد خبر داده‌اند که شما گفته‌اید من امام هستم؟ حضرت فرمودند: نه، من چنین سخنی نگفته‌ام، گفتند: اشخاص راستگویی به ما این سخن را رسانده‌اند، حضرت فرمودند: من دستور چنین چیزی را به آنها ندادم و می­روند؛[17] یعنی خود امامت اهل بیت علیهم السلام یکی از اسراری است که امام صادق علیه السلام آن را در مقابل آنها مخفی می­کنند زیرا از زیدیّه‌اند و به دلیل انحرافاتی که بنی امیّه درست کرده بودند آنها روی کار آمدند، حکومت و قدرت که بدست زیدیّه افتاد شمشیر را میزان امامت قرار دادند.

امروزی‌ها هنگامی که می­خواهند خود را نشان دهند یکی از این نشان‌ها بر سینه‌های خود می­زنند چون میزان آنها بر این است که هرکس شمشیر بدست بگیرد؛ امام است! و چون امام صادق علیه السلام شمشیر بدست گرفتن را حرام دانسته و نام آن را تقیه قرار داده بودند می­گفتند: اگر می­گویی من امام هستم باید شمشیر بدست بگیری و اگر شمشیر بدست نمی­گیری امامت نداری! هر چیزی همینطور به سمت سرّ رفته است.

به سوی پنهانی بودن سیر شیعه

انسان باید خیلی حواس خود را جمع کند تا در مقابل چیزی که با نظر مبارک او موافق نیست قرار نگیرد و لزومی هم ندارد که در برابر هر چیزی قرار بگیرید، مرحوم کاشف الغطاء می­گوید: شروع به تحقیقاتی در مورد تاریخ شهادت حضرت زهرای مرضیهB کردم تا اختلاف را از میان شیعیان برداشته و روزی را مشخّص کرده و اعلام کنم، ایشان هنگامی که شروع به تحقیق می­کنند مادر ایشان را صدا می­کند که جعفر چه می­کنی؟ می­گوید: تحقیق می­کنم، مادر می­گوید: درباره چه موضوعی تحقیق می­کنی؟ می­گوید: می­خواهم روز شهادت حضرت زهراءB را مشخّص کنم، مادر می­گوید: الآن حضرت زهرای مرضیه را در خواب دیدم و ایشان به من فرمودند: به پسرت بگو تو به این امر چه کار داری؟ چرا جلوی شیعیان من را می­گیری مگر دو، سه یا چهار مرتبه عزا گرفتن برای من مشکلی دارد؟[18]

مگر انسان وظیفه و حق دارد هر چیزی که با نظر او مخالف بود را برداشته و یک دست کند، چندین سال است که درباره حضرت رقیه گفتگو‌ها شده، اوّلین کسانی که این سخنان را به زبان‌ها انداختند بچّه وهابی‌های ایران امثال بُرقِعی‌ها بودند؛ بُرقِعی در زمان شاه بود که گاهی اوقات به خانه او می­رفتم، در آن زمان این سخن را اعلام کرد و بعد‌ها بصورت جزوه و اعلامیه پخش شد که می­خواستند جلوی این مطلب را بگیرند و تشکیک بیندازند.

حضرت معصومهB طوری به پنهانی رفتند که هنگامی که آن شخص با صدام حسین به عراق رفته و با او هم دست شده بود اعلام کرد شما می­توانید حرمت حضرت معصومه را نگه نداشته قم را بزنید زیرا ایشان در قم مدفون نیست بلکه قبر ایشان در اطراف ساوه است، ببینید حضرت زینب چگونه مخفی می­شوند؛ هنوز در اینکه آیا ایشان در سوریه مدفون هستند یا زینب دیگری در آنجا مدفون بوده و ایشان در جای دیگری مانند مصر هستند بحث است، تمام اینها از این است که شیعه به سمت سرّ و پنهانی می­رود.

امامت شیعه پنهانی است چه رسد به ولایت و تولّد امام زمان} که بزرگ‌ترین سرّ در دایره عالم بشریت است و هیچ شخصی تا امروز و روز ظهور حضرت اینگونه سرّ نبوده و نخواهد بود، اهل بیت علیهم السلام فرمودند: هر پیامبری از پیامبران الهی سرّی داشته‌اند تا علامتی برای حجّت بن الحسن امام زمان} باشند.[19]

تقسیم بندی فرمایشات اهل بیت علیهم السلام به سخنان ظاهری، ولایی و حد وسط

آن سمت دشمنان اهل بیت علیهم السلام همه چیز را به سوی ظاهر بردند، در این سمت تمام تلاش اهل بیت علیهم السلام بر این بود که انسان‌ها را به سمت باطن و سرّ بکشانند و هنگامی که اینگونه شد اهل بیت علیهم السلام در مدار این دو راه قرار می­گیرند، آیا هر سخنی که اهل بیت علیهم السلام می­فرمایند موافق با دشمنانی است که ظاهر را تبلیغ و سرّ را منکر می­شوند یا مطابق راه، روش و ولایت خود ایشان است که باید انسان‌ها همیشه به سرّ بعد از سرّ، حقیقت بعد از حقیقت، کمال بعد از کمال و درون بعد از درون دعوت شوند یا حد وسطی را بیان کنند و به نعل و میخ بزنند، یقیناً اهل بیت علیهم السلام این سه دسته را انجام داده‌اند.

در بسیاری از فرمایشات خود به سوی ظاهر مسلمین رفتند چون در ترس و لرز بوده و نمی­شد مطلبی را واضح و روشن بیان کنند، همچنین مخالفین در مجالس اهل بیت علیهم السلام نشسته و سعایت می­کردند، در نتیجه انسان که فهمید اهل بیت علیهم السلام سه گونه سخن می­گویند:

اوّل: مطابق با ظاهری‌های عمری‌ها.

دوّم: مطابق راه، روش و ولایت خود.

سوّم: حد وسط که به نعل و میخ می­زنند.

ما باید کدام سخن را بگیریم تا به حقیقت برسیم؟ باید سخن اهل بیت علیهم السلام که مطابق با دشمنان ایشان است را گرفته و بر میزان آن حرکت کنیم که اگر آن را بگیریم آهسته آهسته به جایی می­رسیم که ولایت امیر المؤمنین علیه السلام در میان نخواهد بود!

امروزه کسانی که نام آنها شیعه است زیاد شده‌اند و می­گویند: ولایت خیلی مهم نیست و چیزی نبوده! آقایی در قم که از رؤسای امام جمعه‌ها بود در کنفرانسی که گرفته بودند گفت: ما و شما تفاوتی نداریم، شما از طریق ابوحنیفه از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم می­گیرید و ما از طریق امیر المؤمنین علیه السلام! بعضی از منحرفان امروزی می­گویند این قضیه ولایت امیر المؤمنین علیه السلام اینقدر عظیم و بزرگ نیست و آنها با هم ساخت و پاخت کردند و رفت، آن را اینقدر بزرگ نکنید، یک چیز تاریخی بوده که گذشته و بیاییم با هم دوست، رفیق و یگانه باشیم!

پس مقداری از فرمایشات اهل بیت علیهم السلام بر میزان ظاهریون آن سمت است که دشمنان ایشان هستند و این فرمایشات هیچگاه میزان، راه و روش ما نیست بلکه آن را برای فرار و محفوظ ماندن شیعیان فرمودند.[20] با همین فرمایشات در شیعه اختلاف انداختند تا محفوظ بماند که شخصی به حضرت عرض می­کند: اگر به شیعیان خود دستور دهید بر نیزه‌ها راه بروند راه می­روند امّا به اندازه‌ای اختلاف دارند که یکدیگر را لعن می­کنند، حضرت فرمودند: من خود این اختلاف را انداختم، اگر شما بر یک امر واحد جمع شوید گردن شما و ما گرفته می­شود، مقداری از فرمایشات اینطور است.[21]

مقداری دیگر از فرمایشات حد وسط است که یک قسمت برای آن سمت و قسمتی برای این سمت بوده که اینها کمتر است، مقداری از فرمایشات اهل بیت علیهم السلام به سمت حقیقت و سیر ولایت است که از ظاهر به باطن بوده و سیر امامت و حجیّت اهل بیت علیهم السلام تا امام زمان} سیر پنهانی ایشان است؛ سیر پنهانی به این معنا نیست که ایشان در بیابان زندگی می­کنند که امروزه سر و صدای آن را در آورده‌اند، امام برتر از این است که در بیابانی زندگی کند، هرچه می­خواهد سرّی باشد بگذار در سرّ بماند و هرچه به سمت ظهور ایشان نزدیک می­شویم سرّ قوی‌تر و آشکاری ضعیف‌تر می­شود، در حالی که سر و صدا‌های بیرون زیاد شده سرّیت امام قوی‌تر می­شود تا ایشان صلاح عالم را بر این ببینند که حرکت کنند و در حرکت خود آن سرّی که امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند را ختم کنند؛ یعنی این عالم بشریت را به آخر برسانند و انسان‌ها را وارد عالم دیگری کنند.

مُستعجِل نبودن در انتظار فرج، و گروه‌های بیرون رونده از ولایت

انسان باید واقعیت بیرون را دیده و سر و صداها را رها کند، امام زمان} تشریف خواهند آورد و ان شاء الله که در زمان ما آمده و ما از مقرّبین باشیم، امام فرمودند: هنگامی که گرفتاری‌ها، بلا‌ها و مصیبت‌ها زیاد شد؛ «فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ‏ صَبَاحاً وَمَسَاء»[22]؛ شب که می­شود بگویید ان شاء الله حضرت صبح تشریف می­آورند، ظهر که می­شود بگویید ان شاء الله غروب تشریف می­آورند و هر روز صبح و شام منتظر باشیم که این مُقرِّب است، در انتظار، همیشه شخص منتظر است امّا هیچگاه نمی­گوید حتماً فردا صبح می­آیند، اگر این را بگوید مُستعجِل شده و فردا صبح حضرت نمی­آیند و دروغ می­شود، در نتیجه آهسته آهسته انسان‌ها از این امر خارج می­شوند.[23]

هنگامی که به اشخاصی می­رسیم که از ولایت حضرت بیرون می­روند و حدود شانزده یا هفده گروه‌اند که علّت بیرون رفتن آنها را از فرمایشات اهل بیت علیهم السلام عرض خواهیم کرد؛ یکی از علّت‌های بزرگ؛ استعجال است که می­گویند: باید حتماً الآن بیاید و اگر نیاید دیگر ظهور معنا ندارد![24]

شخصی می­گفت: امام زمان}، شما سیصد و سیزده نفر می­خواستید الآن بیست میلیون نفر است، به ملا گفتند: امروز چندم ماه است؟ گفت: الآن می­روم تا خبر بیاروم، به خانه رفت و برگشت، گفت: امروز چهلم است، گفتند: ملا اصلاً ماه رمضان سی روز است و چهلم معنا ندارد! گفت: تقصیر من است که بقیه آن را دور ریختم؛ چون هر روز یک خرما می­خورد و هسته آن را در کوزه‌ای می­ریخت، بچّه‌های او هم همین کار را می­کردند.

بنده کاری به شخص ندارم، کسی که آن سیصد و سیزده نفر از بزرگان عالم را با جوانک سر خیابان مقایسه کرده و می­گوید: تو سیصد و سیزده نفر می­خواهی ما بیست میلیون داریم، حقیقت را چگونه خراب می­کند! این مربوط به همان سرّ است، این شخص به سوی آشکاری عمری و دشمنان اهل بیت علیهم السلام می­ورد امّا سیر امام به سمت سرّ است!

ان شاء الله هم ظهور و هم فرج برای ما خواهد بود، زیرا ظهور غیر از فرج است! ظهور امام برای همه بوده ولی فرج ایشان فقط برای شیعیان و موالیان است! روزی که حضرت آشکار می­شوند آن سرّ برای ما آشکار خواهد شد که سیصد و سیزده نفر چه کسانی بوده و حقیقت ظهور حضرت چیست؟ زیرا حقیقت ظهور بعد از سرّ است نه بعد از نبود آن، رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بعد از اینکه آنها انکار می­کردند ظهور کردند در عین حال سخن از (لا إله إلا الله) در زمین بود که یهودی‌ها و نصرانی‌ها آن را گفته امّا کفّار مکّه نمی­گفتند، در نتیجه ظهور حضرت بازگشت بعد از سرّ است.

مخفی‌تر شدن سرّ با نزدیک شدن به ظهور

هفته آینده حدیثی در این مورد که اصل ولایت اهل بیت علیهم السلام سرّ و پنهانی و رسالت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آشکاری است را خواهیم خواند، رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آشکاری آوردند امّا روال اهل بیت علیهم السلام سرّ بعد از سرّ و پنهانی بعد از پنهانی است لذا هرچه به ظهور امام نزدیک می­شویم سرّ بیشتر می­شود،[25] به اندازه‌ای که دیگران (لا إله إلا اللّه) می­گویند امّا یک شیعه نمی­تواند (لا إله إلا اللّه) بگوید، چون (لا إله إلا اللّه) او همراه با (علي ولي اللّه) و (علي ولي اللّه) همراه با یازده امام بعد و شهادت به یازده امام بعدی با سرّ و پنهانی ظهور امام زمان} همراه است، این گفتار شیعیان دمار از روزگار ظالمین در می­آورد به همین دلیل نمی­گذارند که ایشان (لا إله إلا اللّه) بگویند، مانند همان کاری که معاویه کرد. معاویه گفت: حق ندارید قرآن بخوانید، ابن عبّاس گفت: تو ما را از قرآن خواندن نهی می­کنی؟! گفت: نه، قرآن بخوان امّا حق نداری آن را معنا کنی، زیرا آیات را در حق علی معنا می­کنی.[26]

پس در نتیجه ولایت اهل بیت علیهم السلام از اوّل تکوّن به سمت سرّ و پنهانی در حال حرکت بوده و امروز هم به همین صورت است، امروزه سر و صدایی که برای انسان شرّ می­شود بیان حقیقت غیبت، ظهور، سیر و حرکت حضرت در امروز، فردا و بعد از ظهور است که بیشتر به سمت خفا رفته و چیز دیگری جایگزین آن می­شود، زیرا هنگامی­ که حضرت تشریف بیاورند بنابر فرمایشات اهل بیت علیهم السلام نوزده سال حکومت می­کنند، بعد از نوزده سال چه می­شود؟ حضرت که می­آیند مردم راحت شده و زمین‌ها را بین آنها تقسیم کرده و ارزانی می­آورند تا مردم خوب و راحت بخورند، بگردند و حق ما مستضعفین را از کسانی که حکومت‌های دنیا در دست آنها بوده بگیرند، حضرت برای این می­آیند یا آن مُستکبِر من فقیر و گرسنه هستم؟ من مُستکبِر در برابر توحید، رسالت و ولایت اهل بیت علیهم السلام می­باشم.

حضرت تشریف می­آورند تا کلمه (لا إله إلا الله) و توحید خداوند را باز کرده و کفر، شرک و نادرستی‌ها را از عالم جمع کنند،[27] آن حدیثی که فرمودند: «ظُلْماً وَجَوْراً» ظلم و جور توحیدی و شرکی است، نه اینکه حضرت می­آیند تا شخصی در خیابان در گوش دیگری سیلی نزند، نمی­گویم برای این نمی­آیند، سخن من این است که چیزی که ایشان بخاطر آن آمده و اصل، تمام هدف و حقیقت است این بوده که ظلم به توحید، رسالت، ولایت، حضرت زهراء، حضرت محسن و ظلم‌هایی که اتفاق افتاده را باز کنند به همین دلیل در حدیث مفضّل بن عمر حضرت می‌فرمایند در اوّلین مقام رجعت همه شکایت نامه‌ای دارند که ما اذیّت و آزار شدیم،[28] یک گرسنه که در آمریکای شمالی زندگی می­کند با اوباما در این مطلب هیچ فرقی ندارد، هر دو ظالم هستند و امام با هر دو می­جنگند.

در حالی که سر و صدا‌های بیرونی زیاد است بعضی در حال منحرف کردن حقیقت‌اند و آن را به یک سمت ظاهری بی‌معنا می­کشانند و می­گویند حضرت که تشریف می­آورند مانند دیگران حکومتی برقرار می­کنند و ممکن است کسانی از گماشتگان ایشان شوند و حضرت پیاز و سیب زمینی را ارزان کرده و زمین‌ها را درست تقسیم می­کنند!

اینها همه مربوط به این است که اهل بیت علیهم السلام بر ولایت خود ـ که حقیقت و اصل این سرّ است ـ هستند و این مربوط به امام زمان} است که از روز اوّل تمام سرّ مربوط به ایشان بود، حتی حامله بودن مادر حضرت از امور مخفی عالم بود وهیچ کسی حتی خواهر امام حسن عسکری علیه السلام هم اطّلاعی از این مطلب نداشتند.[29]

تولّد حضرت تا غیبت پنهان ماند و هنوز مشخّص نشده بود که معنای امام غایب چیست، هنوز بین علما و نویسندگان شیعه اختلاف فراوانی وجود دارد که مربوط به سرّ بودن ایشان و پنهان پنهان است، حتی نمی­دانیم چیست و واضح نیست، هر کسی چیزی را انتخاب می­کند امّا وضوح و آشکاری ندارد، پس اجمالاً ولایت اهل بیت علیهم السلام به سمت سرّ رفته و ما باید آهسته آهسته به سمت سرّ امام زمان} و مقامات، درجات، مراتب و کمالاتی که اهل بیت علیهم السلام در فرمایشات خاص خود فرموده‌اند ـ نه آن فرمایشاتی که همراه و هماهنگ با عمری‌ها گفته‌اند بلکه در فرمایشات خاصی که در مورد حقیقت، حرکت، عظمت، پنهانی، آشکاری، غیبت و ظهور امام زمان} فرموده‌اند ـ حرکت کنیم تا معرفتی نسبت به حضرت پیدا کنیم تا اگر در آن زمان اتّفاقی افتاد وا نمانیم.

شخصی به حضرت عرض کرد: چگونه می­خواهید تشخیص دهید که صیحه آسمانی از سمت خداوند است یا شیطان؟ حضرت فرمودند: کسانی که قبل از ظهور حضرت به ایشان ایمان آورده و به ایمان آن نداء رسیده‌اند می­فهمند این ندا از سوی چه کسی است.[30]

پس ما باید در رشد و کمال ایمان خود تلاش کنیم تا بدانیم ایمان ما به ائمّه علیهم السلام، امام زمان}، تولّد و غیبت ایشان چقدر است؟ الآن حضرت را در عالم چکاره می­بینیم؟ مانند آن آقا نباشیم که یک مرتبه در کتاب خود بنویسیم (وجوده لطف وتصرّفه لطف آخر وعدمه منّا)[31]؛ یعنی عدم تصرف، امام در گوشه‌ای از عالم نشسته و خدا را عبادت می­کنند و هیچ کاری با هیچ جایی ندارند، این مربوط به سرّ و مظلومیت اهل بیت علیهم السلام است، در نتیجه باید تلاش کنیم تا به سمت سرّ، مقامات و معارف ایمانی امام زمان} نزدیک شویم.


الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین

دریافت فایل (MP3) (PDF)


[1]. الكافي، ج1، ص290، ح6: عَنْ أَبِي الْجَارُودِ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام يَقُولُ‏: فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَلَى‏ الْعِبَادِ خَمْساً أَخَذُوا أَرْبَعاً وَتَرَكُوا وَاحِداً قُلْتُ أَ تُسَمِّيهِنَّ لِي جُعِلْتُ فِدَاكَ فَقَالَ الصَّلَاةُ وَكَانَ النَّاسُ لَا يَدْرُونَ كَيْفَ يُصَلُّونَ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ علیه السلام فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ أَخْبِرْهُمْ بِمَوَاقِيتِ صَلَاتِهِمْ ثُمَّ نَزَلَتِ الزَّكَاةُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ أَخْبِرْهُمْ مِنْ زَكَاتِهِمْ مَا أَخْبَرْتَهُمْ مِنْ صَلَاتِهِمْ ثُمَّ نَزَلَ الصَّوْمُ فَكَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم إِذَا كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ بَعَثَ إِلَى مَا حَوْلَهُ مِنَ الْقُرَى فَصَامُوا ذَلِكَ الْيَوْمَ فَنَزَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ بَيْنَ شَعْبَانَ وَشَوَّالٍ ثُمَّ نَزَلَ الْحَجُّ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ علیه السلام فَقَالَ أَخْبِرْهُمْ مِنْ حَجِّهِمْ مَا أَخْبَرْتَهُمْ مِنْ صَلَاتِهِمْ وَزَكَاتِهِمْ وَصَوْمِهِمْ ثُمَّ نَزَلَتِ الْوَلَايَةُ وَإِنَّمَا أَتَاهُ ذَلِكَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ بِعَرَفَةَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي‏ وَكَانَ كَمَالُ الدِّينِ بِوَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام فَقَالَ عِنْدَ ذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم أُمَّتِي حَدِيثُو عَهْدٍ بِالْجَاهِلِيَّةِ وَمَتَى أَخْبَرْتُهُمْ بِهَذَا فِي ابْنِ عَمِّي يَقُولُ قَائِلٌ وَيَقُولُ قَائِلٌ فَقُلْتُ فِي نَفْسِي مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْطِقَ بِهِ لِسَانِي فَأَتَتْنِي عَزِيمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ بَتْلَةً أَوْعَدَنِي إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ أَنْ يُعَذِّبَنِي فَنَزَلَتْ‏ يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ‏ فَأَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم بِيَدِ عَلِيٍّ علیه السلام فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ نَبِيٌّ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ مِمَّنْ كَانَ قَبْلِي إِلَّا وَقَدْ عَمَّرَهُ اللَّهُ ثُمَّ دَعَاهُ فَأَجَابَهُ فَأَوْشَكَ أَنْ أُدْعَى فَأُجِيبَ وَأَنَا مَسْئُولٌ وَأَنْتُمْ مَسْئُولُونَ فَمَا ذَا أَنْتُمْ قَائِلُونَ فَقَالُوا نَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ وَنَصَحْتَ وَأَدَّيْتَ مَا عَلَيْكَ فَجَزَاكَ اللَّهُ أَفْضَلَ جَزَاءِ الْمُرْسَلِينَ فَقَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ قَالَ يَا مَعْشَرَ الْمُسْلِمِينَ هَذَا وَلِيُّكُمْ مِنْ بَعْدِي فَلْيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ مِنْكُمُ الْغَائِبَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام كَانَ وَاللَّهِ عَلِيٌّ علیه السلام أَمِينَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَغَيْبِهِ وَدِينِهِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لِنَفْسِهِ ثُمَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم حَضَرَهُ الَّذِي حَضَرَ فَدَعَا عَلِيّاً فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَئْتَمِنَكَ عَلَى مَا ائْتَمَنَنِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ مِنْ غَيْبِهِ وَعِلْمِهِ وَمِنْ خَلْقِهِ وَمِنْ دِينِهِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لِنَفْسِهِ فَلَمْ يُشْرِكْ وَاللَّهِ فِيهَا يَا زِيَادُ أَحَداً مِنَ الْخَلْقِ ثُمَّ إِنَّ عَلِيّاً علیه السلام حَضَرَهُ الَّذِي حَضَرَهُ فَدَعَا وُلْدَهُ وَكَانُوا اثْنَيْ عَشَرَ ذَكَراً فَقَالَ لَهُمْ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ قَدْ أَبَى إِلَّا أَنْ يَجْعَلَ فِيَّ سُنَّةً مِنْ يَعْقُوبَ وَإِنَّ يَعْقُوبَ دَعَا وُلْدَهُ وَكَانُوا اثْنَيْ عَشَرَ ذَكَراً فَأَخْبَرَهُمْ بِصَاحِبِهِمْ أَلَا وَإِنِّي أُخْبِرُكُمْ بِصَاحِبِكُمْ أَلَا إِنَّ هَذَيْنِ ابْنَا رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم الْحَسَنَ وَالْحُسَيْنَ علیهما السلام فَاسْمَعُوا لَهُمَا وَأَطِيعُوا وَوَازِرُوهُمَا فَإِنِّي قَدِ ائْتَمَنْتُهُمَا عَلَى مَا ائْتَمَنَنِي عَلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم مِمَّا ائْتَمَنَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ مِنْ خَلْقِهِ وَمِنْ غَيْبِهِ وَمِنْ دِينِهِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لِنَفْسِهِ فَأَوْجَبَ اللَّهُ لَهُمَا مِنْ عَلِيٍّ علیه السلام مَا أَوْجَبَ لِعَلِيٍّ علیه السلام مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَلَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ مِنْهُمَا فَضْلٌ عَلَى صَاحِبِهِ إِلَّا بِكِبَرِهِ وَإِنَّ الْحُسَيْنَ كَانَ إِذَا حَضَرَ الْحَسَنُ لَمْ يَنْطِقْ فِي ذَلِكَ الْمَجْلِسِ حَتَّى يَقُومَ ثُمَّ إِنَّ الْحَسَنَ علیه السلام حَضَرَهُ الَّذِي حَضَرَهُ فَسَلَّمَ ذَلِكَ إِلَى الْحُسَيْنِ علیه السلام ثُمَّ إِنَّ حُسَيْناً حَضَرَهُ الَّذِي حَضَرَهُ فَدَعَا ابْنَتَهُ الْكُبْرَى فَاطِمَةَ بِنْتَ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَدَفَعَ إِلَيْهَا كِتَاباً مَلْفُوفاً وَوَصِيَّةً ظَاهِرَةً وَكَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیهما السلام مَبْطُوناً لَا يَرَوْنَ إِلَّا أَنَّهُ لِمَا بِهِ فَدَفَعَتْ فَاطِمَةُ الْكِتَابَ إِلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ثُمَّ صَارَ وَاللَّهِ ذَلِكَ الْكِتَابُ إِلَيْنَا.

الأمالي (للصدوق)، ص354، ح10: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ لَمَّا أُسْرِيَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ انْتَهَى بِهِ جَبْرَئِيلُ إِلَى نَهَرٍ يُقَالُ‏ لَهُ‏ النُّورُ وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ: جَعَلَ الظُّلُماتِ وَالنُّورَ فَلَمَّا انْتَهَى بِهِ إِلَى ذَلِكَ النَّهَرِ قَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ علیه السلام يَا مُحَمَّدُ اعْبُرْ عَلَى بَرَكَةِ اللَّهِ فَقَدْ نَوَّرَ اللَّهُ لَكَ بَصَرَكَ وَمَدَّ لَكَ أَمَامَكَ فَإِنَّ هَذَا النَّهَرَ لَمْ يَعْبُرْهُ أَحَدٌ لَا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَلَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ غَيْرَ أَنَّ لِي فِي كُلِّ يَوْمٍ اغْتِمَاسَةً فِيهِ ثُمَّ أَخْرُجُ مِنْهُ فَأَنْقُضُ أَجْنِحَتِي فَلَيْسَ مِنْ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ مِنْ أَجْنِحَتِي إِلَّا خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى مِنْهَا مَلَكاً مُقَرَّباً لَهُ عِشْرُونَ أَلْفَ وَجْهٍ وَأَرْبَعُونَ أَلْفَ لِسَانٍ كُلُّ لِسَانٍ يَلْفَظُ بِلُغَةٍ لَا يَفْقَهُهَا اللِّسَانُ الْآخَرُ فَعَبَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم حَتَّى انْتَهَى إِلَى الْحُجُبِ وَالْحُجُبُ خَمْسُمِائَةِ حِجَابٍ مِنَ الْحِجَابِ إِلَى الْحِجَابِ مَسِيرَةُ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ ثُمَّ قَالَ تَقَدَّمْ يَا مُحَمَّدُ فَقَالَ لَهُ يَا جَبْرَئِيلُ وَلِمَ لَا تَكُونُ مَعِي قَالَ لَيْسَ لِي أَنْ أَجُوزَ هَذَا الْمَكَانَ فَتَقَدَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَتَقَدَّمَ حَتَّى سَمِعَ مَا قَالَ الرَّبُّ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَنَا الْمَحْمُودُ وَأَنْتَ مُحَمَّدٌ شَقَقْتُ اسْمَكَ مِنِ اسْمِي فَمَنْ وَصَلَكَ وَصَلْتُهُ وَمَنْ قَطَعَكَ بَتَكْتُهُ انْزِلْ إِلَى عِبَادِي فَأَخْبِرْهُمْ بِكَرَامَتِي إِيَّاكَ وَأَنِّي لَمْ أَبْعَثْ نَبِيّاً إِلَّا جَعَلْتُ لَهُ وَزِيراً وَأَنَّكَ رَسُولِي وَأَنَّ عَلِيّاً وَزِيرُكَ فَهَبَطَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَكَرِهَ أَنْ يُحَدِّثَ النَّاسَ بِشَيْ‏ءٍ كَرَاهِيَةَ أَنْ يَتَّهِمُوهُ لِأَنَّهُمْ كَانُوا حَدِيثِي عَهْدٍ بِالْجَاهِلِيَّةِ حَتَّى مَضَى لِذَلِكَ سِتَّةُ أَيَّامٍ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى: فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى‏ إِلَيْكَ وَضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ‏ فَاحْتَمَلَ رَسُولُ اللَّهِ ذَلِكَ حَتَّى كَانَ يَوْمُ الثَّامِنِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى عَلَيْهِ: يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ‏ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم تَهْدِيدٌ بَعْدَ وَعِيدٍ لَأَمْضِيَنَّ أَمْرَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَأَنْ يَتَّهِمُونِي وَيُكَذِّبُونِي فَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيَّ مِنْ أَنْ يُعَاقِبَنِي الْعُقُوبَةَ الْمُوجِعَةَ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ قَالَ وَسَلَّمَ جَبْرَئِيلُ عَلَى عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ عَلِيٌّ علیه السلام يَا رَسُولَ اللَّهِ أَسْمَعُ الْكَلَامَ وَلَا أَحُسُّ الرُّؤْيَةَ فَقَالَ يَا عَلِيُّ هَذَا جَبْرَئِيلُ أَتَانِي مِنْ قِبَلِ رَبِّي بِتَصْدِيقِ مَا وَعَدَنِي ثُمَّ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم رَجُلاً فَرَجُلاً مِنْ أَصْحَابِهِ حَتَّى سَلَّمُوا عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ قَالَ يَا بِلَالُ نَادِ فِي النَّاسِ أَنْ لَا يَبْقَى غَداً أَحَدٌ إِلَّا عَلِيلٌ إِلَّا خَرَجَ إِلَى غَدِيرِ خُمٍّ فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم بِجَمَاعَةِ أَصْحَابِهِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَرْسَلَنِي عَلَيْكُمْ بِرِسَالَةٍ وَإِنِّي ضِقْتُ بِهَا ذَرْعاً مَخَافَةَ أَنْ تَتَّهِمُونِي وَتُكَذِّبُونِي حَتَّى أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيَّ وَعِيداً بَعْدَ وَعِيدٍ فَكَانَ تَكْذِيبُكُمْ إِيَّايَ أَيْسَرَ عَلَيَّ مِنْ عُقُوبَةِ اللَّهِ إِيَّايَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَسْرَى بِي وَأَسْمَعَنِي وَقَالَ يَا مُحَمَّدُ أَنَا الْمَحْمُودُ وَأَنْتَ مُحَمَّدٌ شَقَقْتُ اسْمَكَ مِنِ اسْمِي فَمَنْ وَصَلَكَ وَصَلْتُهُ وَمَنْ قَطَعَكَ بَتَكْتُهُ انْزِلْ إِلَى عِبَادِي فَأَخْبِرْهُمْ بِكَرَامَتِي إِيَّاكَ وَأَنِّي لَمْ أَبْعَثْ نَبِيّاً إِلَّا جَعَلْتُ لَهُ وَزِيراً وَأَنَّكَ رَسُولِي وَأَنَّ عَلِيّاً وَزِيرُكَ ثُمَّ أَخَذَ صلّی الله علیه و آله و سلّم بِيَدَيْ‏ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَرَفَعَهُمَا حَتَّى نَظَرَ النَّاسُ إِلَى بَيَاضِ إِبْطَيْهِمَا وَلَمْ يُرَ قَبْلَ ذَلِكَ ثُمَّ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى مَوْلَايَ وَأَنَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ فَمَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ فَقَالَ الشُّكَّاكُ وَالْمُنافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ‏ وَزَيْغٌ نَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ مِنْ مَقَالَتِهِ لَيْسَ بِحَتْمٍ وَلَا نَرْضَى أَنْ يَكُونَ عَلِيٌّ وَزِيرَهُ هَذِهِ مِنْهُ عَصَبِيَّةٌ فَقَالَ سَلْمَانُ وَالْمِقْدَادُ وَأَبُو ذَرٍّ وَعَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ وَاللَّهِ مَا بَرِحْنَا الْعَرْصَةَ حَتَّى نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً فَكَرَّرَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم ذَلِكَ ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ إِنَّ كَمَالَ الدِّينِ وَتَمَامَ النِّعْمَةِ وَرِضَى الرَّبِّ بِإِرْسَالِي إِلَيْكُمْ بِالْوَلَايَةِ بَعْدِي لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ وَعَلَيْهِ السَّلَامُ.

[2]. كمال الدين وتمام النعمة، ج2، ص521، ح49: حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْأَسَدِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: كَانَ فِيمَا وَرَدَ عَلَيَّ مِنَ الشَّيْخِ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ فِي جَوَابِ مَسَائِلِي إِلَى صَاحِبِ الزَّمَانِ علیه السلام... وَأَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنْهُ‏ مِنْ‏ أَمْرِ الْمُصَلِّي‏ وَالنَّارُ وَالصُّورَةُ وَالسِّرَاجُ بَيْنَ يَدَيْهِ هَلْ تَجُوزُ صَلَاتُهُ فَإِنَّ النَّاسَ اخْتَلَفُوا فِي ذَلِكَ قِبَلَكَ فَإِنَّهُ جَائِزٌ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ مِنْ أَوْلَادِ عَبَدَةِ الْأَصْنَامِ أَوْ عَبَدَةِ النِّيرَانِ أَنْ يُصَلِّيَ وَالنَّارُ وَالصُّورَةُ وَالسِّرَاجُ بَيْنَ يَدَيْهِ وَلَا يَجُوزُ ذَلِكَ لِمَنْ كَانَ مِنْ أَوْلَادِ عَبَدَةِ الْأَصْنَامِ وَالنِّيرَانِ، الخبر.

[3]. الحجرات: 14 (قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ).

[4]. الكافي، ج2، ص24، ح4: عَنْ سُفْيَانَ بْنِ السِّمْطِ قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْإِسْلَامِ وَالْإِيمَانِ مَا الْفَرْقُ بَيْنَهُمَا فَلَمْ يُجِبْهُ ثُمَّ سَأَلَهُ فَلَمْ يُجِبْهُ ثُمَّ الْتَقَيَا فِي الطَّرِيقِ وَقَدْ أَزِفَ‏ مِنَ الرَّجُلِ الرَّحِيلُ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام كَأَنَّهُ قَدْ أَزِفَ مِنْكَ رَحِيلٌ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ فَالْقَنِي فِي الْبَيْتِ فَلَقِيَهُ فَسَأَلَهُ عَنِ الْإِسْلَامِ وَالْإِيمَانِ مَا الْفَرْقُ بَيْنَهُمَا فَقَالَ: الْإِسْلَامُ هُوَ الظَّاهِرُ الَّذِي عَلَيْهِ النَّاسُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَإِقَامُ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءُ الزَّكَاةِ وَحِجُّ الْبَيْتِ‏ وَصِيَامُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَهَذَا الْإِسْلَامُ وَقَالَ الْإِيمَانُ مَعْرِفَةُ هَذَا الْأَمْرِ مَعَ هَذَا فَإِنْ أَقَرَّ بِهَا وَلَمْ يَعْرِفْ هَذَا الْأَمْرَ كَانَ مُسْلِماً وَكَانَ ضَالّاً.

الكافي، ج2، ص24، ح1: عَنِ الْقَاسِمِ الصَّيْرَفِيِّ شَرِيكِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ:‏ الْإِسْلَامُ‏ يُحْقَنُ‏ بِهِ‏ الدَّمُ‏ وَتُؤَدَّى بِهِ الْأَمَانَةُ وَتُسْتَحَلُّ بِهِ الْفُرُوجُ وَالثَّوَابُ عَلَى الْإِيمَانِ.

الكافي، ج2، ص24، ح2: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا علیهما السلام قَالَ: الْإِيمَانُ إِقْرَارٌ وَعَمَلٌ وَالْإِسْلَامُ إِقْرَارٌ بِلَا عَمَلٍ.

الكافي، ج2، ص24، ح3: عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ: قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ‏ فَقَالَ لِي أَ لَا تَرَى أَنَّ الْإِيمَانَ غَيْرُ الْإِسْلَامِ.

[5]. ذکر پاره ای از احوالات ناپسند و زشت خلفای بنی امیّه و بنی عبّاس و معاصی و گناهان آنها:

الوليد بن يزيد:

الكامل في التاريخ، ج5، ص289: قال الوليد المحبة للغناء تزيد في الشهوة وتهدم المروءة، وتنوب عن الخمر وتفعل ما يفعل السكر فإن كنتم لا بد فاعلين فجنبوه النساء فإن الغناء رقية الزنا وإني لأقول ذلك على أنه أحب إلي من كل لذة وأشهى إلى نفسي من الماء إلى ذي الغلة ولكن الحق أحق أن يتبع.

الكامل في التاريخ، ج5، ص290: ومما اشتهر عنه أنه فتح المصحف فخرج: (واستفتحوا وخاب كل جبار عنيد)، فألقاه ورماه بالسهام وقال: (تهددني بجبار عنيد * فها انا ذاك جبار عنيد) (إذا ما جئت ربك يوم حشر * فقل يا رب مزقني الوليد) فلم يلبث بعد ذلك الا يسيرا حتى قتل.

المنتظم في تاريخ الأمم والملوك، ج7، ص240: ومن شعره: أنا الوليد أبو العباس قد علمت عليا معدّ مدى كرّي وإقدامي إني لفي الذروة العليا إذا انتسبوا مقابل بين أخوالي وأعمامي حللت من جوهر الأغراض قد علموا في باذخ مشمخر العز قمقام وكان مقبلا على اللهو والشراب والأغاني حتى أنه أحضر معبدا المغني من المدينة، فحضر وهو على بركة مملوءة خمرا، فغناه فقذف نفسه في البركة فنهل منها ثم خرج فتلقى في الثياب والمجامر، فأعطاه خمسة عشر ألف دينار، وقال: انصرف بها إلى أهلك واكتم ما رأيت.

حياة الحيوان الكبرى، ج1، ص108: قال الحافظ ابن عساكر وغيره: انهمك وليد في شربه الخمر ولذاته، ورفض الآخرة وراء ظهره، وأقبل على القصف واللهو والتلذذ مع الندماء والمغنين، وكان يضرب بالعود ويوقع بالطبل ويمشي بالدف وكان قد انتهك محارم اللَّه تعالى، حتى قيل له الفاسق. وكان أكمل بني أمية أدبا، وفصاحة، وظرفا، وأعرفهم بالنحو واللغة والحديث، وكان جوادا مفضالا. ومع ذلك لم يكن في بني أمية أكثر إدمانا للشراب والسماع، ولا أشد مجونا وتهتكا واستخفافا بأمر الأمة من الوليد بن يزيد. يقال: إنه واقع جارية له وهو سكران، وجاءه المأذنون يؤذنونه بالصلاة، فحلف أن لا يصلي بالناس إلا هي، فلبست ثيابه وتنكرت وصلت بالمسلمين وهي جنب سكرى. ويقال: إنه اصطنع بركة من خمر وكان إذا طرب ألقى نفسه فيها وشرب منها حتى يبين النقص في أطرافها. وحكى الماوردي، في كتاب أدب الدين والدنيا، عنه أنه تفاءل يوما في المصحف فخرج له قوله تعالى: (واسْتَفْتَحُوا وخابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ) فمزق المصحف وأنشأ يقول: أتوعد كل جبار عنيد فها أنا ذاك جبار عنيد إذا ما جئت ربك يوم حشر فقل يا رب مزقني الوليد فلم يلبث إلا أياما يسيرة، حتى قتل شر قتلة وصلب رأسه على قصره، ثم على أعلى سور بلده.

الحجاج بن یوسف:

مروج الذهب، ج3، ص126: سبب ولوع الحجاج بسفك الدماء:... فيقال: إن الشيطان تصور لهم في صورة الحارث بن كلدة، فقال: ما خبركم؟ فقالوا: ابنٌ ولد ليوسف من القارعة، وكان اسمها، وقد أبي أن يقبل ثدي أمه أو غيرها، فقال: اذبحوا جَدْياً أسود وأولِغوه دمه، فإذا كان في اليوم الثاني فافعلوا به كذلك، فإذا كان في اليوم الثالث فاذبحوا له تيساً أسود وأولِغُوه دمه، ثم اذبحوا له أسوَد سالخاً فأولغوه دمه واطلو به وجهه، فانه يقبل الثدي في اليوم الرابع، قال: ففعلوا به ذلك، فكان بعدُ لا يصبر عن سفك الدماء لما كان منه في بَدء أمره، هذا وكان الحجاج يخبر عن نفسه أن أكثر لذاته سفك الدماء وارتكاب أمور لا يُقْدم عليها غيره، ولا سبق إليها سواه.

عبد الملک بن مروان:

الكامل في التاريخ، ج4، ص521: قال عبد الملك لسعيد بن المسيب: يا أبا محمد صرت أعمل الخير فلا أسر به وأصنع الشر فلا أساء به فقال الآن تكامل فيك موت القلب. وكان عبد الملك أول من غدر في الإسلام وقد تقدم فعله بعمرو بن سعيد وكان أول من نقل الديوان من الفارسية إلى العربية وأول من نهى عن الكلام في حضرة الخلفاء وكان الناس قبله يراجعونهم وأول خليفة بخل وكان يقال له رشح الحجارة لبخله وأول من نهى عن الأمر بالمعروف فإنه قال في خطبته بعد قتل ابن الزبير ولا يأمرني أحد بتقوى الله بعد مقامي هذا إلا ضربت عنقه.

تاريخ مدينة دمشق، ج37، ص135: عن ابن جريج عن أبيه قال حج علينا عبد الملك بن مروان سنة خمس وسبعين بعد مقتل ابن الزبير عامين فخطبنا وقال أما بعد فإنه كان من قبلي من الخلفاء يأكلون من المال ويوكلون وإني والله لا أداوي أدواء هذه الأمة إلا بالسيف ولست بالخليفة المستضعف يعني عثمان ولا الخليفة المداهن يعني معاوية ولا الخليفة المأبون يعني يزيد بن معاوية.

الوليد بن يزيد بن عبد الملك بن مروان:

تاريخ الخلفاء، ص272: الوليد بن يزيد بن عبد الملك بن مروان بن الحكم الخليفة الفاسق أبو العباس ولد سنة تسعين فلما احتضر أبوه لم يمكنه أن يستخلفه لأنه صبي فعقد لأخيه هشام وجعل هذا ولي العهد من بعد هشام فتسلم الأمر عند موت هشام في ربيع الآخر سنة خمس وعشرين ومائة. وكان فاسقا شريبا للخمر منتهكا حرمات الله أراد الحج ليشرب فوق ظهر الكعبة فمقته الناس لفسقه وخرجوا عليه فقتل في جمادى الآخر سنة ست وعشرين.

المتوکل العبّاسی:

الكامل في التاريخ، ج7، ص55: في هذه السنة أمر المتوكل بهدم قبر الحسين بن علي علیه السلام وهدم ما حوله من المنازل والدور وأن يبذر ويسقى موضع قبره وأن يمنع الناس من إتيانه فنادى عامل صاحب الشرطة بالناس في تلك الناحية: من وجدناه عند قبره بعد ثلاثة حبسناه في المطبق! فهرب الناس وتركوا زيارته وخرب وزرع. وكان المتوكل شديد البغض لعلي بن أبي طالب علیه السلام ولأهل بيته وكان يقصد من يبلغه عنه أنه يتولى عليا وأهله بأخذ المال والدم. وكان من جملة ندمائه عبادة المخنث وكان يشد على بطنه تحت ثيابه مخدة ويكشف رأسه وهو أصلع ويرقص بين يدي المتوكل والمغنون يغنون قد أقبل الأصلع البدين خليفة المسلمين يحكي بذلك عليا علیه السلام والمتوكل يشرب ويضحك ففعل ذلك يوما والمنتصر حاضر فأومأ إلى عبادة يتهدده فسكت خوفا منه فقال المتوكل ما حالك فقام وأخبره فقال المنتصر يا أمير المؤمنين إن الذي يحكيه هذا الكلب ويضحك منه الناس هو ابن عمك وشيخ أهل بيتك وبه فخرك فكل أنت لحمه إذا شئت ولا تطعم هذا الكلب وأمثال منه فقال المتوكل للمغنين غنوا جميعاً: (غار الفتى لابن عمه * رأس الفتى في حر أمه) فكان هذا من الأسباب التي استحل بها المنتصر قتل المتوكل.

[6]. صحيح مسلم، ج3، ص1476، ح52: قَالَ حُذَيْفَةُ بْنُ الْيَمَانِ: قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ، إِنَّا كُنَّا بِشَرٍّ، فَجَاءَ اللهُ بِخَيْرٍ، فَنَحْنُ فِيهِ، فَهَلْ مِنْ وَرَاءِ هَذَا الْخَيْرِ شَرٌّ؟ قَالَ: «نَعَمْ»، قُلْتُ: هَلْ وَرَاءَ ذَلِكَ الشَّرِّ خَيْرٌ؟ قَالَ: «نَعَمْ»، قُلْتُ: فَهَلْ وَرَاءَ ذَلِكَ الْخَيْرِ شَرٌّ؟ قَالَ: «نَعَمْ»، قُلْتُ: كَيْفَ؟ قَالَ: «يَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ لَا يَهْتَدُونَ بِهُدَايَ، وَلَا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي، وَسَيَقُومُ فِيهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ فِي جُثْمَانِ إِنْسٍ»، قَالَ: قُلْتُ: كَيْفَ أَصْنَعُ يَا رَسُولَ اللهِ، إِنْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ؟ قَالَ: «تَسْمَعُ وَتُطِيعُ لِلْأَمِيرِ، وَإِنْ ضُرِبَ ظَهْرُكَ، وَأُخِذَ مَالُكَ، فَاسْمَعْ وَأَطِعْ».

صحيح مسلم، ج3، ص1474، ح49: عَنْ عَلْقَمَةَ بْنِ وَائِلٍ الْحَضْرَمِيِّ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: سَأَلَ سَلَمَةُ بْنُ يَزِيدَ الْجُعْفِيُّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: يَا نَبِيَّ اللهِ، أَرَأَيْتَ إِنْ قَامَتْ عَلَيْنَا أُمَرَاءُ يَسْأَلُونَا حَقَّهُمْ وَيَمْنَعُونَا حَقَّنَا، فَمَا تَأْمُرُنَا؟ فَأَعْرَضَ عَنْهُ، ثُمَّ سَأَلَهُ، فَأَعْرَضَ عَنْهُ، ثُمَّ سَأَلَهُ فِي الثَّانِيَةِ أَوْ فِي الثَّالِثَةِ، فَجَذَبَهُ الْأَشْعَثُ بْنُ قَيْسٍ، وَقَالَ: «اسْمَعُوا وَأَطِيعُوا، فَإِنَّمَا عَلَيْهِمْ مَا حُمِّلُوا، وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ».

صحيح مسلم، ج3، ص1481، ح65: عَنْ عَوْفِ بْنِ مَالِكٍ، عَنْ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «خِيَارُ أَئِمَّتِكُمُ الَّذِينَ تُحِبُّونَهُمْ وَيُحِبُّونَكُمْ، وَيُصَلُّونَ عَلَيْكُمْ وَتُصَلُّونَ عَلَيْهِمْ، وَشِرَارُ أَئِمَّتِكُمُ الَّذِينَ تُبْغِضُونَهُمْ وَيُبْغِضُونَكُمْ، وَتَلْعَنُونَهُمْ وَيَلْعَنُونَكُمْ»، قِيلَ: يَا رَسُولَ اللهِ، أَفَلَا نُنَابِذُهُمْ بِالسَّيْفِ؟ فَقَالَ: «لَا، مَا أَقَامُوا فِيكُمُ الصَّلَاةَ، وَإِذَا رَأَيْتُمْ مِنْ وُلَاتِكُمْ شَيْئاً تَكْرَهُونَهُ، فَاكْرَهُوا عَمَلَهُ، وَلَا تَنْزِعُوا يَداً مِنْ طَاعَةٍ».

صحيح البخاري، ج4، ص50، ح2957: وَبِهَذَا الإِسْنَادِ: «مَنْ أَطَاعَنِي فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ، وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ عَصَى اللَّهَ، وَمَنْ يُطِعِ الأَمِيرَ فَقَدْ أَطَاعَنِي، وَمَنْ يَعْصِ الأَمِيرَ فَقَدْ عَصَانِي، وَإِنَّمَا الإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ، فَإِنْ أَمَرَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَعَدَلَ، فَإِنَّ لَهُ بِذَلِكَ أَجْراً وَإِنْ قَالَ بِغَيْرِهِ فَإِنَّ عَلَيْهِ مِنْهُ».

[7]. الكافي، ج5، ص10، ح2: عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ أَبِي علیه السلام عَنْ حُرُوبِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَكَانَ السَّائِلُ مِنْ مُحِبِّينَا فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً صلّی الله علیه و آله و سلّم بِخَمْسَةِ أَسْيَافٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا شَاهِرَةٌ فَلَا تُغْمَدُ حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها وَلَنْ‏ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا آمَنَ النَّاسُ كُلُّهُمْ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ فَيَوْمَئِذٍ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً وَسَيْفٌ مِنْهَا مَكْفُوفٌ وَسَيْفٌ مِنْهَا مَغْمُودٌ سَلُّهُ إِلَى غَيْرِنَا وَحُكْمُهُ إِلَيْنَا... وَأَمَّا السَّيْفُ‏ الْمَكْفُوفُ‏ فَسَيْفٌ عَلَى أَهْلِ الْبَغْيِ وَالتَّأْوِيلِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: وَإِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى‏ فَقاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِي‏ءَ إِلى‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ فَلَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم إِنَّ مِنْكُمْ‏ مَنْ يُقَاتِلُ بَعْدِي عَلَى التَّأْوِيلِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى التَّنْزِيلِ فَسُئِلَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله و سلّم مَنْ هُوَ فَقَالَ خَاصِفُ النَّعْلِ يَعْنِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَقَالَ عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ قَاتَلْتُ بِهَذِهِ الرَّايَةِ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم ثَلَاثاً وَهَذِهِ الرَّابِعَةُ وَاللَّهِ لَوْ ضَرَبُونَا حَتَّى يَبْلُغُوا بِنَا السَّعَفَاتِ مِنْ هَجَرَ لَعَلِمْنَا أَنَّا عَلَى الْحَقِّ وَأَنَّهُمْ عَلَى الْبَاطِلِ وَكَانَتِ السِّيرَةُ فِيهِمْ مِنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام مَا كَانَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فِي أَهْلِ مَكَّةَ يَوْمَ فَتْحِ مَكَّةَ فَإِنَّهُ لَمْ يَسْبِ لَهُمْ ذُرِّيَّةً وَقَالَ مَنْ أَغْلَقَ بَابَهُ فَهُوَ آمِنٌ وَمَنْ أَلْقَى سِلَاحَهُ فَهُوَ آمِنٌ وَكَذَلِكَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يَوْمَ الْبَصْرَةِ نَادَى فِيهِمْ لَا تَسْبُوا لَهُمْ ذُرِّيَّةً وَلَا تُجْهِزُوا عَلَى جَرِيحٍ‏ وَلَا تَتْبَعُوا مُدْبِراً وَمَنْ أَغْلَقَ بَابَهُ وَأَلْقَى سِلَاحَهُ فَهُوَ آمِنٌ وَأَمَّا السَّيْفُ الْمَغْمُودُ فَالسَّيْفُ الَّذِي يَقُومُ بِهِ الْقِصَاصُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ‏ فَسَلُّهُ إِلَى أَوْلِيَاءِ الْمَقْتُولِ وَحُكْمُهُ إِلَيْنَا فَهَذِهِ السُّيُوفُ الَّتِي بَعَثَ اللَّهُ بِهَا مُحَمَّداً صلّی الله علیه و آله و سلّم فَمَنْ جَحَدَهَا أَوْ جَحَدَ وَاحِداً مِنْهَا أَوْ شَيْئاً مِنْ سِيَرِهَا وَأَحْكَامِهَا فَقَدْ كَفَرَ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم.

الإرشاد، ج‏1، ص180: مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّوَاةُ عَلَى اتِّفَاقٍ وَاجْتِمَاعٍ مِنْ قَوْلِهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم: أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي فَرَطُكُمْ وَأَنْتُمْ وَارِدُونَ عَلَيَّ الْحَوْضَ أَلَا وَإِنِّي سَائِلُكُمْ عَنِ الثَّقَلَيْنِ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا فَإِنَّ اللَّطِيفَ الْخَبِيرَ نَبَّأَنِي أَنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَلْقَيَانِي وَسَأَلْتُ رَبِّي ذَلِكَ فَأَعْطَانِيهِ أَلَا وَإِنِّي قَدْ تَرَكْتُهُمَا فِيكُمْ كِتَابَ اللَّهِ وَعِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَفَرَّقُوا وَلَا تُقَصِّرُوا عَنْهُمْ‏ فَتَهْلِكُوا وَلَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ لَا أُلْفِيَنَّكُمْ بَعْدِي تَرْجِعُونَ كُفَّاراً يَضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقَابَ بَعْضٍ فَتَلْقَوْنِي فِي كَتِيبَةٍ كَمَجَرِّ السَّيْلِ الْجَرَّارِ أَلَا وَإِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ أَخِي وَوَصِيِّي يُقَاتِلُ بَعْدِي عَلَى تَأْوِيلِ الْقُرْآنِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى تَنْزِيلِهِ.

صحيح ابن حبان، ج15، ص385، ح6937: عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: إِنَّ مِنْكُمْ مَنْ يُقَاتِلُ عَلَى تَأْوِيلِ الْقُرْآنِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى تَنْزِيلِهِ، قَالَ أَبُو بَكْرٍ: أَنَا هُوَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: "لَا" قَالَ عُمَرُ: أَنَا هُوَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: لَا وَلَكِنْ خَاصِفُ النَّعْلِ، قَالَ: وَكَانَ أَعْطَى عَلِيّاً نعله يخصفه.

[8]. تاريخ الطبري، ج4، ص315:... ثُمَّ إِنَّ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ نَادَى يَا خَيلَ اللَّهِ ارْكَبِي وأَبْشِرِي فَرَكِبَ في النَّاسِ ثُمَّ زَحَفَ نَحوَهُم بَعْدَ صَلاةِ العَصْرِ وحُسَيْنٌ جالِسٌ أَمامَ بَيتِهِ مُحتَبِياً بِسَيفِهِ إذ خَفَقَ بِرَأْسِهِ عَلَى رُكْبَتَيْهِ وسَمِعَتْ أُخْتُهُ زَيْنَبُ الصَّيْحَةَ فَدَنَتْ مِنْ أَخِيهَا فَقَالَتْ يَا أَخِي أَمَا تَسْمَعُ اَلْأَصْوَاتَ قَدِ اقْتَرَبَت قَالَ فَرَفَعَ اَلحُسينُ رَأْسَهُ فَقَالَ إِنِّي رَأَيْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ فِي اَلْمَنَامِ فَقَالَ لِي إِنَّكَ تَرُوحُ إِلَيْنَا قَالَ فَلَطَمَتْ أُخْتُهُ وَجْهَهَا وَقَالَتْ يَا وَيْلَتَا فَقَالَ لَيْسَ لَكَ اَلْوَيْلُ يَا أخيتي اُسْكُنِي رَحِمَكِ اَلرَّحْمَن، الخبر.

[9]. تحف العقول، ص171:... يَا كُمَيْلُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم أَدَّبَهُ اللَّهُ وَهُوَ أَدَّبَنِي وَأَنَا أُؤَدِّبُ الْمُؤْمِنِينَ وَأُوَرِّثُ الْآدَابَ‏ الْمُكْرَمِينَ‏ يَا كُمَيْلُ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلَّا وَأَنَا أَفْتَحُهُ وَمَا مِنَ سِرٍّ إِلَّا وَالْقَائِمُ علیه السلام يَخْتِمُهُ يَا كُمَيْلُ‏ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‏، الخبر.

الخرائج والجرائح، ج2، ص841، ح59: عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:‏ الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَعِشْرُونَ جُزْءاً فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ جُزْءَانِ فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ‏ حَتَّى‏ الْيَوْمِ‏ غَيْرَ الْجُزْءَيْنِ فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَالْعِشْرِينَ جُزْءاً. فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَضَمَّ إِلَيْهَا الْجُزْءَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَعِشْرِينَ جُزْءاً.

مختصر البصائر، ص320: عَنْ أَبَانٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَعِشْرُونَ حَرْفاً، فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ، فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ‏ حَتَّى‏ الْيَوْمِ‏ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ، فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ علیه السلام أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَالْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ، وَضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَعِشْرِينَ حَرْفاً».

الكافي، ج1، ص25، ح21: عَنْ مَوْلًى لِبَنِي شَيْبَانَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ‏ بِهَا عُقُولَهُمْ‏ وَكَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ.

[10]. الكافي، ج8، ص159، ح156: عَنْ عَنْبَسَةَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِيَّاكُمْ وَذِكْرَ عَلِيٍ‏ وَفَاطِمَةَB فَإِنَّ النَّاسَ لَيْسَ شَيْ‏ءٌ أَبْغَضَ إِلَيْهِمْ مِنْ ذِكْرِ عَلِيٍ‏ وَفَاطِمَةَB.

[11]. الأمالي (للطوسي)، ص558، ح8: عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ الْأَوْدِيِّ، أَنَّهُ ذُكِرَ عِنْدَهُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام فَقَالَ: إِنَّ قَوْماً يَنَالُونَ مِنْهُ، أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ، وَلَقَدْ سَمِعْتُ عِدَّةً مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ علیه السلام مِنْهُمْ حُذَيْفَةُ بْنُ الْيَمَانِ وَكَعْبُ بْنُ عُجْرَةَ يَقُولُ كُلُّ رَجُلٍ مِنْهُمْ: لَقَدْ أُعْطِيَ عَلِيٌّ مَا لَمْ يُعْطَهِ بَشَرٌ:... وَهُوَ مُفَرِّجُ‏ الْكَرْبِ‏ عَنْ‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فِي الْحُرُوبِ، وَهُوَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِرَسُولِ اللَّهِ وَصَدَّقَهُ وَاتَّبَعَهُ، وَهُوَ أَوَّلُ مَنْ صَلَّى، فَمَنْ أَعْظَمُ فِرْيَةً عَلَى اللَّهِ وَعَلَى رَسُولِهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم، مِمَّنْ قَاسَ بِهِ أَحَداً أَوْ شَبَّهَ بِهِ بَشَراً!.

الأمالي (للطوسي)، ص561، ح1: حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ كَثِيرٍ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیهم السلام، قَالَ: لَمَّا أَجْمَعَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ علیه السلام عَلَى صُلْحِ مُعَاوِيَةَ خَرَجَ حَتَّى لَقِيَهُ، فَلَمَّا اجْتَمَعَا قَامَ مُعَاوِيَةُ خَطِيباً، فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ وَأَمَرَ الْحَسَنَ علیه السلام أَنْ يَقُومَ أَسْفَلَ مِنْهُ بِدَرَجَةٍ، ثُمَّ تَكَلَّمَ مُعَاوِيَةُ، فَقَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ، هَذَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ وَابْنُ فَاطِمَةَ، رَآنَا لِلْخِلَافَةِ أَهْلاً، وَلَمْ يَرَ نَفْسَهُ لَهَا أَهْلاً، وَقَدْ أَتَانَا لِيُبَايِعَ طَوْعاً. ثُمَّ قَالَ: قُمْ يَا حَسَنُ، فَقَامَ الْحَسَنُ علیه السلام فَخَطَبَ فَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُسْتَحْمِدِ بِالْآلَاءِ... فَأَدَّتِ‏ الْأُمُورُ وَأَفْضَتِ‏ الدُّهُورُ إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً صلّی الله علیه و آله و سلّم لِلنُّبُوَّةِ، وَاخْتَارَهُ لِلرِّسَالَةِ، وَأَنْزَلَ عَلَيْهِ كِتَابَهُ، ثُمَّ أَمَرَهُ بِالدُّعَاءِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَكَانَ أَبِي علیه السلام أَوَّلَ مَنِ اسْتَجَابَ لِلَّهِ تَعَالَى، وَلِرَسُولِهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَأَوَّلَ مَنْ آمَنَ وَصَدَّقَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ، وَقَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ الْمُنْزَلِ عَلَى نَبِيِّهِ الْمُرْسَلِ: «أَفَمَنْ كانَ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» فَرَسُولُ اللَّهِ الَّذِي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ، وَأَبِي الَّذِي يَتْلُوهُ، وَهُوَ شَاهِدٌ مِنْهُ. وَقَدْ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم حِينَ أَمَرَهُ أَنْ يَسِيرَ إِلَى مَكَّةَ وَالْمَوْسِمِ بِبَرَاءَةَ" سِرْ بِهَا يَا عَلِيُّ، فَإِنِّي أُمِرْتُ أَنْ لَا يَسِيرَ بِهَا إِلَّا أَنَا أَوْ رَجُلٌ مِنِّي، وَأَنْتَ هُوَ يَا عَلِيُّ" فَعَلِيٌّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ، وَرَسُولُ اللَّهِ مِنْهُ، الخبر.

[12]. شرح نهج البلاغة (لابن أبي الحديد)، ج4، ص56: المسألة الثانية: في قوله علیه السلام: (يأمركم بسبي والبراءة منى). فنقول: إن معاوية أمر الناس بالعراق والشام وغيرهما بسب علي علیه السلام والبراءة منه. وخطب بذلك على منابر الاسلام، وصار ذلك سنة في أيام بنى أمية إلى أن قام عمر بن عبد العزيز رضى الله تعالى عنه فأزاله. وذكر شيخنا أبو عثمان الجاحظ أن معاوية كان يقول في آخر خطبة الجمعة: اللهم إن أبا تراب الحد في دينك، وصد عن سبيلك فالعنه لعنا وبيلا، وعذبه عذابا أليما وكتب بذلك إلى الآفاق، فكانت هذه الكلمات يشاربها على المنابر، إلى خلافة عمر بن عبد العزيز.

وذكر أبو عثمان أيضا أن هشام بن عبد الملك لما حج خطب بالموسم، فقام إليه إنسان، فقال: يا أمير المؤمنين، إن هذا يوم كانت الخلفاء تستحب فيه لعن أبى تراب، فقال: اكفف، فما لهذا جئنا.

وذكر المبرد في الكامل أن خالد بن عبد الله القسري لما كان أمير العراق في خلافة هشام، كان يلعن عليا علیه السلام على المنبر، فيقول: اللهم العن علي بن أبي طالب بن عبد المطلب بن هاشم، صهر رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم على ابنته، وأبا الحسن والحسين! ثم يقبل على الناس، فيقول هل كنيت!

وروى أبو عثمان أيضا أن قوما من بنى أمية قالوا لمعاوية: يا أمير المؤمنين، إنك قد بلغت ما أملت، فلو كففت عن لعن هذا الرجل! فقال: لا والله حتى يربو عليه الصغير، ويهرم عليه الكبير، ولا يذكر له ذاكر فضلا!

وقال أبو عثمان أيضا: وما كان عبد الملك - مع فضله وأناته وسداده ورجحانه - ممن يخفى عليه فضل علي علیه السلام، وأن لعنه على رؤوس الاشهاد، وفي أعطاف الخطب، وعلى صهوات المنابر مما يعود عليه نقصه، ويرجع إليه وهنه، لأنهما جميعا من بنى عبد مناف، والأصل واحد، والجرثومة منبت لهما، وشرف علي علیه السلام وفضله عائد عليه، ومحسوب له، ولكنه أراد تشييد الملك وتأكيد ما فعله الأسلاف، وأن يقرر في أنفس الناس أن بني هاشم لاحظ لهم في هذا الامر، وأن سيدهم الذي به يصولون، وبفخره يفخرون، هذا حاله وهذا مقداره، فيكون من ينتمي إليه ويدلي به عن الامر أبعد، وعن الوصول إليه أشحط وأنزح.

وروى أهل السيرة أن الوليد بن عبد الملك في خلافته ذكر عليا علیه السلام، فقال: لعنه (الله - بالجر - كان لص ابن لص). فعجب الناس من لحنه فيما لا يلحن فيه أحد، ومن نسبته عليا علیه السلام إلى اللصوصية وقالوا: ما ندري أيهما أعجب! وكان الوليد لحانا.

وأمر المغيرة بن شعبة - وهو يومئذ أمير الكوفة من قبل معاوية - حجر بن عدي أن يقوم في الناس، فليلعن عليا علیه السلام، فأبى ذلك، فتوعده، فقام فقال: أيها الناس، إن أميركم أمرني أن ألعن عليا فالعنوه فقال أهل الكوفة: لعنه الله، وأعاد الضمير إلى المغيرة بالنية والقصد.

وأراد زياد أن يعرض أهل الكوفة أجمعين على البراءة من علي علیه السلام ولعنه وأن يقتل كل من امتنع من ذلك، ويخرب منزله، فضربه الله ذلك اليوم بالطاعون، فمات - لا رحمه الله - بعد ثلاثة أيام، وذلك في خلافة معاوية.

وكان الحجاج - لعنه الله - يلعن عليا علیه السلام، ويأمر بلعنه وقال له متعرض به يوما وهو راكب: أيها الأمير، إن أهلي عقوني فسموني عليا، فغير اسمي، وصلني بما أتبلغ به فإني فقير. فقال: للطف ما توصلت به قد سميتك كذا، ووليتك العمل الفلاني فاشخص إليه.

الغدير، ج2، ص102: قال الزمخشري في ربيع الأبرار على ما يعلق بالخاطر، والحافظ السيوطي: إنّه كان في أيّام بني أمية أكثر من سبعين ألف منبر يلعن عليها علي بن أبي طالب بما سنه لهم معاوية من ذلك.

[13]. مناقب علي بن أبي طالب علیه السلام (لابن المغازلي)، ص241:... فَلَمَّا سَمِعَ الشَّيْخُ الْإِمَامُ هَذَا مِنِّي قَدَّمَنِي وقالَ هَذِهِ حالُكَ وَأنتَ تَرْوِي فِي عَلِيٍ هَذَا فَكَسَانِي خِلْعَةً وحَمَلَنِي عَلَى بَغْلَةٍ بِعْتُهَا بِمِائَةِ دِينَارٍ ثُمَّ قَالَ لِي أَدُلُّكَ عَلَى مَنْ يَفْعَلُ بِكَ خَيْراً هَاهُنَا أَخَوَانِ لِي فِي هَذِهِ اَلْمَدِينَةِ أَحَدُهُمَا كَانَ إِمَامَ قَومٍ وَكانَ إذا أصبَحَ لَعَنَ عَلِيّاً ألفَ مَرَّةٍ كُلَّ غَداةٍ وَإنَّهُ لَعَنَهُ يَومَ الجُمُعَةِ أرْبَعَة أَلْفَ مَرَّةٍ فَغَيَّرَ اَللَّهُ مَا بِهِ مِنْ نِعْمَةٍ فَصَارَ آيَةً لِلسَّائِلِينَ فَهُوَ اليَومَ يُحِبُّهُ وَأخِ لي يُحِبُّ عَلِيّاً مُنذُ خَرَجَ مِن بَطنِ أُمِّهِ فَقُم إلَيهِ وَلا تَحتَبِس عِندَهُ... فَلَمَّا صِرْنَا فِي رُكُوعٍ وسجُودٍ إذا عِمامَتُهُ قَدْ رُمِيَ بِهَا مِنْ خَلْفِهِ فَتَفَرَّسْتُ فِي وَجْهِهِ فَإِذَا وَجْهُهُ وَجهُ خِنزيرٍ وَرَأسُهُ وخَلُقُهُ وَيداهُ وَرِجلاهُ فَلَم أَعلَم مَا صَلَّيْتُ ومَا قُلْتُ في صَلاتي مُتَفَكِّراً في أَمْرِهِ وسَلَّمَ الإمامُ وتَفَرَّسَ في وَجهِي وقالَ أَنْتَ أَتَيْتَ أخِي بِالأَمْسِ فَأَمَرَ لَكَ بِكَذا وكَذَا قُلْتُ نَعَمْ فَأَخَذَ بِيَدِي وأقَامَنِي فَلَمَّا رَآنَا أهْلُ الْمَسْجِدِ تَبِعُونَا فَقَالَ لِلْغُلامِ أَغْلِقِ البابَ ولا تَدَعْ أَحَداً يَدْخُلُ عَلَيْنَا ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَى قَمِيصِهِ فَنَزَعَهُ فَإِذَا جَسَدُهُ جَسَدُ خِنْزِير. فَقُلْتُ يَا أَخِي مَا هَذَا اَلَّذِي أَرَى بِكَ قَالَ كُنْتُ مُؤذِنَ القَومِ فَكُنتُ كُلَّ يَوْمٍ إِذَا أَصْبَحْتُ أَلْعَنُ عَلِيّاً أَلْفَ مَرَّةٍ بَينَ الأَذانِ والإِقامَةِ قالَ فَخَرَجْتُ مِنَ المَسجِدِ ودَخَلْتُ دَارِي هَذِهِ وَهُوَ يَومَ جُمُعَةٍ وقَدْ لَعَنْتُهُ أربَعَةَ آلافِ مَرَّةٍ ولَعِنْتَ أَوْلادَهُ فَاتَّكَيتُ عَلَى الدُّكَّانِ فَذَهَبَ بِيَ اَلنَّوْمُ فَرَأَيْتُ فِي مَنَاهِي كَأَنَّمَا أَنَا بِالجَنَّةِ قَد أقبَلَت فَإذا عَلَيٌ مُتَّكِئٌ وَالحَسَنُ وَالحُسَينُ مَعَهُ مُتَّكِئينَ بَعضُهُم بِبَعْضٍ مَسْرُورِينَ تَحْتَهُمْ مُصَلَّيَاتٌ مِن نُورٍ وَإِذَا أَنَا بِرَسُولِ اَللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم جَالِسٌ وَالحَسَنُ وَالحُسَينُ قُدَّامَهُ وَبَيدُ الحَسَنِ كَأُسْ. فَقَالَ اَلنَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله و سلّم لِلْحَسَنِ اِسْقِنِي فَشَرِبَ ثُمَّ قَالَ لِلْحُسَيْنِ اِسْقِ أَبَاكَ عَلِيّاً فشرِب ثُمَّ قَالَ لِلْحُسَيْنِ اسْقِ الجماعةَ فَشَرِبُوا ثُمَّ قَالَ اسقِ الْمُتَّكِئَ على الدُّكّانِ فَوَلَّى الْحَسَنُ بِوَجهِهِ عَنِّي وقَالَ يَا أبَه كَيفَ أسقيهِ وهُوَ يَلْعَنُ أبي في كُلِّ يَومٍ أَلفَ مَرَّةٍ وَقَد لَعَنَهُ اليَومَ أَرْبَعَةَ آلاَفِ مَرَّةٍ فَقَالَ اَلنَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله و سلّم مَالِكٌ لَعَنَكَ اللَّهُ تَلْعَنُ عَلِيّاً وتَشْتِمُ أخِي لَعَنَكَ اللَّهُ تَشْتِمُ أَوْلادِي الحَسَنَ والْحُسَيْنَ؟ ثُمَّ بَصَقَ اَلنَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَمَلَأَ وَجْهِي وَجَسْدِي فَانْتَبَهْتُ مِنْ مَنَامِي ووَجَدْتُ مَوْضِعَ الْبُصَاقِ الَّذي أصَابَنِي مِنْ بُصَاقِ اَلنَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله و سلّم قَدْ مُسِخَ كَمَا تَرَى وَصِرْتْ آيَةٌ لِلسَّائِلِينَ ثُمَّ قَالَ يَا سُلَيْمَانُ سَمِعْتَ فِي فَضَائِلِ عَلِيٍ علیه السلام أَعْجَبُ مِنْ هَذَيْنِ الحَديثينِ يا سُلَيْمَانُ حُبُّ عَلِيٍ إيمانٌ وَبُغضُهُ نِفاقٌ لا يُحِبُّ عَلِيّاً إِلاَّ مُؤمِنٌ وَلا يُبْغِضُهُ إِلاَّ كافِرٌ فَقُلتُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ اَلْأَمَانَ قَالَ لَكَ اَلْأَمَانُ، قَالَ قُلْتُ فَمَا تَقُولُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فِي مَنْ قَتَلَ هَؤُلاَءِ قَالَ فِي اَلنَّارِ لاَ أَشُكُّ فَقُلْتُ فَمَا تَقُولُ فِيمَنْ قَتَلَ أَوْلادَهُمْ وأَوْلادَ أوْلادِهِم قالَ فَنَكَسَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَ يا سُلَيْمانُ المُلْكُ عَقِيمٌ ولَكِنْ حَدِّثْ عَن فَضائِلِ عَلِيٍ بِمَا شِئْتَ قَالَ فَقُلْتُ فَمَنْ قَتَلَ وُلْدَهُ فَهُوَ فِي النَّارِ قَالَ عَمْرُو بْنُ عُبَيْدٍ صَدَقْتَ يَا سُلَيْمانُ الْوَيْلُ لِمَنْ قَتَلَ وُلْدَهُ فَقَالَ اَلْمَنْصُورُ يَا عَمْرُو أَشْهِدْ عَلَيْهِ أَنَّهُ فِي النَّارِ فَقالَ عَمْرٌو وأَخْبَرَنِي الشَّيْخُ الصِّدْقُ يَعْنِي الْحَسَنَ عَنْ أَنَسٍ أَنَّ مَنْ قَتَلَ أَوْلاد على لاَ يَشَمُّ رَائِحَةَ اَلْجَنَّةِ قَالَ فَوَجَدْتُ أبَا جَعْفَرٍ وقَد حَمِضَ وَجْهَهُ قَالَ وخَرَجْنَا فَقالَ أبُو جَعْفَرٍ لَوْلا مَكَانَ عَمْرٍو مَا خَرَجَ سُلَيْمَانُ إِلاَّ مَقْتُولاَ.

[14]. شرح نهج البلاغة (لابن أبي الحديد)، ج4، ص58: وأَرَادَ زِيَادٌ أَنْ يَعْرِضَ أَهْلَ اَلْكُوفَةِ أَجْمَعِينَ عَلَى البَراءَةِ مِن عَلِيٍ علیه السلام وَلَعنَهُ وَأن يَقتُلَ كُلُّ مَنِ امتَنَعَ مِن ذلِكَ وَيُخَرِّبُ مَنزِلَهُ فَضَرَبَهُ اللَّهُ ذَلِكَ اَلْيَوْمَ بِالطَّاعُونِ فَمَاتَ لاَ رَحِمَهُ اللَّهُ بَعْدَ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ وذلِكَ في خِلافَةِ مُعاوِيَةَ وَكَانَ اَلْحَجَّاجُ لَعَنَهُ اَللَّهُ يَلعَنُ عَلِيّاً علیه السلام ويَأْمُرُ بِلَعْنِهِ وقالَ لَهُ مُتَعَرِّضٌ بِهِ يَوماً وَهُوَ رَاكِبٌ أَيُّهَا الأَميرُ إِنَّ أهلي عقونِي فَسَمَّوْنِي عَلِيّاً فَغَيِّر اسمي وَصَلَنِي بِما أَتَبَلَّغُ بِهِ فَإِنِّي فَقيرٌ فَقَالَ لِلُطْفِ مَا تَوَصَّلْتَ بِهِ قَدْ سَمَّيْتُكَ كَذَا ووليتُكَ اَلْعَمَلَ اَلْفُلاَنِيَّ فَاشْخَصْ إِلَيْهِ.

تاريخ مدينة دمشق، ج41، ص480: عَن قُتيْبَةَ بْنَ سَعِيدٍ قَالَ: سَمِعْتُ اَللَّيْثَ بْنَ سَعْدٍ يَقُولُ: قَالَ عَلِيُّ بْنُ رَبَاحٍ: لاَ أَجْعَلُ فِي حِلٍ مَنْ سَمَّانِي عَلِيّاً فَإِنَّ اِسْمِي عَلِيّ.

تاريخ مدينة دمشق، ج41، ص480: عَن سَلَمَةُ بْن شَبِيبٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ اَلْمُقْرِئَ يَقُولُ: كَانَتْ بَنُو أُمَيَّةَ إِذَا سَمِعُوا بِمَوْلُودٍ اِسْمُهُ عَلِيٌ قَتَلُوهُ فَبَلَغَ ذلِكَ رَباحاً فَقالَ هُوَ عَلِيٌ وكانَ يَغْضَبُ مِن عَلِيٍ ويُحْرِجُ مَنْ سَمَّاهُ بِه.

شرح نهج البلاغة (لابن أبي الحديد)، ج11، ص45: ثُمَّ كَتَبَ إِلَى عُمَّالِهِ نُسْخَةً وَاحِدَةً إِلَى جَمِيعِ اَلْبُلْدَانِ اُنْظُرُوا مَنْ قامَتْ عَلَيهِ الْبَيِّنَةُ انَّه يُحِبُّ عَلِيّاً وَأَهلَ بَيتِهِ فَامْحُوهُ مِنَ الدِّيوَانِ وأَسْقِطُوا عَطَاءَهُ وَرِزْقَهُ وَشَفَعَ ذلِكَ بِنُسْخَةٍ أُخْرَى مَنِ اِتَّهَمَتُوهُ بِمُوَالاةِ هَؤُلاءِ القَوْمِ فَنَكَلُوا بِه وَاهْدِمُوا دَارَهُ فَلَمْ يَكُنِ الْبَلاءُ أشَدَّ ولا أَكْثَرَ مِنْهُ بِالعِراقِ وَلا سِيَّما بِالكُوفَةِ حَتَّى إنَّ اَلرَّجُلَ مِن شِيعَةِ عَلِيٍ علیه السلام لَيَأْتِيهِ مَنْ يَثِقُ بِهِ فَيَدخُلُ بَيتَهُ فَيُلْقَى إِلَيْهِ سِرُّهُ وَيُخافُ مِن خادِمِهِ وَمَملوكِهِ وَلا يُحَدِّثُهُ حَتَّى يَأخُذَ عَلَيهِ الايمانَ الغَليظَةَ لَيَكتُمَنَّ عَلَيهِ فَظَهَرَ حَدِيثٌ كَثِيرٌ مَوضُوعٌ وبُهْتَانِ مُنتَشِرٌ وَمَضى على ذلِكَ الْفُقَهَاءُ وَالْقُضَاةُ والْوُلاةُ وكانَ أعظَمَ النَّاسِ فِي ذلِكَ بَلِيَّةٌ القُرَّاءُ الْمُرَاءُونَ والمُسْتَضْعَفُونَ الَّذِينَ يُظْهِرُونَ الخُشوعَ وَالنُّسُكَ فَيَفْتَعِلُونَ الْأَحَادِيثَ لِيَحْظَوْا بِذَلِكَ عِنْدَ وُلاتِهِم ويَقْرَبُوا مَجَالِسَهُمْ ويُصِيبُوا بِهِ الأمْوَالَ والضِّيَاعَ وَالمَنازِلَ حَتَّى انْتَقَلَتْ تِلْك الْأَخْبَارُ والْأَحَادِيثُ إلى أَيْدِي الدَّيَّانينَ الَّذينَ لا يَسْتَحِلُّونَ الْكَذِبَ والْبُهْتَانَ فَقَبِلُوهَا وَرَوُوهَا وَهُمْ يَظُنُّونَ أَنَّهَا حَقٌ وَلَو عَلِمُوا انَّها باطِلَةٌ لِما رَوَوْها ولا تَدينُوا بِها.

إلزام الناصب، ج2، ص173: في خطبة البیان: قَالَ أَمیرُ المُؤمنینَ علیه السلام:... وَلا يَزالُ السُّفيانِيُّ يَقتُلُ كُلَّ مَنِ اسمُهُ مُحَمَّدٌ وَعَلِيٌ وحَسَنٌ وَحُسَينٌ وَفاطِمَةُ وجَعْفَرٌ وَمُوسَى وزَيْنَبُ وخَدِيجَةُ ورِقيَّةُ بُغضاً وحَنْقاً لآِلِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم ثُمَّ يَبْعَثُ فِي جَمِيعِ البُلدَانِ فَيُجْمَعُ لَهُ الأَطْفَالُ ويُغْلِي لَهُمُ الزَّيتَ فَيَقولُ لَهُ الْأَطْفَالُ إِنْ كَانَ آبَاؤُنَا عَصَوْكَ نَحْنُ فَمَا ذَنبُنا؟ فَيَأْخُذُ كُلَّ مِنِ اِسْمِهِ عَلَى مَا ذَكَرْتُ فَيُغْلِيهِمْ فِي اَلزَّيْتِ ثُمَّ يَسِيرُ إِلَى كُوفَانِكُمْ هَذِهِ فَيَدُورُ فِيهَا كَمَا تَدُورُ اَلدَّوَامَةُ فَيُفْعَلُ بِالرِّجَالِ كَمَا يُفْعَلُ بِالأَطْفالِ وَيُصلَبُ على بابِها كُلُّ مَن اسمُهُ حَسَنٌ وَحُسَينٌ ثُمَّ يَسيرُ إلى المَدينَةِ فَيَنْهَبُهَا في ثَلاثَةِ أَيَّامٍ ويُقْتَلُ فِيهَا خَلْقٌ كَثِيرٌ ويُصْلُبُ علَى مَسْجِدِها كُلُّ مَنِ اِسْمُهُ حَسَنٌ وحُسَينٌ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَغْلِي دِمَاؤُهُمْ كَمَا غَلَى دَمُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا فَإِذَا رَأَى ذَلِكَ الأمْرَ أَيْقَنَ بِالهَلاكِ فَيُوَلِّي هَارِباً ويَرْجِعُ مُنْهَزِماً إِلَى الشَّامِ فَلا يُرَى فِي طَرِيقِهِ أَحَدٌ يُخَالِفُ عَلَيْهِ إِذَا دَخَلَ عَلَيْهِ فَإِذَا دَخَلَ إِلَى بَلَدِهِ اعْتَكَفَ عَلَى شُرْبِ الخَمْرِ وَالمَعاصِي وَيَأمُرُ أصحابَهُ بِذلِكَ فَيُخرِجُ السُّفْيَانِيُّ وَبِيدِهِ حَربَةً وَيَأمُرُ بِالامْرَأَةِ فَيَدْفَعُهَا إلى بَعْضِ أَصْحَابِهِ فَيَقُولُ لَهُ افْجَرْ بِهَا فِي وَسَطِ الطَّرِيقِ فَيُفْعَلُ بِها ثُمَّ يَبْقُرُ بِبَطْنِهَا ويَسْقُطُ الجَنينُ مِن بَطنِ أُمِّهِ فَلا يَقدِرُ أَحَدٌ يُنكِرُ عَلَيهِ ذلِكَ. قَالَ فَعِنْدَهَا تَضْطَرِبُ الْمَلائِكَةُ فِي السَّمَاوَاتِ وَيَأْذَنُ اللَّهُ بِخُرُوجِ القَائِمِ مِن ذُرِّيَّتي وَهُوَ صَاحِبُ الزَّمانِ ثُمَّ يُشَيِّعُ خَبَرَهُ فِي كُلِّ مَكَانٍ فَيَنْزِلُ حِينئِذٍ جَبْرَائِيلُ عَلَى صَخْرَةِ بَيْتِ اَلْمَقْدِسِ فَيَصِيحُ فِي أهْلِ الدُّنْيَا قَدْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً، الخبر.

[15]. روایات دالّه بر وجود حضرت محسن علیه السلام و سقط شدن ایشان توسّط عمر بن خطّاب و یاران ملعونش:

كامل الزيارات، ص332، ح11: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَمَّا أُسْرِيَ بِالنَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله و سلّم إِلَى السَّمَاءِ قِيلَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يَخْتَبِرُكَ فِي ثَلَاثٍ لِيَنْظُرَ كَيْفَ صَبْرُك‏... وَأَمَّا الثَّالِثَةُ فَمَا يَلْقَى أَهْلُ بَيْتِكَ مِنْ بَعْدِكَ مِنَ الْقَتْل‏... وَأَمَّا ابْنَتُكَ فَتُظْلَمُ وَتُحْرَمُ وَيُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً الَّذِي تَجْعَلُهُ لَهَا وَتُضْرَبُ وَهِيَ حَامِلٌ وَيُدْخَلُ عَلَيْهَا وَعَلَى حَرِيمِهَا وَمَنْزِلِهَا بِغَيْرِ إِذْنٍ ثُمَّ يَمَسُّهَا هَوَانٌ وَذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَتَطْرَحُ مَا فِي بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَتَمُوتُ مِنْ ذَلِكَ الضَّرْب‏... وَأَمَّا ابْنَتُكَ فَإِنِّي أُوْقِفُهَا عِنْدَ عَرْشِي فَيُقَالُ لَهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَّمَكِ فِي خَلْقِهِ فَمَنْ ظَلَمَكِ وَظَلَمَ وُلْدَكِ فَاحْكُمِي فِيهِ بِمَا أَحْبَبْتِ فَإِنِّي أُجِيزُ حُكُومَتَكِ فِيهِمْ فَتَشْهَدُ الْعَرْصَةُ فَإِذَا وَقَفَ مَنْ ظَلَمَهَا أَمَرْتُ بِهِ إِلَى النَّارِ فَيَقُولُ الظَّالِمُ وَا حَسْرَتَاهْ عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَيَتَمَنَّى الْكَرَّةَ وَيَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى‏ يَدَيْهِ‏ وَيَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً يا وَيْلَتى‏ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً وَقَالَ‏ حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ وَلَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ‏ فَيَقُولُ الظَّالِمُ‏ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِي ما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ‏ أَوِ الْحُكْمُ لِغَيْرِكَ فَيُقَالُ لَهُمْ‏ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَها عِوَجاً وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ‏ وَأَوَّلُ‏ مَنْ‏ يُحْكَمُ‏ فِيهِمْ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِيٍّ علیه السلام وَفِي قَاتِلِهِ ثُمَّ فِي قُنْفُذٍ فُيُؤْتَيَانِ هُوَ وَصَاحِبُهُ فَيُضْرَبَانِ بِسِيَاطٍ مِنْ نَارٍ لَوْ وَقَعَ سَوْطٌ مِنْهَا عَلَى الْبِحَارِ لَغَلَتْ مِنْ مَشْرِقِهَا إِلَى مَغْرِبِهَا- وَلَوْ وُضِعَتْ عَلَى جِبَالِ الدُّنْيَا لَذَابَتْ حَتَّى تَصِيرَ رَمَاداً فَيُضْرَبَانِ بِهَا، الخبر.

الإختصاص، ص185: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَجَلَسَ أَبُو بَكْرٍ مَجْلِسَهُ بَعَثَ إِلَى وَكِيلِ فَاطِمَةَB فَأَخْرَجَهُ مِنْ فَدَك‏... قَالَ فَدَعَا بِكِتَابٍ فَكَتَبَهُ لَهَا بِرَدِّ فَدَكَ فَقَالَ فَخَرَجَتْ وَالْكِتَابُ مَعَهَا فَلَقِيَهَا عُمَرُ فَقَالَ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعَكَ فَقَالَتْ كِتَابٌ كَتَبَ لِي أَبُو بَكْرٍ بِرَدِّ فَدَكَ فَقَالَ هَلُمِّيهِ إِلَيَّ فَأَبَتْ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَيْهِ فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ وَكَانَتْ حَامِلَةً بِابْنٍ اسْمُهُ الْمُحَسِّنُ فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ مِنْ بَطْنِهَا ثُمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ‏ نُقِفَتْ‏ ثُمَّ أَخَذَ الْكِتَابَ فَخَرَقَهُ فَمَضَتْ وَمَكَثَتْ خَمْسَةً وَسَبْعِينَ يَوْماً مَرِيضَةً مِمَّا ضَرَبَهَا عُمَرُ ثُمَّ قُبِضَت، الخبر.‏

بحار الأنوار، ج‏30، ص294: عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيَّبِ، قَالَ: لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا وَوَرَدَ نَعْيُهُ إِلَى الْمَدِينَةِ... فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ صَارِخاً مِنْ دَارِهِ لَاطِماً وَجْهَهُ شَاقّاً جَيْبَهُ يَقُولُ:... لَا قَرَارَ دُونَ يَزِيدَ، وَخَرَجَ مِنَ الْمَدِينَةِ تَحْتَ لَيْلِهِ، لَا يَرِدُ مَدِينَةً إِلَّا صَرَخَ فِيهَا وَاسْتَنْفَرَ أَهْلَهَا عَلَى يَزِيدَ... فَضَرَبَ يَزِيدُ بِيَدِهِ عَلَى يَدِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ وَقَالَ لَهُ: قُمْ- يَا أَبَا مُحَمَّدٍ- حَتَّى تَقْرَأَ، فَقَامَ مَعَهُ حَتَّى وَرَدَ خِزَانَةً مِنْ خَزَائِنِهِ، فَدَخَلَهَا وَدَعَا بِصُنْدُوقٍ فَفَتَحَهُ وَاسْتَخْرَجَ مِنْهُ تَابُوتاً مُقَفَّلاً مَخْتُوماً فَاسْتَخْرَجَ مِنْهُ طُومَاراً لَطِيفاً فِي خِرْقَةِ حَرِيرٍ سَوْدَاءَ، فَأَخَذَ الطُّومَارَ بِيَدِهِ وَنَشَرَهُ، ثُمَّ قَالَ: يَا أَبَا مُحَمَّدٍ! هَذَا خَطُّ أَبِيكَ؟. قَالَ: إِي وَاللَّهِ.. فَأَخَذَهُ مِنْ يَدِهِ فَقَبَّلَهُ، فَقَالَ لَهُ: اقْرَأْ، فَقَرَأَهُ ابْنُ عُمَرَ، فَإِذَا فِيهِ:... قَدْ جَنَيْتُ جِنَايَةً عَظِيمَةً لَا آمَنُ عَلَى نَفْسِي. وَهَذَا عَلِيٌّ قَدْ بَرَزَ مِنَ الْبَيْتِ وَمَا لِي وَلَكُمْ جَمِيعاً بِهِ طَاقَةٌ. فَخَرَجَ عَلِيٌّ وَقَدْ ضَرَبَتْ يَدَيْهَا إِلَى نَاصِيَتِهَا لِتَكْشِفَ عَنْهَا وَتَسْتَغِيثَ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ مَا نَزَلَ بِهَا، فَأَسْبَلَ عَلِيٌّ عَلَيْهَا مُلَاءَتَهَا وَقَالَ لَهَا: يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ! إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ أَبَاكِ‏ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ‏، وَايْمُ اللَّهِ لَئِنْ كَشَفْتِ عَنْ نَاصِيَتِكِ سَائِلَةً إِلَى رَبِّكِ لِيُهْلِكَ هَذَا الْخَلْقَ لَأَجَابَكِ حَتَّى لَا يُبْقِيَ عَلَى الْأَرْضِ مِنْهُمْ بَشَراً، لِأَنَّكِ وَأَبَاكِ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ نُوحٍ علیه السلام الَّذِي غَرَّقَ مِنْ أَجْلِهِ بِالطُّوفَانِ جَمِيعَ مَنْ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ وَتَحْتَ السَّمَاءِ إِلَّا مَنْ كَانَ فِي السَّفِينَةِ، وَأَهْلَكَ قَوْمَ هُودٍ بِتَكْذِيبِهِمْ لَهُ، وَأَهْلَكَ عَاداً بِرِيحٍ صَرْصَرٍ، وَأَنْتِ وَأَبُوكِ أَعْظَمُ قَدْراً مِنْ هُودٍ، وَعَذَّبَ ثَمُودَ- وَهِيَ اثْنَا عَشَرَ أَلْفاً- بِعَقْرِ النَّاقَةِ وَالْفَصِيلِ، فَكُونِي يَا سَيِّدَةَ النِّسَاءِ- رَحْمَةً عَلَى هَذَا الْخَلْقِ الْمَنْكُوسِ وَلَا تَكُونِي عَذَاباً، وَاشْتَدَّ بِهَا الْمَخَاضُ وَدَخَلَتِ الْبَيْتَ‏ فَأَسْقَطَتْ‏ سِقْطاً سَمَّاهُ عَلِيٌّ: مُحَسِّناً، وَجَمَعْتُ جَمْعاً كَثِيراً، لَا مُكَاثَرَةً لِعَلِيٍّ وَلَكِنْ لِيَشُدَّ بِهِمْ قَلْبِي‏، الخبر.

الهداية الكبرى، ص401 ـ 417:... ثُمَّ يَقُصُّ عَلَيْهِمْ قَصَصَ أَفْعَالِهِمَا فِي كُلِّ كُورٍ وَدُورٍ حَتَّى يَقُصَ‏ عَلَيْهِمْ قَتْلَ هَابِيلَ بْنِ آدَمَ وَجَمْعَ النَّارِ لِإِبْرَاهِيمَ وَطَرْحَ يُوسُفَ فِي الْجُبِّ وَحَبْسَ يُونُسَ بِبَطْنِ الْحُوتِ وَقَتْلَ يَحْيَى وَصَلْبَ عِيسَى وَحَرْقَ جِرجِيسَ وَدَانِيَالَ وَضَرْبَ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ وَإِشْعَالَ النَّارِ عَلَى بَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَسَمَّ الْحَسَنِ وَضَرْبَ الصِّدِّيقَةِ فَاطِمَةَ بِسَوْطِ قُنْفُذٍ وَرَفْسَهُ فِي بَطْنِهَا وَإِسْقَاطَهَا مُحَسِّناً وَقَتْلَ الْحُسَيْنِ وَذَبْحَ أَطْفَالِهِ وَبَنِي عَمِّهِ وَأَنْصَارِهِ وَسَبْيَ ذَرَارِيِّ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَإِهْرَاقَ دِمَاءِ آلِ الرَّسُولِ وَدَمِ كُلِّ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَة... وَسَبِّ عُمَرَ لَهَا وَجَمْعِ الْحَطَبِ الْجَزْلِ عَلَى النَّارِ لِإِحْرَاقِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَفَاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَزَيْنَبَ وَرُقَيَّةَ وَأُمِّ كُلْثُومٍ وَفِضَّةَ وَإِضْرَامِهِمُ النَّارَ عَلَى الْبَابِ وَخُرُوجِ فَاطِمَةَB وَخِطَابِهَا لَهُمْ مِنْ وَرَاءِ الْبَابِ وَقَوْلِهَا وَيْحَكَ يَا عُمَرُ مَا هَذِهِ الْجُرْأَةُ عَلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ تُرِيدُ أَنْ تَقْطَعَ نَسْلَهُ مِنَ الدُّنْيَا وَتُفْنِيَهُ وَتُطْفِئَ نُورَ اللَّهِ‏ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ‏ وَانْتِهَارِهِ لَهَا وَقَوْلِهِ كُفِّي يَا فَاطِمَةُ فَلَوْ أَنَّ مُحَمَّداً حَاضِرٌ وَالْمَلَائِكَةَ تَأْتِيهِ بِالْأَمْرِ وَالنَّهْيِ وَالْوَحْيِ مِنَ اللَّهِ وَمَا عَلِيٌّ إِلَّا كَأَحَدِ الْمُسْلِمِينَ فَاخْتَارِي إِنْ شِئْتِ خُرُوجَهُ إِلَى بَيْعَةِ أَبِي بَكْرٍ وَإِلَّا أُحْرِقُكُمْ بِالنَّارِ جَمِيعاً وَقَوْلِهَا لَهُ يَا شَقِيَّ عَدِيٍّ هَذَا رَسُولُ اللَّهِ لَمْ يُبَلَّ لَهُ جَبِينٌ فِي قَبْرِهِ وَلَا مَسَّ الثَّرَى أَكْفَانَهُ ثُمَّ قَالَتْ وَهِيَ بَاكِيَةٌ اللَّهُمَّ إِلَيْكَ نَشْكُو فَقْدَ نَبِيِّكَ وَرَسُولِكَ وَصَفِيِّكَ وَارْتِدَادَ أُمَّتِهِ وَمَنْعَهُمْ إِيَّانَا حَقَّنَا الَّذِي جَعَلْتَهُ لَنَا فِي كِتَابِكَ الْمُنْزَلِ عَلَى نَبِيِّكَ بِلِسَانِهِ وَانْتِهَارِ عُمَرَ لَهَا وَخَالِدِ بْنِ الْوَلِيدِ وَقَوْلِهُمْ دَعِي عَنْكِ يَا فَاطِمَةُ حَمَاقَةَ النِّسَاءِ فَكَمْ يَجْمَعُ اللَّهُ لَكُمُ النُّبُوَّةَ وَالرِّسَالَةَ [الْخِلَافَةَ] وَأَخْذِ النَّارِ فِي خَشَبِ الْبَابِ وَأَدْخَلَ قُنْفُذٌ لَعَنَهُ اللَّهُ يَدَهُ يَرُومُ فَتْحَ الْبَابِ وَضَرْبِ عُمَرَ لَهَا بِسَوْطِ أَبِي بَكْرٍ عَلَى عَضُدِهَا حَتَّى صَارَ كَالدُّمْلُجِ الْأَسْوَدِ الْمُحْتَرِقِ وَأَنِينِهَا مِنْ ذَلِكَ وَبُكَاهَا وَرَكَلَ عُمَرُ الْبَابَ بِرِجْلِهِ حَتَّى أَصَابَ بَطْنَهَا وَهِيَ حَامِلَةٌ بِمُحَسِّنٍ‏ لِسِتَّةِ أَشْهُرٍ وَإِسْقَاطِهَا وَصَرْخَتِهَا عِنْدَ رُجُوعِ الْبَابِ وَهُجُومِ عُمَرَ وَقُنْفُذٍ وَخَالِدٍ وَصَفْقَةِ عُمَرَ عَلَى خَدِّهَا حَتَّى أَبْرَى قُرْطَهَا تَحْتَ خِمَارِهَا فَانْتَثَرَ وَهِيَ تَجْهَرُ بِالْبُكَاءِ تَقُولُ يَا أَبَتَاهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ ابْنَتُكَ فَاطِمَةُ تُضْرَبُ وَيُقْتَلُ جَنِينٌ فِي بَطْنِهَا وَتُصْفَقُ يَا أَبَتَاهُ وَيُسَقَّفُ خَدٌّ لِمَا لَهَا كُنْتَ تَصُونُهُ مِنْ ضَيْمِ الْهَوَانِ يَصِلُ إِلَيْهِ مِنْ فَوْقِ الْخِمَارِ وَضَرْبِهَا بِيَدِهَا عَلَى الْخِمَارِ لِتَكْشِفَهُ وَرَفْعِهَا نَاصِيَتَهَا إِلَى السَّمَاءِ تَدْعُو إِلَى اللَّهِ وَخُرُوجِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ دَاخِلِ الْبَيْتِ مُحْمَرَّ الْعَيْنَيْنِ دَائِرَ الْحَدَقَتَيْنِ حَاسِراً حَتَّى أَلْقَى مُلَاءَتَهُ عَلَيْهَا وَضَمَّهَا لِصَدْرِهِ وَقَالَ يَا ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ قَدْ عَلِمْتِي أَنَّ اللَّهَ بَعَثَ أَبَاكِي رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ فَاللَّهَ اللَّهَ أَنْ تَكْشِفِي أَوْ تَرْفَعِي نَاصِيَتَكِ فَوَ اللَّهِ يَا فَاطِمَةُ لَئِنْ فَعَلْتِي ذَلِكِ لَا يُبْقِي اللَّهُ عَلَى الْأَرْضِ مَنْ يَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَلَا مُوسَى وَلَا عِيسَى وَلَا إِبْرَاهِيمَ وَلَا نوح [نُوحاً] وَلَا آدَمَ وَلَا دَابَّةً تَمْشِي عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ وَلَا طَائِراً يَطِيرُ فِي السَّمَاءِ إِلَّا هَلَك‏ ثُمَّ قَالَ إِلَى ابْنِ الْخَطَّابِ لَكَ الْوَيْلُ كُلُّ الْوَيْلِ بِالْكَيْلِ مِنْ يَوْمِكَ هَذَا وَمَا بَعْدَهُ وَمَا يَلِيهِ اخْرُجْ قَبْلَ أَنْ أُخْرِجَ سَيْفِي ذَا الْفَقَارِ فَأُفْنِيَ غَابِرَ الْأُمَّةِ فَخَرَجَ عُمَرُ وَخَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ وَقُنْفُذٌ وَعَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِي بَكْرٍ وَصَارُوا مِنْ خَارِجِ الدَّارِ فَصَاحَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ بِفِضَّةَ إِلَيْكِي مَوْلَاتَكِ فَاقْبَلِي مِنْهَا مَا يَقْبَلُ النِّسَاءُ وَقَدْ جَاءَهَا الْمَخَاضُ‏ مِنَ‏ الرَّفْسَةِ وَرده [رَدِّ] الْبَابِ فسقطت [فَأَسْقَطَتْ‏] مُحَسِّناً عَلَيْهِ قَتِيلاً وَعَرَفَتْ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِين‏... ثُمَّ يَقُومُ الْحُسَيْنُ علیه السلام مُخَضَّباً بِدِمَائِهِ فَيُقْبِلُ فِي اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفَ صِدِّيقٍ كُلُّهُمْ شُهَدَاءُ وَقُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ مِنْ ذُرِّيَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَمِنْ شِيعَتِهِمْ وَمَوَالِيهِمْ وَأَنْصَارِهِمْ وَكُلُّهُمْ مُضَرَّجُونَ بِدِمَائِهِمْ فَإِذَا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ) فَبَكَتْ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عَلَيْهَا وَيَقِفُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْحَسَنُ عَنْ يَمِينِهِ وَفَاطِمَةُ عَنْ شِمَالِهِ وَيُقْبِلُ الْحُسَيْنُ وَيَضُمُّهُ رَسُولُ اللَّهِ إِلَى صَدْرِهِ وَيَقُولُ يَا حُسَيْنُ فَدَيْتُكَ قَرَّتْ عَيْنَاكَ وَعَيْنَايَ فِيكَ وَعَنْ يَمِينِ الْحُسَيْنِ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَعَنْ شِمَالِهِ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَأَمَامَهُ أَبُو عُبَيْدَةَ بْنُ الْحَارِثِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَيَأْتِي‏ مُحَسِّنٌ‏ مُخَضَّباً بِدَمِهِ تَحْمِلُهُ خَدِيجَةُ ابْنَةُ خُوَيْلِدٍ وَفَاطِمَةُ ابْنَةُ أَسَدٍ وَهُمَا جَدَّتَاهُ وَجُمَانَةُ عَمَّتُهُ ابْنَةُ أَبِي طَالِبٍ وَأَسْمَاءُ ابْنَةُ عُمَيْسٍ صَارِخَاتٍ وَأَيْدِيهِنَّ عَلَى خُدُودِهِنَّ وَنَوَاصِيهِنَّ مُنْتَشِرَةٌ وَالْمَلَائِكَةُ تَسْتُرُهُنَّ بِأَجْنِحَتِهَا وَأُمُّهُ فَاطِمَةُ تَصِيحُ وَتَقُولُ هَذَا يَوْمُكُمْ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُوعَدُونَ وَجَبْرَائِيلُ يَصِيحُ وَيَقُولُ: مَظْلُومٌ فَانْتَصِرْ فَيَأْخُذُ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم محسن [مُحَسِّناً] عَلَى يَدِهِ وَيَرْفَعُهُ إِلَى السَّمَاءِ وَهُوَ يَقُولُ إِلَهِي صَبَرْنَا فِي الدُّنْيَا احْتِسَاباً وَهَذَا الْيَوْمَ: تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَبَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً قَالَ: ثُمَّ بَكَى الصَّادِقُ وَقَالَ: يَا مُفَضَّلُ لَوْ قُلْتُ عَيْناً بَكَتْ مَا فِي الدُّمُوعِ مِنْ ثَوَابٍ وَإِنَّمَا نَرْجُو إِنْ بَكَيْنَا الدِّمَاءَ أَنْ ثَابَ بِهِ فَبَكَى الْمُفَضَّلُ طَوِيلاً، ثُمَّ قَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ يَوْمَكُمْ فِي الْقِصَاصِ لَأَعْظَمُ مِنْ يَوْمِ مِحْنَتِكُمْ فَقَالَ لَهُ الصَّادِقُ: وَلَا كَيَوْمِ مِحْنَتِنَا بِكَرْبَلَا وَإِنْ كَانَ كَيَوْمِ السَّقِيفَةِ وَإِحْرَاقِ الْبَابِ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَفَاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَزَيْنَبَ وَأُمِّ كُلْثُومٍ وَفِضَّةَ وَقَتْلِ مُحَسِّنٍ بِالرَّفْسَةِ لَأَعْظَمُ وَأَمَرُّ لِأَنَّهُ أَصْلُ يَوْمِ الْفِرَاشِ. قَالَ الْمُفَضَّلُ: يَا مَوْلَايَ أَسْأَلُ قَالَ: اسْأَلْ قَالَ: يَا مَوْلَايَ‏ وَإِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ‏ قَالَ: يَا مُفَضَّلُ تَقُولُ الْعَامَّةُ إِنَّهَا فِي كُلِ‏ جَنِينٍ مِنْ أَوْلَادِ النَّاسِ يُقْتَلُ مَظْلُوماً قَالَ الْمُفَضَّلُ: نَعَمْ، يَا مَوْلَايَ هَكَذَا يَقُولُ أَكْثَرُهُمْ قَالَ: وَيْلَهُمْ مِنْ أَيْنَ لَهُمْ هَذِهِ الْآيَةُ هِيَ لَنَا خَاصَّةً فِي الْكِتَابِ وَهِيَ مُحَسِّنٌ علیه السلام لِأَنَّهُ مِنَّا وَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏ وَإِنَّمَا هِيَ مِنْ أَسْمَاءِ الْمَوَدَّةِ فَمِنْ أَيْنَ إِلَى كُلِّ جَنِينِ مِنْ أَوْلَادِ النَّاسِ وَهَلْ فِي الْمَوَدَّةِ وَالْقُرْبَى غَيْرُنَا يَا مُفَضَّلُ قَالَ صَدَقْتَ يَا مَوْلَايَ ثُمَّ مَا ذَا قَالَ فَتَضْرِبُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ فَاطِمَةُ يَدَهَا إِلَى نَاصِيَتِهَا وَتَقُولُ اللَّهُمَّ أَنْجِزْ وَعْدَكَ وَمَوْعِدَكَ فِيمَنْ ظَلَمَنِي وَضَرَبَنِي وَجَرَّعَنِي ثُكْلَ أَوْلَادِي ثُمَّ تُلَبِّيهَا مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ السَّبْعِ وَحَمَلَةُ الْعَرْشِ وَسُكَّانُ الْهَوَاءِ وَمَنْ فِي الدُّنْيَا وَبَيْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَى صَائِحِينَ صَارِخِينَ بِصَيْحَتِهَا وَصُرَاخِهَا إِلَى اللَّهِ فَلَا يَبْقَى أَحَدٌ مِمَّنْ قَاتَلَنَا وَلَا أَحَبَّ قِتَالَنَا وَظَلَمَنَا وَرَضِيَ بِغَضَبِنَا وَبِهَضْمِنَا وَمَنَعَنَا حَقَّنَا الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ لَنَا إِلَّا قُتِلَ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ كُلُّ وَاحِدٍ أَلْفَ قَتْلَةٍ وَيَذُوقُ فِي كُلِّ قَتْلَةٍ مِنَ الْعَذَابِ مَا ذَاقَهُ مِنْ أَلَمِ الْقَتْلِ سَائِرُ مَنْ قُتِلَ مِنْ أَهْلِ الدُّنْيَا مِنْ دُونِ مَنْ قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنَّهُ لَا يَذُوقُ الْمَوْتَ وَهُوَ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُون‏، الخبر.

دلائل الإمامة، ص134: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام، قَالَ: وَلَدَتْ فَاطِمَةُB فِي جُمَادَى الْآخِرَةِ، يَوْمَ الْعِشْرِينَ مِنْهُ، سَنَةَ خَمْسٍ وَأَرْبَعِينَ مِنْ مَوْلِدِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله و سلّم. وَأَقَامَتْ بِمَكَّةَ ثَمَانَ سِنِينَ، وَبِالْمَدِينَةِ عَشْرَ سِنِينَ، وَبَعْدَ وَفَاةِ أَبِيهَا خَمْسَةً وَسَبْعِينَ يَوْماً. وَقُبِضَتْ فِي جُمَادَى الْآخِرَةِ يَوْمَ الثَّلَاثَاءِ لِثَلَاثٍ خَلَوْنَ مِنْهُ، سَنَةَ إِحْدَى عَشْرَةَ مِنَ الْهِجْرَةِ. وَكَانَ سَبَبُ وَفَاتِهَا أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَكَزَهَا بِنَعْلِ السَّيْفِ‏ بِأَمْرِهِ، فَأَسْقَطَتْ مُحَسِّناً وَمَرِضَتْ‏ مِنْ ذَلِكَ مَرَضاً شَدِيداً، الخبر.

[16]. برای مطالعه روایات بیشتر و اقوال علمای خاصه و عامه به کتاب (المحسن السبط مولود أم سقط، تألیف: السيد محمد مهدي السيد حسن الموسوي الخرسان) از ص100 تا ص132 تحت عناوین: «فی من ذكر المحسن من أولاد أمير المؤمنين وفاطمة علیهما السلام» و «فی من ذكر المحسن السبط وانّه مات صغيراً» و «فی من ذكر المحسن السبط وانّه سقط» مراجعه شود.

[17]. الكافي، ج1، ص232، ح1: عَنْ سَعِيدٍ السَّمَّانِ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ مِنَ الزَّيْدِيَّةِ فَقَالا لَهُ أَ فِيكُمْ إِمَامٌ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ قَالَ فَقَالَ لَا قَالَ فَقَالا لَهُ قَدْ أَخْبَرَنَا عَنْكَ الثِّقَاتُ أَنَّكَ تُفْتِي وَتُقِرُّ وَتَقُولُ بِهِ‏ وَنُسَمِّيهِمْ لَكَ فُلَانٌ وَفُلَانٌ وَهُمْ أَصْحَابُ وَرَعٍ وَتَشْمِيرٍ وَهُمْ مِمَّنْ لَا يَكْذِبُ‏ فَغَضِبَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ مَا أَمَرْتُهُمْ بِهَذَا فَلَمَّا رَأَيَا الْغَضَبَ فِي وَجْهِهِ خَرَجَا فَقَالَ لِي أَ تَعْرِفُ هَذَيْنِ قُلْتُ نَعَمْ هُمَا مِنْ أَهْلِ سُوقِنَا وَهُمَا مِنَ الزَّيْدِيَّةِ وَهُمَا يَزْعُمَانِ أَنَّ سَيْفَ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم عِنْدَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ فَقَالَ كَذَبَا لَعَنَهُمَا اللَّهُ وَاللَّهِ مَا رَآهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بِعَيْنَيْهِ وَلَا بِوَاحِدَةٍ مِنْ عَيْنَيْهِ وَلَا رَآهُ أَبُوهُ اللَّهُمَّ إِلَّا أَنْ يَكُونَ رَآهُ‏ عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فَإِنْ كَانَا صَادِقَيْنِ فَمَا عَلَامَةٌ فِي‏ مَقْبِضِهِ‏ وَمَا أَثَرٌ فِي مَوْضِعِ مَضْرَبِهِ وَإِنَّ عِنْدِي لَسَيْفَ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَإِنَّ عِنْدِي لَرَايَةَ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَدِرْعَهُ وَلَامَتَهُ وَمِغْفَرَهُ‏ فَإِنْ كَانَا صَادِقَيْنِ فَمَا عَلَامَةٌ فِي دِرْعِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَإِنَّ عِنْدِي لَرَايَةَ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم الْمِغْلَبَةَ وَإِنَّ عِنْدِي أَلْوَاحَ مُوسَى وَعَصَاهُ وَإِنَّ عِنْدِي لَخَاتَمَ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ وَإِنَّ عِنْدِي الطَّسْتَ الَّذِي كَانَ مُوسَى يُقَرِّبُ بِهِ الْقُرْبَانَ وَإِنَّ عِنْدِي الِاسْمَ الَّذِي كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم إِذَا وَضَعَهُ بَيْنَ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُشْرِكِينَ لَمْ يَصِلْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ إِلَى الْمُسْلِمِينَ نُشَّابَةٌ وَإِنَّ عِنْدِي لَمِثْلَ الَّذِي جَاءَتْ بِهِ الْمَلَائِكَةُ وَمَثَلُ السِّلَاحِ فِينَا كَمَثَلِ التَّابُوتِ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ كَانَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ فِي أَيِّ أَهْلِ بَيْتٍ وُجِدَ التَّابُوتُ عَلَى أَبْوَابِهِمْ أُوتُوا النُّبُوَّةَ وَمَنْ صَارَ إِلَيْهِ السِّلَاحُ مِنَّا أُوتِيَ الْإِمَامَةَ وَلَقَدْ لَبِسَ أَبِي دِرْعَ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَخَطَّتْ عَلَى الْأَرْضِ خَطِيطاً وَلَبِسْتُهَا أَنَا فَكَانَتْ وَكَانَتْ‏ وَقَائِمُنَا مَنْ إِذَا لَبِسَهَا مَلَأَهَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ.

[18]. همواره از گذشته بین مورخین و محدثین برای تعیین تاریخ شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) اختلاف نظر وجود داشته و علامه ی مقرّم (رحمه الله علیه) تا ده قول در این موضوع از علما نقل فرموده است. اگرچه مشهور بین این ده قول روایت ۷۵ روز و ۹۵ روز پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می باشد اما در اینجا قصد داریم قضیه ای را از زبان آیت الله مقتدایی که در درس خارج فقه خود در تاریخ 2/7/89 بیان فرمودند نقل کنیم.

ایشان فرمودند: سال ۱۳۴۵ شمسی در مکه شیخ علی کاشف الغطاء نوه شیخ جعفر کاشف الغطاء را دیدم… و او خاطره ای را برایم گفت: که جد ما مرحوم کاشف الغطاء با خود گفت مردم در احکام الهی از ما متابعت می‌ کنند و ما فتوی می ‌دهیم و آنها عمل می‌ کنند. در مورد شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم اگر ما اعلام بکنیم که شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) روی ۷۵ روز است یا روی ۹۵ روز است مردم متابعت می ‌کنند و دو دستگاه و دو موقع عزاداری برپا نمی ‌شود و تصمیم گرفت در این مورد مطالعه کند. لذا کتب مربوطه از شیعه و سنی را جمع کرد تا با یک بررسی عمیق تحقیق کند و حکم نهایی را صادر کند. آن بزرگوار (شیخ جعفر کبیر) مادر پیری داشت متجهده و اهل عبادت بود. شب در عالم خواب حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) را در خواب می ‌بیند که با حال غضب (با این تعبیر) فرمودند که این چه کاری است پسرتان می‌ خواهد بکند و می‌ خواهد [عزاداری] شهادت مرا کم کند. این زن که روحش از تصمیم پسرش خبر نداشت از اتاق می ‌آید بیرون نصف شب می ‌بیند که چراغ اتاق پسرش روشن است معلوم است که بیدار است. می ‌آید درب اتاق شیخ را باز می ‌کند وارد می ‌شود، می ‌بیند اینقدر کتاب دور شیخ جمع شده است که اصلا خود شیخ پیدا نیست گویا پشت کتاب مخفی شده باشد. می ‌رود جلو صدا می ‌زند پسر چه می ‌کنی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر تو غضبناک است. مرحوم شیخ فکری می ‌کند می ‌پرسد چه شده است؟ مادر می‌گوید: بی بی حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند می‌ خواهد ایام شهادت مرا کم کند؟! مرحوم شیخ می‌ فهمد اقدامی که می‌ خواست بکند مورد نظر حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیست. خود حضرت می ‌خواهند که دو برنامه، دو تشکیلات، دو وقت جلسات گرفته بشود. مرحوم شیخ بساط را جمع می‌ کند و می ‌گوید همانطور که روال بوده برای حضرت زهرا دو دفعه عزاداری و مجالس منعقد بشود.

[19]. كمال الدين وتمام النعمة، ج1، ص345، ح31: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ:‏ إِنَّ سُنَنَ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام بِمَا وَقَعَ بِهِمْ مِنَ الْغَيْبَاتِ حَادِثَةٌ فِي الْقَائِمِ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ‏ حَذْوَ النَّعْلِ‏ بِالنَّعْلِ وَالْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ، الخبر.

كمال الدين وتمام النعمة، ج2، ص524، ح4: حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ صَالِحٍ الْبَزَّازُ قَالَ: سَمِعْتُ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ الْعَسْكَرِيَّ علیه السلام يَقُولُ:‏ إِنَّ ابْنِي هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي وَهُوَ الَّذِي يَجْرِي فِيهِ سُنَنُ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام بِالتَّعْمِيرِ وَالْغَيْبَةِ حَتَّى تَقْسُوَ الْقُلُوبُ لِطُولِ الْأَمَدِ فَلَا يَثْبُتَ عَلَى الْقَوْلِ بِهِ إِلَّا مَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِي قَلْبِهِ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُ‏ بِرُوحٍ مِنْه‏.

كمال الدين وتمام النعمة، ج1، ص327، ح7: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ الثَّقَفِيِّ الطَّحَّانِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ علیه السلام وَأَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَقَالَ لِي مُبْتَدِئاً يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ إِنَّ فِي الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ شَبَهاً مِنْ خَمْسَةٍ مِنَ الرُّسُلِ يُونُسَ بْنِ مَتَّى وَيُوسُفَ بْنِ يَعْقُوبَ وَمُوسَى وَعِيسَى وَمُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَأَمَّا شَبَهُهُ مِنْ يُونُسَ بْنِ مَتَّى فَرُجُوعُهُ مِنْ غَيْبَتِهِ وَهُوَ شَابٌ‏ بَعْدَ كِبَرِ السِّنِ‏ وَأَمَّا شَبَهُهُ مِنْ يُوسُفَ بْنِ يَعْقُوبَ علیهما السلام فَالْغَيْبَةُ مِنْ خَاصَّتِهِ وَعَامَّتِهِ وَاخْتِفَاؤُهُ مِنْ إِخْوَتِهِ وَإِشْكَالُ أَمْرِهِ عَلَى أَبِيهِ يَعْقُوبَ علیه السلام مَعَ قُرْبِ الْمَسَافَةِ بَيْنَهُ وَبَيْنَ أَبِيهِ وَأَهْلِهِ وَشِيعَتِهِ وَأَمَّا شَبَهُهُ مِنْ مُوسَى علیه السلام فَدَوَامُ خَوْفِهِ وَطُولُ غَيْبَتِهِ وَخَفَاءُ وِلَادَتِهِ وَتَعَبُ شِيعَتِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِمَّا لَقُوا مِنَ الْأَذَى وَالْهَوَانِ إِلَى أَنْ أَذِنَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِي ظُهُورِهِ وَنَصْرِهِ وَأَيَّدَهُ عَلَى عَدُوِّهِ وَأَمَّا شَبَهُهُ مِنْ عِيسَى علیه السلام فَاخْتِلَافُ مَنِ اخْتَلَفَ فِيهِ حَتَّى قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَا وُلِدَ وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مَاتَ وَقَالَتْ طَائِفَةٌ قُتِلَ وَصُلِبَ وَأَمَّا شَبَهُهُ مِنْ جَدِّهِ الْمُصْطَفَى صلّی الله علیه و آله و سلّم فَخُرُوجُهُ بِالسَّيْفِ وَقَتْلُهُ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَأَعْدَاءَ رَسُولِهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَالْجَبَّارِينَ وَالطَّوَاغِيتَ وَأَنَّهُ يُنْصَرُ بِالسَّيْفِ وَالرُّعْبِ وَأَنَّهُ لَا تُرَدُّ لَهُ رَايَةٌ وَإِنَّ مِنْ عَلَامَاتِ خُرُوجِهِ خُرُوجَ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الشَّامِ وَخُرُوجَ الْيَمَانِيِّ مِنَ الْيَمَنِ وَصَيْحَةً مِنَ السَّمَاءِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَمُنَادٍ يُنَادِي مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِهِ وَاسْمِ أَبِيهِ.

الغيبة (للنعماني)، ص164، ح5: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ الْبَاقِرَ علیه السلام يَقُولُ‏: فِي صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ سُنَنٌ مِنْ أَرْبَعَةِ أَنْبِيَاءَ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَى‏ وَسُنَّةٌ مِنْ عِيسَى وَسُنَّةٌ مِنْ يُوسُفَ وَسُنَّةٌ مِنْ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ فَقُلْتُ مَا سُنَّةُ مُوسَى قَالَ خَائِفٌ يَتَرَقَّبُ قُلْتُ وَمَا سُنَّةُ عِيسَى فَقَالَ يُقَالُ فِيهِ مَا قِيلَ فِي عِيسَى قُلْتُ فَمَا سُنَّةُ يُوسُفَ قَالَ السِّجْنُ وَالْغَيْبَةُ قُلْتُ وَمَا سُنَّةُ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم قَالَ إِذَا قَامَ سَارَ بِسِيرَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم إِلَّا أَنَّهُ يُبَيِّنُ آثَارَ مُحَمَّدٍ وَيَضَعُ السَّيْفَ عَلَى عَاتِقِهِ ثَمَانِيَةَ أَشْهُرٍ هَرْجاً هَرْجاً حَتَّى‏ رَضِيَ اللَّهُ قُلْتُ فَكَيْفَ يَعْلَمُ رِضَا اللَّهِ قَالَ يُلْقِي اللَّهُ فِي‏ قَلْبِهِ‏ الرَّحْمَةَ.

[20]. الكافي، ج1، ص8: وَقَوْلِهِ علیه السلام: دَعُوا مَا وَافَقَ‏ الْقَوْمَ‏ فَإِنَ‏ الرُّشْدَ فِي خِلَافِهِمْ.

الكافي، ج1، ص67، ح10: عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ رَجُلَيْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا بَيْنَهُمَا مُنَازَعَةٌ فِي دَيْنٍ أَوْ مِيرَاثٍ فَتَحَاكَمَا إِلَى السُّلْطَانِ وَإِلَى الْقُضَاةِ أَ يَحِلُّ ذَلِكَ قَالَ مَنْ تَحَاكَمَ إِلَيْهِمْ فِي حَقٍّ أَوْ بَاطِلٍ فَإِنَّمَا تَحَاكَمَ إِلَى الطَّاغُوتِ وَمَا يَحْكُمُ لَهُ فَإِنَّمَا يَأْخُذُ سُحْتاً وَإِنْ كَانَ حَقّاً ثَابِتاً لِأَنَّهُ أَخَذَهُ بِحُكْمِ الطَّاغُوتِ وَقَدْ أَمَرَ اللَّهُ أَنْ يُكْفَرَ بِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ‏ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ‏ قُلْتُ فَكَيْفَ يَصْنَعَانِ قَالَ يَنْظُرَانِ إِلَى مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَنَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَحَرَامِنَا وَعَرَفَ أَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً فَإِذَا حَكَمَ بِحُكْمِنَا فَلَمْ يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُكْمِ اللَّهِ وَعَلَيْنَا رَدَّ وَالرَّادُّ عَلَيْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْكِ بِاللَّهِ قُلْتُ فَإِنْ كَانَ كُلُّ رَجُلٍ اخْتَارَ رَجُلاً مِنْ أَصْحَابِنَا فَرَضِيَا أَنْ يَكُونَا النَّاظِرَيْنِ فِي حَقِّهِمَا وَاخْتَلَفَا فِيمَا حَكَمَا وَكِلَاهُمَا اخْتَلَفَا فِي حَدِيثِكُمْ قَالَ الْحُكْمُ‏ مَا حَكَمَ‏ بِهِ‏ أَعْدَلُهُمَا وَأَفْقَهُهُمَا وَأَصْدَقُهُمَا فِي الْحَدِيثِ وَأَوْرَعُهُمَا وَلَا يَلْتَفِتْ إِلَى مَا يَحْكُمُ بِهِ الْآخَرُ قَالَ قُلْتُ فَإِنَّهُمَا عَدْلَانِ مَرْضِيَّانِ عِنْدَ أَصْحَابِنَا لَا يُفَضَّلُ وَاحِدٌ مِنْهُمَا عَلَى الْآخَرِ قَالَ فَقَالَ يُنْظَرُ إِلَى مَا كَانَ مِنْ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا فِي ذَلِكَ الَّذِي حَكَمَا بِهِ الْمُجْمَعَ عَلَيْهِ مِنْ أَصْحَابِكَ فَيُؤْخَذُ بِهِ مِنْ حُكْمِنَا وَيُتْرَكُ الشَّاذُّ الَّذِي لَيْسَ بِمَشْهُورٍ عِنْدَ أَصْحَابِكَ فَإِنَّ الْمُجْمَعَ عَلَيْهِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَإِنَّمَا الْأُمُورُ ثَلَاثَةٌ أَمْرٌ بَيِّنٌ رُشْدُهُ فَيُتَّبَعُ وَأَمْرٌ بَيِّنٌ غَيُّهُ فَيُجْتَنَبُ وَأَمْرٌ مُشْكِلٌ يُرَدُّ عِلْمُهُ إِلَى اللَّهِ وَإِلَى رَسُولِهِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم حَلَالٌ بَيِّنٌ وَحَرَامٌ بَيِّنٌ وَشُبُهَاتٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَمَنْ تَرَكَ الشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَمَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَكَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَهَلَكَ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُ قُلْتُ فَإِنْ كَانَ الْخَبَرَانِ عَنْكُمَا مَشْهُورَيْنِ قَدْ رَوَاهُمَا الثِّقَاتُ عَنْكُمْ قَالَ يُنْظَرُ فَمَا وَافَقَ حُكْمُهُ حُكْمَ الْكِتَابِ وَالسُّنَّةِ وَخَالَفَ الْعَامَّةَ فَيُؤْخَذُ بِهِ وَيُتْرَكُ مَا خَالَفَ حُكْمُهُ حُكْمَ الْكِتَابِ وَالسُّنَّةِ وَوَافَقَ الْعَامَّةَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ رَأَيْتَ إِنْ كَانَ الْفَقِيهَانِ عَرَفَا حُكْمَهُ مِنَ الْكِتَابِ وَالسُّنَّةِ وَوَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَالْآخَرَ مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ قَالَ مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَادُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَإِنْ وَافَقَهُمَا الْخَبَرَانِ جَمِيعاً قَالَ يُنْظَرُ إِلَى مَا هُمْ إِلَيْهِ أَمْيَلُ حُكَّامُهُمْ وَقُضَاتُهُمْ فَيُتْرَكُ‏ وَيُؤْخَذُ بِالْآخَرِ قُلْتُ فَإِنْ وَافَقَ حُكَّامُهُمُ الْخَبَرَيْنِ جَمِيعاً قَالَ إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَأَرْجِهِ‏ حَتَّى تَلْقَى إِمَامَكَ فَإِنَّ الْوُقُوفَ عِنْدَ الشُّبُهَاتِ خَيْرٌ مِنَ الِاقْتِحَامِ فِي الْهَلَكَاتِ.

تهذيب الأحكام، ج6، ص294، ح27: عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ‏ يَحْدُثُ الْأَمْرُ مِنْ أَمْرِي لَا أَجِدُ بُدّاً مِنْ مَعْرِفَتِهِ وَلَيْسَ فِي الْبَلَدِ الَّذِي أَنَا فِيهِ أَحَدٌ أَسْتَفْتِيهِ قَالَ فَقَالَ ائْتِ فَقِيهَ الْبَلَدِ إِذَا كَانَ ذَلِكَ‏ فَاسْتَفْتِهِ‏ فِي‏ أَمْرِكَ‏ فَإِذَا أَفْتَاكَ بِشَيْ‏ءٍ فَخُذْ بِخِلَافِهِ فَإِنَّ الْحَقَّ فِيهِ.

علل الشرائع، ج2، ص531، ح1: عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ الْأَرَّجَانِيِّ رَفَعَهُ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: أَ تَدْرِي لِمَ أُمِرْتُمْ بِالْأَخْذِ بِخِلَافِ مَا تَقُولُ الْعَامَّةُ فَقُلْتُ لَا نَدْرِي فَقَالَ إِنَّ عَلِيّاً علیه السلام لَمْ يَكُنْ يَدِينُ اللَّهَ بِدِينٍ إِلَّا خَالَفَ عَلَيْهِ الْأُمَّةُ إِلَى غَيْرِهِ إِرَادَةً لِإِبْطَالِ أَمْرِهِ وَكَانُوا يَسْأَلُونَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَنِ الشَّيْ‏ءِ الَّذِي لَا يَعْلَمُونَهُ فَإِذَا أَفْتَاهُمْ‏ جَعَلُوا لَهُ‏ ضِدّاً مِنْ عِنْدِهِمْ لِيَلْبِسُوا عَلَى النَّاسِ.

الاحتجاج، ج2، ص357: وَرَوَى سَمَاعَةُ بْنُ مِهْرَانَ‏ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قُلْتُ يَرِدُ عَلَيْنَا حَدِيثَانِ‏ وَاحِدٌ يَأْمُرُنَا بِالْأَخْذِ بِهِ وَالْآخَرُ يَنْهَانَا عَنْهُ قَالَ لَا تَعْمَلْ بِوَاحِدٍ مِنْهُمَا حَتَّى تَلْقَى صَاحِبَكَ فَتَسْأَلَهُ عَنْهُ قَالَ قُلْتُ لَا بُدَّ مِنْ أَنْ نَعْمَلَ بِأَحَدِهِمَا قَالَ خُذْ بِمَا فِيهِ خِلَافُ الْعَامَّةِ.

عوالي اللئالي، ج4، ص133، ح229: وَرَوَى الْعَلَّامَةُ قُدِّسَتْ نَفْسُهُ مَرْفُوعاً إِلَى زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ: سَأَلْتُ الْبَاقِرَ علیه السلام فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَأْتِي عَنْكُمُ الْخَبَرَانِ أَوِ الْحَدِيثَانِ الْمُتَعَارِضَانِ فَبِأَيِّهِمَا آخُذُ فَقَالَ يَا زُرَارَةُ خُذْ بِمَا اشْتَهَرَ بَيْنَ أَصْحَابِكَ وَدَعِ الشَّاذَّ النَّادِرَ فَقُلْتُ يَا سَيِّدِي إِنَّهُمَا مَعاً مَشْهُورَانِ مَرْوِيَّانِ مَأْثُورَانِ عَنْكُمْ فَقَالَ علیه السلام خُذْ بِقَوْلِ أَعْدَلِهِمَا عِنْدَكَ وَأَوْثَقِهِمَا فِي نَفْسِكَ فَقُلْتُ إِنَّهُمَا مَعاً عَدْلَانِ مَرْضِيَّانِ مُوَثَّقَانِ فَقَالَ انْظُرْ إِلَى مَا وَافَقَ مِنْهُمَا مَذْهَبَ‏ الْعَامَّةِ فَاتْرُكْهُ وَخُذْ بِمَا خَالَفَهُمْ فَإِنَّ الْحَقَّ فِيمَا خَالَفَهُمْ فَقُلْتُ رُبَّمَا كَانَا مَعاً مُوَافِقَيْنِ لَهُمْ أَوِ مُخَالِفَيْنِ فَكَيْفَ أَصْنَعُ فَقَالَ إِذَنْ فَخُذْ بِمَا فِيهِ الْحَائِطَةُ لِدِينِكَ وَاتْرُكْ مَا خَالَفَ الِاحْتِيَاطَ فَقُلْتُ إِنَّهُمَا مَعاً موافقين [مُوَافِقَانِ‏] لِلِاحْتِيَاطِ أَوْ مخالفين [مُخَالِفَانِ‏] لَهُ فَكَيْفَ أَصْنَعُ فَقَالَ علیه السلام إِذَنْ فَتَخَيَّرْ أَحَدَهُمَا فَتَأْخُذُ بِهِ وَتَدَعُ الْآخَرَ وَفِي رِوَايَةٍ أَنَّهُ علیه السلام قَالَ: إِذَنْ فَأَرْجِهْ حَتَّى تَلْقَى إِمَامَكَ فَتَسْأَلَهُ.

وسائل الشيعة، ج27، ص118، ح29: سَعِيدُ بْنُ هِبَةِ اللَّهِ الرَّاوَنْدِيُّ فِي رِسَالَتِهِ الَّتِي أَلَّفَهَا فِي أَحْوَالِ أَحَادِيثِ أَصْحَابِنَا وَإِثْبَاتِ صِحَّتِهَا... عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام:‏ إِذَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ حَدِيثَانِ مُخْتَلِفَانِ فَاعْرِضُوهُمَا عَلَى كِتَابِ اللَّهِ فَمَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَمَا خَالَفَ كِتَابَ اللَّهِ فَرُدُّوهُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوهُمَا فِي‏ كِتَابِ‏ اللَّهِ فَاعْرِضُوهُمَا عَلَى أَخْبَارِ الْعَامَّةِ فَمَا وَافَقَ أَخْبَارَهُمْ فَذَرُوهُ وَمَا خَالَفَ أَخْبَارَهُمْ فَخُذُوهُ.

وسائل الشيعة، ج27، ص118، ح30: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ السَّرِيِّ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام:‏ إِذَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ حَدِيثَانِ مُخْتَلِفَانِ فَخُذُوا بِمَا خَالَفَ الْقَوْمَ.

وسائل الشيعة، ج27، ص118، ح31: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: قُلْتُ لِلْعَبْدِ الصَّالِحِ علیه السلام هَلْ يَسَعُنَا فِيمَا وَرَدَ عَلَيْنَا مِنْكُمْ إِلَّا التَّسْلِيمُ لَكُمْ فَقَالَ لَا وَاللَّهِ لَا يَسَعُكُمْ إِلَّا التَّسْلِيمُ لَنَا فَقُلْتُ فَيُرْوَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام شَيْ‏ءٌ وَيُرْوَى عَنْهُ خِلَافُهُ فَبِأَيِّهِمَا نَأْخُذُ فَقَالَ خُذْ بِمَا خَالَفَ الْقَوْمَ وَمَا وَافَقَ الْقَوْمَ فَاجْتَنِبْهُ.

وسائل الشيعة، ج27، ص119، ح34: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام كَيْفَ نَصْنَعُ بِالْخَبَرَيْنِ الْمُخْتَلِفَيْنِ فَقَالَ إِذَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ خَبَرَانِ مُخْتَلِفَانِ فَانْظُرُوا إِلَى مَا يُخَالِفُ مِنْهُمَا الْعَامَّةَ فَخُذُوهُ وَانْظُرُوا إِلَى مَا يُوَافِقُ أَخْبَارَهُمْ فَدَعُوهُ.

[21]. الكافي، ج1، ص65، ح5: عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَأَجَابَنِي ثُمَّ جَاءَهُ رَجُلٌ فَسَأَلَهُ عَنْهَا فَأَجَابَهُ بِخِلَافِ مَا أَجَابَنِي ثُمَّ جَاءَ رَجُلٌ آخَرُ فَأَجَابَهُ بِخِلَافِ مَا أَجَابَنِي وَأَجَابَ صَاحِبِي فَلَمَّا خَرَجَ الرَّجُلَانِ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ مِنْ شِيعَتِكُمْ قَدِمَا يَسْأَلَانِ فَأَجَبْتَ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا بِغَيْرِ مَا أَجَبْتَ بِهِ صَاحِبَهُ فَقَالَ يَا زُرَارَةُ إِنَّ هَذَا خَيْرٌ لَنَا وَأَبْقَى لَنَا وَلَكُمْ وَلَوِ اجْتَمَعْتُمْ‏ عَلَى‏ أَمْرٍ وَاحِدٍ لَصَدَّقَكُمُ النَّاسُ عَلَيْنَا وَلَكَانَ أَقَلَّ لِبَقَائِنَا وَبَقَائِكُمْ قَالَ ثُمَّ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام شِيعَتُكُمْ لَوْ حَمَلْتُمُوهُمْ عَلَى الْأَسِنَّةِ أَوْ عَلَى النَّارِ لَمَضَوْا وَهُمْ يَخْرُجُونَ مِنْ عِنْدِكُمْ مُخْتَلِفِينَ قَالَ فَأَجَابَنِي بِمِثْلِ جَوَابِ أَبِيهِ.

علل الشرائع، ج2، ص395، ح15: عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام قَالَ: اخْتِلَافُ أَصْحَابِي لَكُمْ رَحْمَةٌ وَقَالَ إِذَا كَانَ ذَلِكَ جَمَعْتُكُمْ عَلَى أَمْرٍ وَاحِدٍ وَسُئِلَ عَنِ اخْتِلَافِ أَصْحَابِنَا فَقَالَ علیه السلام أَنَا فَعَلْتُ ذَلِكَ بِكُمْ لَوِ اجْتَمَعْتُمْ عَلَى أَمْرٍ وَاحِدٍ لَأُخِذَ بِرِقَابِكُمْ‏.

عدة الأصول (للطوسي)، ج1، ص130: رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ اخْتِلافِ أَصْحَابِهِ فِي الْمَوَاقِيتِ وَغَيْرِ ذَلِكَ فَقَالَ أَنَا خَالَفْتُ بَيْنَهُم.

علل الشرائع، ج2، ص395، ح14: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَشِيرٍ وَحَرِيزٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّهُ لَيْسَ شَيْ‏ءٌ أَشَدَّ عَلَيَّ مِنِ اخْتِلَافِ‏ أَصْحَابِنَا قَالَ‏ ذَلِكَ مِنْ قِبَلِي.

الاحتجاج، ج2، ص106: عَنْ نَصْرٍ الْخَثْعَمِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ‏: مَنْ عَرَفَ مِنْ أَمْرِنَا أَنْ لَا نَقُولَ إِلَّا حَقّاً فَلْيَكْتَفِ بِمَا يَعْلَمُ مِنَّا فَإِنْ سَمِعَ مِنَّا خِلَافَ مَا يَعْلَمُ فَلْيَعْلَمْ أَنَّ ذَلِكَ‏ مِنَّا دِفَاعٌ‏ وَاخْتِيَارٌ لَهُ.

اختيار معرفة الرجال، ج1، ص349، ح221: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُرَارَةَ، قَالَ، قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام اقْرَأْ مِنِّي عَلَى وَالِدِكَ السَّلَامَ، وَقُلْ لَهُ:... فَلَا يَضِيقَنَّ صَدْرُكَ مِنَ الَّذِي أَمَرَكَ أَبِي علیه السلام وَأَمَرْتُكَ بِهِ، وَأَتَاكَ أَبُو بَصِيرٍ بِخِلَافِ‏ الَّذِي أَمَرْنَاكَ بِهِ، فَلَا وَاللَّهِ مَا أَمَرْنَاكَ وَلَا أَمَرْنَاهُ إِلَّا بِأَمْرٍ وَسِعَنَا وَوَسِعَكُمُ الْأَخْذُ بِهِ، وَلِكُلِّ ذَلِكَ عِنْدَنَا تَصَارِيفُ وَمَعَانٍ تُوَافِقُ الْحَقَّ، وَلَوْ أَذِنَ لَنَا لَعَلِمْتُمْ أَنَّ الْحَقَّ فِي الَّذِي أَمَرْنَاكُمْ بِهِ، فَرَدُّوا إِلَيْنَا الْأَمْرَ وَسَلِّمُوا لَنَا وَاصْبِرُوا لِأَحْكَامِنَا وَارْضَوْا بِهَا، وَالَّذِي فَرَّقَ بَيْنَكُمْ فَهُوَ رَاعِيكُمُ الَّذِي اسْتَرْعَاهُ اللَّهُ خَلْقَهُ، وَهُوَ أَعْرَفُ بِمَصْلَحَةِ غَنَمِهِ فِي فَسَادِ أَمْرِهَا، فَإِنْ شَاءَ فَرَّقَ بَيْنَهَا لِتَسْلَمَ ثُمَّ يَجْمَعُ بَيْنَهَا لِتَأْمَنَ مِنْ فَسَادِهَا وَخَوْفِ عَدُوِّهَا فِي آثَارِ مَا يَأْذَنُ اللَّهُ، وَيَأْتِيهَا بِالْأَمْنِ مِنْ مَأْمَنِهِ وَالْفَرَجِ مِنْ عِنْدِهِ، الخبر.

اختيار معرفة الرجال، ج1، ص349، ح221: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُرَارَةَ، قَالَ، قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام اقْرَأْ مِنِّي عَلَى وَالِدِكَ السَّلَامَ، وَقُلْ لَهُ إِنِّي إِنَّمَا أَعِيبُكَ دِفَاعاً مِنِّي عَنْكَ، فَإِنَّ النَّاسَ وَالْعَدُوَّ يُسَارِعُونَ إِلَى كُلِّ مَنْ قَرَّبْنَاهُ وَحَمِدْنَا مَكَانَهُ‏ لِإِدْخَالِ‏ الْأَذَى‏ فِي مَنْ نُحِبُّهُ وَنُقَرِّبُهُ، وَيَرْمُونَهُ لِمَحَبَّتِنَا لَهُ وَقُرْبِهِ وَدُنُوِّهِ مِنَّا، وَيَرَوْنَ إِدْخَالَ الْأَذَى عَلَيْهِ وَقَتْلَهُ، وَيَحْمَدُونَ كُلَّ مَنْ عِبْنَاهُ نَحْنُ وَإِنْ نَحْمَدَ أَمْرَهُ، فَإِنَّمَا أَعِيبُكَ لِأَنَّكَ رَجُلٌ اشْتَهَرْتَ بِنَا وَلِمَيْلِكَ إِلَيْنَا، وَأَنْتَ فِي ذَلِكَ مَذْمُومٌ عِنْدَ النَّاسِ غَيْرُ مَحْمُودِ الْأَثَرِ لِمَوَدَّتِكَ‏ لَنَا وَبِمَيْلِكَ إِلَيْنَا، فَأَحْبَبْتُ أَنْ أَعِيبَكَ لِيَحْمَدُوا أَمْرَكَ فِي الدِّينِ بِعَيْبِكَ وَنَقْصِكَ، وَيَكُونَ‏ بِذَلِكَ مِنَّا دَافِعَ شَرِّهِمْ عَنْكَ، يَقُولُ اللَّهُ جَلَّ وَعَزَّ: أَمَّا السَّفِينَةُ فَكانَتْ لِمَساكِينَ يَعْمَلُونَ فِي‏ الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَها وَكانَ وَراءَهُمْ مَلِكٌ‏ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ (صَالِحَةٍ) غَصْباً، هَذَا التَّنْزِيلُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ صَالِحَةٌ، لَا وَاللَّهِ مَا عَابَهَا إِلَّا لِكَيْ تَسْلَمَ مِنَ الْمَلِكِ وَلَا تَعْطَبَ‏ عَلَى يَدَيْهِ وَلَقَدْ كَانَتْ صَالِحَةً لَيْسَ لِلْعَيْبِ مِنْهَا مَسَاغٌ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ، فَافْهَمِ الْمِثْلَ يَرْحَمْكَ اللَّهُ فَإِنَّكَ وَاللَّهِ أَحَبُّ النَّاسِ إِلَيَّ وَأَحَبُّ أَصْحَابِ أَبِي علیه السلام حَيّاً وَمَيِّتاً، فَإِنَّكَ أَفْضَلُ سُفُنِ ذَلِكَ الْبَحْرِ الْقَمْقَامِ الزَّاخِرِ، وَأَنَّ مِنْ وَرَائِكَ مَلَكاً ظَلُوماً غَصُوباً يَرْقُبُ عُبُورَ كُلِّ سَفِينَةٍ صَالِحَةٍ تَرِدُ مِنْ بَحْرِ الْهُدَى لِيَأْخُذَهَا غَصْباً ثُمَّ يَغْصِبَهَا وَأَهْلَهَا، وَرَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْكَ حَيّاً وَرَحْمَتُهُ وَرِضْوَانُهُ عَلَيْكَ مَيِّتاً، وَلَقَدْ أَدَّى إِلَيَّ ابْنَاكَ الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ رِسَالَتَكَ، حَاطَهُمَا اللَّهُ وَكَلَأَهُمَا وَرَعَاهُمَا وَحَفِظَهُمَا بِصَلَاحِ أَبِيهِمَا كَمَا حَفِظَ الْغُلَامَيْنِ، فَلَا يَضِيقَنَّ صَدْرُكَ مِنَ الَّذِي أَمَرَكَ أَبِي علیه السلام وَأَمَرْتُكَ بِهِ، وَأَتَاكَ أَبُو بَصِيرٍ بِخِلَافِ الَّذِي أَمَرْنَاكَ بِهِ، فَلَا وَاللَّهِ مَا أَمَرْنَاكَ وَلَا أَمَرْنَاهُ إِلَّا بِأَمْرٍ وَسِعَنَا وَوَسِعَكُمُ الْأَخْذُ بِهِ، وَلِكُلِّ ذَلِكَ عِنْدَنَا تَصَارِيفُ وَمَعَانٍ تُوَافِقُ الْحَقَّ، وَلَوْ أَذِنَ لَنَا لَعَلِمْتُمْ أَنَّ الْحَقَّ فِي الَّذِي أَمَرْنَاكُمْ بِهِ، فَرَدُّوا إِلَيْنَا الْأَمْرَ وَسَلِّمُوا لَنَا وَاصْبِرُوا لِأَحْكَامِنَا وَارْضَوْا بِهَا، وَالَّذِي فَرَّقَ بَيْنَكُمْ فَهُوَ رَاعِيكُمُ الَّذِي اسْتَرْعَاهُ اللَّهُ خَلْقَهُ، وَهُوَ أَعْرَفُ بِمَصْلَحَةِ غَنَمِهِ فِي فَسَادِ أَمْرِهَا، فَإِنْ شَاءَ فَرَّقَ بَيْنَهَا لِتَسْلَمَ ثُمَّ يَجْمَعُ بَيْنَهَا لِتَأْمَنَ مِنْ فَسَادِهَا وَخَوْفِ عَدُوِّهَا فِي آثَارِ مَا يَأْذَنُ اللَّهُ، وَيَأْتِيهَا بِالْأَمْنِ مِنْ مَأْمَنِهِ وَالْفَرَجِ مِنْ عِنْدِهِ، عَلَيْكُمْ بِالتَّسْلِيمِ وَالرَّدِّ إِلَيْنَا وَانْتِظَارِ أَمْرِنَا وَأَمْرِكُمْ وَفَرَجِنَا وَفَرَجِكُمْ، وَلَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا وَتَكَلَّمَ مُتَكَلِّمُنَا ثُمَّ اسْتَأْنَفَ بِكُمْ تَعْلِيمَ الْقُرْآنِ وَشَرَائِعِ الدِّينِ وَالْأَحْكَامِ وَالْفَرَائِضِ كَمَا أَنْزَلَهُ اللَّهُ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم لَأَنْكَرَ أَهْلُ الْبَصَائِرِ فِيكُمْ ذَلِكَ الْيَوْمَ إِنْكَاراً شَدِيداً، ثُمَّ لَمْ تَسْتَقِيمُوا عَلَى دِينِ اللَّهِ وَطَرِيقِهِ إِلَّا مِنْ تَحْتِ حَدِّ السَّيْفِ فَوْقَ رِقَابِكُمْ، إِنَّ النَّاسَ بَعْدَ نَبِيِّ اللَّهِ علیه السلام رَكِبَ اللَّهُ بِهِ سُنَّةَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ فَغَيَّرُوا وَبَدَّلُوا وَحَرَّفُوا وَزَادُوا فِي دِينِ اللَّهِ وَنَقَصُوا مِنْهُ، فَمَا مِنْ شَيْ‏ءٍ عَلَيْهِ النَّاسُ الْيَوْمَ إِلَّا وَهُوَ مُنْحَرِفٌ‏ عَمَّا نَزَلَ بِهِ الْوَحْيُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَأَجِبْ رَحِمَكَ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ تُدْعَى إِلَى حَيْثُ تُدْعَى، حَتَّى يَأْتِيَ مَنْ يَسْتَأْنِفُ بِكُمْ دِيْنَ اللَّهِ اسْتِئْنَافاً، وَعَلَيْكَ بِالصَّلَاةِ السِّتَّةِ وَالْأَرْبَعِينَ، وَعَلَيْكَ بِالْحَجِّ أَنْ تُهِلَ‏ بِالْإِفْرَادِ وَتَنْوِيَ الْفَسْخَ إِذَا قَدِمْتَ مَكَّةَ وَطُفْتَ وَسَعَيْتَ فَسَخْتَ مَا أَهْلَلْتَ بِهِ وَقَلَبْتَ الْحَجَّ عُمْرَةً أَحْلَلْتَ إِلَى يَوْمِ التَّرْوِيَةِ ثُمَّ اسْتَأْنِفِ الْإِهْلَالَ بِالْحَجِّ مُفْرِداً إِلَى مِنًى وَتَشْهَدَ الْمَنَافِعَ بِعَرَفَاتٍ وَالْمُزْدَلِفَةِ، فَكَذَلِكَ حَجَّ رَسُولُ اللَّه صلّی الله علیه و آله و سلّم وَهَكَذَا أَمَرَ أَصْحَابَهُ أَنْ يَفْعَلُوا: أَنْ يَفْسَخُوا مَا أَهَلُّوا بِهِ وَيَقْلِبُوا الْحَجَّ عُمْرَةً، وَإِنَّمَا أَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم عَلَى إِحْرَامِهِ لِلسَّوْقِ الَّذِي‏ سَاقَ مَعَهُ، فَإِنَّ السَّائِقَ قَارِنٌ وَالْقَارِنُ لَا يُحِلُّ حَتَّى يَبْلُغَ هَدْيُهُ مَحِلَّهُ، وَمَحِلُّهُ الْمَنْحَرُ بِمِنًى، فَإِذَا بَلَغَ أَحَلَّ، فَهَذَا الَّذِي أَمَرْنَاكَ بِهِ حَجُّ الْمُتَمَتِّعِ‏ فَالْزَمْ ذَلِكَ وَلَا يَضِيقَنَّ صَدْرُكَ، وَالَّذِي أَتَاكَ بِهِ أَبُو بَصِيرٍ مِنْ صَلَاةِ إِحْدَى وَخَمْسِينَ، وَالْإِهْلَالِ بِالتَّمَتُّعِ بِالْعُمْرَةِ إِلَى‏ الْحَجِّ، وَمَا أَمَرْنَا بِهِ مِنْ أَنْ يُهِلَّ بِالتَّمَتُّعِ، فَلِذَلِكَ عِنْدَنَا مَعَانٍ وَتَصَارِيفُ كَذَلِكَ‏ مَا يَسَعُنَا وَيَسَعُكُمْ وَلَا يُخَالِفُ شَيْ‏ءٌ مِنْهُ الْحَقَّ وَلَا يُضَادُّهُ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏.

[22]. الكافي، ج1، ص333، ح1: عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعِبَادُ مِنَ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَأَرْضَى مَا يَكُونُ عَنْهُمْ إِذَا افْتَقَدُوا حُجَّةَ اللَّهِ جَلَّ وَعَزَّ وَلَمْ يَظْهَرْ لَهُمْ وَلَمْ يَعْلَمُوا مَكَانَهُ وَهُمْ فِي ذَلِكَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَمْ تَبْطُلْ حُجَّةُ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَلَا مِيثَاقُهُ فَعِنْدَهَا فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَمَسَاءً فَإِنَّ أَشَدَّ مَا يَكُونُ غَضَبُ اللَّهِ عَلَى أَعْدَائِهِ إِذَا افْتَقَدُوا حُجَّتَهُ وَلَمْ يَظْهَرْ لَهُمْ وَقَدْ عَلِمَ أَنَّ أَوْلِيَاءَهُ لَا يَرْتَابُونَ وَلَوْ عَلِمَ أَنَّهُمْ يَرْتَابُونَ مَا غَيَّبَ حُجَّتَهُ‏ عَنْهُمْ‏ طَرْفَةَ عَيْنٍ‏ وَلَا يَكُونُ ذَلِكَ إِلَّا عَلَى رَأْسِ شِرَارِ النَّاسِ.

كمال الدين وتمام النعمة، ج2، ص339، ح17: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَأَرْضَى مَا يَكُونُ عَنْهُ إِذَا افْتَقَدُوا حُجَّةَ اللَّهِ فَلَمْ يَظْهَرْ لَهُمْ وَحُجِبَ عَنْهُمْ فَلَمْ يَعْلَمُوا بِمَكَانِهِ وَهُمْ فِي ذَلِكَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَا تَبْطُلُ حُجَجُ اللَّهِ وَلَا بَيِّنَاتُهُ فَعِنْدَهَا فَلْيَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَمَسَاءً وَإِنَّ أَشَدَّ مَا يَكُونُ غَضَباً عَلَى أَعْدَائِهِ إِذَا أَفْقَدَهُمْ‏ حُجَّتَهُ‏ فَلَمْ‏ يَظْهَرْ لَهُمْ وَقَدْ عَلِمَ أَنَّ أَوْلِيَاءَهُ لَا يَرْتَابُونَ وَلَوْ عَلِمَ أَنَّهُمْ يَرْتَابُونَ مَا أَفْقَدَهُمْ حُجَّتَهُ طَرْفَةَ عَيْنٍ.

الغيبة (للنعماني)، ص153، ح3: عَنْ مَنْصُورٍ الصَّيْقَلِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام:‏ إِذَا أَصْبَحْتَ وَأَمْسَيْتَ يَوْماً لَا تَرَى فِيهِ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَحْبِبْ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَأَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ وَوَالِ مَنْ كُنْتَ تُوَالِي وَانْتَظِرِ الْفَرَجَ‏ صَبَاحاً وَمَسَاء.

[23]. الكافي، ج1، ص368، ح2: عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ مِهْزَمٌ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَخْبِرْنِي عَنْ هَذَا الْأَمْرِ الَّذِي نَنْتَظِرُ مَتَى هُوَ فَقَالَ يَا مِهْزَمُ‏ كَذَبَ‏ الْوَقَّاتُونَ‏ وَهَلَكَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَنَجَا الْمُسَلِّمُونَ.

الكافي، ج1، ص369، ح7: عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مِهْزَمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه علیه السلام قَالَ: ذَكَرْنَا عِنْدَهُ مُلُوكَ آلِ فُلَانٍ فَقَالَ إِنَّمَا هَلَكَ النَّاسُ مِنِ اسْتِعْجَالِهِمْ لِهَذَا الْأَمْرِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَعْجَلُ لِعَجَلَةِ الْعِبَادِ إِنَّ لِهَذَا الْأَمْرِ غَايَةً يَنْتَهِي إِلَيْهَا فَلَوْ قَدْ بَلَغُوهَا لَمْ يَسْتَقْدِمُوا سَاعَةً وَلَمْ يَسْتَأْخِرُوا.

كمال الدين وتمام النعمة، ج1، ص377، ح1: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَظِيمِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ زَيْدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام الْحَسَنِيُّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى سَيِّدِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام وَأَنَا أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ أَهُوَ الْمَهْدِيُّ أَوْ غَيْرُهُ فَابْتَدَأَنِي فَقَالَ لِي يَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَجِبُ أَنْ يُنْتَظَرَ فِي غَيْبَتِهِ وَيُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَهُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي وَالَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً صلّی الله علیه و آله و سلّم بِالنُّبُوَّةِ وَخَصَّنَا بِالْإِمَامَةِ إِنَّهُ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً وَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لَيُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ كَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ كَلِيمِهِ مُوسَى علیه السلام إِذْ ذَهَبَ لِيَقْتَبِسَ‏ لِأَهْلِهِ‏ نَاراً فَرَجَعَ وَهُوَ رَسُولٌ نَبِيٌّ ثُمَّ قَالَ علیه السلام: أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ.

[24]. الغيبة (للنعماني)، ص196، ح5: عَنْ أَبِي الْمُرْهِفِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: هَلَكَتِ الْمَحَاضِيرُ قَالَ قُلْتُ وَمَا الْمَحَاضِيرُ قَالَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَنَجَا الْمُقَرَّبُونَ‏ وَثَبَتَ الْحِصْنُ عَلَى أَوْتَادِهَا كُونُوا أَحْلَاسَ‏ بُيُوتِكُمْ‏ فَإِنَّ الْغَبَرَةَ عَلَى مَنْ أَثَارَهَا وَإِنَّهُمْ لَا يُرِيدُونَكُمْ بِجَائِحَةٍ إِلَّا أَتَاهُمُ اللَّهُ بِشَاغِلٍ إِلَّا مَنْ تَعَرَّضَ لَهُمْ‏.

الغيبة (للنعماني)، ص209، ح1: عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: لَمَّا بُويِعَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام بَعْدَ مَقْتَلِ عُثْمَانَ صَعِدَ الْمِنْبَرَ وَخَطَبَ خُطْبَةً ذَكَرَهَا يَقُولُ فِيهَا أَلَا إِنَّ بَلِيَّتَكُمْ‏ قَدْ عَادَتْ‏ كَهَيْئَتِهَا يَوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِيَّهُ صلّی الله علیه و آله و سلّم‏ وَالَّذِي‏ بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَلَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَأَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْ وَلَيَسْبِقَنَّ سَابِقُونَ كَانُوا قَصَّرُوا وَلَيُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ كَانُوا سَبَقُوا وَاللَّهِ مَا كَتَمْتُ وَسْمَةً وَلَا كَذَبْتُ كَذِبَةً وَلَقَدْ نُبِّئْتُ بِهَذَا الْمَقَامِ وَهَذَا الْيَوْمِ.

الغيبة (للنعماني)، ص202، ح2: عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام يَقُولُ‏ الم أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ‏ ثُمَّ قَالَ لِي مَا الْفِتْنَةُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ الَّذِي عِنْدَنَا أَنَ‏ الْفِتْنَةَ فِي الدِّينِ فَقَالَ يُفْتَنُونَ كَمَا يُفْتَنُ الذَّهَبُ ثُمَّ قَالَ يُخْلَصُونَ كَمَا يُخْلَصُ الذَّهَبُ.

الغيبة (للنعماني)، ص202، ح3: عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ صَالِحٍ رَفَعَهُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ علیه السلام قَالَ قَالَ: إِنَّ حَدِيثَكُمْ هَذَا لَتَشْمَئِزُّ مِنْهُ قُلُوبُ الرِّجَالِ فَانْبِذُوهُ إِلَيْهِمْ نَبْذاً فَمَنْ أَقَرَّ بِهِ فَزِيدُوهُ وَمَنْ أَنْكَرَ فَذَرُوهُ‏ إِنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ أَنْ تَكُونَ فِتْنَةٌ يَسْقُطُ فِيهَا كُلُّ بِطَانَةٍ وَوَلِيجَةٍ حَتَّى يَسْقُطَ فِيهَا مَنْ يَشُقُّ الشَّعْرَةَ بِشَعْرَتَيْنِ‏ حَتَّى لَا يَبْقَى إِلَّا نَحْنُ وَشِيعَتُنَا.

كمال الدين وتمام النعمة، ج1، ص253، ح3: عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ يَقُولُ‏ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَلَى نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ‏ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَرَفْنَا اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَمَنْ أُولُو الْأَمْرِ الَّذِينَ قَرَنَ اللَّهُ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِكَ فَقَالَ علیه السلام هُمْ خُلَفَائِي يَا جَابِرُ وَأَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْمَعْرُوفُ فِي التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَسَتُدْرِكُهُ يَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِيتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ سَمِيِّي وَكَنِيِّي حُجَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَبَقِيَّتُهُ فِي عِبَادِهِ ابْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ذَاكَ الَّذِي يَفْتَحُ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ عَلَى يَدَيْهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا ذَاكَ الَّذِي يَغِيبُ عَنْ شِيعَتِهِ وَأَوْلِيَائِهِ غَيْبَةً لَا يَثْبُتُ فِيهَا عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ إِلَّا مَنِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَهَلْ يَقَعُ لِشِيعَتِهِ الِانْتِفَاعُ‏ بِهِ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ فَقَالَ علیه السلام إِي وَالَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِهِ وَيَنْتَفِعُونَ بِوَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَإِنْ تَجَلَّلَهَا سَحَابٌ يَا جَابِرُ هَذَا مِنْ مَكْنُونِ سِرِّ اللَّهِ وَمَخْزُونِ عِلْمِهِ فَاكْتُمْهُ إِلَّا عَنْ أَهْلِه، الخبر.

كمال الدين وتمام النعمة، ج1، ص323، ح8: عَنْ ثَابِتٍ الثُّمَالِيِّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیهم السلام أَنَّهُ قَالَ: فِينَا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَأُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ‏ وَفِينَا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ وَجَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ‏ وَالْإِمَامَةُ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیهما السلام إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَأَنَّ لِلْقَائِمِ مِنَّا غَيْبَتَيْنِ‏ إِحْدَاهُمَا أَطْوَلُ‏ مِنَ الْأُخْرَى أَمَّا الْأُولَى فَسِتَّةُ أَيَّامٍ أَوْ سِتَّةُ أَشْهُرٍ أَوْ سِتُّ سِنِينَ وَأَمَّا الْأُخْرَى فَيَطُولُ أَمَدُهَا حَتَّى يَرْجِعَ‏ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ أَكْثَرُ مَنْ يَقُولُ بِهِ فَلَا يَثْبُتُ عَلَيْهِ إِلَّا مَنْ قَوِيَ يَقِينُهُ وَصَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ وَلَمْ يَجِدْ فِي نَفْسِهِ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْنَا وَسَلَّمَ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ.

[25]. الكافي، ج2، ص220، ح17: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: كُلَّمَا تَقَارَبَ هَذَا الْأَمْرُ كَانَ‏ أَشَدَّ لِلتَّقِيَّةِ.

كتاب سليم بن قيس، ج2، ص896:... وَقَدْ سَمِعْتُ عَلِيّاً علیه السلام يَرْوِي عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم يَوْمَ قُتِلَ عُثْمَانُ وَهُوَ يَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم: «إِنَّ التَّقِيَّةَ مِنْ دِينِ اللَّهِ، وَلَا دِينَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ. وَاللَّهِ لَوْ لَا التَّقِيَّةُ مَا عُبِدَ اللَّهُ فِي الْأَرْضِ فِي دَوْلَةِ إِبْلِيسَ». فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: وَمَا دَوْلَةُ إِبْلِيسَ قَالَ: «إِذَا وَلِيَ النَّاسَ إِمَامُ ضَلَالَةٍ فَهِيَ دَوْلَةُ إِبْلِيسَ عَلَى آدَمَ، وَإِذَا وَلِيَهُمْ إِمَامُ هُدًى فَهِيَ دَوْلَةُ آدَمَ عَلَى إِبْلِيسَ». ثُمَّ هَمَسَ‏ إِلَى‏ عَمَّارٍ وَمُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ هَمْسَةً وَأَنَا أَسْمَعُ، فَقَالَ: «مَا زِلْتُمْ مُنْذُ قُبِضَ نَبِيُّكُمْ فِي دَوْلَةِ إِبْلِيسَ بِتَرْكِكُمْ إِيَّايَ وَاتِّبَاعِكُمْ غَيْرِي»، الخبر.

الهداية (للصدوق)، ص53: وَقَالَ علیه السلام: الرِّيَاءُ مَعَ الْمُنَافِقِ فِي دَارِهِ عِبَادَةٌ وَمَعَ الْمُؤْمِنِ شِرْكٌ وَالتَّقِيَّةُ وَاجِبَةٌ لَا يَجُوزُ تَرْكُهَا إِلَى أَنْ يَخْرُجَ الْقَائِمُ فَمَنْ تَرَكَهَا فَقَدْ دَخَلَ فِي نَهْيِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَنَهْيِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَالْأَئِمَّةِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ.

الكافي، ج2، ص223، ح8: عَنْ مُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام:‏ يَا مُعَلَّى اكْتُمْ أَمْرَنَا وَلَا تُذِعْهُ فَإِنَّهُ مَنْ كَتَمَ أَمْرَنَا وَلَمْ يُذِعْهُ أَعَزَّهُ اللَّهُ بِهِ فِي الدُّنْيَا وَجَعَلَهُ نُوراً بَيْنَ عَيْنَيْهِ فِي الْآخِرَةِ يَقُودُهُ إِلَى الْجَنَّةِ يَا مُعَلَّى‏ مَنْ‏ أَذَاعَ‏ أَمْرَنَا وَلَمْ يَكْتُمْهُ أَذَلَّهُ اللَّهُ بِهِ فِي الدُّنْيَا وَنَزَعَ النُّورَ مِنْ بَيْنِ عَيْنَيْهِ فِي الْآخِرَةِ وَجَعَلَهُ ظُلْمَةً تَقُودُهُ إِلَى النَّارِ يَا مُعَلَّى إِنَّ التَّقِيَّةَ مِنْ دِينِي وَدِينِ آبَائِي وَلَا دِينَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ يَا مُعَلَّى إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ يُعْبَدَ فِي السِّرِّ كَمَا يُحِبُّ أَنْ يُعْبَدَ فِي الْعَلَانِيَةِ يَا مُعَلَّى إِنَّ الْمُذِيعَ لِأَمْرِنَا كَالْجَاحِدِ لَهُ.

مشكاة الأنوار، ص90، ح184: وَقَالَ علیه السلام:‏ مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَلَا يَتَكَلَّمُ‏ فِي‏ دَوْلَةِ الْبَاطِلِ إِلَّا بِالتَّقِيَّةِ.

کمال الدين وتمام النعمة، ج1، ص201، ح46: عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ آبَائِهِ، عَنْ عَلِيٍّ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم:‏ إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِيباً وَسَيَعُودُ غَرِيباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ.

مكارم الأخلاق، ص449:... يَا ابْنَ مَسْعُودٍ سَيَأْتِي مِنْ بَعْدِي أَقْوَامٌ يَأْكُلُونَ طَيِّبَاتِ الطَّعَامِ وَأَلْوَانَهَا وَيَرْكَبُونَ الدَّوَابَّ وَيَتَزَيَّنُونَ بِزِينَةِ الْمَرْأَةِ لِزَوْجِهَا وَيَتَبَرَّجُونَ تَبَرُّجَ النِّسَاءِ وَزِيُّهُمْ مِثْلُ زِيِّ الْمُلُوكِ الْجَبَابِرَةِ هُمْ مُنَافِقُو هَذِهِ الْأُمَّةِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ شَارِبُوا الْقَهَوَاتِ لَاعِبُونَ بِالْكِعَابِ رَاكِبُونَ الشَّهَوَاتِ تَارِكُونَ الْجَمَاعَاتِ رَاقِدُونَ عَنِ الْعَتَمَاتِ مُفَرِّطُونَ‏ فِي‏ الْغَدَوَاتِ‏ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى‏ فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيّاً يَا ابْنَ مَسْعُودٍ مَثَلُهُمْ مَثَلُ الدِّفْلَى زَهْرَتُهَا حَسَنَةٌ وَطَعْمُهَا مُرٌّ كَلَامُهُمُ الْحِكْمَةُ وَأَعْمَالُهُمْ دَاءٌ لَا تَقْبَلُ الدَّوَاءَ أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها يَا ابْنَ مَسْعُودٍ مَا يَنْفَعُ مَنْ يَتَنَعَّمُ فِي الدُّنْيَا إِذَا أُخْلِدَ فِي النَّارِ يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ‏ يَبْنُونَ الدُّورَ وَيُشَيِّدُونَ الْقُصُورَ وَيُزَخْرِفُونَ الْمَسَاجِدَ لَيْسَتْ هِمَّتُهُمْ إِلَّا الدُّنْيَا عَاكِفُونَ عَلَيْهَا مُعْتَمِدُونَ فِيهَا آلِهَتُهُمْ بُطُونُهُمْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ وَتَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ وَإِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ‏ وَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ‏ إِلَى قَوْلِهِ‏ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ‏ وَمَا هُوَ إِلَّا مُنَافِقٌ جَعَلَ دِينَهُ هَوَاهُ وَإِلَهَهُ بَطْنَهُ كُلَّ مَا اشْتَهَى مِنَ الْحَلَالِ وَالْحَرَامِ لَمْ يَمْتَنِعْ مِنْهُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ وَفَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَمَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتاعٌ‏ يَا ابْنَ مَسْعُودٍ مَحَارِيبُهُمْ نِسَاؤُهُمْ وَشَرَفُهُمُ الدَّرَاهِمُ وَالدَّنَانِيرُ وَهِمَّتُهُمْ بُطُونُهُمْ أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْأَشْرَارِ الْفِتْنَةُ مِنْهُمْ وَإِلَيْهِمْ تَعُودُ يَا ابْنَ مَسْعُودٍ اقْرَأْ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى‏ أَ فَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْناهُمْ سِنِينَ ثُمَّ جاءَهُمْ ما كانُوا يُوعَدُونَ ما أَغْنى‏ عَنْهُمْ ما كانُوا يُمَتَّعُونَ.‏ يَا ابْنَ مَسْعُودٍ أَجْسَادُهُمْ لَا تَشْبَعُ وَقُلُوبُهُمْ لَا تَخْشَعُ. يَا ابْنَ مَسْعُودٍ الْإِسْلَامُ بَدَأَ غَرِيباً وَسَيَعُودُ غَرِيباً كَمَا بَدَأَ فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ فَمَنْ أَدْرَكَ ذَلِكَ الزَّمَانَ مِمَّنْ يَظْهَرُ مِنْ أَعْقَابِكُمْ فَلَا يُسَلِّمُ عَلَيْهِمْ فِي نَادِيهِمْ وَلَا يُشَيِّعُ جَنَائِزَهُمْ وَلَا يَعُودُ مَرْضَاهُمْ فَإِنَّهُمْ يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِكُمْ وَيُظْهِرُونَ بِدَعْوَاكُمْ وَيُخَالِفُونَ أَفْعَالَكُمْ فَيَمُوتُونَ عَلَى غَيْرِ مِلَّتِكُمْ أُولَئِكَ لَيْسُوا مِنِّي وَلَسْتُ مِنْهُمْ‏... يَا ابْنَ مَسْعُودٍ يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ عَلَى دِينِي وَسُنَّتِي وَمِنْهَاجِي وَشَرَائِعِي إِنَّهُمْ مِنِّي بُرَآءُ وَأَنَا مِنْهُمْ بَرِي‏ءٌ، الخبر.

مروج الذهب، ج3، ص454: نداء المأمون في امر معاوية وسببه: وفي سنة اثنتي عشرة ومائتين نادى منادي المأمون: برئت الذمة من احد من الناس ذكر معاوية بخير او قدمه على احد من اصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم، وتكلم في أشياء من التلاوة انها مخلوقة، وغير ذلك، وتنازع الناس في السبب الذي من أجله أَمر بالنداء في أمر معاوية، فقيل في ذلك أقاويل: منها أن بعض سُمّاره حدث بحديث عن مطرف بن المغيرة بن شعبة الثقفي، وقد ذكر هذا الخبر الزبير بن بكار في كتابه في الاخبار المعروفة بالموفقيات التي صنفها للموفق، وهو ابن الزبير، قال: سمعت المدائني يقول: قال مطرف بن المغيرة بن شعبة: وَفَدْتُ مع أبي المغيرة الى معاوية، فكان أبي يأتيه يتحدث عنده ثم ينصرف إليَّ فيذكر معاوية ويذكر عقله ويعجب مما يرى منه، إذ جاء ذات ليلة فأمسك عن العشاء، فرأيته مغتما، فانتظرته ساعة، وظننت أنه لشيء حدث فينا أو في عملنا، فقلت له: ما لي أراك مغتما منذ الليلة؟ قال: يا بني، إني جئت من عند أخبث الناس، قلت له: وما ذاك؟ قال: قلت له وقد خلوت به: إنك قد بلغت منا يا أمير المؤمنين، فلو أظهرت عدْلاً وبسطت خيراً فإنك قد كبرت، ولو نظرت إلى إخوتك من بني هاشم فوصلت أرحامهم فو الله ما عندهم اليوم شيء تخافه، فقال لي: هيهات هيهات!! مَلكَ أخو تيمٍ فعدل وفعل ما فعل، فو الله ما عدا ان هلك فهلك ذكره، إلا أن يقول قائل: أبو بكر، ثم ملك أخو عَدِيٍ، فاجتهد وشمر عشر سنين، فو الله ما عدا أن هلك فهلك ذكره، إلا أن يقول قائل: عمر، ثم ملك أخونا عثمان فملك رجلٌ لم يكن أحد في مثل نسبه، فعمل ما عمل وعمل به فو الله ما عدا أن هلك فهلك ذكره، وذكر ما فعلَ به، وإن أخا هاشم يُصْرَخُ به في كل يوم خمس مرات: أشهد أن محمداً رسول الله، فأي عمل يبقى مع هذا؟ لا أمَّ لك، والله ألا دفنا دفنا، وإن المأمون لما سمع هذا الخبر بعثه ذلك على أن أمر بالنداء على حسب ما وصفنا، وانشئت الكتب الى الآفاق بلعنه على المنابر، فأعظَم الناسُ ذلك وأكبروه، واضطربت العامة منه فأشير عليه بترك ذلك، فأعرض عما كان هَمَّ به.

[26]. بحار الأنوار، ج‏44، ص123، ح16: الاحتجاج: عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ قَالَ: قَدِمَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ حَاجّاً فِي‏ خِلَافَتِهِ‏ فَاسْتَقْبَلَهُ‏ أَهْلُ الْمَدِينَةِ فَنَظَرَ فَإِذَا الَّذِينَ اسْتَقْبَلُوهُ مَا مِنْهُمْ إِلَّا قُرَشِيٌّ فَلَمَّا نَزَلَ قَالَ‏ مَا فَعَلَتِ الْأَنْصَارُ وَمَا بَالُهُمْ لَمْ يَسْتَقْبِلُونِي فَقِيلَ لَهُ إِنَّهُمْ مُحْتَاجُونَ لَيْسَ لَهُمْ دَوَابُّ فَقَالَ مُعَاوِيَةُ وَأَيْنَ نَوَاضِحُهُمْ فَقَالَ قَيْسُ بْنُ سَعْدِ بْنِ عُبَادَةَ وَكَانَ سَيِّدَ الْأَنْصَارِ وَابْنَ سَيِّدِهَا أَفْنَوْهَا يَوْمَ بَدْرٍ وَأُحُدٍ وَمَا بَعْدَهُمَا مِنْ مَشَاهِدِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم حِينَ ضَرَبُوكَ وَأَبَاكَ عَلَى الْإِسْلَامِ حَتَّى‏ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ‏ وَأَنْتُمْ كَارِهُونَ فَسَكَتَ مُعَاوِيَةُ فَقَالَ قَيْسٌ أَمَا إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم عَهِدَ إِلَيْنَا أَنَّا سَنَلْقَى بَعْدَهُ أَثَرَةً قَالَ مُعَاوِيَةُ فَمَا أَمَرَكُمْ بِهِ فَقَالَ أَمَرَنَا أَنْ نَصْبِرَ حَتَّى نَلْقَاهُ قَالَ فَاصْبِرُوا حَتَّى تَلْقَوْهُ‏ ثُمَّ إِنَّ مُعَاوِيَةَ مَرَّ بِحَلْقَةٍ مِنْ قُرَيْشٍ فَلَمَّا رَأَوْهُ قَامُوا غَيْرَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ فَقَالَ لَهُ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ مَا مَنَعَكَ مِنَ الْقِيَامِ كَمَا قَامَ أَصْحَابُكَ إِلَّا لِمَوْجِدَةِ أَنِّي قَاتَلْتُكُمْ بِصِفِّينَ فَلَا تَجِدْ مِنْ ذَلِكَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ فَإِنَّ عُثْمَانَ قُتِلَ مَظْلُوماً. قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ فَعُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ قَدْ قُتِلَ مَظْلُوماً قَالَ عُمَرُ قَتَلَهُ كَافِرٌ قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ فَمَنْ قَتَلَ عُثْمَانَ قَالَ قَتَلَهُ الْمُسْلِمُونَ قَالَ فَذَاكَ أَدْحَضُ لِحُجَّتِكَ قَالَ فَإِنَّا قَدْ كَتَبْنَا فِي الْآفَاقِ نَنْهَى عَنْ ذِكْرِ مَنَاقِبِ عَلِيٍّ وَأَهْلِ بَيْتِهِ علیهم السلام فَكُفَّ لِسَانَكَ فَقَالَ يَا مُعَاوِيَةُ أَ تَنْهَانَا عَنْ قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ قَالَ لَا قَالَ أَ فَتَنْهَانَا عَنْ تَأْوِيلِهِ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَنَقْرَؤُهُ وَلَا نَسْأَلُ عَمَّا عَنَى اللَّهُ بِهِ ثُمَّ قَالَ فَأَيُّهُمَا أَوْجَبُ عَلَيْنَا قِرَاءَتُهُ أَوِ الْعَمَلُ بِهِ قَالَ الْعَمَلُ بِهِ قَالَ كَيْفَ نَعْمَلُ بِهِ وَلَا نَعْلَمُ مَا عَنَى اللَّهُ قَالَ سَلْ عَنْ ذَلِكَ مَنْ يَتَأَوَّلُهُ عَلَى غَيْرِ مَا تَتَأَوَّلُهُ أَنْتَ وَأَهْلُ بَيْتِكَ قَالَ إِنَّمَا أُنْزِلَ الْقُرْآنُ عَلَى أَهْلِ بَيْتِي أَ نَسْأَلُ عَنْهُ آلَ أَبِي سُفْيَانَ يَا مُعَاوِيَةُ أَ تَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ اللَّهَ بِالْقُرْآنِ بِمَا فِيهِ مِنْ حَلَالٍ وَحَرَامٍ فَإِنْ لَمْ تَسْأَلِ الْأُمَّةُ عَنْ ذَلِكَ حَتَّى تَعْلَمَ تَهْلِكُ وَتَخْتَلِفُ قَالَ اقْرَءُوا الْقُرْآنَ وَتَأَوَّلُوهُ وَلَا تَرْوُوا شَيْئاً مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيكُمْ وَارْوُوا مَا سِوَى ذَلِكَ قَالَ فَإِنَّ اللَّهَ يَقُولُ فِي الْقُرْآنِ يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ‏ قَالَ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ ارْبَعْ عَلَى نَفْسِكَ وَكُفَّ لِسَانَكَ وَإِنْ كُنْتَ لَا بُدَّ فَاعِلاً فَلْيَكُنْ ذَلِكَ سِرّاً لَا يَسْمَعُهُ أَحَدٌ عَلَانِيَةً ثُمَّ رَجَعَ إِلَى بَيْتِهِ فَبَعَثَ إِلَيْهِ بِمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ وَنَادَى مُنَادِي مُعَاوِيَةَ أَنْ بَرِئَتِ الذِّمَّةُ مِمَّنْ رَوَى حَدِيثاً فِي مَنَاقِبِ عَلِيٍّ وَفَضْلِ أَهْلِ بَيْتِهِ وَكَانَ أَشَدَّ النَّاسِ بَلِيَّةً أَهْلُ الْكُوفَةِ لِكَثْرَةِ مَنْ بِهَا مِنَ الشِّيعَةِ فَاسْتَعْمَلَ زِيَادَ بْنَ أَبِيهِ وَضَمَّ إِلَيْهِ الْعِرَاقَيْنِ الْكُوفَةَ وَالْبَصْرَةَ فَجَعَلَ يَتَتَبَّعُ الشِّيعَةَ وَهُوَ بِهِمْ عَارِفٌ يَقْتُلُهُمْ تَحْتَ كُلِّ حَجَرٍ وَمَدَرٍ وَأَخَافَهُمْ وَقَطَعَ الْأَيْدِيَ وَالْأَرْجُلَ وَصَلَبَهُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَسَمَلَ أَعْيُنَهُمْ وَطَرَدَهُمْ وَشَرَّدَهُمْ حَتَّى نُفُوا عَنِ الْعِرَاقِ فَلَمْ يَبْقَ بِهَا أَحَدٌ مَعْرُوفٌ مَشْهُورٌ فَهُمْ بَيْنَ مَقْتُولٍ أَوْ مَصْلُوبٍ أَوْ مَحْبُوسٍ أَوْ طَرِيدٍ أَوْ شَرِيدٍ وَكَتَبَ مُعَاوِيَةُ إِلَى جَمِيعِ عُمَّالِهِ فِي الْأَمْصَارِ أَنْ لَا تُجِيزُوا لِأَحَدٍ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ وَأَهْلِ بَيْتِهِ شَهَادَةً وَانْظُرُوا مَنْ قِبَلَكُمْ مِنْ شِيعَةِ عُثْمَانَ وَمُحِبِّيهِ وَمُحِبِّي أَهْلِ بَيْتِهِ وَأَهْلِ وَلَايَتِهِ وَالَّذِينَ يَرْوُونَ فَضْلَهُ وَمَنَاقِبَهُ فَادْنُوا مَجَالِسَهُمْ وَقَرِّبُوهُمْ وَأَكْرِمُوهُمْ وَاكْتُبُوا بِمَنْ يَرْوِي مِنْ مَنَاقِبِهِ بِاسْمِهِ وَاسْمِ أَبِيهِ وَقَبِيلَتِهِ فَفَعَلُوا حَتَّى كَثُرَتِ الرِّوَايَةُ فِي عُثْمَانَ وَافْتَعَلُوهَا لِمَا كَانَ يَبْعَثُ إِلَيْهِمْ مِنَ الصِّلَاتِ وَالْخِلَعِ وَالْقَطَائِعِ مِنَ الْعَرَبِ وَالْمَوَالِي فَكَثُرَ ذَلِكَ فِي كُلِّ مِصْرٍ وَتَنَافَسُوا فِي الْأَمْوَالِ وَالدُّنْيَا فَلَيْسَ أَحَدٌ يَجِي‏ءُ مِنْ مِصْرٍ مِنَ الْأَمْصَارِ فَيَرْوِي فِي عُثْمَانَ مَنْقَبَةً أَوْ فَضِيلَةً إِلَّا كُتِبَ اسْمُهُ وَقُرِّبَ وَأُجِيزَ فَلَبِثُوا بِذَلِكَ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ كَتَبَ إِلَى عُمَّالِهِ أَنَّ الْحَدِيثَ فِي عُثْمَانَ قَدْ كَثُرَ وَفَشَا فِي كُلِّ مِصْرٍ فَادْعُوا النَّاسَ إِلَى الرِّوَايَةِ فِي مُعَاوِيَةَ وَفَضْلِهِ وَسَوَابِقِهِ فَإِنَّ ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيْنَا وَأَقَرُّ لِأَعْيُنِنَا وَأَدْحَضُ لِحُجَّةِ أَهْلِ هَذَا الْبَيْتِ وَأَشَدُّ عَلَيْهِمْ‏ فَقَرَأَ كُلُّ أَمِيرٍ وَقَاضٍ كِتَابَهُ عَلَى النَّاسِ فَأَخَذَ النَّاسُ فِي الرِّوَايَاتِ فِي فَضَائِلِ مُعَاوِيَةَ عَلَى الْمِنْبَرِ فِي كُلِّ كُورَةٍ وَكُلِّ مَسْجِدٍ زُوراً وَأَلْقَوْا ذَلِكَ إِلَى مُعَلِّمِي الْكَتَاتِيبِ فَعَلَّمُوا ذَلِكَ صِبْيَانَهُمْ كَمَا يُعَلِّمُونَهُمُ الْقُرْآنَ حَتَّى عَلَّمُوهُ بَنَاتَهُمْ وَنِسَاءَهُمْ وَحَشَمَهُمْ فَلَبِثُوا بِذَلِكَ مَا شَاءَ اللَّهُ وَكَتَبَ زِيَادُ بْنُ أَبِيهِ إِلَيْهِ فِي حَقِّ الْحَضْرَمِيِّينَ أَنَّهُمْ عَلَى دِينِ عَلِيٍّ وَعَلَى رَأْيِهِ فَكَتَبَ إِلَيْهِ مُعَاوِيَةُ اقْتُلْ كُلَّ مَنْ كَانَ عَلَى دِينِ عَلِيٍّ وَرَأْيِهِ فَقَتَلَهُمْ وَمَثَّلَ بِهِمْ وَكَتَبَ مُعَاوِيَةُ إِلَى جَمِيعِ الْبُلْدَانِ انْظُرُوا مَنْ قَامَتْ عَلَيْهِ الْبَيِّنَةُ أَنَّهُ يُحِبُّ عَلِيّاً وَأَهْلَ بَيْتِهِ فَامْحُوهُ عَنِ الدِّيوَانِ وَكَتَبَ كِتَاباً آخَرَ انْظُرُوا مَنْ قِبَلَكُمْ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ وَاتَّهَمْتُمُوهُ بِحُبِّهِ فَاقْتُلُوهُ وَإِنْ لَمْ تُقَمْ عَلَيْهِ الْبَيِّنَةُ فَقَتَلُوهُمْ عَلَى التُّهَمَةِ وَالظِّنَّةِ وَالشُّبْهَةِ تَحْتَ كُلِّ حَجَرٍ حَتَّى لَوْ كَانَ الرَّجُلُ تَسْقُطُ مِنْهُ كَلِمَةٌ ضُرِبَتْ عُنُقُهُ وَحَتَّى كَانَ الرَّجُلُ يُرْمَى بِالزَّنْدَقَةِ وَالْكُفْرِ كَانَ يُكَرَّمُ وَيُعَظَّمُ وَلَا يُتَعَرَّضُ لَهُ بِمَكْرُوهٍ وَالرَّجُلُ مِنَ الشِّيعَةِ لَا يَأْمَنُ عَلَى نَفْسِهِ فِي بَلَدٍ مِنَ الْبُلْدَانِ لَا سِيَّمَا الْكُوفَةَ وَالْبَصْرَةَ حَتَّى لَوْ أَنَّ أَحَداً مِنْهُمْ أَرَادَ أَنْ يُلْقِيَ سِرّاً إِلَى مَنْ يَثِقُ بِهِ لَأَتَاهُ فِي بَيْتِهِ فَيَخَافُ خَادِمَهُ وَمَمْلُوكَهُ فَلَا يُحَدِّثُهُ إِلَّا بَعْدَ أَنْ يَأْخُذَ عَلَيْهِ الْأَيْمَانَ الْمُغَلَّظَةَ لَيَكْتُمَنَّ عَلَيْهِ ثُمَّ لَا يَزْدَادُ الْأَمْرُ إِلَّا شِدَّةً حَتَّى كَثُرَ وَظَهَرَ أَحَادِيثُهُمُ الْكَاذِبَةُ وَنَشَأَ عَلَيْهِ الصِّبْيَانُ يَتَعَلَّمُونَ ذَلِكَ وَكَانَ أَشَدَّ النَّاسِ فِي ذَلِكَ الْقُرَّاءُ الْمُرَاءُونَ الْمُتَصَنِّعُونَ الَّذِينَ يُظْهِرُونَ الْخُشُوعَ وَالْوَرَعَ فَكَذَبُوا وَانْتَحَلُوا الْأَحَادِيثَ وَوَلَّدُوهَا فَيَحَظُّونَ بِذَلِكَ عِنْدَ الْوُلَاةِ وَالْقُضَاةِ وَيَدْنُونَ مَجَالِسَهُمْ وَيُصِيبُونَ بِذَلِكَ الْأَمْوَالَ وَالْقَطَائِعَ وَالْمَنَازِلَ حَتَّى صَارَتْ أَحَادِيثُهُمْ وَرِوَايَاتُهُمْ عِنْدَهُمْ حَقّاً وَصِدْقاً فَرَوَوْهَا وَقَبِلُوهَا وَتَعَلَّمُوهَا وَعَلَّمُوهَا وَأَحَبُّوا عَلَيْهَا وَأَبْغَضُوا مَنْ رَدَّهَا أَوْ شَكَّ فِيهَا فَاجْتَمَعَتْ عَلَى ذَلِكَ جَمَاعَتُهُمْ وَصَارَتْ فِي يَدِ الْمُتَنَسِّكِينَ وَالْمُتَدَيِّنِينَ مِنْهُمُ الَّذِينَ لَا يَسْتَحِلُّونَ الِافْتِعَالَ لِمِثْلِهَا فَقَبِلُوهَا وَهُمْ يَرَوْنَ أَنَّهَا حَقٌّ وَلَوْ عَلِمُوا بُطْلَانَهَا وَتَيَقَّنُوا أَنَّهَا مُفْتَعِلَةٌ لَأَعْرَضُوا عَنْ رِوَايَتِهَا وَلَمْ يَدِينُوا بِهَا وَلَمْ يُبْغِضُوا مَنْ خَالَفَهَا فَصَارَ الْحَقُّ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ عِنْدَهُمْ بَاطِلاً وَالْبَاطِلُ حَقّاً وَالْكَذِبُ صِدْقاً وَالصِّدْقُ كَذِباً فَلَمَّا مَاتَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ علیهما السلام ازْدَادَ الْبَلَاءُ وَالْفِتْنَةُ فَلَمْ يَبْقَ لِلَّهِ وَلِيٌّ إِلَّا خَائِفٌ عَلَى نَفْسِهِ أَوْ مَقْتُولٌ أَوْ طَرِيدٌ أَوْ شَرِيدٌ فَلَمَّا كَانَ قَبْلَ مَوْتِ مُعَاوِيَةَ بِسَنَتَيْنِ حَجَّ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ علیهما السلام وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاسٍ مَعَهُ وَقَدْ جَمَعَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ علیهما السلام بَنِي هَاشِمٍ رِجَالَهُمْ وَنِسَاءَهُمْ وَمَوَالِيَهُمْ وَشِيعَتَهُمْ مَنْ حَجَّ مِنْهُمْ وَمَنْ لَمْ يَحُجَّ وَمَنْ بِالْأَمْصَارِ مِمَّنْ يَعْرِفُونَهُ وَأَهْلَ بَيْتِهِ ثُمَّ لَمْ يَدَعْ أَحَداً مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَمِنْ أَبْنَائِهِمْ وَالتَّابِعِينَ وَمِنَ الْأَنْصَارِ الْمَعْرُوفِينَ بِالصَّلَاحِ وَالنُّسُكِ إِلَّا جَمَعَهُمْ فَاجْتَمَعَ إِلَيْهِمْ بِمِنًى أَكْثَرُ مِنْ أَلْفِ رَجُلٍ وَالْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ علیهما السلام فِي سُرَادِقِهِ عَامَّتُهُمُ التَّابِعُونَ وَأَبْنَاءُ الصَّحَابَةِ فَقَامَ الْحُسَيْنُ علیه السلام فِيهِمْ خَطِيباً فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ هَذَا الطَّاغِيَةَ قَدْ صَنَعَ بِنَا وَبِشِيعَتِنَا مَا قَدْ عَلِمْتُمْ وَرَأَيْتُمْ وَشَهِدْتُمْ وَبَلَغَكُمْ وَإِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَكُمْ عَنْ أَشْيَاءَ فَإِنْ صَدَقْتُ فَصَدِّقُونِي وَإِنْ كَذَبْتُ فَكَذِّبُونِي اسْمَعُوا مَقَالَتِي وَاكْتُمُوا قَوْلِي ثُمَّ ارْجِعُوا إِلَى أَمْصَارِكُمْ وَقَبَائِلِكُمْ مَنْ أَمِنْتُمْ وَوَثِقْتُمْ بِهِ فَادْعُوهُمْ إِلَى مَا تَعْلَمُونَ فَإِنِّي أَخَافُ أَنْ يَنْدَرِسَ هَذَا الْحَقُّ وَيَذْهَبَ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ‏ فَمَا تَرَكَ الْحُسَيْنُ علیه السلام شَيْئاً أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِمْ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا قَالَهُ وَفَسَّرَهُ وَلَا شَيْئاً قَالَهُ الرَّسُولُ صلّی الله علیه و آله و سلّم فِي أَبِيهِ وَأُمِّهِ وَأَهْلِ بَيْتِهِ إِلَّا رَوَاهُ وَكُلَّ ذَلِكَ يَقُولُ الصَّحَابَةُ اللَّهُمَّ نَعَمْ قَدْ سَمِعْنَاهُ وَشَهِدْنَاهُ وَيَقُولُ التَّابِعُونَ اللَّهُمَّ قَدْ حَدَّثَنَاهُ مَنْ نُصَدِّقُهُ وَنَأْتَمِنُهُ حَتَّى لَمْ يَتْرُكْ شَيْئاً إِلَّا قَالَهُ ثُمَّ قَالَ أَنْشُدُكُمْ بِاللَّهِ إِلَّا رَجَعْتُمْ وَحَدَّثْتُمْ بِهِ مَنْ تَثِقُونَ بِهِ ثُمَّ نَزَلَ وَتَفَرَّقَ النَّاسُ عَنْ ذَلِكَ.

[27]. مصباح المتهجّد، ج2، ص803: أَخْبَرَنِي جَمَاعَةٌ عَنِ ابْنِ عَيَّاشٍ قَالَ: مِمَّا خَرَجَ عَلَى يَدِ الشَّيْخِ الْكَبِيرِ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ بْنِ سَعِيدٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ مِنَ النَّاحِيَةِ الْمُقَدَّسَةِ مَا حَدَّثَنِي بِهِ جُبَيْرُ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: كَتَبْتُهُ مِنَ التَّوْقِيعِ الْخَارِجِ إِلَيْهِ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ ادْعُ فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَيَّامِ رَجَبٍ: اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَانِي جَمِيعِ مَا يَدْعُوكَ بِهِ وُلَاةُ أَمْرِكَ الْمَأْمُونُونَ عَلَى سِرِّكَ الْمُسْتَبْشِرُونَ بِأَمْرِكَ الْوَاصِفُونَ لِقُدْرَتِكَ الْمُعْلِنُونَ لِعَظَمَتِكَ أَسْأَلُكَ بِمَا نَطَقَ فِيهِمْ مِنْ مَشِيَّتِكَ فَجَعَلْتَهُمْ مَعَادِنَ لِكَلِمَاتِكَ وَأَرْكَاناً لِتَوْحِيدِكَ وَآيَاتِكَ وَمَقَامَاتِكَ الَّتِي لَا تَعْطِيلَ لَهَا فِي كُلِّ مَكَانٍ يَعْرِفُكَ‏ بِهَا مَنْ‏ عَرَفَكَ‏ لَا فَرْقَ بَيْنَكَ وَبَيْنَهَا إِلَّا أَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَخَلْقُكَ فَتْقُهَا وَرَتْقُهَا بِيَدِكَ بَدْؤُهَا مِنْكَ وَعَوْدُهَا إِلَيْكَ أَعْضَادٌ وَأَشْهَادٌ وَمُنَاةٌ وَأَذْوَادٌ وَحَفَظَةٌ وَرُوَّادٌ فَبِهِمْ مَلَأْتَ سَمَاءَكَ وَأَرْضَكَ حَتَّى ظَهَرَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ فَبِذَلِكَ أَسْأَلُكَ، الخبر.

كمال الدين وتمام النعمة، ج2، ص345، ح31: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ‏: إِنَّ سُنَنَ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام بِمَا وَقَعَ بِهِمْ مِنَ الْغَيْبَاتِ حَادِثَةٌ فِي الْقَائِمِ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَالْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ قَالَ أَبُو بَصِيرٍ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَمَنِ الْقَائِمُ مِنْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ فَقَالَ يَا أَبَا بَصِيرٍ هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ ابْنِي مُوسَى ذَلِكَ ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يَغِيبُ غَيْبَةً يَرْتَابُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ ثُمَّ يُظْهِرُهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فَيَفْتَحُ اللَّهُ عَلَى يَدِهِ‏ مَشَارِقَ‏ الْأَرْضِ‏ وَمَغَارِبَهَا وَيَنْزِلُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ علیه السلام فَيُصَلِّي خَلْفَهُ وَتُشْرِقُ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَلَا تَبْقَى‏ فِي الْأَرْضِ بُقْعَةٌ عُبِدَ فِيهَا غَيْرُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِلَّا عُبِدَ اللَّهُ فِيهَا وَيَكُونُ‏ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ‏ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ‏.

كمال الدين وتمام النعمة، ج2، ص670، ح16: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَ‏ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ‏ فَقَالَ وَاللَّهِ مَا نَزَلَ‏ تَأْوِيلُهَا بَعْدُ وَلَا يَنْزِلُ تَأْوِيلُهَا حَتَّى يَخْرُجَ الْقَائِمُ علیه السلام فَإِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ علیه السلام لَمْ يَبْقَ كَافِرٌ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَلَا مُشْرِكٌ بِالْإِمَامِ إِلَّا كَرِهَ خُرُوجَهُ حَتَّى أَنْ لَوْ كَانَ كَافِراً أَوْ مُشْرِكاً فِي بَطْنِ صَخْرَةٍ لَقَالَتْ يَا مُؤْمِنُ فِي بَطْنِي كَافِرٌ فَاكْسِرْنِي وَاقْتُلْهُ.

مختصر البصائر، ص435:... قَالَ الْمُفَضَّلُ: يَا مَوْلَايَ فَكَيْفَ يُدْرَى ظُهُورُ الْمَهْدِيِّ وَإِلَيْهِ التَّسْلِيمُ؟ قَالَ علیه السلام: «يَا مُفَضَّلُ يَظْهَرُ فِي شُبْهَةٍ لِيَسْتَبِينَ، فَيَعْلُو ذِكْرُهُ، وَيَظْهَرُ أَمْرُهُ، وَيُنَادَى بِاسْمِهِ وَكُنْيَتِهِ وَنَسَبِهِ، وَيَكْثُرُ ذَلِكَ عَلَى أَفْوَاهِ الْمُحِقِّينَ وَالْمُبْطِلِينَ، وَالْمُوَافِقِينَ وَالْمُخَالِفِينَ، لِتَلْزَمَهُمُ الْحُجَّةُ بِمَعْرِفَتِهِمْ‏ بِهِ، عَلَى أَنَّهُ قَدْ قَصَصْنَا وَدَلَلْنَا عَلَيْهِ، وَنَسَبْنَاهُ وَسَمَّيْنَاهُ وَكَنَّيْنَاهُ، وَقُلْنَا: سَمِيُّ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَكَنِيُّهُ لِئَلَّا يَقُولَ النَّاسُ: مَا عَرَفْنَا لَهُ اسْماً وَلَا كُنْيَةً وَلَا نَسَباً. وَاللَّهِ لَيَتَحَقَّقُ الْإِيضَاحُ بِهِ وَبِاسْمِهِ وَنَسَبِهِ وَكُنْيَتِهِ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ، حَتَّى لَيُسَمِّيهِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ، كُلُّ ذَلِكَ لِلُزُومِ الْحُجَّةِ عَلَيْهِمْ، ثُمَّ يُظْهِرُهُ اللَّهُ كَمَا وَعَدَهُ بِهِ جَدُّهُ صلّی الله علیه و آله و سلّم فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَجَلَ‏ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون». قَالَ الْمُفَضَّلُ: يَا مَوْلَايَ فَمَا تَأْوِيلُ قَوْلِهِ تَعَالَى‏ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؟ قَالَ علیه السلام: «هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى‏ وَقاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ‏ فَوَ اللَّهِ يَا مُفَضَّلُ‏ لَيُرْفَعُ‏ عَنِ الْمِلَلِ وَالْأَدْيَانِ الِاخْتِلَافُ وَيَكُونُ الدِّينُ كُلُّهُ وَاحِداً، كَمَا قَالَ جَلَّ ذِكْرُهُ‏ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام وَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ‏»، الخبر.

مختصر البصائر، ص121، ح45: عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «إِنَّ لِعَلِيٍّ علیه السلام (فِي الْأَرْضِ كَرَّةً مَعَ الْحُسَيْنِ ابْنِهِ) صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا، يُقْبِلُ بِرَايَتِهِ حَتَّى يَنْتَقِمَ لَهُ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ وَمُعَاوِيَةَ وَآلِ مُعَاوِيَةَ، وَمَنْ شَهِدَ حَرْبَهُ. ثُمَّ يَبْعَثُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ بِأَنْصَارِهِ (يَوْمَئِذٍ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ) ثَلَاثِينَ أَلْفاً، وَمِنْ سَائِرِ النَّاسِ سَبْعِينَ أَلْفاً فَيَلْقَاهُمْ بِصِفِّينَ مِثْلَ الْمَرَّةِ الْأُولَى حَتَّى يَقْتُلَهُمْ فَلَا يَبْقَى مِنْهُمْ مُخْبِراً، ثُمَّ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فَيُدْخِلُهُمْ أَشَدَّ عَذَابِهِ مَعَ فِرْعَوْنَ وَآلِ فِرْعَوْنَ. ثُمَّ كَرَّةً أُخْرَى مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم حَتَّى يَكُونَ خَلِيفَتَهُ فِي الْأَرْضِ، وَيَكُونَ‏ الْأَئِمَّةُ علیهم السلام عُمَّالَهُ، وَحَتَّى يُعْبَدَ اللَّهَ عَلَانِيَةً فَتَكُونَ عِبَادَتُهُ‏ عَلَانِيَةً فِي الْأَرْضِ، كَمَا عُبِدَ اللَّهَ سِرّاً فِي الْأَرْضِ. ثُمَّ قَالَ: إِي وَاللَّهِ وَأَضْعَافُ ذَلِكَ ثُمَّ عَقَدَ بِيَدِهِ أَضْعَافاً يُعْطِي اللَّهُ نَبِيَّهُ مُلْكَ جَمِيعِ أَهْلِ الدُّنْيَا مُنْذُ يَوْمَ خَلَقَ اللَّهُ الدُّنْيَا إِلَى يَوْمِ يُفْنِيهَا، حَتَّى يُنْجِزَ لَهُ مَوْعُودَهُ فِي كِتَابِهِ كَمَا قَالَ‏ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ».

[28]. الهداية الكبرى، ص405:... ثُمَّ يَظْهَرُ الْحُسَيْنُ علیه السلام فِي اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفَ صِدِّيقٍ وَاثْنَيْنِ وَسَبْعِينَ رِجَالِهِ بِكَرْبَلَاءَ فَيَا لَكَ عِنْدَهَا مِنْ كَرَّةٍ زَهْرَاءَ وَرَجْعَةٍ بَيْضَاءَ ثُمَّ يَخْرُجُ الصَّدِّيقُ الْأَكْبَرُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ إِلَيْهِ التَّسْلِيمُ وَتُنْصَبُ لَهُ الْقُبَّةُ عَلَى النَّجَفِ وَتُقَامُ أَرْكَانُهَا رُكْنٌ‏ بِهَجَرَ وَرُكْنٌ بِصَنْعَاءِ الْيَمَنِ وَرُكْنٌ بِطَيْبَةَ وَهِيَ مَدِينَةُ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهَا وَمَصَابِيحِهَا تُشْرِقُ بِالسَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَضْوَى مِنَ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ فَعِنْدَهَا تُبْلَى السَّرائِرُ وَتَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ‏ إِلَى آخِرِ الْآيَةِ ثُمَّ يَظْهَرُ الصَّدِّيقُ الْأَكْبَرُ الْأَجَلُّ السَّيِّدُ مُحَمَّدٌ صلّی الله علیه و آله و سلّم فِي أَنْصَارِهِ إِلَيْهِ وَمَنْ آمَنَ بِهِ وَصَدَّقَ وَاسْتُشْهِدَ مَعَهُ وَيُحْضَرُ مُكَذِّبُوهُ وَالشَّاكُّونَ فِيهِ أَنَّهُ سَاحِرُ وَكَاهِنٌ وَمَجْنُونٌ وَمُعَلَّمٌ وَشَاعِرٌ وَنَاعِقٌ عَنْ هَذَا وَمَنْ حَارَبَهُ وَقَاتَلَهُ حَتَّى يُقْتَصَّ مِنْهُمْ بِالْحَقِّ وَيُجَاوَزُوا [يُجَازَوْا] بِأَفْعَالِهِمْ مِنْ وَقْتِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم إِلَى ظُهُورِ الْمَهْدِيِّ مَعَ إِمَامٍ إِمَامٍ وَوَقْتٍ وَقْتٍ وَيَحِقَّ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ: وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهامانَ‏ قَالَ ضَلَالٌ وَوَبَالٌ لَعَنَهُمَا اللَّهُ فَيُنْبَشَا وَيُحْيَيَا. قَالَ الْمُفَضَّلُ قُلْتُ يَا سَيِّدِي فَرَسُولُ اللَّهِ أَيْنَ يَكُونُ؟ وَأَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ؟ قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ وَأَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَا بُدَّ أَنْ يَطَئَا الْأَرْضَ وَاللَّهِ حَتَّى يُورَثَاهَا إِي وَاللَّهِ مَا فِي الظُّلُمَاتِ وَلَا فِي قَعْرِ الْبِحَارِ حَتَّى لَا يَبْقَى مَوْضِعُ قَدَمٍ إِلَّا وَطِئَاهُ وَأَقَامَا فِيهِ الدِّينَ الْوَاصِبَ وَاللَّهِ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْنَا يَا مُفَضَّلُ مَعَاشِرَ الْأَئِمَّةِ وَنَحْنُ بَيْنَ يَدَيْ جَدِّنَا رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم نَشْكُوا إِلَيْهِ مَا نَزَلَ بِنَا مِنَ الْأُمَّةِ بَعْدَهُ وَمَا نَالَنَا مِنَ التَّكْذِيبِ وَالرَّدِّ عَلَيْنَا وَسَبِّنَا وَلَعْنِنَا وَتَخْوِيفِنَا بِالْقَتْلِ وَقَصْدِ طَوَاغِيتِهِمُ الْوُلَاةِ لِأُمُورِهِمْ إِيَّانَا مِنْ دُونِ الْأُمَّةِ وَتَرْحِيلِنَا عَنْ حَرَمِهِ إِلَى دِيَارِ مُلْكِهِمْ وَقَتْلِهِمْ إِيَّانَا بِالْحَبْسِ وَبِالسَّمِّ وَبِالْكَيْدِ الْعَظِيمِ فَيَبْكِي رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَيَقُولُ يَا بُنَيَّ مَا نَزَلَ بِكُمْ إِلَّا مَا نَزَلَ بِجَدِّكُمْ قَبْلَكُمْ وَلَوْ عَلِمَتْ طَوَاغِيتُهُمْ وَوُلَاتُهُمْ أَنَّ الْحَقَّ وَالْهُدَى وَالْإِيمَانَ‏ وَالْوَصِيَّةَ وَالْإِمَامَةَ فِي غَيْرِكُمْ لَطَلَبُوهُ. ثُمَّ تَبْتَدِئُ فَاطِمَةُB بِشَكْوَى مَا نَالَهَا مِنْ أَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ... ثُمَّ يَقُومُ الْحُسَيْنُ علیه السلام مُخَضَّباً بِدِمَائِهِ فَيُقْبِلُ فِي اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفَ صِدِّيقٍ كُلُّهُمْ شُهَدَاءُ وَقُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ مِنْ ذُرِّيَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَمِنْ شِيعَتِهِمْ وَمَوَالِيهِمْ وَأَنْصَارِهِمْ وَكُلُّهُمْ مُضَرَّجُونَ بِدِمَائِهِمْ فَإِذَا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَبَكَتْ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عَلَيْهَا وَيَقِفُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْحَسَنُ عَنْ يَمِينِهِ وَفَاطِمَةُ عَنْ شِمَالِهِ وَيُقْبِلُ الْحُسَيْنُ وَيَضُمُّهُ رَسُولُ اللَّهِ إِلَى صَدْرِهِ وَيَقُولُ يَا حُسَيْنُ فَدَيْتُكَ قَرَّتْ عَيْنَاكَ وَعَيْنَايَ فِيكَ وَعَنْ يَمِينِ الْحُسَيْنِ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَعَنْ شِمَالِهِ جَعْفَرُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَأَمَامَهُ أَبُو عُبَيْدَةَ بْنُ الْحَارِثِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَيَأْتِي مُحَسِّنٌ مُخَضَّباً بِدَمِهِ تَحْمِلُهُ‏ خَدِيجَةُ ابْنَةُ خُوَيْلِدٍ وَفَاطِمَةُ ابْنَةُ أَسَدٍ وَهُمَا جَدَّتَاهُ وَجُمَانَةُ عَمَّتُهُ ابْنَةُ أَبِي طَالِبٍ وَأَسْمَاءُ ابْنَةُ عُمَيْسٍ صَارِخَاتٍ وَأَيْدِيهِنَّ عَلَى خُدُودِهِنَّ وَنَوَاصِيهِنَّ مُنْتَشِرَةٌ وَالْمَلَائِكَةُ تَسْتُرُهُنَّ بِأَجْنِحَتِهَا وَأُمُّهُ فَاطِمَةُ تَصِيحُ وَتَقُولُ هَذَا يَوْمُكُمْ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُوعَدُونَ وَجَبْرَائِيلُ يَصِيحُ وَيَقُولُ: مَظْلُومٌ فَانْتَصِرْ فَيَأْخُذُ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم محسن [مُحَسِّناً] عَلَى يَدِهِ وَيَرْفَعُهُ إِلَى السَّمَاءِ وَهُوَ يَقُولُ إِلَهِي صَبَرْنَا فِي الدُّنْيَا احْتِسَاباً وَهَذَا الْيَوْمَ: تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَبَيْنَهُ أَمَداً بَعِيدا، الخبر.

كامل الزيارات، ص334، ح11: عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:... وَأَوَّلُ مَنْ يُحْكَمُ فِيهِمْ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِيٍّ علیهما السلام وَفِي قَاتِلِهِ ثُمَّ فِي قُنْفُذٍ فُيُؤْتَيَانِ هُوَ وَصَاحِبُهُ فَيُضْرَبَانِ بِسِيَاطٍ مِنْ نَارٍ لَوْ وَقَعَ سَوْطٌ مِنْهَا عَلَى الْبِحَارِ لَغَلَتْ مِنْ مَشْرِقِهَا إِلَى مَغْرِبِهَا وَلَوْ وُضِعَتْ عَلَى جِبَالِ‏ الدُّنْيَا لَذَابَتْ‏ حَتَّى تَصِيرَ رَمَاداً فَيُضْرَبَانِ بِهَا ثُمَّ يَجْثُوا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ لِلْخُصُومَةِ مَعَ الرَّابِعِ فَيُدْخَلُ الثَّلَاثَةُ فِي جُبٍ‏ فَيُطْبَقُ عَلَيْهِمْ لَا يَرَاهُمْ أَحَدٌ وَلَا يَرَوْنَ أَحَداً فَيَقُولُ الَّذِينَ كَانُوا فِي وَلَايَتِهِمْ رَبَّنا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِيَكُونا مِنَ الْأَسْفَلِينَ‏ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَ‏ وَلَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ‏ فَعِنْدَ ذَلِكَ يُنَادُونَ بِالْوَيْلِ وَالثُّبُورِ وَيَأْتِيَانِ الْحَوْضَ فَيَسْأَلَانِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَمَعَهُمْ حَفَظَةٌ فَيَقُولَانِ اعْفُ عَنَّا وَاسْقِنَا وَتُخَلِّصُنَا [خَلِّصْنَا] فَيُقَالُ لَهُمْ‏ فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ‏ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ ارْجِعُوا ظِمَاءً مُظْمَئِينَ إِلَى النَّارِ فَمَا شَرَابُكُمْ إِلَّا الْحَمِيمُ وَالْغِسْلِينُ وَمَا تَنْفَعُكُمْ‏ شَفاعَةُ الشَّافِعِين‏.

[29]. كمال الدين وتمام النعمة، ج2، ص426، ح2. الغيبة (للطوسي)، ص234. الهداية الكبرى، ص355.

[30]. الغيبة (للنعماني)، ص273، ح31: عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ:‏ هُمَا صَيْحَتَانِ صَيْحَةٌ فِي أَوَّلِ اللَّيْلِ وَصَيْحَةٌ فِي آخِرِ اللَّيْلَةِ الثَّانِيَةِ قَالَ: فَقُلْتُ: كَيْفَ ذَلِكَ؟ قَالَ: فَقَالَ: وَاحِدَةٌ مِنَ السَّمَاءِ وَوَاحِدَةٌ مِنْ إِبْلِيسَ فَقُلْتُ: وَكَيْفَ تُعْرَفُ هَذِهِ مِنْ هَذِهِ؟ فَقَالَ: يَعْرِفُهَا مَنْ كَانَ سَمِعَ بِهَا قَبْلَ أَنْ تَكُونَ‏.

الغيبة (للنعماني)، ص274، ح32: عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مَسْلَمَةَ الْجَرِيرِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: إِنَّ النَّاسَ يُوَبِّخُونَّا وَيَقُولُونَ مِنْ أَيْنَ يُعْرَفُ الْمُحِقُّ مِنَ الْمُبْطِلِ إِذَا كَانَتَا. فَقَالَ مَا تَرُدُّونَ‏ عَلَيْهِمْ؟‏ قُلْتُ: فَمَا نَرُدُّ عَلَيْهِمْ شَيْئاً قَالَ: فَقَالَ: قُولُوا لَهُمْ يُصَدِّقُ بِهَا إِذَا كَانَتْ مَنْ كَانَ مُؤْمِناً يُؤْمِنُ بِهَا قَبْلَ أَنْ تَكُونَ. قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَقُولُ: أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى‏ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ‏.

[31]. التجريد (للمحقق الطوسي)، ص285.