مقدمات ظهور و رجعت - جلسه چهارم

از شجره طوبی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۵۲ توسط علی اکبر (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «= مقدمات ظهور و رجعت = == جلسه 4 == أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین ولعنة الله علی أعدائهم أجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین === مروری بر جلسه گذشته و...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مقدمات ظهور و رجعت

جلسه 4

أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین

ولعنة الله علی أعدائهم أجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین


مروری بر جلسه گذشته و مراد از دنیا شرک، ائمّه کفر و چهار مرحله آنها

در جلسه گذشته مقداری از فرمایشات اهل بیت علیهم السلام را در مذمّت دنیا خواندیم، مذمّت­های شدیدی در آن روایات بود و اینگونه نبود که با گناه کردن و معصیت کردن یک شیعه و مؤمن به خداوند تبارک و تعالی اینگونه عقاب‌ها، بلاها و مصیبت‌ها برای او باشد، برای همین عرض کردیم مقصود ما از خواندن اینگونه فرمایشات این نیست که بخواهیم در مورد دنیا و زرق و برق ظاهری که ما داریم می‌بینیم، باغ، پول و اسکناس صحبت کنیم که چقدر مذمّت دارد، بلکه مقصود ما این است که محبّان امیر المؤمنین علیه السلام را به آنچه که حقیقت این امور است سوق داده و متوجّه کنیم تا به حقیقت آن رسیده و پی ببرند.

به همین دلیل اجمالاً عرض کردیم مقصود از دنیا شرک و کفر به خداوند، ائمّه کفر و شرک، پیروان آنها و اعمال، رفتار، کردار، حالات و صفاتی که از آنها سر می‌زند است که اینها مراحل اوّلیه دنیا هستند:

اوّل: دنیا کفر و شرک به خداوند.

دوّم: ائمّه کفر و شرک.

سوّم: پیروان ائمّه کفر و شرک.

چهارم: صفات، احوال، رفتار و کردار پیروان آن.

پنجم: ظلمات، فساد و تباهی‌هایی که صفات، کردار، رفتار و حالات پیروان ائمّه کفر و شرک به وجود می­آورند.

شهادت هابیل پایه­گذاری دنیای ملعونه و تمام بلاها نتیجه گناه انسان

طبق آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام بلاها، مصیبت‌ها، بدبختی‌ها، عذاب‌ها و آنچه از بدی که در دنیاست بخاطر گناهانی است که انسان مرتکب می‏شود که خدای متعال فرموده: {وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ}[1]؛ «هر مصيبتى به شما رسد؛ بخاطر اعمالى است كه انجام داده‏ايد، و خداوند بسيارى را نيز عفو مى‏كند».

و همچنین امام صادق علیه السلام فرمودند: «أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ عِرْقٍ يَضْرِبُ وَلَا نَكْبَةٍ وَلَا صُدَاعٍ وَلَا مَرَضٍ إِلَّا بِذَنْبٍ؛[2] هيچ رگى نزند و پایى به سنگ نخورد و درد و مرضى پيش نیايد؛ مگر به جهت گناهى (كه انسان مرتكب شده است)».

لذا اگر انسان‌ها گنه­کار نبوده و با خداوند مخالفت نمی­کردند؛ بر روی زمین هیچ فسادی پیدا نمی­شد، یعنی اصلاً دنیای ملعونه­ای وجود نداشت، دنیا فقط دنیای بلاغ و دنیایی بود که انسان صرفاً به حقایق الهیه، انوار الهیه و معارف توحیدیه خداوند تبارک و تعالی می‌رسید.

پس چرا ما دنیای ملعونه، فاسد و فساد داریم؟ چون دنیا به دلیل گناه انسان‌ها و اثر آن متغیّر می‌شود، آنچنان که حضرت آدم علیه السلام و شیطان وقتی به زمین آمدند و قابیل هابیل را شهید کرد در حدیث شریف است که حضرت آدم و شیطان شعرهایی سرودند[3]، در آنجا حضرت آدم فرمودند: بواسطه گناهی که از قابیل سر زد عالم متغیّر شد و پایه گذاری دنیای ملعونه رخ داد در غیر این صورت معنی ندارد که سیبی بگندد، اگر می­بینید سیبی می‌گندد یا میوه‏ای کرم زده یا درختی خشک و یا حیوانی می‌میرد و بوی گند می‌دهد؛ همه از شیطان و پیروی از او و مربوط به عصیانی است که بنی آدم نسبت به خداوند متعال انجام داده‏اند، چون تمام اینها ظلمات، مصیبت، گرفتاری و شرّ در عالم است.

در نتیجه تمام بدی‌های دنیا که آن را به دنیای ملعونه تبدیل می­کند مربوط به گناهان انسان‌ها است که بعضی از عارفان الهی فرمودند: وقتی گناه انسان‌ها از پایین به سمت آسمان‌ها می‌رود؛ تبدیل به بلا، مصیبت، عذاب، خشکسالی، آتش و... شده و به زمین برگشت می‌کند، و اگر گناه بنی آدم نبود؛ هرگز این بلاها رخ نمی‌داد و گناهان بنی آدم مربوط به طرفداران ائمّه ظلم و جور است. هنگامی که افعال، رفتار و کردار آنها روی زمین منعکس می­شود آثار خود را بجا می­گذارد و زمین را ظلمانی و تاریک می‌کند که این تاریکی زمین به سمت آسمان بالا رفته و در برگشت همه این عذاب‌ها، بلاها و دنیای ملعونه را شکل می‌دهد.[4]

دنیا؛ نعمت الهی

همه این حدیث امیر المؤمنین علیه السلام را شنیده­اید امّا تذکّری است که ما به مقصود خود در مطلب برسیم، شخصی دنیا را مذمّت می‌کرد، آن حضرت شدیداً عصبانی شده و فرمودند: ای کسی که دنیا را مذمّت می‌کنی چه چیز دنیا را مذمّت می‌کنی؟[5] دنیایی که عبارت از سیب، گلابی و آب خنک باشد که از نعمت‌های خداوند است مگر در دنیا غیر از نعمت الهی چیز دیگری پیدا می‌کنید؟

هرچه در دنیا می‌باشد نعمت است، مانند آب گوارا که بالاترین نعمت خداوند متعال است که اگر آن را به مؤمنی بنوشانی چه ثواب‌هایی دارد[6]، یا این غذایی که ما درست می‌کنیم همه نعمت خداوند است که فرمودند: اگر کسی به مؤمنی غذا دهد چه ثواب‌هایی دارد،[7] عرض کردند: حتی اگر آن مؤمن غنی باشد؟ فرمودند: ولو غنی باشد، زیرا اشتهای غذا دارد.[8]

یک زمان شخصی باغی ده کیلومتر در ده کیلومتر دارد و شما باغچه دارید امّا الآن به باغچه شما آمده و میل دارد از درخت گلابی آن بخورد در حالی که خود او هزاران درخت گلابی دارد امّا الآن به باغچه شما آمده و نگاه به گلابی کرده و به آن میل پیدا کرده، در اینجا فقیر و غنی بودن او مهم نیست بلکه میل این مؤمن مهم است.

سپس امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: دنیا مسکن اولیا و معبد انبیای خداوند است، که در روایاتی آمده رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «الدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة»[9] است؛ این دنیا مزرعه آخرت و مکانی است که باید در آن کشت کنیم. خداوند همه چیز زمین را آماده کرده، شما فقط باید کشت کنید که در اثر آن خرجی آخرت خود را بردارید، پس دنیا اینگونه، با این عظمت و الهی است که آنقدر قابلیت به آن داده شده که اگر کشت کنید هر یکی را چندین برابر می­کند، این کجا مذمّت دارد؟ بلکه تمام آن مدح و جهت‌های خداوند تبارک و تعالی است.

دنیای ملعونه پیامد گناهان بنی آدم

پس یک دنیا، دنیای بلاغ و دیگری ملعونه است، پس امر به دنیای ملعونه بر می‌گردد که اگر گناهان بنی آدم نبود اصلاً دنیای ملعونه‏ای نبود و این اثر و پیامد گناهان بنی آدم است که مرحله پنجم گناهان شرک و امامان کفر است، اگر زمان حضرت آدم را در نظر بگیرید، گناهی که قابیل انجام می‌دهد در همنشینی، بر دیگر فرزندان حضرت تأثیر می‌گذارد امّا آنها هم مانند مؤمنین گناه نکرده و نمی­کنند، امام صادق علیه السلام فرمودند: «المؤمن لا یهمّ بالمعصیة»؛ مؤمن اصلاً قصد معصیت نمی‌کند تا اینکه گناه کند، در نتیجه مؤمن گناه نمی‌کند.

پس اگر شرک به خداوند، ائمّه کفر، طرفداران ائمّه کفر، اعمال، رفتار، کردار و صفات پیروان آنها نبود؛ در دنیا معصیتی نمی­بود! و اگر معصیتی نمی­بود؛ دیگر دنیای ملعونه، مذمّت و تاریکی وجود نداشت!

خداوند در قرآن کریم به بنی اسرائیل، یهودی‌ها و نصرانی‌ها فرموده: اگر اینها فرمان خدا را می‌بردند؛ هم از بالای سر و هم از زیر پایشان می‌خوردند، یعنی برکت‌های الهی از آسمان ریزان و از زمین می‌جوشید و بیرون می‌آمد،[10] زمینی که اینگونه محل نعمت‌های الهی است دیگر دنیای ملعونه نیست پس بازگشت این بی‌برکتی به اصول کفر و ظلم ـ که ائمّه کفر هستند ـ است.

معرفت به رجعت؛ بالاترین جایگاه معرفت به اهل بیت علیهم السلام قبل از قیامت

عرض کردیم که سخن ما در مورد رجعت اهل بیت علیهم السلام است که رجعت ایشان در این دنیا قبل از قیامت بالاترین جایگاه، مقام و حقیقت را دارد که کمالات توحیدی، حکومت، ولایت و انوار ربوبی خداوند متعال در آن آشکار و هویدا می‌شود و برترین جایگاه این عالم است که آن جایگاه هرچه به مقام رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم؛ یعنی هر اندازه به آخر رجعت نزدیک‌تر شده عظیم‌تر، الهی‌تر و نورانی‌تر می‌شود.[11]

پس هنگامی که اینگونه شد رجعت یکی از مسائل بسیار عظیمه اعتقادات و معارف شیعه خواهد شد، همانطور که امام رضا علیه السلام فرمودند: «مَنْ أَقَرَّ بِالرَّجْعَةِ... فَهُوَ مُؤْمِنٌ حَقّاً وَهُوَ مِنْ شِيعَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ؛[12] هرکس اقرار به رجعت کند؛ از مؤمنین حقیقی و از شیعیان ما اهل بیت است». لذا اگر انسان بتواند به معارف مقامات رجعت اهل بیت علیهم السلام راه پیدا کرده و اعتقاد درست و راسخ به آن پیدا کند؛ به بالاترین جایگاه معرفتی اهل بیت علیهم السلام که در این عالم دنیای قبل از قیامت دارا هستند می‌رسد.

فراگیری شرک بعد از شهادت هابیل تا زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم

و ما هم از جهتی در پایین‌ترین جایگاه؛ یعنی جایگاه جهل و نادانی قرار داریم! هنگامی که از مادر متولّد می‌شویم چیزی نمی‌دانیم، خداوند فرموده: {وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ‏ بُطُونِ‏ أُمَّهاتِكُمْ‏ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصارَ وَالْأَفْئِدَة لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}[13]؛ «و خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج نمود در حالى كه هيچ چيز نمى‏دانستيد و براى شما گوش و چشم و عقل قرار داد تا شاید شكر نعمت او را بجا آوريد».

در نتیجه ما در این دنیا یک سمت از جهل و نادانی شروع کرده و از سمتی دیگر بعد از اینکه قابیل ـ که لعنت خدا بر او باد ـ حضرت هابیل را شهید کرد؛ ظلم، جور، کفر و شرک عالم را فرا گرفته و مُحِیط بر آن شد، به گونه‏ای که این احاطه بعد از حضرت آدم تا زمان حضرت نوح ادامه داشت، ایشان حدود نهصد و پنجاه سال قبل از اینکه سوار کشتی شوند قوم خود را موعظه کردند امّا باز هم اثری نداشت، یعنی آنقدر شرک، کفر، بت پرستی، دشمنی با حضرت آدم و انبیای الهی که مسبّب اصلی آن قابیل بود و حضرت نوح با تمام آن امور بسیار عظیمه ـ که یکی از انبیایی که خداوند تعالی با شئونات بسیار گوناگون در قرآن کریم از آن یاد کرده[14] و یکی از امثال، علامت‌ها، نشانه‌ها و دلیل‌های بارز و واضح مقامات اهل بیت علیهم السلام هستند ـ نتوانستند کاری انجام دهند و از تمام دنیا فقط هشتاد نفر هدایت شدند[15].

تا زمان حضرت نوح اینگونه بود که طرفداران حضرت هابیل، حضرت هبة اللّه و مابقی انبیای الهی که بعد از حضرت آدم بودند از ترس اولاد قابیل در بیابان­ها، غارها و درّه­ها زندگی می‌کردند؛ یعنی آنقدر کفر آنها قوی شده و سلطنت پیدا کرده بودند که اینطور شده بود، این وضعیت تا زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم ادامه پیدا کرد و هنگامی که رسول خدا از سوی خداوند تبارک و تعالی به مقام نبوّت رسیدند یک سمت کفّار مکّه، بت­پرستان و سمت دیگر یهودی‌ها و سمت دیگر نصرانی‌ها و از سمت دیگر در میان مسلمانانی که به رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم ایمان آورده بودند در میانشان منافقین و ضیعف الإیمان‌ها و... بودند.

اگر کسی می‌خواهد این گروه‌های زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم را بشناسد بهتر است سوره برائت یا توبه و انفال و مقداری از سوره فتح را بخواند، خداوند متعال در سوره توبه اقسام انسان‌های زمان ایشان را بیان کرده و در سوره فتح سستی و پستی انسان‌های آن روزی که به ظاهر گفته بودند (أشهد أن لا إله إلّا الله) و در اطرف مدینه و بیابان‌ها زندگی می‌کردند را بیان کرده است.[16]

سیطره کفر و ضلالت بر عالم و برائت اوّلین مرحله در دنیا

پس ما در چنین جایگاهی متولّد می‌شویم که کفر، شرک، نفاق، اعتقادات غلط و پوچ فراگیر شده و بعد از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم ائمّۀ ظلم و کفر مسلّط شده و جلوی امیر المؤمنین علیه السلام و شاگردان ایشان را گرفته‏اند تا آنطوری که باید مقامات توحیدی، مقامات ولایی و مقامات معارف الهی را بیان کنند به جهت سلطه آنها رخ نداد، به اندازه‏ای که امام سجّاد­ علیه السلام در عوض درس و بحث دینی؛ شروع به دعا خواندن کرده بودند! پس ما در چنین جایگاهی متولّد می‌شویم که امروزه هم همینطور است.

امروزه که متولّد می‌شوید بیرون شما چگونه است؟ آیا اکثریت نوشته‌های این عالم نوشته‌های ایمانی، خدایی و توحیدی است؟ اکثر گویندگان و اساتید عالم در کدام سمت و سو هستند؟ یک در، صد هزار هم مسائل الهی نیست البته باز هم فکر نمی‌کنم اینقدر باشد. از ایران که بیرون بروید آیا در چینِ کمونیست، اروپا، ترکیه، سوریه و... چیزی هست؟ چیزی وجود ندارد، چهار نفر شیعه هستند آن هم اگر فریب نخورند.

ما در دنیایی از مادر متولّد می‌شویم که کفر، باطل، جهالت و انحراف تمام اطراف ما را گرفته، پس هنگامی که می‌خواهیم شروع و حرکت کنیم باید چه کرده و اصل کار و روش خود را چه چیزی قرار دهیم؟ آیا به هر شخصی، کتابی، گوینده‏ای و هر فرستنده‏ای که دنیا را پر کرده اعتماد کنیم؟ انسان عاقل هرگز چنین کاری نمی‌کند چون تمام اینها گمراه کننده بوده و به سمت شرک و کفر دعوت می‌کند، پس باید از آن فرار کرده و برائت بجوییم، در نتیجه اوّلین کار ما برائت است.

اینکه بنده در جلسه گذشته روایات دنیا را ذکر کردم به این دلیل بود که بگویم ما در اوّلین جایگاهی که در اعتقادات توحیدی و معارف اهل بیت علیهم السلام جلو می‌رویم باید بیزار و فراری از همه چیز باشیم، همین است که امام صادق علیه السلام فرمودند: «فِرَّ مِنَ‏ النَّاسِ‏ فِرَارَكَ مِنَ الْأَسَدِ وَالْأَفْعَى فَإِنَّهُمْ كَانُوا دَوَاءً فَصَارُوا الْيَوْمَ دَاءً ثُمَّ الْقَ اللَّهَ تَعَالَى مَتَى شِئْت»[17]؛ از تمام مردم مانند فرار کردن از شیر درّنده فرار کن مگر اینکه جستجو کنی و عالم مَأمونی را بیابی.

به همین دلیل امام هادی علیه السلام به آن دو برادر فرمودند: شما به دو نفر می‌توانید اعتماد کنید و فقط دنبال اینها رفته و از همه بیزاری بجویید؛ آن دو نفر از ما اهل بیت علیه السلام هستند که به گونه‌های مختلف آمده است[18].

عالم مأمون

اوّلین جایگاه حرکت فکری، اعتقادی و معارفی ما این است که از همه چیز بیزار باشیم تا جستجو کرده و شخصی را پیدا کنیم که عالم مأمون و مورد ایمان و اعتماد باشد؛ یعنی کسی که پیرو قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام بوده و حقیقتاً ـ نه اسماً ـ دنبال آن بزرگواران باشد، وگرنه شخصی مانند آلوسی ملعون کتاب «اثنی عشریه» لا مذهب هندو را به عربی ترجمه می‌کند و از یک طرف می‌گوید ما پیروان اهل بیت علیه السلام هستیم و حدیث ثقلین را قبول داریم، امّا از طرفی امامت اهل بیت علیهم السلام مخصوصاً امیر المؤمنین، امام حسن و امام حسین علیهم السلام را زیر سؤال برده و می‌گوید: اگر خلافت ابوبکر را قبول نکنید پس امامت علی و حسن و حسین هم به دردی نمی‌خورد! در هیچ جایی فرمان اهل بیت علیهم السلام را نمی‌برد در حالی که حدیث ثقلین را قبول داشته؛ امّا فرمان سلاطین ترکیه را لازم می‌داند![19]

پس مبنای کار، روش علمی و روش فکری ما نسبت به معارف اهل بیت علیهم السلام این است که از برائت و بیزاری شروع کنیم، از هر کتاب، نویسنده، فرستنده و گوینده‏ای بیزار باشیم تا شخصی را پیدا کنیم که عالم مأمون مورد اطمینان باشد، اگر این راه را نرویم یقیناً دچار انحرافاتی که آنها شدند می‌شویم، به همین دلیل هنگامی که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آمدند اوّل فرمودند: «قُولُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، تُفْلِحُوا»[20]؛ یعنی در مرحله اوّل از خدایان دروغین، علمای کفر، ائمّه کفر، نوشته‌های کفّار و مشکرین و راه و روش آنها بیزاری بجویید و بعد به سوی امیر المؤمنین علیه السلام بروید.

عالم گمراه و فاسد سد راه خدا

هنگامی که امام صادق علیه السلام از جایی که ابوحنیفه و سفیان ثوری درس می‌دادند عبور کردند فرمودند: «هَؤُلَاءِ الصَّادُّونَ عَنْ دِينِ اللَّهِ بِلَا هُدًى مِنَ اللَّهِ وَلَا كِتَابٍ مُبِينٍ. إِنَّ هَؤُلَاءِ الْأَخَابِثَ لَوْ جَلَسُوا فِي بُيُوتِهِمْ‏ فَجَالَ‏ النَّاسُ‏ فَلَمْ يَجِدُوا أَحَداً يُخْبِرُهُمْ عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَعَنْ رَسُولِهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم حَتَّى يَأْتُونَا فَنُخْبِرَهُمْ عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَعَنْ رَسُولِهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم؛[21] اينها کسانی هستند كه بدون هدايت از جانب خدا و سندى آشكار، از دين خدا جلوگيرى مى‏كنند، همانا اين پليدان اگر در خانه‏هاى خود بنشينند؛ مردم بگردش افتند و چون كسی را نيابند كه از خداى تبارك و تعالى و رسولش به آنها خبر دهد؛ نزد ما آيند تا ما به آنها از خداى تبارك و تعالى و رسولش خبر دهم».

خداوند در مورد کسانی که راه او را سد می­کنند می­فرماید: اینها قطّاع الطریق و دزدان سر گردنه بندگان من هستند که دین، ایمان و اعتقادات آنها را می‌دزدند، اوّلین کاری که در حق اینها می‌کنم این است که حلاوت ذکرم را از اینها می‌گیرم و اهل دنیا می‌شوند[22].

اعتقادات مشترک و مخصوص شیعیان و رجعت خصوصیّت جدا کننده شیعه از سایر فرقه­های گمراه

پس اگر بخواهیم به اعتقادات درست شیعی برسیم اوّلین راه این است که به هیچ شخصی اعتماد نکنیم تا شخص، کتاب و گوینده‏ای را پیدا کرده و یقین کنیم که آن گوینده پیرو قرآن و فرمایشات اهل بیت علیهم السلام است، به نام عقل، شهود، حضور و اینگونه کلمات گوناگون زینت کرده به دنبال اینها نرویم.

از طرفی اعتقاداتی که ما شیعیان داریم دو گونه است:

اوّل: اعتقاداتی که فی الجمله با دیگران در لفظ و کلمه مشترک هستیم، مانند اینکه ما می‌گوییم توحید و همه توحید می‌گویند، می‌گوییم قرآن، رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السلام حق هستند و بقیه هم می‌گویند، می‌گوییم سنّت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم معیار و میزان است همه هم می‌گویند.

دوّم: شیعه اعتقاداتی دارد که آن اعتقادات آنها را از دیگران متمایز می‌کند، مهم‌ترین و عظیم‌ترین اعتقاد شیعه که آنها را از تمام فرقه‌های گمراه متمایز می‌کند؛ رجعت اهل بیت علیهم السلام است که آنقدر از مهم‌ترین خصوصیّات شیعه بوده و هست که حتی امروزه آن را مسخره کرده و آن روز هم مسخره می‌کردند.

اعتقاد به رجعت به حدّی درون شیعی است که هنگامی که مؤمن الطّاق با ابوحنیفه روبرو شد، ابوحنیفه به مؤمن الطاق گفت: شما معتقد به رجعت هستی؟ گفت: بله. ابوحنیفه گفت: حالا که اینطور است به من پانصد دینار قرض بده در رجعت که برگشتم به تو باز می‌گردانم. مؤمن الطاق گفت: عیب ندارد قرض می‌دهم امّا ضامنی بیاور که در رجعت به شکل انسان بر می‌گردی و به شکل بوزینه، خرس و خوک بر نمی‌گردی تا بتوانم مالم را از تو پس بگیرم.[23]

پس رجعت بسیار عظیم است؛ یعنی هرچه به درون می‌رود عظیم‌تر می‌شود، توحید خداوند که فی الجمله با تمام یهودی‌ها، نصرانی‌ها و فرقه‌های گمراه غیر شیعه در لفظ مشترک هستیم عمومی‌تر است، همچنین چون رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم را با تمام فرقه‌های گمراه شریک هستیم واضح‌تر و آشکار‌تر هستند، هر چیزی را که جلو رفته و به سمت باطن و درون آن می‌رویم دقیق‌تر می‌شود.

برائت جهت ذکر روایات دنیا و نتیجه آن تزکیه و رسیدن به اعتقادات ظاهری و باطنی

روایات دنیا را به این جهت ذکر کردم که اصل دنیا آن ملعون‌ها هستند و ما مأمور هستیم از آنها، پیروان، راه، روش و کردار آنها بیزاری بجوییم تا تزکیه شویم، اگر از محبّت آنها دور نشده و از راه، روش، اعتقادات، اعمال و رفتار آنها بیزاری نجوییم؛ تزکیه نشده و ساخته، تقویت و تأدیب نمی‌شویم! و اگر ساخته، تقویت و تأدیب نشویم؛ نمی‌توانیم به اعتقادات آشکار، واضح و روشنی برسیم که خداوند در قرآن کریم به عنوان کتاب از آن یاد کرده و می‌فرماید: {وَيُزَكّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ‏ الْكِتابَ‏ وَالحِكْمَة}[24]، در نتیجه نمی‌توانیم به اعتقادات باطنی و درونی اهل بیت علیهم السلام که رجعت یکی از بزرگ­ترین آنها و حکمت است برسیم.

هدایت نتیجه برائت

پس اوّلین جایگاه دنیا بیزاری جستن است، اگر توانسیتم بیزاری جسته و فرار کنیم خداوند روزی را می‌رساند، شما از کسانی که راه و روش اهل بیت علیهم السلام را ندارند بیزار باشید، مگر می‌شود چنین حالتی در دل خود داشته باشید و خداوند شما را رها کند، به این چنین خدایی اعتقاد دارید؟

به همین دلیل امام حسن عسکری علیه السلام در آن حدیث شریف هنگامی که علمای ضالّه مضلّه بعد از غیبت امام زمان علیه السلام را ذکر می‌کردند در تکلیف توده مردم فرمودند: «أَنَّ مَنْ عَلِمَ اللَّهُ مِنْ قَلْبِهِ مِنْ هَؤُلَاءِ الْعَوَامِّ أَنَّهُ لَا يُرِيدُ إِلَّا صِيَانَةَ دِينِهِ وَتَعْظِيمَ وَلِيِّهِ، لَمْ يَتْرُكْهُ فِي يَدِ هَذَا الْمُلَبِّسِ الْكَافِرِ»؛ همانا وقتی خداوند از دل توده مردم ـ عوام در اینجا به معنای نادان و نافهم نیست بلکه مراد توده مردم بوده که در مقابل خواص است ـ بیابد که شخصی را اراده می‌کند تا دین او سالم مانده و پیامبر، وصی و ولی خداوند را تعظیم کرده و معارف و عظمت آنها را بزرگ ببیند؛ او را در دست گمراه کنندگان فاسد و کافر رها نمی‌کند. «وَلَكِنَّهُ يُقَيِّضُ لَهُ مُؤْمِناً يَقِفُ بِهِ عَلَى الصَّوَابِ»؛ لیکن خداوند متعال مؤمن عالم مرشدی را به او می‌رساند که او را به راه دین خدا هدایت کند «ثُمَّ يُوَفِّقُهُ اللَّهُ تَعَالَى لِلْقَبُولِ مِنْهُ»؛ و این بنده را موفّق می‌کند که از او قبول کند. بعد حضرت فرمودند: «فَيَجْمَعُ لَهُ بِذَلِكَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ، وَيَجْمَعُ عَلَى مَنْ أَضَلَّهُ لَعْنَ الدُّنْيَا وَعَذَابَ الْآخِرَةِ»؛ پس خدای متعال برای آن شخص طالب هدایت؛ خیر دنیا و آخرت را جمع می کند و برای آن شخص گمراه کننده؛ لعن در دنیا و عذاب آخرت را جمع می کند.[25]

نمونه­هایی از مدّعیان دروغین پیرو اهل بیت علیهم السلام

پس اوّلین چیز در هر مقامی از مقامات معارف اهل بیت و سیر توحید که انسان می‌خواهد به آن سمت جلو برود؛ برائت از تمام نویسنده‌ها، گوینده‌ها، مکاتب و فرستنده‌ها است، مگر اینکه یقین پیدا کند شخصی در عمل نه در گفتار فقط پیرو قرآن کریم و فرمایشات اهل بیت علیهم السلام است و خیلی‌ها ادّعا می‌کردند که ما پیرو آن بزرگواران هستیم امّا در عمل از ایشان پیروی نمی‌کردند.

شخصی مانند ابن حجر فریاد می‌زند شما روافض که از دین اسلام بیرون رفته‌اید دوست دار اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم نبوده و دورغ می‌گویید، بلکه ما دوست دار و پیرو ایشان هستیم، این ادّعا را دارد امّا آیا در تمام اعمال و رفتار خود حتی یک کلمه از امام صادق علیه السلام که هیچ از امام حسن و حسین علیهما السلام دارد؟[26]

مالک بن انس ملعون که دوّمین امام از امامان عمری‌ها است که در زمان امام صادق علیه السلام زندگی می‌کرده هنگامی که برای او حدیث ثقلین را خواندند گفت: (کتاب اللّه وسنّتي)، به جای عترت سنّت را آورد که آن طرف را تقویت و این طرف را شکست! آیا در کتابی که نوشته از امام حسن، امام حسین، امیر المؤمنین علیهم السلام و اصحابی که پیروان آن حضرت بودند مانند ابن عبّاس، سلمان و ابوذر چیزی دارد؟ امّا می‌بینید کتاب خود را از افکار عبد اللّه عمر، فتاوی و روایت دروغ عایشه، فتاوای عمر خطّاب و ابوهریره پر کرده است.[27]

پس اوّلین جایگاهی که انسان می‌خواهد حرکت کند؛ مقام برائت است و بنده به این دلیل روایات دنیا را خواندم که این مطلب را بیان کنم.


الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین


[1]. الشوری: 30.

الأنفال: 53 (ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ).

المائدة: 66 (وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ).

الأعراف: 96 (وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ).

[2]. الكافي، ج2، ص269، ح3: عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ عِرْقٍ يَضْرِبُ وَلَا نَكْبَةٍ وَلَا صُدَاعٍ وَلَا مَرَضٍ إِلَّا بِذَنْبٍ وَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فِي كِتَابِهِ: وَما أَصابَكُمْ‏ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ‏ وَيَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَالَ ثُمَّ قَالَ وَمَا يَعْفُو اللَّهُ أَكْثَرُ مِمَّا يُؤَاخِذُ بِهِ.

الكافي، ج2، ص274، ح24: عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ‏: مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ نِعْمَةً فَسَلَبَهَا إِيَّاهُ حَتَّى يُذْنِبَ ذَنْباً يَسْتَحِقُّ بِذَلِكَ السَّلْبَ.

الكافي، ج2، ص270، ح8: عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ لَيُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُزْوَى‏ عَنْهُ الرِّزْقُ.

الكافي، ج2، ص271، ح14: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ يَسْأَلُ اللَّهَ الْحَاجَةَ فَيَكُونُ مِنْ شَأْنِهِ قَضَاؤُهَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ أَوْ إِلَى وَقْتٍ بَطِي‏ءٍ فَيُذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْباً فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى لِلْمَلَكِ لَا تَقْضِ حَاجَتَهُ وَاحْرِمْهُ إِيَّاهَا فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطِي وَاسْتَوْجَبَ الْحِرْمَانَ مِنِّي.

الكافي، ج2، ص272، ح15: عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏ إِنَّهُ مَا مِنْ سَنَةٍ أَقَلَّ مَطَراً مِنْ سَنَةٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَضَعُهُ حَيْثُ يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ إِذَا عَمِلَ قَوْمٌ بِالْمَعَاصِي صَرَفَ عَنْهُمْ مَا كَانَ قَدَّرَ لَهُمْ مِنَ الْمَطَرِ فِي تِلْكَ السَّنَةِ إِلَى غَيْرِهِمْ وَإِلَى الْفَيَافِي وَالْبِحَارِ وَالْجِبَالِ وَإِنَّ اللَّهَ لَيُعَذِّبُ الْجُعَلَ فِي جُحْرِهَا بِحَبْسِ الْمَطَرِ عَنِ الْأَرْضِ الَّتِي هِيَ بِمَحَلِّهَا بِخَطَايَا مَنْ بِحَضْرَتِهَا وَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ لَهَا السَّبِيلَ فِي مَسْلَكٍ سِوَى مَحَلَّةِ أَهْلِ الْمَعَاصِي قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام‏ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ.

الكافي، ج2، ص273، ح22: عَنْ أَبِي عَمْرٍو الْمَدَائِنِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ: كَانَ أَبِي علیه السلام يَقُولُ‏ إِنَّ اللَّهَ قَضَى قَضَاءً حَتْماً أَلَّا يُنْعِمَ‏ عَلَى الْعَبْدِ بِنِعْمَةٍ فَيَسْلُبَهَا إِيَّاهُ حَتَّى يُحْدِثَ الْعَبْدُ ذَنْباً يَسْتَحِقُّ بِذَلِكَ النَّقِمَةَ.

[3]. علل الشرائع، ج2، ص593، ح44: حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَامِرٍ الطَّائِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ علیهما السلام قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام بِالْكُوفَةِ فِي الْجَامِعِ‏ إِذْ قَامَ‏ إِلَيْهِ‏ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ فَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي أَسْأَلُكَ عَنْ أَشْيَاءَ فَقَالَ: سَلْ تَفَقُّهاً وَلَا تَسْأَلْ تَعَنُّتا... وَسَأَلَهُ عَنْ أَوَّلِ مَنْ قَالَ الشِّعْرَ؟ فَقَالَ: آدَمُ قَالَ: وَمَا كَانَ شِعْرُهُ؟ قَالَ: لَمَّا أُنْزِلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ السَّمَاءِ فَرَأَى تُرْبَتَهَا وَسِعَتَهَا وَهَوَاهَا وَقَتْلَ قَابِيلَ هَابِيلَ قَالَ آدَمُ علیه السلام‏: تَغَيَّرَتِ الْبِلَادُ وَمَنْ عَلَيْهَا * فَوَجْهُ الْأَرْضِ مُغْبَرٌّ قَبِيحٌ. تَغَيَّرَ كُلُّ ذِي لَوْنٍ وَطَعْمٍ * وَقَلَّ بَشَاشَةُ الْوَجْهِ الْمَلِيحِ.

فَأَجَابَهُ إِبْلِيسُ‏: تَنَحَّ عَنِ الْبِلَادِ وَسَاكِنِيهَا * فَفِي الْفِرْدَوْسِ ضَاقَ بِكَ الْفَسِيحُ. وَكُنْتَ بِهَا وَزَوْجُكَ فِي قَرَارٍ * وَقَلْبُكَ مِنْ أَذَى الدُّنْيَا مَرِيحٌ. فَلَمْ تَنْفَكَّ مِنْ كَيْدِي وَمَكْرِي * إِلَى أَنْ فَاتَكَ الثَّمَنُ الرَّبِيحُ. فَلَوْ لَا رَحْمَةُ الْجَبَّارِ أَضْحَى * بِكَفِّكَ مِنْ جِنَانِ الْخُلْدِ رِيح. وَسَأَلَهُ كَمْ حَجَّ آدَمُ مِنْ حِجَّةٍ؟ فَقَالَ لَهُ: ثَلَاثُونَ حِجَّةً مَاشِياً عَلَى قَدَمَيْه، الخبر.

علل الشرائع، ج1، ص4، ح1: عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: كَانَتِ الْوُحُوشُ وَالطَّيْرُ وَالسِّبَاعُ وَكُلُّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مُخْتَلِطاً بَعْضُهُ بِبَعْضٍ فَلَمَّا قَتَلَ ابْنُ آدَمَ أَخَاهُ نَفَرَتْ وَفَزِعَتْ‏ فَذَهَبَ‏ كُلُّ شَيْ‏ءٍ إِلَى شَكْلِهِ.

[4]. کتاب: 46 موعظه (محمّد کریم خان کرمانی)، ص225: پس پيغمبر امر نكرده است مگر آنچه را كه كارهاي آسماني و كارهاي روحاني و كارهاي ملائكه است و نهي نكرده است مگر آنچه را كه كارهاي شياطين و كارهاي اهل زمين و اهل سجين و جهنم است پس انسان اگر مداومت بكند به كارهاي آسماني در او قوت آسماني زياد مي شود و خود او آسماني مي شود و از اهل آسمان و روحاني مي شود اگرچه در روي زمين راه مي رود جزو ملائكه است و ملائكه به او انس مي گيرند زيراكه او در صدقش در وفايش در امانتش در ديانتش در حلال بودن خونش و گوشتش مشاكلت با ملائكه دارد و هرگاه نعوذباللّه كارهاي زميني كرد در او قوت زميني زياد مي شود و چون مداومت بر اين مي كند مي بيني همه چيزش حرام مي شود معصيتها دائم از او سر مي زند شياطين با او انس مي گيرند براي او شياطين دسته دسته مي آيند ظلمات قلب او را فرا مي گيرند آن وقت اهل حق اگر يك كلمه به گوش او بگويند شياطين به فغان مي آيند بنا مي كنند مسخرگي كردن، سخنهاي خدا و رسول را وا مي زند به آنها استهزاء مي كند طوري مي شود كه خودش هم جزو شياطين مي شود ولكن بعد از آني كه كسي از اهل آسمان شد مددهاي آسماني لابد است كه خدا از براي او بدهد هي پي درپي از فيضها و مددها براي او فرو بفرستد از آن ميوه هاي بهشت از آن روايح بهشت از طيبات بهشت از آن زنهاي جميله از آن حوران براي او خدا روانه كند و مجسم كند از براي او راحت و نعمت و سرور و خوشي را. و آن كس كه اعمال شياطين بجا آورد لابد است كه خداوند از عذابهاي جهنم براي او بفرستد و ملكي چند را بفرستد از اين پرده كه بر روي جهنم كشيده شده گوشه آن را پس كنند و آن گندهاي بسيار و آن مرضها و آن بلاها و غمها و محنتها و مصيبتها را براي او درست كنند و هرگاه حالا اهل زمين نوعا آسماني شدند زمين هم نوعا محل مددهاي آسماني و مهبط بركتهاي روحاني مي شود و خداوند روايح و طيبات بهشت را بر زمين مي فرستد و از براي آنها بركات بهشت حاصل مي شود دوام عافيتها خوشيها ارزانيها امنيتها طول عمرها همه اينها بهشت است دوام بركت عزت دولت آبروها همه از بهشت است مؤمن در بهشت معزّز است. آن توي جهنم است كه همه شان صداي سگ و گرگ و گراز مي دهند پس جميع عزت جميع دولت جميع ثروت جميع نعمت جميع عافيت جميع بركت از ميوه هاي بهشت است و همه از خاصيت اين است كه همين كه اهل زمين نوعا رو به خدا كردند مردم در راحتند در نعمتند در بركت و در امنيت خواهند بود طول عمر و شفاي مرضهاشان در يگانگي و اتحاد و برادري است. حالا ديگر هرچه طاعت بيشتر مي كنند اينها بيشتر مي شود و هرگاه نوع اهل زمين بناي مخالفت و سركشي و نافرماني و معصيت را گذاردند نوعا پرده از روي جهنم برداشته مي شود گندها و عفونتهاي جهنم بروز مي كند بركتها از دنيا كم مي شود، كمي باران، كمي ريعها، فساد درختها و ابدان، فساد معادن، بلاي نفوس و امثال اينها مي شود. زلزله زمين، خرابي كوهها، رسيدن آفتها، اينها همه از آن رايحه جهنم است كه اين طور مي كند آن در را كه برداشته اند اين گندها بالا آمده به هرچه آن گند برخورده او را فاسد كرده شرري از او رسيد به درختهاي انگور شما آنها را سياه و فاسد كرد شرري از او رسيد به گوسفندان شما آنها را تلف كرد اگر رسيد به گاوهاي شما آنها را تلف مي كند اگر رسيد به تجارتهاي شما و كسبهاي شما همه اش خسارت مي شود و رسيد به بدنهاي شما ناخوشيها و دردها و مرضها مي شود اين بلاها و مصيبتها مي شود و مردم مانده اند معطل كه اينها از كجا آمد و چطور شد كه همچو شد اينها همه از اعمال شياطين و به قاعده اهل جهنم عمل كردن است جهنميها عمرشان كوتاه مي شود بركتهاشان كم مي شود طعامهاشان زقوم مي شود جميع خيرها و خوبيها از ايشان گرفته مي شود نعمتها سلب مي شود. مي خواهيد ببينيد كه چه نعمتها داده و مي دهد و چه بلاها رفع كرده و مي كند؟ از جمله نعمتها همين زمين است صدهزار هزار نعمت در اين زمين خدا براي شما قرار داده يك گوشه اي از آن صدهزار هزار اين است كه اين زمين مستقر باشد و آرام باشد تا شما بتوانيد بر روي آن زندگي كنيد و اين يك گوشه نعمت را از ميان اين صدهزار هزار نعمت كه در اين زمين براي شما قرار داده اند بقدر دو دقيقه از شما گرفت و زلزله شد تا به شما نشان بدهد كه شماها همه در نعمت من زيست مي كنيد و به نعمت من متنعم هستيد و در تمام عمرتان يك دفعه رو به من نيامديد و شكر نعمت مرا بجا نياورديد ديديد كه چه شد استقرار از جميع شماها برطرف شد آرامتان تمام شد.

[5]. نهج البلاغة، ص492، الحکمة131: وَقَالَ علیه السلام:‏ وَقَدْ سَمِعَ رَجُلاً يَذُمُّ الدُّنْيَا أَيُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْيَا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا [الْمُنْخَدِعُ‏] الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِيلِهَا أَ [تَفْتَتِنُ‏] تَغْتَرُّ [بِهَا] بِالدُّنْيَا ثُمَّ تَذُمُّهَا أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ‏ عَلَيْهَا أَمْ هِيَ‏ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَيْكَ‏ مَتَى اسْتَهْوَتْكَ‏ أَمْ مَتَى غَرَّتْكَ أَ بِمَصَارِعِ‏ آبَائِكَ مِنَ الْبِلَى‏ أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِكَ تَحْتَ الثَّرَى‏ كَمْ عَلَّلْتَ‏ بِكَفَّيْكَ وَكَمْ مَرَّضْتَ بِيَدَيْكَ تَبْتَغِي لَهُمُ الشِّفَاءَ وَتَسْتَوْصِفُ‏ لَهُمُ‏ الْأَطِبَّاءَ غَدَاةَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ دَوَاؤُكَ وَلَا يُجْدِي عَلَيْهِمْ بُكَاؤُكَ لَمْ يَنْفَعْ أَحَدَهُمْ إِشْفَاقُكَ‏ وَلَمْ تُسْعَفْ فِيهِ بِطَلِبَتِكَ‏ وَلَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِكَ وَقَدْ مَثَّلَتْ لَكَ بِهِ الدُّنْيَا نَفْسَكَ‏ وَبِمَصْرَعِهِ مَصْرَعَكَ إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَدَارُ عَافِيَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَدَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا وَدَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ وَمُصَلَّى مَلَائِكَةِ اللَّهِ وَمَهْبِطُ وَحْيِ اللَّهِ وَمَتْجَرُ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ اكْتَسَبُوا فِيهَا الرَّحْمَةَ وَرَبِحُوا فِيهَا الْجَنَّةَ فَمَنْ ذَا يَذُمُّهَا وَقَدْ آذَنَتْ‏ بِبَيْنِهَا وَنَادَتْ بِفِرَاقِهَا وَنَعَتْ نَفْسَهَا وَأَهْلَهَا فَمَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلَائِهَا الْبَلَاءَ وَشَوَّقَتْهُمْ بِسُرُورِهَا إِلَى السُّرُورِ رَاحَتْ‏ بِعَافِيَةٍ وَابْتَكَرَتْ‏ بِفَجِيعَةٍ تَرْغِيباً وَتَرْهِيباً وَتَخْوِيفاً وَتَحْذِيراً فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاةَ النَّدَامَةِ وَحَمِدَهَا آخَرُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ذَكَّرَتْهُمُ الدُّنْيَا [فَذَكَّرُوا] فَتَذَكَّرُوا وَحَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا وَوَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا.

[6]. الكافي، ج2، ص201، ح7: عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم:‏ مَنْ سَقَى مُؤْمِناً شَرْبَةً مِنْ مَاءٍ مِنْ حَيْثُ يَقْدِرُ عَلَى الْمَاءِ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ شَرْبَةٍ سَبْعِينَ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَإِنْ سَقَاهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَقْدِرُ عَلَى الْمَاءِ فَكَأَنَّمَا أَعْتَقَ عَشْرَ رِقَابٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِيلَ.

الكافي، ج4، ص57، ح3: عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ سَقَى الْمَاءَ فِي مَوْضِعٍ يُوجَدُ فِيهِ الْمَاءُ كَانَ كَمَنْ أَعْتَقَ رَقَبَةً وَمَنْ سَقَى الْمَاءَ فِي مَوْضِعٍ لَا يُوجَدُ فِيهِ الْمَاءُ كَانَ كَمَنْ أَحْيَا نَفْساً وَمَنْ أَحْيَا نَفْساً فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً.

الكافي، ج4، ص58، ح6: عَنْ ضُرَيْسِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى يُحِبُّ إِبْرَادَ الْكَبِدِ الْحَرَّى‏ وَمَنْ سَقَى كَبِداً حَرَّى مِنْ بَهِيمَةٍ أَوْ غَيْرِهَا أَظَلَّهُ اللَّهُ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ.

[7]. الكافي، ج2، ص200، ح1: عَنْ أَبِي يَحْيَى الْوَاسِطِيِّ، عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ أَشْبَعَ مُؤْمِناً وَجَبَتْ‏ لَهُ الْجَنَّةُ وَمَنْ أَشْبَعَ كَافِراً كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يَمْلَأَ جَوْفَهُ مِنَ الزَّقُّومِ مُؤْمِناً كَانَ أَوْ كَافِراً.

الكافي، ج2، ص200، ح2: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَأَنْ أُطْعِمَ رَجُلاً مِنَ الْمُسْلِمِينَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أُطْعِمَ أُفُقاً مِنَ النَّاسِ‏ قُلْتُ وَمَا الْأُفُقُ قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ.

الكافي، ج2، ص201، ح5: عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیه السلام قَالَ: مَنْ أَطْعَمَ مُؤْمِناً مِنْ جُوعٍ أَطْعَمَهُ اللَّهُ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ وَمَنْ سَقَى مُؤْمِناً مِنْ ظَمَإٍ سَقَاهُ اللَّهُ مِنَ الرَّحِيقِ الْمَخْتُومِ.

[8]. الكافي، ج2، ص202، ح12: عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: مَا مَنَعَكَ أَنْ تُعْتِقَ كُلَّ يَوْمٍ نَسَمَةً قُلْتُ‏ لَا يَحْتَمِلُ مَالِي ذَلِكَ قَالَ تُطْعِمُ كُلَّ يَوْمٍ مُسْلِماً فَقُلْتُ مُوسِراً أَوْ مُعْسِراً قَالَ: فَقَالَ: إِنَّ الْمُوسِرَ قَدْ يَشْتَهِي الطَّعَامَ.

الكافي، ج2، ص203، ح19: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَيَزِيدَ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ أَطْعَمَ مُؤْمِناً مُوسِراً كَانَ لَهُ يَعْدِلُ رَقَبَةً مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِيلَ يُنْقِذُهُ مِنَ الذَّبْحِ وَمَنْ أَطْعَمَ مُؤْمِناً مُحْتَاجاً كَانَ لَهُ يَعْدِلُ مِائَةَ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِيلَ يُنْقِذُهَا مِنَ الذَّبْحِ.

[9]. عوالي اللئالي، ج1، ص267، ح66.

نهج البلاغة، ص219، کلام 156: منه: سَبِيلٌ أَبْلَجُ الْمِنْهَاجِ‏ أَنْوَرُ السِّرَاجِ‏ فَبِالْإِيمَانِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحَاتِ وَبِالصَّالِحَاتِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الْإِيمَانِ وَبِالْإِيمَانِ يُعْمَرُ الْعِلْمُ وَبِالْعِلْمِ يُرْهَبُ الْمَوْتُ وَبِالْمَوْتِ تُخْتَمُ الدُّنْيَا وَبِالدُّنْيَا تُحْرَزُ الْآخِرَةُ وَبِالْقِيَامَةِ تُزْلَفُ الْجَنَّةُ وَتُبَرَّزُ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ وَإِنَّ الْخَلْقَ لَا مَقْصَرَ لَهُمْ عَنِ الْقِيَامَةِ مُرْقِلِينَ‏ فِي مِضْمَارِهَا إِلَى الْغَايَةِ الْقُصْوَى‏.

الكافي، ج5، ص72، ح8: عَنْ ذَرِيحِ بْنِ يَزِيدَ الْمُحَارِبِيِّ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: نِعْمَ الْعَوْنُ‏ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ.

[10]. المائدة: 66 (وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ).

الأعراف: 96 (وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ).

الأنفال: 53 (ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ).

[11]. اشاره‌ای به روایات در مورد ظهور حقایق، علوم، حکمت‌ها و اسرار و کامل شدن عقول انسان‌ها در هنگام ظهور امام زمان و رجعت اهل بیت علیهم السلام:

الخرائج والجرائح، ج2، ص841، ح59: عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:‏ الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَعِشْرُونَ جُزْءاً فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ جُزْءَانِ فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ‏ حَتَّى‏ الْيَوْمِ‏ غَيْرَ الْجُزْءَيْنِ فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَالْعِشْرِينَ جُزْءاً. فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَضَمَّ إِلَيْهَا الْجُزْءَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَعِشْرِينَ جُزْءاً.

مختصر البصائر، ص320: عَنْ أَبَانٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: «الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَعِشْرُونَ حَرْفاً، فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ، فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ‏ حَتَّى‏ الْيَوْمِ‏ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ، فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ علیه السلام أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَالْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ، وَضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَعِشْرِينَ حَرْفاً».

الكافي، ج1، ص25، ح21: عَنْ مَوْلًى لِبَنِي شَيْبَانَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ‏ بِهَا عُقُولَهُمْ‏ وَكَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ.

تحف العقول، ص171:... يَا كُمَيْلُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم أَدَّبَهُ اللَّهُ وَهُوَ أَدَّبَنِي وَأَنَا أُؤَدِّبُ الْمُؤْمِنِينَ وَأُوَرِّثُ الْآدَابَ‏ الْمُكْرَمِينَ‏ يَا كُمَيْلُ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلَّا وَأَنَا أَفْتَحُهُ وَمَا مِنَ سِرٍّ إِلَّا وَالْقَائِمُ علیه السلام يَخْتِمُهُ يَا كُمَيْلُ‏ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‏، الخبر.

الغيبة (للنعماني)، ص239، ح30: عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: كَأَنَّنِي بِدِينِكُمْ هَذَا لَا يَزَالُ مُتَخَضْخِضاً يَفْحَصُ بِدَمِهِ ثُمَّ لَا يَرُدُّهُ عَلَيْكُمْ إِلَّا رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَيُعْطِيكُمْ فِي السَّنَةِ عَطَاءَيْنِ وَيَرْزُقُكُمْ فِي‏ الشَّهْرِ رِزْقَيْنِ‏ وَتُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ حَتَّى إِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِي فِي بَيْتِهَا بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم.

مختصر البصائر، ص140: عَنْ جَابِرٍ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: «قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ علیهما السلام لِأَصْحَابِهِ قَبْلَ أَنْ يُقْتَلَ‏:... وَلَا يَبْقَى رَجُلٌ مِنْ شِيعَتِنَا إِلَّا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْهِ مَلَكاً يَمْسَحُ‏ عَنْ‏ وَجْهِهِ التُّرَابَ، وَيُعَرِّفُهُ أَزْوَاجَهُ وَمَنَازِلَهُ فِي الْجَنَّةِ، وَلَا يَبْقَى عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَعْمَى وَلَا مُقْعَدٌ وَلَا مُبْتَلًى إِلَّا كَشَفَ اللَّهُ عَنْهُ بَلَاءَهُ بِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ. وَلَتَنْزِلَنَّ الْبَرَكَةُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ حَتَّى إِنَّ الشَّجَرَةَ لَتَنْقَصِفُ‏ بِمَا يَزِيدُ اللَّهُ فِيهَا مِنَ الثَّمَرَةِ، وَلَتُؤْكَلَنَّ ثَمَرَةُ الشِّتَاءِ فِي الصَّيْفِ، وَثَمَرَةُ الصَّيْفِ فِي الشِّتَاءِ وَذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى‏ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ وَلكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ‏. ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ لَيَهَبُ لِشِيعَتِنَا كَرَامَةً لَا يَخْفَى عَلَيْهِمْ شَيْ‏ءٌ مِنَ الْأَرْضِ وَمَا كَانَ فِيهَا، حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ يُرِيدُ أَنْ يَعْلَمَ عِلْمَ أَهْلِ بَيْتِهِ فَيُخْبِرَهُمْ بِعِلْمِ مَا يَعْلَمُونَ‏».

مختصر البصائر، ص473: عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام، وَبَعْضَ مَا فِيهِ عَنْ غَيْرِهِمَا، ذَكَرَ فِي الْكِتَابِ الْمُشَارِ إِلَيْهِ خُطْبَةً لِمَوْلَانَا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام تُسَمَّى الْمَخْزُونَ وَهِيَ: الْحَمْدُ لِلَّه‏... وَيَخْطُبُ النَّاسَ‏ فَتَسْتَبْشِرُ الْأَرْضُ‏ بِالْعَدْلِ، وَتُعْطِي السَّمَاءُ قَطْرَهَا، وَالشَّجَرُ ثَمَرَهَا، وَالْأَرْضُ نَبَاتَهَا، وَتَتَزَيَّنُ الْأَرْضُ لِأَهْلِهَا، وَتَأْمَنُ الْوُحُوشُ حَتَّى تَرْتَعِيَ فِي طُرُقِ الْأَرْضِ كَأَنْعَامِهِمْ، وَيُقْذَفُ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ الْعِلْمَ، فَلَا يَحْتَاجُ مُؤْمِنٌ إِلَى مَا عِنْدَ أَخِيهِ مِنَ الْعِلْمِ، فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ يُغْنِ اللَّهُ كُلّاً مِنْ سَعَتِهِ‏. وَتُخْرِجُ لَهُمُ الْأَرْضُ كُنُوزَهَا وَيَقُولُ الْقَائِمُ علیه السلام‏ كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ فَالْمُسْلِمُونَ يَوْمَئِذٍ أَهْلُ الصَّوَابِ لِلدِّينِ، أُذِنَ لَهُمْ فِي الْكَلَامِ فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ وَجاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفّاً صَفّاً فَلَا يَقْبَلُ اللَّهُ يَوْمَئِذٍ إِلَّا دِينَهُ الْحَقَ‏ أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ‏، فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ أَ وَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَأَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ. وَيَقُولُونَ مَتى‏ هذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ. قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمانُهُمْ وَلا هُمْ يُنْظَرُونَ. فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ، الخبر.

الهداية الكبرى، ص429:... قَالَ الْمُفَضَّلُ: يَا مَوْلَايَ بَقِيَ لِي‏ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ* مَا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يَظْهَرُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ قَالَ: يَا مُفَضَّلُ ظَهَرَ عَلَيْهِ عِلْماً وَلَمْ يَظْهَرُ عِلْمُهُ عَلَيْهِ وَلَوْ كَانَ ظَهَرَ عَلَيْهِ‏ مَا كَانَتْ‏ مَجُوسِيَّةٌ وَلَا يَهُودِيَّةٌ وَلَا جَاهِلِيَّةٌ وَلَا عُبِدَتِ الْأَصْنَامُ وَالْأَوْثَانُ وَلَا صَابِئَةٌ وَلَا نَصْرَانِيَّةٌ وَلَا فِرْقَةٌ وَلَا خِلَافَةٌ وَلَا شَكٌّ وَلَا شِرْكٌ وَلَا أُولُوا الْعِزَّةِ وَلَا عُبِدَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَلَا النَّارُ وَلَا الْحِجَارَةُ وَإِنَّمَا قَوْلُهُ: لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَهَذَا الْمَهْدِيُّ وَهَذِهِ الرَّجْعَةُ وَقَوْلُهُ: قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّه‏، الخبر.

[12]. صفات الشيعة، ص50، ح71: عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ: قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام:‏ مَنْ أَقَرَّ بِتَوْحِيدِ اللَّهِ وَنَفَى التَّشْبِيهَ عَنْهُ وَنَزَّهَهُ عَمَّا لَا يَلِيقُ بِهِ وَأَقَرَّ بِأَنَّ لَهُ الْحَوْلَ وَالْقُوَّةَ وَالْإِرَادَةَ وَالْمَشِيَّةَ وَالْخَلْقَ وَالْأَمْرَ وَالْقَضَاءَ وَالْقَدَرَ وَأَنَّ أَفْعَالَ الْعِبَادِ مَخْلُوقَةٌ خَلْقَ تَقْدِيرٍ لَا خَلْقَ‏ تَكْوِينٍ‏ وَشَهِدَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَأَنَّ عَلِيّاً وَالْأَئِمَّةَ بَعْدَهُ حُجَجُ اللَّهِ وَوَالَى أَوْلِيَاءَهُمْ وَاجْتَنَبَ الْكَبَائِرَ وَأَقَرَّ بِالرَّجْعَةِ وَالْمُتْعَتَيْنِ وَآمَنَ بِالْمِعْرَاجِ وَالْمُسَاءَلَةِ فِي الْقَبْرِ وَالْحَوْضِ وَالشَّفَاعَةِ وَخَلْقِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ وَالصِّرَاطِ وَالْمِيزَانِ وَالْبَعْثِ وَالنُّشُورِ وَالْجَزَاءِ وَالْحِسَابِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ حَقّاً وَهُوَ مِنْ شِيعَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ.

صفات الشيعة، ص29، ح41: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام:‏ مَنْ أَقَرَّ بِسِتَّةِ أَشْيَاءَ فَهُوَ مُؤْمِنٌ الْبَرَاءَةِ مِنَ الطَّوَاغِيتِ وَالْإِقْرَارِ بِالْوَلَايَةِ وَالْإِيمَانِ‏ بِالرَّجْعَةِ وَالِاسْتِحْلَالِ لِلْمُتْعَةِ وَتَحْرِيمِ الْجِرِّيِّ وَتَرْكِ الْمَسْحِ عَلَى الْخُفَّيْنِ.

من لا يحضره الفقيه، ج3، ص458، ح4583: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ‏ يُؤْمِنْ‏ بِكَرَّتِنَا وَيَسْتَحِلَّ مُتْعَتَنَا.

عيون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص201:... فَقَالَ الْمَأْمُونُ: يَا أَبَا الْحَسَنِ فَمَا تَقُولُ فِي الرَّجْعَةِ؟ فَقَالَ الرِّضَا علیه السلام: إِنَّهَا لَحَقٌّ قَدْ كَانَتْ فِي الْأُمَمِ السَّالِفَةِ وَنَطَقَ بِهِ الْقُرْآنُ وَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم: يَكُونُ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلُّ مَا كَانَ فِي الْأُمَمِ السَّالِفَةِ حَذْوَ النَّعْلِ‏ بِالنَّعْلِ وَالْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ. قَالَ علیه السلام: إِذَا خَرَجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي نَزَلَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ فَصَلَّى خَلْفَهُ وَقَالَ علیه السلام: إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِيباً وَسَيَعُودُ غَرِيباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا قَالَ ثُمَّ يَرْجِعُ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ، الخبر.

الهداية الكبرى، ص418:... قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي فَإِنَّ مَنْ يَسْتَبْشِرُونَ [مِنْ‏] شِيعَتِكُمْ مَنْ لَا يُقِرُّ بِالرَّجْعَةِ وَأَنَّكُمْ لَا تَكُرُّونَ‏ بَعْدَ الْمَوْتِ‏ وَلَا يَكُرُّ أَعْدَاؤُكُمْ حَتَّى تَقْتَصُّوا مِنْهُمْ بِالْحَقِّ فَقَالَ وَيْلَهُمْ مَا سَمِعُوا قَوْلَ جَدِّنَا رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَجَمِيعِ الْأَئِمَّةِ علیهم السلام وَنَحْنُ نَقُولُ مَنْ لَمْ يُثْبِتْ إِمَامَتَنَا وَيُحِلَّ مُتْعَتَنَا وَيقول [يَقُلْ‏] بِرَجْعَتِنَا فَلَيْسَ مِنَّا وَمَا سَمِعُوا قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى‏ وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ‏، قَالَ الْمُفَضَّلُ: يَا مَوْلَايَ مَا الْعَذَابُ الْأَدْنَى وَمَا الْعَذَابُ الْأَكْبَرُ قَالَ علیه السلام الْعَذَابُ الْأَدْنَى عَذَابُ الرَّجْعَةِ وَالْعَذَابُ الْأَكْبَرُ عَذَابُ يَوْمِ الْقِيَامَةِ الَّذِي يُبَدَّلُ فِيهِ‏ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّماواتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّار، الخبر.

تفسير القمي، ج1، ص383: عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام يَقُولُ‏ فِي قَوْلِهِ‏ فَالَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يَعْنِي أَنَّهُمْ‏ لَا يُؤْمِنُونَ‏ بِالرَّجْعَةِ أَنَّهَا حَقٌ‏ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ يَعْنِي أَنَّهَا كَافِرَةٌ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ‏ يَعْنِي أَنَّهُمْ عَنْ وَلَايَةِ عَلِيٍّ مُسْتَكْبِرُونَ‏ لا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ‏ عَنْ وَلَايَةِ عَلِيٍّ وَقَالَ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ هَكَذَا «وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ مَا ذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ فِي عَلِيٍّ قَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‏.

[13]. النحل: 78.

[14]. العنكبوت: 14 و 15 (وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ * فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِينَةِ وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ).

هود: 25 ـ 49 (وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ * أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ * فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَراً مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ * قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ * وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالاً إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ * وَيَا قَوْمِ مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ * وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْراً اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنْفُسِهِمْ إِنِّي إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ * قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ * قَالَ إِنَّمَا يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شَاءَ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ * وَلَا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كَانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ * أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ * وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ * وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ * وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ * فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُقِيمٌ * حَتَّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ * وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ * وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ * قَالَ سَآوِي إِلَى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ * وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ * وَنَادَى نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ * قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ * قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ * قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ * تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ).

[15]. علل الشرائع، ج1، ص30، ح1: عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِيِّ قَالَ: قَالَ الرِّضَا علیه السلام:‏ لَمَّا هَبَطَ نُوحٌ علیه السلام إِلَى الْأَرْضِ كَانَ هُوَ وَوُلْدُهُ وَمَنْ تَبِعَهُ ثَمَانِينَ نَفْساً فَبَنَى حَيْثُ نَزَلَ قَرْيَةً فَسَمَّاهَا قَرْيَةَ الثَّمَانِينَ لِأَنَّهُمْ‏ كَانُوا ثَمَانِينَ‏.

[16]. التوبة: 1 ـ 7 و 61 ـ 69 و 101 و 120. الفتح: 6 ـ 26.

[17]. مصباح الشريعة، ص99: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام‏: صَاحِبُ الْعُزْلَةِ مُتَحَصِّنٌ بِحِصْنِ اللَّهِ تَعَالَى وَمُتَحَرِّسٌ بِحَرَاسَتِهِ فَيَا طُوبَى لِمَنْ تَفَرَّدَ بِهِ سِرّاً وَعَلَانِيَةً وَهُوَ يَحْتَاجُ إِلَى عَشَرَةِ خِصَالٍ عِلْمِ الْحَقِّ وَالْبَاطِلِ وَتَحَبُّبِ الْفَقْرِ وَاخْتِيَارِ الشِدَّةِ وَالزُّهْدِ وَاغْتِنَامِ الْخَلْوَةِ وَالنَّظَرِ فِي الْعَوَاقِبِ وَرُؤْيَةِ التَّقْصِيرِ فِي الْعِبَادَةِ مَعَ بَذْلِ الْمَجْهُودِ وَتَرْكِ الْعُجْبِ وَكَثْرَةِ الذِّكْرِ بِلَا غَفْلَةٍ فَإِنَّ الْغَفْلَةَ مِصْطَادُ الشَّيْطَانِ وَرَأْسُ كُلِّ بَلِيَّةٍ وَسَبَبُ كُلِّ حِجَابٍ وَخَلْوَةِ الْبَيْتِ عَمَّا لَا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ فِي الْوَقْتِ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ علیه السلام أَحْرِزْ لِسَانَكَ لِعِمَارَةِ قَلْبِكَ وَلْيَسَعْكَ بَيْتُكَ وَاحْذَرْ مِنَ الرِّيَاءِ وَفُضُولِ مَعَاشِكَ وَاسْتَحِ مِنْ رَبِّكَ وَابْكِ عَلَى خَطِيئَتِكَ وَفِرَّ مِنَ النَّاسِ‏ فِرَارَكَ‏ مِنَ الْأَسَدِ وَالْأَفْعَى فَإِنَّهُمْ كَانُوا دَوَاءً فَصَارُوا الْيَوْمَ دَاءً ثُمَّ الْقَ اللَّهَ تَعَالَى مَتَى شِئْت‏.

[18]. اختيار معرفة الرجال، ج1، ص15، ح7: حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَنِ أَحْمَدُ بْنُ حَاتِمِ بْنِ مَاهَوَيْهِ، قَالَ: كَتَبْتُ إِلَيْهِ‏ يَعْنِي أَبَا الْحَسَنِ الثَّالِثَ علیه السلام أَسْأَلُهُ عَمَّنْ آخُذُ مَعَالِمَ دِينِي وَكَتَبَ أَخُوهُ أَيْضاً بِذَلِكَ فَكَتَبَ إِلَيْهِمَا فَهِمْتُ مَا ذَكَرْتُمَا فَاصْمِدَا (فَاعْتَمِدَا) فِي دِينِكُمَا عَلَى مُسِنٍ‏ فِي حُبِّنَا وَكُلِّ كَبِيرِ التَّقَدُّمِ فِي أَمْرِنَا، فَإِنَّهُمْ كَافُوكُمَا إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.

اختيار معرفة الرجال، ج1، ص7، ح4: عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ السَّائِيِّ، قَالَ: كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو الْحَسَنِ الْأَوَّلُ وَهُوَ فِي السِّجْنِ، وَأَمَّا مَا ذَكَرْتَ يَا عَلِيُّ مِمَّنْ تَأْخُذُ مَعَالِمَ دِينِكَ: لَا تَأْخُذَنَّ مَعَالِمَ دِينِكَ عَنْ غَيْرِ شِيعَتِنَا فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ تَعَدَّيْتَهُمْ‏ أَخَذْتَ دِينَكَ عَنِ الْخَائِنِينَ الَّذِينَ خَانُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَخَانُوا أَمَانَاتِهِمْ، إِنَّهُمُ اؤْتُمِنُوا عَلَى كِتَابِ اللَّهِ جَلَّ وَعَلَا فَحَرَّفُوهُ وَبَدَّلُوهُ فَعَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَلَعْنَةُ رَسُولِهِ وَلَعْنَةُ مَلَائِكَتِهِ وَلَعْنَةُ آبَائِيَ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ وَلَعْنَتِي وَلَعْنَةُ شِيعَتِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، فِي كِتَابٍ طَوِيلٍ.

تفسير الإمام العسكري علیه السلام، ص52، ح25: ثُمَّ قَالَ الرِّضَا علیه السلام‏: لَقَدْ ذَكَّرْتَنِي بِمَا حَكَيْتَهُ [عَنْ‏] قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَقَوْلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَقَوْلِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ علیه السلام: أَمَّا قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَمَا حَدَّثَنِيهِ أَبِي، عَنْ جَدِّي، عَنْ أَبِيهِ، [عَنْ جَدِّهِ‏]، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم: أَنَّ اللَّهَ لَا يَقْبِضُ‏ الْعِلْمَ‏ انْتِزَاعاً يَنْتَزِعُهُ مِنَ النَّاسِ، وَلَكِنْ [يَقْبِضُهُ‏] بِقَبْضِ الْعُلَمَاءِ. فَإِذَا لَمْ يَنْزِلْ عَالِمٌ إِلَى عَالِمٍ‏ يَصْرِفُ عَنْهُ طُلَّابُ حُطَامِ الدُّنْيَا وَحَرَامِهَا، وَيَمْنَعُونَ الْحَقَّ أَهْلَهُ، وَيَجْعَلُونَهُ لِغَيْرِ أَهْلِهِ، اتَّخَذَ النَّاسُ رُؤَسَاءَ جُهَّالاً، فَسُئِلُوا فَأَفْتَوْا بِغَيْرِ عِلْمٍ فَضَلُّوا وَأَضَلُّوا.

تفسير الإمام العسكري علیه السلام، ص52، ح26: وَأَمَّا قَوْلُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَهُوَ قَوْلُهُ: يَا مَعْشَرَ شِيعَتِنَا وَالْمُنْتَحِلِينَ [مَوَدَّتَنَا] إِيَّاكُمْ وَأَصْحَابَ الرَّأْيِ، فَإِنَّهُمْ أَعْدَاءُ السُّنَنِ، تَفَلَّتَتْ‏ مِنْهُمُ الْأَحَادِيثُ أَنْ يَحْفَظُوهَا وَأَعْيَتْهُمُ السُّنَّةُ أَنْ يَعُوهَا، فَاتَّخَذُوا عِبَادَ اللَّهِ خَوَلاً، وَمَالَهُ دُوَلاً، فَذَلَّتْ لَهُمُ الرِّقَابُ وَأَطَاعَهُمُ الْخَلْقُ أَشْبَاهُ الْكِلَابِ، وَنَازَعُوا الْحَقَّ أَهْلَهُ، وَتَمَثَّلُوا بِالْأَئِمَّةِ الصَّادِقِينَ وَهُمْ مِنَ الْجُهَّالِ وَالْكُفَّارِ وَالْمَلاعِينِ، فَسُئِلُوا عَمَّا لَا يَعْلَمُونَ، فَأَنِفُوا أَنْ يَعْتَرِفُوا بِأَنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ، فَعَارَضُوا الدِّينَ [بِآرَائِهِمْ فَضَلُّوا وَأَضَلُّوا. أَمَّا لَوْ كَانَ الدِّينُ‏] بِالْقِيَاسِ لَكَانَ بَاطِنُ الرِّجْلَيْنِ أَوْلَى بِالْمَسْحِ مِنْ ظَاهِرِهِمَا.

تفسير الإمام العسكري علیه السلام، ص52، ح27: وَأَمَّا قَوْلُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیهما السلام فَإِنَّهُ قَالَ: إِذَا رَأَيْتُمُ الرَّجُلَ قَدْ حَسُنَ سَمْتُهُ‏ وَهَدْيُهُ، وَتَمَاوَتَ فِي مَنْطِقِهِ، وَتَخَاضَعَ فِي حَرَكَاتِهِ، فَرُوَيْداً لَا يَغُرَّنَّكُمْ، فَمَا أَكْثَرَ مَنْ يُعْجِزُهُ تَنَاوُلُ الدُّنْيَا، وَرُكُوبُ الْمَحَارِمِ مِنْهَا، لِضَعْفِ بُنْيَتِهِ وَمَهَانَتِهِ وَجُبْنِ قَلْبِهِ فَنَصَبَ الدِّينَ فَخّاً لَهَا، فَهُوَ لَا يَزَالُ يَخْتِلُ‏ النَّاسَ بِظَاهِرِهِ، فَإِنْ تَمَكَّنَ مِنْ حَرَامٍ اقْتَحَمَهُ. فَإِذَا وَجَدْتُمُوهُ يَعِفُّ مِنَ الْمَالِ الْحَرَامِ (فَرُوَيْداً لَا يَغُرَّنَّكُمْ، فَإِنَّ شَهَوَاتِ الْخَلْقِ مُخْتَلِفَةٌ، فَمَا أَكْثَرَ مَنْ يَنْبُو عَنِ الْمَالِ الْحَرَامِ) وَإِنْ كَثُرَ، وَيَحْمِلُ نَفْسَهُ عَلَى شَوْهَاءَ قَبِيحَةٍ، فَيَأْتِي مِنْهَا مُحَرَّماً. فَإِذَا وَجَدْتُمُوهُ يَعِفُّ عَنْ ذَلِكَ، فَرُوَيْداً لَا يَغُرَّنَّكُمْ حَتَّى تَنْظُرُوا مَا عُقْدَةُ عَقْلِهِ فَمَا أَكْثَرَ مَنْ يَتْرُكُ ذَلِكَ أَجْمَعَ، ثُمَّ لَا يَرْجِعُ إِلَى عَقْلٍ مَتِينٍ، فَيَكُونُ مَا يُفْسِدُهُ بِجَهْلِهِ أَكْثَرَ مِمَّا يُصْلِحُهُ بِعَقْلِهِ. فَإِذَا وَجَدْتُمْ عَقْلَهُ مَتِيناً فَرُوَيْداً لَا يَغُرَّنَّكُمْ حَتَّى تَنْظُرُوا مَعَ هَوَاهُ يَكُونُ عَلَى عَقْلِهِ أَوْ يَكُونُ مَعَ عَقْلِهِ عَلَى هَوَاهُ وَكَيْفَ مَحَبَّتُهُ لِلرِّئَاسَاتِ الْبَاطِلَةِ وَزُهْدُهُ فِيهَا فَإِنَّ فِي النَّاسِ مَنْ‏ خَسِرَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةَ بِتَرْكِ‏ الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا، وَيَرَى أَنَّ لَذَّةَ الرِّئَاسَةِ الْبَاطِلَةِ أَفْضَلُ مِنْ لَذَّةِ الْأَمْوَالِ وَالنِّعَمِ الْمُبَاحَةِ الْمُحَلَّلَةِ، فَيَتْرُكُ ذَلِكَ أَجْمَعَ طَلَباً لِلرِّئَاسَةِ، حَتَّى إِذَا قِيلَ لَهُ: «اتَّقِ اللَّهَ، أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ، فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهادُ». فَهُوَ يَخْبِطُ [خَبْطَ] عَشْوَاءَ، يَقُودُهُ أَوَّلُ بَاطِلٍ إِلَى أَبْعَدِ غَايَاتِ الْخَسَارَةِ، وَيَمُدُّ يَدَهُ‏ بَعْدَ طَلَبِهِ لِمَا لَا يَقْدِرُ [عَلَيْهِ‏] فِي طُغْيَانِهِ، فَهُوَ يُحِلُّ مَا حَرَّمَ اللَّهُ، وَيُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَا يُبَالِي مَا فَاتَ مِنْ دِينِهِ إِذَا سَلِمَتْ لَهُ رِئَاسَتُهُ‏ الَّتِي قَدْ شَقِيَ مِنْ أَجْلِهَا. فَأُولَئِكَ [مَعَ‏] الَّذِينَ‏ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ‏ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً وَلَكِنَّ الرَّجُلَ كُلَّ الرَّجُلِ، نِعْمَ الرَّجُلُ هُوَ الَّذِي جَعَلَ هَوَاهُ تَبَعاً لِأَمْرِ اللَّهِ، وَقُوَاهُ مَبْذُولَةً فِي رِضَاءِ اللَّهِ تَعَالَى، يَرَى الذُّلَّ مَعَ الْحَقِّ أَقْرَبَ إِلَى عِزِّ الْأَبَدِ مِنَ الْعِزِّ فِي الْبَاطِلِ، وَيَعْلَمُ أَنَّ قَلِيلَ مَا يَحْتَمِلُهُ مِنْ ضَرَّائِهَا يُؤَدِّيهِ إِلَى دَوَامِ النِّعَمِ فِي دَارٍ لَا تَبِيدُ وَلَا تَنْفَدُ، وَإِنَّ كَثِيرَ مَا يَلْحَقُهُ مِنْ سَرَّائِهَا إِنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ يُؤَدِّيهِ إِلَى عَذَابٍ لَا انْقِطَاعَ لَهُ وَلَا زَوَالَ. فَذَلِكُمُ الرَّجُلُ نِعْمَ الرَّجُلُ، فَبِهِ فَتَمَسَّكُوا، وَبِسُنَّتِهِ فَاقْتَدُوا، وَإِلَى رَبِّكُمْ فَبِهِ فَتَوَسَّلُوا، فَإِنَّهُ لَا تُرَدَّ لَهُ دَعْوَةٌ، وَلَا تُخَيَّبُ لَهُ طَلِبَةٌ.

[19]. خاتمة المستدرك، ج7، ص337: قال الآلوسي في مختصر التحفة الاثني عشرية ص52 بعد أن أورد حديث الثقلين (كتاب اللَّه وعترتي): «وليس المتمسك بهذين الحبلين إلَّا أهل السنة». تفسير الآلوسي، ج6، ص186.

[20]. مسند أحمد بن حنبل، ج25، ص404، ح16023: عَنْ رَبِيعَةَ بْنِ عِبَادٍ الدِّيلِيِّ، وَكَانَ جَاهِلِيّاً أَسْلَمَ، فَقَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بَصَرَ عَيْنِي بِسُوقِ ذِي الْمَجَازِ، يَقُولُ: " يَا أَيُّهَا النَّاسُ قُولُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، تُفْلِحُوا " وَيَدْخُلُ فِي فِجَاجِهَا وَالنَّاسُ مُتَقَصِّفُونَ عَلَيْهِ، فَمَا رَأَيْتُ أَحَداً يَقُولُ شَيْئاً، وَهُوَ لَا يَسْكُتُ، يَقُولُ: " أَيُّهَا النَّاسُ قُولُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ تُفْلِحُوا " إِلَّا أَنَّ وَرَاءَهُ رَجُلاً أَحْوَلَ وَضِيءَ الْوَجْهِ، ذَا غَدِيرَتَيْنِ يَقُولُ: إِنَّهُ صَابِئٌ، كَاذِبٌ، فَقُلْتُ: مَنْ هَذَا؟ قَالُوا: مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ، وَهُوَ يَذْكُرُ النُّبُوَّةَ، قُلْتُ: مَنْ هَذَا الَّذِي يُكَذِّبُهُ؟ قَالُوا: عَمُّهُ أَبُو لَهَبٍ، قُلْتُ: إِنَّكَ كُنْتَ يَوْمَئِذٍ صَغِيراً، قَالَ: لَا وَاللهِ إِنِّي يَوْمَئِذٍ لَأَعْقِلُ.

[21]. الكافي، ج1، ص392، ح3: عَنْ سَدِيرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام وَهُوَ دَاخِلٌ وَأَنَا خَارِجٌ وَأَخَذَ بِيَدِي ثُمَ‏ اسْتَقْبَلَ الْبَيْتَ فَقَالَ: يَا سَدِيرُ إِنَّمَا أُمِرَ النَّاسُ أَنْ يَأْتُوا هَذِهِ الْأَحْجَارَ فَيَطُوفُوا بِهَا ثُمَّ يَأْتُونَا فَيُعْلِمُونَا وَلَايَتَهُمْ لَنَا وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ‏ وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ‏ وَآمَنَ وَعَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‏ ثُمَّ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ إِلَى وَلَايَتِنَا ثُمَّ قَالَ: يَا سَدِيرُ فَأُرِيكَ الصَّادِّينَ عَنْ دِينِ اللَّهِ ثُمَّ نَظَرَ إِلَى أَبِي حَنِيفَةَ وَسُفْيَانَ الثَّوْرِيِّ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ وَهُمْ حَلَقٌ فِي الْمَسْجِدِ فَقَالَ: هَؤُلَاءِ... .

[22]. الكافي، ج1، ص46، ح4: عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا رَأَيْتُمُ الْعَالِمَ مُحِبّاً لِدُنْيَاهُ فَاتَّهِمُوهُ عَلَى دِينِكُمْ فَإِنَّ كُلَّ مُحِبٍّ لِشَيْ‏ءٍ يَحُوطُ مَا أَحَبَ‏ وَقَالَ صلّی الله علیه و آله و سلّم أَوْحَى اللَّهُ إِلَى دَاوُدَ علیه السلام لَا تَجْعَلْ بَيْنِي وَبَيْنَكَ عَالِماً مَفْتُوناً بِالدُّنْيَا فَيَصُدَّكَ عَنْ طَرِيقِ مَحَبَّتِي فَإِنَّ أُولَئِكَ قُطَّاعُ طَرِيقِ عِبَادِيَ الْمُرِيدِينَ إِنَّ أَدْنَى مَا أَنَا صَانِعٌ‏ بِهِمْ‏ أَنْ‏ أَنْزِعَ‏ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِي عَنْ قُلُوبِهِمْ.

تحف العقول، ص397:... يَا هِشَامُ أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ علیه السلام قُلْ لِعِبَادِي لَا يَجْعَلُوا بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ عَالِماً مَفْتُوناً بِالدُّنْيَا فَيَصُدَّهُمْ عَنْ ذِكْرِي وَعَنْ طَرِيقِ مَحَبَّتِي وَمُنَاجَاتِي أُولَئِكَ قُطَّاعُ الطَّرِيقِ مِنْ عِبَادِي إِنَّ أَدْنَى مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنْزِعَ حَلَاوَةَ مَحَبَّتِي وَمُنَاجَاتِي مِنْ قُلُوبِهِم‏، الخبر.

الكافي، ج1، ص47، ح2: وَبِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام:‏ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ عَلَى نَبِيِّنَا وَآلِهِ وَعَلَيْهِ السَّلَامُ: وَيْلٌ لِلْعُلَمَاءِ السَّوْءِ كَيْفَ‏ تَلَظَّى عَلَيْهِمُ النَّارُ.

جامع الأخبار، ص48: وَقَالَ علیه السلام‏ فِي الْوَصِيَّةِ: يَا عَلِيُّ إِنَّ فِي جَهَنَّمَ‏ رَحَاءً مِنْ حَدِيدَةٍ تُطْحَنُ بِهَا رُءُوسُ الْقُرَّاءِ وَالْعُلَمَاءِ الْمُجْرِمِينَ.

عيون الحكم والمواعظ، ص57، الرقم1455: قَالَ أَميرُ المُؤمِنينَ علیه السلام: السُّلْطَانُ الْجَائِرُ وَالْعَالِمُ الْفَاجِرُ أَشَدُّ النَّاسِ‏ نِكَايَةً.

[23]. رجال النجاشي، ص325: كَانَتْ لَهُ مَعَ أَبِي حَنِيفَةَ حِكَايَاتٌ كَثِيرَةٌ فَمِنْهَا أَنَّهُ قَالَ لَهُ يَوْماً: يَا أَبَا جَعْفَرٍ تَقُولُ‏ بِالرَّجْعَةِ؟ فَقَالَ لَهُ: نَعَمْ فَقَالَ لَهُ: أَقْرِضْنِي مِنْ كِيسِكَ هَذَا خَمْسَمِائَةِ دِينَارٍ فَإِذَا عُدْتُ أَنَا وَأَنْتَ رَدَدْتُهَا إِلَيْكَ فَقَالَ لَهُ فِي الْحَالِ: أُرِيدُ ضَمِيناً يَضْمَنُ لِي أَنَّكَ تَعُودُ إِنْسَاناً فَإِنِّي أَخَافُ أَنْ تَعُودَ قِرْداً فَلَا أَتَمَكَّنُ مِنِ اسْتِرْجَاعِ مَا أَخَذْتَ مِنِّي.

[24]. آل عمران: 164 (لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ).

الجمعة: 2 (هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ).

[25]. تفسير الإمام العسكري علیه السلام، ص299، ح143: قَالَ الْإِمَامُ علیه السلام‏ ثُمَ‏ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: يَا مُحَمَّدُ وَمَنْ هَؤُلَاءِ الْيَهُودُ أُمِّيُّونَ‏ لَا يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ‏ وَلَا يَكْتُبُونَ، كَالْأُمِّيِّ مَنْسُوبٌ إِلَى أُمِّهِ‏ أَيْ هُوَ كَمَا خَرَجَ‏ مِنْ‏ بَطْنِ‏ أُمِّهِ‏ لَا يَقْرَأُ وَلَا يَكْتُبُ‏ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ‏ الْمُنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ وَلَا الْمُكَذَّبَ‏ بِهِ، وَلَا يُمَيِّزُونَ بَيْنَهُمَا إِلَّا أَمانِيَ‏ أَيْ إِلَّا أَنْ يُقْرَأَ عَلَيْهِمْ وَيُقَالَ لَهُمْ: إِنَ‏ هَذَا كِتَابُ اللَّهِ وَكَلَامُهُ، لَا يَعْرِفُونَ إِنْ قُرِئَ مِنَ الْكِتَابِ خِلَافُ مَا فِيهِ‏ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ‏ أَيْ‏ مَا يَقُولُ لَهُمْ رُؤَسَاؤُهُمْ مِنْ تَكْذِيبِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم فِي نُبُوَّتِهِ، وَإِمَامَةِ عَلِيٍّ علیه السلام سَيِّدِ عِتْرَتِهِ، وَهُمْ يُقَلِّدُونَهُمْ مَعَ أَنَّهُ مُحْرَّمٌ عَلَيْهِمْ تَقْلِيدُهُمْ. قَالَ: فَقَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ علیه السلام: فَإِذَا كَانَ هَؤُلَاءِ الْعَوَامُّ مِنَ الْيَهُودِ لَا يَعْرِفُونَ الْكِتَابَ إِلَّا بِمَا يَسْمَعُونَهُ مِنْ عُلَمَائِهِمْ لَا سَبِيلَ لَهُمْ إِلَى غَيْرِهِ، فَكَيْفَ ذَمَّهُمْ بِتَقْلِيدِهِمْ وَالْقَبُولِ مِنْ عُلَمَائِهِمْ وَهَلْ عَوَامُّ الْيَهُودِ إِلَّا كَعَوَامِّنَا يُقَلِّدُونَ عُلَمَاءَهُمْ فَإِنْ لَمْ يَجُزْ لِأُولَئِكَ الْقَبُولُ مِنْ عُلَمَائِهِمْ، لَمْ يَجُزْ لِهَؤُلَاءِ الْقَبُولُ مِنْ عُلَمَائِهِمْ. فَقَالَ علیه السلام: بَيْنَ عَوَامِّنَا وَعُلَمَائِنَا وَبَيْنَ عَوَامِّ الْيَهُودِ وَعُلَمَائِهِمْ فَرْقٌ مِنْ جِهَةٍ وَتَسْوِيَةٌ مِنْ جِهَةٍ، أَمَّا مِنْ حَيْثُ إِنَّهُمْ اسْتَوَوْا، فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ ذَمَّ عَوَامَّنَا بِتَقْلِيدِهِمْ عُلَمَاءَهُمْ كَمَا قَدْ ذَمَّ عَوَامَّهُمْ. وَأَمَّا مِنْ حَيْثُ إِنَّهُمْ افْتَرَقُوا فَلَا. قَالَ: بَيِّنْ لِي ذَلِكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ. قَالَ علیه السلام: إِنَّ عَوَامَّ الْيَهُودِ كَانُوا قَدْ عَرَفُوا عُلَمَاءَهُمْ بِالْكَذِبِ الصِّرَاحِ، وَبِأَكْلِ الْحَرَامِ وَبِالرِّشَا، وَبِتَغْيِيرِ الْأَحْكَامِ عَنْ وَاجِبِهَا بِالشَّفَاعَاتِ وَالْعِنَايَاتِ وَالْمُصَانَعَاتِ. وَعَرَفُوهُمْ بِالتَّعَصُّبِ الشَّدِيدِ الَّذِي يُفَارِقُونَ بِهِ أَدْيَانَهُمْ وَأَنَّهُمْ، إِذَا تَعَصَّبُوا أَزَالُوا حُقُوقَ مَنْ تَعَصَّبُوا عَلَيْهِ، وَأَعْطَوْا مَا لَا يَسْتَحِقُّهُ مَنْ تَعَصَّبُوا لَهُ مِنْ أَمْوَالِ غَيْرِهِمْ وَظَلَمُوهُمْ مِنْ أَجْلِهِمْ. وَعَرَفُوهُمْ بِأَنَّهُمْ يُقَارِفُونَ الْمُحَرَّمَاتِ، وَاضْطُرُّوا بِمَعَارِفِ قُلُوبِهِمْ إِلَى أَنَّ مَنْ فَعَلَ‏ مَا يَفْعَلُونَهُ فَهُوَ فَاسِقٌ، لَا يَجُوزُ أَنْ يُصَدَّقَ عَلَى اللَّهِ، وَلَا عَلَى الْوَسَائِطِ بَيْنَ الْخَلْقِ وَبَيْنَ اللَّهِ، فَلِذَلِكَ ذَمَّهُمُ اللَّهُ‏ لَمَّا قَلَّدُوا مَنْ قَدْ عَرَفُوا، وَمَنْ قَدْ عَلِمُوا أَنَّهُ لَا يَجُوزُ قَبُولُ خَبَرِهِ، وَلَا تَصْدِيقُهُ فِي حِكَايَتِهِ، وَلَا الْعَمَلُ بِمَا يُؤَدِّيهِ إِلَيْهِمْ عَمَّنْ لَمْ يُشَاهِدُوهُ، وَوَجَبَ عَلَيْهِمُ النَّظَرُ بِأَنْفُسِهِمْ فِي أَمْرِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم إِذْ كَانَتْ دَلَائِلُهُ أَوْضَحَ مِنْ أَنْ تَخْفَى، وَأَشْهَرَ مِنْ أَنْ لَا تَظْهَرَ لَهُمْ. وَكَذَلِكَ عَوَامُّ أُمَّتِنَا إِذَا عَرَفُوا مِنْ فُقَهَائِهِمُ الْفِسْقَ الظَّاهِرَ، وَالْعَصَبِيَّةَ الشَّدِيدَةَ وَالتَّكَالُبَ عَلَى حُطَامِ الدُّنْيَا وَحَرَامِهَا، وَإِهْلَاكَ مَنْ يَتَعَصَّبُونَ عَلَيْهِ وَإِنْ كَانَ لِإِصْلَاحِ أَمْرِهِ مُسْتَحِقّاً، وَبِالتَّرَفُّقِ‏ بِالْبِرِّ وَالْإِحْسَانِ عَلَى مَنْ تَعَصَّبُوا لَهُ، وَإِنْ كَانَ لِلْإِذْلَالِ وَالْإِهَانَةِ مُسْتَحِقّاً. فَمَنْ قَلَّدَ مِنْ عَوَامِّنَا مِثْلَ هَؤُلَاءِ الْفُقَهَاءِ فَهُمْ مِثْلُ الْيَهُودِ الَّذِينَ ذَمَّهُمُ اللَّهُ تَعَالَى بِالتَّقْلِيدِ لِفَسَقَةِ فُقَهَائِهِمْ. فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ. وَذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا فِي‏ بَعْضِ فُقَهَاءِ الشِّيعَةِ لَا جَمِيعِهِمْ، فَإِنَّ مَنْ رَكِبَ مِنَ الْقَبَائِحِ وَالْفَوَاحِشِ مَرَاكِبَ فَسَقَةِ فُقَهَاءِ الْعَامَّةِ فَلَا تَقْبَلُوا مِنْهُمْ عَنَّا شَيْئاً، وَلَا كَرَامَةَ لَهُمْ، وَإِنَّمَا كَثُرَ التَّخْلِيطُ فِيمَا يَتَحَمَّلُ‏ عَنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ لِذَلِكَ، لِأَنَّ الْفَسَقَةَ يَتَحَمَّلُونَ عَنَّا، فَهُمْ يُحَرِّفُونَهُ بِأَسْرِهِ لِجَهْلِهِمْ، وَيَضَعُونَ الْأَشْيَاءَ عَلَى غَيْرِ مَوَاضِعِهَا وَوُجُوهِهَا لِقِلَّةِ مَعْرِفَتِهِمْ وَآخَرِينَ يَتَعَمَّدُونَ الْكَذِبَ عَلَيْنَا لِيَجُرُّوا مِنْ عَرَضِ الدُّنْيَا مَا هُوَ زَادُهُمْ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ. وَمِنْهُمْ قَوْمٌ نُصَّابٌ لَا يَقْدِرُونَ عَلَى الْقَدْحِ فِينَا، يَتَعَلَّمُونَ بَعْضَ عُلُومِنَا الصَّحِيحَةِ فَيَتَوَجَّهُونَ بِهِ عِنْدَ شِيعَتِنَا، وَيَنْتَقِصُونَ بِنَا عِنْدَ نُصَّابِنَا ثُمَّ يُضِيفُونَ إِلَيْهِ أَضْعَافَهُ وَأَضْعَافَ أَضْعَافِهِ مِنَ الْأَكَاذِيبِ عَلَيْنَا الَّتِي نَحْنُ بِرَاءٌ مِنْهَا، فَيَتَقَبَّلُهُ لْمُسْلِمُونَ الْمُسْتَسْلِمُونَ مِنْ شِيعَتِنَا عَلَى أَنَّهُ مِنْ عُلُومِنَا فَضَلُّوا وَأَضَلُّوهُمْ‏. وَهُمْ أَضَرُّ عَلَى ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا مِنْ جَيْشِ يَزِيدَ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ علیه السلام وَأَصْحَابِهِ فَإِنَّهُمْ يَسْلُبُونَهُمُ الْأَرْوَاحَ وَالْأَمْوَالَ، وَلِلْمَسْلُوبِينَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الْأَحْوَالِ لِمَا لَحِقَهُمْ مِنْ أَعْدَائِهِمْ. وَهَؤُلَاءِ عُلَمَاءُ السَّوْءِ النَّاصِبُونَ الْمُشَبِّهُونَ بِأَنَّهُمْ لَنَا مُوَالُونَ، وَلِأَعْدَائِنَا مُعَادُونَ يُدْخِلُونَ الشَّكَّ وَالشُّبْهَةَ عَلَى ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا، فَيُضِلُّونَهُمْ وَيَمْنَعُونَهُمْ عَنْ قَصْدِ الْحَقِّ الْمُصِيبِ. لَا جَرَمَ أَنَّ مَنْ عَلِمَ اللَّهُ مِنْ قَلْبِهِ مِنْ هَؤُلَاءِ الْعَوَامِّ أَنَّهُ لَا يُرِيدُ إِلَّا صِيَانَةَ دِينِهِ وَتَعْظِيمَ وَلِيِّهِ، لَمْ يَتْرُكْهُ فِي يَدِ هَذَا الْمُلَبِّسِ الْكَافِرِ. وَلَكِنَّهُ يُقَيِّضُ لَهُ مُؤْمِناً يَقِفُ بِهِ عَلَى الصَّوَابِ، ثُمَّ يُوَفِّقُهُ اللَّهُ تَعَالَى لِلْقَبُولِ مِنْهُ، فَيَجْمَعُ لَهُ بِذَلِكَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ، وَيَجْمَعُ عَلَى مَنْ أَضَلَّهُ لَعْنَ الدُّنْيَا وَعَذَابَ الْآخِرَةِ. ثُمَّ قَالَ: قَالَ‏ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم: شِرَارُ عُلَمَاءِ أُمَّتِنَا الْمُضِلُّونَ عَنَّا، الْقَاطِعُونَ لِلطُّرُقِ إِلَيْنَا، الْمُسَمُّونَ أَضْدَادَنَا بِأَسْمَائِنَا، الْمُلَقِّبُونَ أَضْدَادَنَا بِأَلْقَابِنَا، يُصَلُّونَ عَلَيْهِمْ وَهُمْ لِلَّعْنِ مُسْتَحِقُّونَ، وَيَلْعَنُونَنَا وَنَحْنُ بِكَرَامَاتِ اللَّهِ مَغْمُورُونَ، وَبِصَلَوَاتِ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ مَلَائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ عَلَيْنَا عَنْ صَلَوَاتِهِمْ عَلَيْنَا مُسْتَغْنُونَ.

[26]. الصواعق المحرقة (لابن حجر)، ص45، (الفصل الخامس في ذكر شبه الشيعة والرافضة ونحوهما وبيان بطلانها بأوضح الأدلة وأظهرها).

خاتمة المستدرك، ج7، ص337: قال الآلوسي في مختصر التحفة الاثني عشرية ص52 بعد أن أورد حديث الثقلين (كتاب اللَّه وعترتي): «وليس المتمسك بهذين الحبلين إلَّا أهل السنة».

خاتمة المستدرك، ج7، ص337: وقال الشبلنجي في نور الأبصار صحيفة ص98 بعد أن أورد الحديث: «وشيعته هم أهل السنة لأنهم هم الذين أحبوه كما أمر اللَّه ورسوله، لا الوافض وأعداؤه الخوارج»! انتهى.

منهاج السنّة، ج4، ص64:... إن الرافضة رفضوا زيد بن علي بن الحسين ومن والاه وشهدوا عليه بالكفر والفسق، بل الرافضة أشدّ الناس عداوة إمّا بالجهل وإما بالعناد لأولاد فاطمة رضي الله عنها. (الغدير: ج3، ص74)

[27]. الموطأ، ج1، ص11، ح18، وص20، ح6، وص45، ح70، وص46، ح73. و ج2، ص494، ح9، وص546، ح50، وص899، ح3.