مقدمات ظهور و رجعت - جلسه اول
مقدمات ظهور و رجعت
جلسه 1
أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین
ولعنة الله علی أعدائهم أجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین
موضوع بحث رجعت ائمّه علیهم السلام و شیعیان ایشان و همچنین مخالفین و پیروان آنها
موضوعی را که شروع میکنیم رجعت ائمّه علیهم السلام، شیعیان و پیروان ایشان و همینطور رجعت دشمنان اهل بیت علیهم السلام، شیعیان و پیروان آنهاست؛ امّا اینکه این موضوع و مطلب را تا چه حدّی پیش ببریم؛ با خداوند متعال و عنایت اهل بیت علیهم السلام است.
بیان دو جایگاه اعتقادی و عملی در مسائل دینی
انسان هنگامی که میخواهد در اوّلین مرحله و جایگاه در مسائل دینی و مسائلی که به آن گرایش پیدا میکند وارد شود، اوّلین چیزی که باید بداند این است که همۀ ادیان الهی ـ از زمان حضرت آدم علیه السلام تا رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و انبیای الهی، اوصیای ایشان و مؤمنین کامل به آن بزرگواران؛ همه تلاش خود را بر این دو جایگاه قرار دادهاند:
اوّل: جایگاه زیربنایی، اصولی و معیارهای اوّلیۀ دین؛ که عبارتاند از امور اعتقادیه اسلامی، دینی، قرآنی و ولایی.
دوّم: امور عملی؛ گرایشهای عملی انسان که خداوند در قرآن کریم این مطلب را در آیات فراوانی بیان کرده و میفرماید: {إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ}[1].
دو بُعد باطنی و ظاهری در وجود انسان و بیان حکمت و نتیجه آن
انسان دارای دو بُعد وجودی است؛ یک بُعد: بُعد روانی، روحی و معنوی انسان و دیگری: بُعد جسمانی، ظاهری و دنیوی اوست.
این دو بعدی که خداوند تبارک و تعالی در انسان قرار داده بیجهت نبوده، زیرا خداوند لغو و بیهوده کار نیست. خداوند اینها را به این جهت در انسان قرار داده که در عالم بیرون از وجود انسان این دو بعد وجود دارد؛ بعد معنوی و بعد مادی، بعد روحانی و بعد جسمانی، بعد اخروی و بعد دنیوی، بعد باطنی و بعد ظاهری، بعد غیبی و بعد شهادی که اسمهای گوناگونی دارد.[2]
چرا خداوند در عالم بیرون از وجود انسان و به همین جهت در وجود انسان این دو بعد را قرار داده؟ چون حقایق الهیه، تجلّیات توحیدیه، ظهورهای الهی، آشکاریهای الهی و خودنماییهای الهی در مقامات توحید خودش این دو بعد را داراست؛ یک بعد: بعد باطنی، حقیقی و سرّی. و یک بعد: بعد ظاهری، آشکاری، واضح و روشن است.
پس در حقایق الهیه، مقامات توحیدیه خداوند که مُتعلَّق معارف عالم است هر موجودی در هر مقامی از مقامات عالم و در هر رتبهای از مراتب عالم هر مقدار این دو بعد معارف توحیدی را قویتر، کاملتر و وسیعتر دارا باشد؛ کاملتر، الهیتر، نورانیتر بوده و بقاء و کمال او قویتر و بهجت، لذّت و فرح او بیشتر و قویتر است.
لزوم وجود جایگاهی برای آشکاری تجلّیات الهی
پس چون خداوند متعال در مقامات توحیدی و معارف الهی خود این دو بعد را دارا و به آن در عالم تجلّی کرده، خواه ناخواه هر تجلّی از تجلّیات الهیه جایگاهی میخواهد که در آن جایگاه آشکار شده و اگر جایگاهی برای آشکاری نداشته باشد هیچ وقت آشکار نخواهد شد و همیشه در باطن و سرّ خود باقی میماند، همانند آینهای که مقابل انسان قرار دارد، اگر بخواهد شکل او آشکار شود باید آن آینه باشد تا شکل او در آن آینه بیافتد و از آن آینه آشکار شود.[3]
پس تجلّیات الهیه، مقامات توحیدیه خداوند متعال، مقامات ربوبیه الهی، ولایتهای الهی، سلطنتهای الهی، الوهیتهای الهی و هر کمالی از کمالات الهی اگر بخواهد آشکار شود؛ باید موجودی و مخلوقی باشد که آینه آن قرار گرفته و در وجود آن مخلوق بیافتد و از آینه آن مخلوق آشکار شود که اگر آن مخلوق نباشد ـ آسمان و زمین، انسان و حیوان نباشد ـ هیچ وقت آن مقامات الهیه آشکار نخواهد شد، به همین منظور خداوند متعال در قرآن کریم ـ از اوّل تا آخر آن ـ این مطلب را بیان فرموده است.[4]
تجلّیات الهیه در (بسم اللّه الرحمن الرحیم)
در اوّلین جایگاه قرآن کریم و اوّلین آیه از آیات الهی، خداوند به رسول گرامی خود فرمود بخوان، {بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ} است.
خداوند متعال در این آیه اوّل (باء) را قرار داده که (باء)، (باء) وساطت، سببیّت و استعانت است[5]، (باء) بائی است که در این (باء) کمالات الهیه میافتد و اوّلین حرف از حروف قرآن کریم میباشد که خداوند برای رسول خود در آن تجلّی کرد و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم تجلّیات الهیه را ـ در این عالم جسمانی ما ـ با این (باء) دیدند.[6]
خداوند تبارک و تعالی در اوّلین آیه قرآن کریم همراه آن خلقی را شروع کرده که آینه نشان دهنده کمالات خداوند متعال است و خداوند در همین آیه سه حرف را با یکدیگر جمع کرده و فرموده (بسم؛ باء سین میم)، این مجموعه وقتی با یکدیگر جمع شد میشود اسم خداوند تعالی که همان ظهور، آشکاری، صفات، تجلّیات توحیدیه و معارف ربوبی خداوند است.
خداوند این اسم را به گونه جامع آورده، بعد این جامع را که حقیقت بیتعیّن و بیتشخّص است به نحو ابهام و کلّیّت قرار داده و حقایق توحیدیه خود را در این کلمه مبارکه ـ که کلمه (بسم)؛ (اسم) به همراه (باء) باشد ـ قرار داده است.
این تفصیلی که خداوند در این آیه شریفه قرار داده تفصیل، تفسیر، بیان و واضح کردن همان سه حرف (باء، سین و میم) است؛ زیرا الفِ اسم، در میانه مخفی شده که (الله، رحمن و رحیم) است. این سه کلمه مبارکه تفصیل (اسم) است نه تفصیل (بسم)، زیرا وقتی (بسم) شد الف را حذف کرده و (باسم) نمینویسیم؛ یعنی (باء) را با (سین) به یکدیگر میچسبانیم امّا در اصل و حقیقت (اسم) بوده و الف (اسم) مختفی است چون (باء) بر سر آن در آمده پس سه حرف (الف، سین و میم) است.
تمام قرآن تفصیل (بسم اللّه الرحمن الرحیم) و حرف (هاء) جامع آن
خداوند متعال در مقابل این سه حرف (الله، رحمن و رحیم) را قرار داده که این سه کلمه مبارکه نامی جامع از نامهای الهی هستند که مجموعه نامها و تجلّیات الهی و همه معارف توحیدی را در بردارند؛ یعنی شما هیچ عرفانی از عرفانهای توحیدی، وصفی از وصفهای الهی و کمالی از مقامات ربوبی الهی را نمیتوانید بیاورید و باشد مگر اینکه در این سه کلمه قرار داده شده و همه قرآن کریم از اوّل تا آخر تفصیل این شش مطلب {بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ} است که در حقیقت روشنتر تفصیل پنج مطلب است؛ (باء، سین و میم) مطلب اوّل، (اللّه) دوّم، (رحمن) سوّم، (رحیم) چهارم و مجموعه اینها در رابطه با یکدیگر مطلب پنجم هستند که خداوند متعال این حقیقت را در یک حرف جامع که حرف (هاء) باشد قرار داده و ما میگوییم (له) که آن از همه کاملتر، بسیطتر و مبدأ همه است.
جامع بودن (هاء) و مقام پنجتن
کلمه (رحیم) از همه قرآن جلوتر و (رحمن) از (رحیم) و (الله) از (رحمن) جلوتر است، به همین دلیل تمام اسمهای الهی حمل بر (الله) میشود و (الله) حمل بر چیزی نمیشود؛ یعنی شما میگویی (الله فاطر السماوات و الأرض)، (الله) را اوّل میآورید، که به زبان نحویون مبتدا و خبر و منطقیها موضوع و محمول است.
همچنین (الله هو السمیع العلیم) و (الله هو الغفور الرحیم) شما (الله) را همیشه اوّل آورده و اسمهای دیگر خداوند را بعد از آن میآورید و هرگز نمیگویید (الرحمن الله)! چون همیشه مبتدا و موضوع گویای ذاتیّت و استقلال و همیشه خبر و محمول گویای نیاز، احتیاج، وابستگی و وصف است.
امّا در رابطه با (هاء) و (الله) اینگونه نیست و میگویید {قُل هُوَ اللَّهُ أَحَد} که (هو) را موضوع و (الله) را محمول قرار میدهید، پس (هو) برتر از (الله) است. واو (هو) برای اشباع بوده که در اصل همان (هاء) گرد است و (هاء) گرد هم بسیطترین است؛ چون به حالت دایره و کروی میباشد که بسیطترین همه عالم است، در نتیجه آخر مطلب به (هاء) برمیگردد.
هنگامی که {بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ} به (هاء) برگشت؛ جامع هر پنج تا (هاء) است، که گفتیم (بسم) یکی، (الله) دو تا، (رحمن) سه تا، (رحیم) چهار تا و در مجموع پنج تا و (هاء) هم عدد پنج است و در حروف هجاء میگویید (ابجد، هَوَّز و حُطِّی) که (هاء) مقام و عدد پنج را دارد که ـ همراه با تفصیلاتی که در عالم دارد ـ مقام پنجتن است.
مخلوقات آینهای برای آشکاری صفات الهیه
خداوند تبارک و تعالی هنگامی که میخواهد تجلّیات توحیدیه، قدرت، علم و جمال خود را آشکار کند آسمانها و زمینها را میآفریند تا این آسمان و زمین، عرش و کرسی و غیب و شهادت هرکدام آینهای برای نشان دادن صفاتی از صفات الهیه و حقایقی از حقایق الهیه باشند.
به همین منظور خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: {الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُن}[7]؛ «خداوند همان كسى است كه هفت آسمان را آفريد، و از زمين نيز همانند آنها را؛ امر او در ميان آنها پيوسته فرود مىآيد»، که این امر الهی همان مقامات توحیدی خداوند و (لا إله إلا الله) است و اوّلین کلمهای که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم برای کفّار، مشرکین و ملحدین زمان خود به زبان آوردند «قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللّه تُفْلِحُوا»[8] بود.
هدف از پاک شدن آشکاری صفات الهیه
در نتیجه همه آسمانها و زمینها آفریده شدهاند تا امر خداوند در آنها آشکار شود و همه آینهها نشان دهنده امر الهیاند که توحید خداوند است، خداوند میفرماید: {اللَّهُ الَّذي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً}؛ بخاطر اینکه هدف، مقامات، مراتب، حقایق و اعتقادات توحیدی الهی است که در نتیجه شما به اعتقادات توحیدی برسید.
اگر نمازی، روزهای، برادری و هزاران مراحل دیگر بر شما واجب شده؛ به این خاطر است که همه پلّکانهایی صاف کننده و نورانی کننده برای شما هستند، تا در آن صاف، پاک و پاکیزه و آینهای صاف شوید تا توحید الهی در وجود شما آشکار شود، به همین منظور خداوند متعال میفرماید: {وَفِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِين * وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلا تُبْصِرُون}[9]؛ در زمین آیات فراوانی برای کسانی که اهل یقین و میخواهند به یقین و آرامش خاطر برسند قرار دادیم، بعد میفرماید ما در نفسهای شما آیات را قرار دادیم چرا بصیر و بینا نیستید؟ چرا در خودتان نمیبینید؟ در حالی که آینه کامل نشان دهنده توحید خداوند هستید.
و در جایی دیگر خداوند میفرماید: {سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الآفاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَيءٍ شَهِيد}[10]؛ به زودی، با سرعت و تیزی به آنها یعنی انسانها، کفّار، ملحدین و به همه عالم نشان خواهیم داد که با گوش، چشم، پا، عقل، خیال و تمام قوایشان آیات ما را یعنی مقامات و مراتب توحیدی ما را در آفاق ببینند نه اینکه بفهمند؛ آفاق یعنی هر آنچه بیرون از شما و در نفسهایتان است که آنها همه آینههای معرفت الهی هستند.
هدف اصلی خلقت؛ آشکاری توحید
پس هدف اصلی و اوّل خداوند؛ آشکار کردن توحید، کمالات، جمال، عظمت، رحمت و نور خود بود و چون میخواست اینها را آشکار کند باید آینههایی میبود تا اینها در آن آینهها افتاده و از آنها آشکار شوند که آن آینهها مجموعه خلق عالم هستند.
پس وقتی مجموع عالم از عرش، کرسی، ستر، حجاب، سماوات، ارض، افلاک و هر آنچه در عالم است دست به دست یکدیگر داده و همه با هم شوند؛ مجموع حقایق توحیدیه الهیه را آشکار میکنند، آن موقع خداوند نفس انسان را مقابل تمام اینها قرار داده و فرموده: {سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الآفاق} به اصطلاح نحویین آیات جمع مضاف است و افاده عموم میکند یعنی همه آیات خودمان را در آفاق و در نفس انسان نشان میدهیم.
جامعیّت آفرینش انسان و وجود تمامی آیات در وجود آن
پس انسان را طوری جامع و کامل آفریده که تمام عالم نسبت به انسان هر کدام قسمتی از حقایق الهیه را نشان میدهند؛ آسمان اوّل قسمتی از حقایق توحیدیه و آسمان دوّم قسمتی، عرش و کرسی قسمتی، غیب و شهادت قسمتی و دستهای و حقایقی از حقایق توحیدیه را نشان میدهند امّا انسان به وسیله وجود انسانی که مرکّب از وجود غیبی، نفسی، روانی و جسمانی است میتواند مجموع حقایق توحیدی الهیه را در خود آشکار کرده و ببیند.
به همین دلیل در آیهای که ذکر شد خداوند زمین را مطابق با آن سمت و انسان را مطابق با این سمت قرار داده و فرموده: {وَفِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ * وَفِي أَنْفُسِكُم}؛ یعنی نمیشود آیهای در زمین باشد که در انسان نباشد، همچنین در آب، خاک، درخت و میوههای متنوّع و در ریگهای بیابان وجود داشته باشد امّا در وجود انسان نباشد.
قرآن کریم جامع بیان لفظی و حروفی حقایق توحیدی
به همین جهت خداوند متعال قرآن کریم را جامع بیان لفظی و حروفی همه حقایق توحیدی خود قرار داده و فرموده: {بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُون}[11]؛ ما برای کفّار، مشرکین، ملحدین و اینهایی که از سول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام پیروی نمیکنند قرآنی فرستادیم که یادی است برای اینها، و غیر از یاد چیز دیگری نیست؛ یعنی هر آنچه که در حقیقت وجودی اینها، در غیب، شهادت، جسم، روح، عقل، وهم، خیال، حافظه و قوای مختلف آنها وجود دارد قرآن کریم همان را بیان کرده و از اوّل تا آخر بیان وجود بنده و جنابعالی است.
قرآن و اهل بیت علیهم السلام و ذکر و یادآوری انسان
خداوند متعال میفرماید: {بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُون}؛ بلکه ما تنها ذکر یادآوری خودشان را به آنها رساندیم و آنها از آن بیزاری جسته و فرار میکنند و از یاد خودشان میترسند که مبادا به یاد خود بیافتند!
به همین دلیل امیر المؤمنین علیه السلام ـ در شعرهایی که به حضرت نسبت دادهاند ـ میفرمایند: «دَوَاؤُكَ فِيكَ وَمَا تَشْعُرُ * وَدَاؤُكَ مِنْكَ وَلا تُبْصِرُ. وَتَحْسَبُ أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ * وَفِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ. وَأَنْتَ الْكِتَابُ الْمُبِينُ الَّذِي * بِأَحْرُفِهِ يَظْهَرُ الْمُضْمَر»[12]؛ تو فکر میکنی یک جرم و جسم کوچکی هستی که اگر بخواهند تو را بِکشند هفتاد کیلو خواهی شد و اگر بخواهند طول و عرضت را حساب کنند چند سانت در چند سانت میشوی؟ تو فکر میکنی همین هستی! در حالی که در تو عالم اکبر ـ که کل بیرون از انسان است ـ وجود دارد، از آسمان، زمین، غیب و شهادت همه در تو مُنطوی است.
پس باید دنبال ذکری بروی ـ که آن ذکر؛ قرآن کریم و فرمایشات اهل بیت علیهم السلام است ـ که یاد آوری خود باشد که مُبیِّن، شارح، مفسّر، آشکار کننده و واضح کننده یاد توست، و اگر آن راه را بروی آهسته آهسته برای تو آشکار میشود امّا چون غفلت و اعراض میکنی خداوند متعال آن را از یاد تو میبرد، زیرا میفرماید: {نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُم}[13]؛ آنها خداوند را فراموش کردند و خداوند خودشان را به خودشان فراموشی داد.
ذکر و یادآوری علّت بعثت انبیا
امیر المؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه در بیان علّت بعثت انبیاء که جامع آن علّت بعثت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است فرمودهاند: «فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَوَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَيُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَ نِعْمَتِهِ وَيَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَيُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول»[14]؛ خداوند تمام انبیاء را که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم اعظم، جامع و کامل آنها میباشد فرستاده تا آن نعمت فراموش شده که نعمت نفس و وجود خودتان است به یاد شما بیاورد و نهفتههای درونی عقلانی شما را برایتان آشکار سازد.
معرفت علّت بعثت انبیاء
به همین دلیل امام موسی کاظم علیه السلام از قول امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: «ما بَعَثَ اللَّهُ أنبِياءَهُ وَرُسُلَهُ إِلى عِبادِهِ إلَّا لِيَعقِلُوا عَنِ اللَّه وَمَنْ لَمْ يَعْقِلْ عَنِ اللَّهِ لَمْ يُعْقَدْ قَلْبُهُ عَلَى مَعْرِفَةٍ ثَابِتَةٍ يُبْصِرُهَا وَيَجِدُ حَقِيقَتَهَا فِي قَلْبِه فَمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ اعْتَزَلَ أَهْلَ الدُّنْيَا وَالرَّاغِبِينَ فِيهَا وَرَغِبَ فِيمَا عِنْدَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ أُنْسَهُ فِي الْوَحْشَةِ وَصَاحِبَهُ فِي الْوَحْدَةِ وَغِنَاهُ فِي الْعَيْلَة وَمُعِزَّهُ مِنْ غَيْرِ عَشِيرَة»[15]؛ خداوند تمام انبیاء را فرستاده تا او را بشناسند و در اینجا «یَعْقِلوا» به معنای (یعرفوا) میباشد، زیرا بسیاری از مواقع در فرمایشات اهل بیت علیهم السلام عقل به معنای معرفت است.
عقل به معنای معرفت و داستان عابد کم معرفت بنی اسرائیل
در حدیث اصول کافی هنگامی که عابدی از بنی اسرائیل عبادتهای سخت و دشوار میکرد ملکی از ملائکه به ثوابها، پاداشها و اجرهایی که خداوند برای آن قرار داده نگاه کرد، دید بسیار اندک و ناچیز است و تعجّب کرد، از خداوند سؤال کرد: چرا این ثوابها کم است؟ ندا آمد: برو با او باش تا بفهمی و بدانی چرا کم است.
ملک نزد عابد آمد در حالی که عابد در یک منطقه خوش آب و هوایی زندگی میکرد و بعد از یک مدّت زمانی که با عابد بود به او گفت: این جایی که تو در آن هستی برای عبادت کردن بسیار مناسب است. عابد گفت: بله، امّا اینجا یک عیبی دارد. ملک سؤال کرد: چه عیبی؟ عابد گفت: این علفهایی که اینجا میبینی چند روز دیگر خشک شده و از بین میروند، خدا الاغی ندارد که بیاید و این علفها را بخورد! ملک به او گفت: مگر خدای تو الاغ دارد؟ عابد گفت: اگر داشت که نمیگذاشت اینها از بین برود، و خداوند به ملک فرمود: «إِنَّمَا أُثِيبُهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِه» من این را به اندازه معرفتش جزاء میدهم.[16]
این یک انسان است و معرفتش این مقدار است و نمیفهمد خداوند علفها را برای لذّت بردن و سلامتی او قرار داده نه برای الاغ، اگر قرار باشد خداوند الاغ داشته باشد باید چند تا الاغ باشند تا علفهای تمام درّههای زمین را بخورند، این الاغها بعد از تابستان چه کنند؟ یکدیگر را بخورند؟!
مراتب توحیدی زیر بنای تمام حقایق عالم و چهار مقام: تلاوت، تزکیه، تعلیم کتاب و حکمت
اجمالاً این مطلب واضح و روشن شد که زیربنای تمام حقایقی که خداوند عالم را برای آن آفریده اعتقادات توحیدی، مقامات، مراتب و درجات توحیدی خداوند است که بدون آینههای نشان دهنده خود آشکار نمیشوند.
خداوند کل خلق را آفریده تا آینههای نشان دهنده توحید الهی باشند و در آینه نشان دهنده حقایق توحیدی، کل خلق را در یک طرف و انسان را در طرف دیگر قرار داده؛ یعنی انسان به اندازه مجموعه عالم خلقت الهی، این حقایق در او نهفته و خداوند از او خواسته که راه درست و الهی را برود، همانطور که خداوند میفرماید: {هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَة}؛ خداوند متعال چهار مقام را بیان کرده و میفرماید: {وَإِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبين}[17]؛ منّت گذاشته و از امّیّین پیامبری برانگیخته که این پیامبر چهار حقیقت بسیار عظیم را آشکار میکند:
اوّل و دوّم: آیات الهی را برای آنها میخواند و با خواندن آیات الهی آنها را به طرف تزکیه و سالم شدن میکشاند، به طرف اینکه دست، پا، چشم و گوش او به خطا و اشتباه نرود. اگر این تزکیه رخ داد و انسان ظاهر خود را درست کرد؛ خداوند باطن او را بر وفق ظاهرش میکند. هنگامی که اینها صورت گرفت خداوند میفرماید: {يُعَلِّمُهُمُ}، که از اینجا مراتب توحید الهی شروع میشود.
سوّم و چهارم: این چیزی که خداوند تعلیم میدهد {الْكِتابَ وَالْحِكْمَة} است؛ که کتاب عبارت از همه امور ظاهری الهیه، و حکمت عبارت از حقایق توحیدیه نهفته خداوند متعال است، در نتیجه انسان اینگونه و دو بعدی آفریده شد تا بتواند تمام معارف توحیدی الهی را دارا شود.
آینه شدن
پس معلوم شد آنچه حرف اوّل را در عالم میزند و غرض، مقصود و غایت اوّل خلقت عالم و انسان میباشد؛ معرفت به حقایق توحیدیه است. در نتیجه معارف و عقاید حرف اوّل را میزنند و اعمال، رفتار و کردار برای این هستند که انسان تزکیه، صاف و پاک شود تا آینهای باشد که بتواند آن حقایق توحیدیه را در خود ببیند و به دیگری هم نشان دهد.
رجعت مقام عظیمی از حقایق توحیدیه الهی
حقایق توحیدیه الهی و معارف اعتقادی مقامات بسیار متعدّد و گوناگونی دارد، یکی از آن مقامات و معارف بسیار عظیمه الهیه که تا به امروز هیچ نویسندهای به حق معنای آن پی نبرده؛ رجعت اهل بیت علیهم السلام و شیعیان است.
رجعت اهل بیت علیهم السلامیکی از مقامات بسیار عظیمه خداوند متعال در سیر صعودی انسان است تا بتواند در این سیر آهسته آهسته پاک شده تا هنگامی که وارد آخرت میشود قابلیت دیدن انوار الهیه را داشته باشد که در بسیاری از احادیث قدسی و غیر قدسی این مطلب بسیار بزرگ ذکر شده، مانند اینکه خدای متعال فرموده: من اولیائی دارم که متحابین یکدیگر هستند، هر روزی هفتاد مرتبه من به آنها نگاه کرده و آنها به من نگاه میکنند،[18] انسان این سیر صعوی را طی میکند تا به آن جایگاه رؤیت توحید الهی برسد.
الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین
[1]. البقرة: 277 (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ).
سبأ: 37 (وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ).
الأحقاف: 16 (أُولَئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ).
محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم : 2 (وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ).
النجم: 31 (وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى).
المائدة: 93 (لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِيمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوْا وَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَأَحْسَنُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ).
الكهف: 7 (إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً).
الكهف: 30 (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً).
الفرقان: 70 (إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صَالِحاً فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً).
[2]. السجدة: 6 ـ 9 (ذَلِكَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ * الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ * ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ * ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَا تَشْكُرُونَ).
الحجر: 28 و29 (وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ * فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ).
ص: 71 و72 (إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ * فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ).
الأنبياء: 37 (خُلِقَ الإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ).
المؤمنون: 12 ـ 14 (وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَكِينٍ * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ).
الشمس: 7 ـ 10 (وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا).
الروم: 7 (يَعْلَمُونَ ظَاهِراً مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ).
لقمان: 20 (أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلا هُدًى وَلا كِتَابٍ مُنِيرٍ).
الانعام: 73 (وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ).
التوبة: 105 (وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
التوبة: 94 (يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُلْ لا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
[3]. التوحيد، ص434:... قَالَ عِمْرَانُ: لَمْ أَرَ هَذَا أَ لَا تُخْبِرُنِي يَا سَيِّدِي أَ هُوَ فِي الْخَلْقِ أَمِ الْخَلْقُ فِيهِ قَالَ الرِّضَا علیه السلام: جَلَّ يَا عِمْرَانُ عَنْ ذَلِكَ لَيْسَ هُوَ فِي الْخَلْقِ وَلَا الْخَلْقُ فِيهِ تَعَالَى عَنْ ذَلِكَ وَسَأُعَلِّمُكَ مَا تَعْرِفُهُ بِهِ وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ أَخْبِرْنِي عَنِ الْمِرْآةِ أَنْتَ فِيهَا أَمْ هِيَ فِيكَ فَإِنْ كَانَ لَيْسَ وَاحِدٌ مِنْكُمَا فِي صَاحِبِهِ فَبِأَيِّ شَيْءٍ اسْتَدْلَلْتَ بِهَا عَلَى نَفْسِكَ قَالَ عِمْرَانُ بِضَوْءٍ بَيْنِي وَبَيْنَهَا فَقَالَ الرِّضَا علیه السلام هَلْ تَرَى مِنْ ذَلِكَ الضَّوْءِ فِي الْمِرْآةِ أَكْثَرَ مِمَّا تَرَاهُ فِي عَيْنِكَ قَالَ نَعَمْ قَالَ الرِّضَا علیه السلام فَأَرِنَاهُ فَلَمْ يُحِرْ جَوَاباً قَالَ الرِّضَا علیه السلام فَلَا أَرَى النُّورَ إِلَّا وَقَدْ دَلَّكَ وَدَلَّ الْمِرْآةَ عَلَى أَنْفُسِكُمَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونَ فِي وَاحِدٍ مِنْكُمَا وَلِهَذَا أَمْثَالٌ كَثِيرَةٌ غَيْرُ هَذَا لَا يَجِدُ الْجَاهِلُ فِيهَا مَقَالاً وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلى، الخبر.
بحار الأنوار، ج84، ص344: روي: كُنْتُ كَنْزاً مَخْفِيّاً فَأَحْبَبْتُ أَنْ اعْرَفَ فَخَلَقْتُ الخَلْقَ لِكَی أعْرَف.
[4]. الملك: 3 (الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَوَاتٍ طِبَاقاً مَا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ).
الطلاق: 12 (اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً).
الذاريات: 20 و 21 (وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ * وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ).
فصّلت: 53 (سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ).
الحجر: 21 (وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ).
الإسراء: 44 (تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيماً غَفُوراً).
الأنبياء: 16 ـ 18 (وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ * لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لَاتَّخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فَاعِلِينَ * بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ * وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ).
ص: 27 (وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلاً ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ).
[5]. معاني الأخبار، ص4، ح2: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ فَقَالَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي يَتَأَلَّهُ إِلَيْهِ عِنْدَ الْحَوَائِجِ وَالشَّدَائِدِ كُلُّ مَخْلُوقٍ وَعِنْدَ انْقِطَاعِ الرَّجَاءِ مِنْ كُلِّ مَنْ دُونَهُ وَتَقَطُّعِ الْأَسْبَابِ مِنْ جَمِيعِ مَنْ سِوَاهُ تَقُولُ بِسْمِ اللَّهِ أَيْ أَسْتَعِينُ عَلَى أُمُورِي كُلِّهَا بِاللَّهِ الَّذِي لَا تَحِقُّ الْعِبَادَةُ إِلَّا لَهُ الْمُغِيثِ إِذَا اسْتُغِيثَ وَالْمُجِيبِ إِذَا دُعِيَ، الخبر.
تفسير الإمام العسكري علیه السلام، ص25:... ثُمَّ قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ يَحْيَى: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا تَفْسِيرُ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَقْرَأَ أَوْ يَعْمَلَ عَمَلاً وَيَقُولُ:بِسْمِ اللَّهِ أَيْ: بِهَذَا الِاسْمِ أَعْمَلُ هَذَا الْعَمَلَ. فَكُلُّ أَمْرٍ يَعْمَلُهُ يَبْدَأُ فِيهِ بِ«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» فَإِنَّهُ يُبَارَكُ لَهُ فِيهِ.
تفسير الإمام العسكري علیه السلام، ص27، ح9: قَالَ علیه السلام: ثُمَّ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِي مَا مَعْنَى «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیهما السلام: حَدَّثَنِي أَبِي، عَنْ أَخِيهِ، عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَّ رَجُلاً قَامَ إِلَيْهِ فَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَخْبِرْنِي عَنْ بِسْمِ «اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» مَا مَعْنَاهُ فَقَالَ علیه السلام: إِنَّ قَوْلَكَ: «اللَّهِ» أَعْظَمُ الْأَسْمَاءِ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ تَعَالَى وَهُوَ الِاسْمُ الَّذِي لَا يَنْبَغِي أَنْ يَتَسَمَّى بِهِ غَيْرُ اللَّهِ، وَلَمْ يَتَسَمَّ بِهِ مَخْلُوقٌ. فَقَالَ الرَّجُلُ: فَمَا تَفْسِيرُ قَوْلِهِ تَعَالَى: «اللَّهِ» فَقَالَ علیه السلام: هُوَ الَّذِي يَتَأَلَّهُ إِلَيْهِ عِنْدَ الْحَوَائِجِ وَالشَّدَائِدِ كُلُّ مَخْلُوقٍ، عِنْدَ انْقِطَاعِ الرَّجَاءِ مِنْ جَمِيعِ مَنْ دُونَهُ، وَتَقَطُّعِ الْأَسْبَابِ مِنْ كُلِّ مَنْ سِوَاهُ وَذَلِكَ أَنَّ كُلَّ مُتَرَئِّسٍ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا أَوْ مُتَعَظِّمٍ فِيهَا، وَإِنْ عَظُمَ غَنَاؤُهُ وَطُغْيَانُهُ وَكَثُرَتْ حَوَائِجُ مَنْ دُونَهُ إِلَيْهِ، فَإِنَّهُمْ سَيَحْتَاجُونَ حَوَائِجَ لَا يَقْدِرُ عَلَيْهَا هَذَا الْمُتَعَاظِمُ. وَكَذَلِكَ هَذَا الْمُتَعَاظِمُ يَحْتَاجُ حَوَائِجَ لَا يَقْدِرُ عَلَيْهَا- فَيَنْقَطِعُ إِلَى اللَّهِ عِنْدَ ضَرُورَتِهِ وَفَاقَتِهِ، حَتَّى إِذَا كُفِيَ هَمَّهُ، عَادَ إِلَى شِرْكِهِ. أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَقُولُ: «قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَ غَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ ما تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شاءَ وَتَنْسَوْنَ ما تُشْرِكُونَ» فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى لِعِبَادِهِ: أَيُّهَا الْفُقَرَاءُ إِلَى رَحْمَتِي إِنِّي قَدْ أَلْزَمْتُكُمُ الْحَاجَةَ إِلَيَّ فِي كُلِّ حَالٍ، وَذِلَّةَ الْعُبُودِيَّةِ فِي كُلِّ وَقْتٍ، فَإِلَيَّ فَافْزَعُوا فِي كُلِّ أَمْرٍ تَأْخُذُونَ بِهِ وَتَرْجُونَ تَمَامَهُ، وَبُلُوغَ غَايَتِهِ، فَإِنِّي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أُعْطِيَكُمْ لَمْ يَقْدِرْ غَيْرِي عَلَى مَنْعِكُمْ وَإِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَمْنَعَكُمْ لَمْ يَقْدِرْ غَيْرِي عَلَى إِعْطَائِكُمْ فَأَنَا أَحَقُّ مَنْ سُئِلَ، وَأَوْلَى مَنْ تُضُرِّعَ إِلَيْهِ فَقُولُوا عِنْدَ افْتِتَاحِ كُلِّ أَمْرٍ عَظِيمٍ أَوْ صَغِيرٍ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» أَيْ أَسْتَعِينُ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ بِاللَّهِ الَّذِي لَا تَحِقُّ الْعِبَادَةُ لِغَيْرِهِ، الْمُغِيثِ إِذَا اسْتُغِيثَ، وَالْمُجِيبِ إِذَا دُعِيَ «الرَّحْمَنِ» الَّذِي يَرْحَمُ بِبَسْطِ الرِّزْقِ عَلَيْنَا «الرَّحِيمِ» بِنَا فِي أَدْيَانِنَا وَدُنْيَانَا وَآخِرَتِنَا: خَفَّفَ اللَّهُ عَلَيْنَا الدِّينَ، وَجَعَلَهُ سَهْلاً خَفِيفاً، وَهُوَ يَرْحَمُنَا بِتَمْيِيزِنَا مِنْ أَعْدَائِهِ. ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم : مَنْ أَحْزَنَهُ أَمْرٌ تَعَاطَاهُ- فَقَالَ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» وَهُوَ مُخْلِصٌ لِلَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَيُقْبِلُ بِقَلْبِهِ إِلَيْهِ، لَمْ يَنْفَكَّ مِنْ إِحْدَى اثْنَتَيْنِ: إِمَّا بُلُوغِ حَاجَتِهِ الدُّنْيَاوِيَّةِ وَإِمَّا مَا يَعْدِلُهُ عِنْدَهُ، وَيُدَّخَرُ لَدَيْهِ، وَما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقى لِلْمُؤْمِنِينَ.
[6]. الكافي، ج1، ص114، ح1: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ تَفْسِيرِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ قَالَ: الْبَاءُ بَهَاءُ اللَّهِ وَالسِّينُ سَنَاءُ اللَّهِ وَالْمِيمُ مَجْدُ اللَّهِ وَرَوَى بَعْضُهُمْ الْمِيمُ مُلْكُ اللَّهِ وَاللَّهُ إِلَهُ كُلِّ شَيْءٍ الرَّحْمَنُ بِجَمِيعِ خَلْقِهِ وَالرَّحِيمُ بِالْمُؤْمِنِينَ خَاصَّةً.
التوحيد، ص230، ح3: عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، فَقَالَ الْبَاءُ بَهَاءُ اللَّهِ وَالسِّينُ سَنَاءُ اللَّهِ وَالْمِيمُ مُلْكُ اللَّهِ قَالَ قُلْتُ اللَّهُ قَالَ الْأَلِفُ آلَاءُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ مِنَ النَّعِيمِ بِوَلَايَتِنَا وَاللَّامُ إِلْزَامُ اللَّهِ خَلْقَهُ وَلَايَتَنَا قُلْتُ فَالْهَاءُ قَالَ هَوَانٌ لِمَنْ خَالَفَ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ قَالَ قُلْتُ الرَّحْمَنُ قَالَ بِجَمِيعِ الْعَالَمِ قُلْتُ الرَّحِيمُ قَالَ بِالْمُؤْمِنِينَ خَاصَّةً.
التوحيد، ص232، ح1: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام قَالَ: إِنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لِيُعَرِّفَ بِهِ خَلْقَهُ الْكِتَابَةَ حُرُوفُ الْمُعْجَمِ وَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا ضُرِبَ عَلَى رَأْسِهِ بِعَصاً فَزَعَمَ أَنَّهُ لَا يُفْصِحُ بِبَعْضِ الْكَلَامِ فَالْحُكْمُ فِيهِ أَنْ يُعْرَضَ عَلَيْهِ حُرُوفُ الْمُعْجَمِ ثُمَّ يُعْطَى الدِّيَةَ بِقَدْرِ مَا لَمْ يُفْصِحْ مِنْهَا وَلَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي ا ب ت ث أَنَّهُ قَالَ الْأَلِفُ آلَاءُ اللَّهِ وَالْبَاءُ بَهْجَةُ اللَّهِ وَالْبَاقِي وَبَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَالتَّاءُ تَمَامُ الْأَمْرِ بِقَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ وَالثَّاءُ ثَوَابُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى أَعْمَالِهِمُ الصَّالِحَةِ ج ح خ فَالْجِيمُ جَمَالُ اللَّهِ وَجَلَالُ اللَّهِ وَالْحَاءُ حِلْمُ اللَّهِ حَيٌّ حَقٌّ حَلِيمٌ عَنِ الْمُذْنِبِينَ وَالْخَاءُ خُمُولُ ذِكْرِ أَهْلِ الْمَعَاصِي عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ د ذ فَالدَّالُ دِينُ اللَّهِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لِعِبَادِهِ وَالذَّالُ مِنْ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ر ز فَالرَّاءُ مِنَ الرَّءُوفِ الرَّحِيمِ وَالزَّايُ زَلَازِلُ يَوْمِ الْقِيَامَةِ س ش فَالسِّينُ سَنَاءُ اللَّهِ وَسَرْمَدِيّتُهُ وَالشِّينُ شَاءَ اللَّهُ مَا شَاءَ وَأَرَادَ مَا أَرَادَ- وَما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ ص ض فَالصَّادُ مِنْ صَادِقِ الْوَعْدِ فِي حَمْلِ النَّاسِ عَلَى الصِّرَاطِ وَحَبْسِ الظَّالِمِينَ عِنْدَ الْمِرْصَادِ وَالضَّادُ ضَلَّ مَنْ خَالَفَ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ ط ظ فَالطَّاءُ طُوبَى لِلْمُؤْمِنِينَ وَحُسْنُ مَآبٍ وَالظَّاءُ ظَنُّ الْمُؤْمِنِينَ بِاللَّهِ خَيْراً وَظَنُّ الْكَافِرِينَ بِهِ سُوءاً ع غ فَالْعَيْنُ مِنَ الْعَالِمِ وَالْغَيْنُ مِنَ الْغَنِيِّ الَّذِي لَا يَجُوزُ عَلَيْهِ الْحَاجَةُ عَلَى الْإِطْلَاقِ فِ ق فَالْفَاءُ فالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوى وَفَوْجٌ مِنْ أَفْوَاجِ النَّارِ وَالْقَافُ قُرْآنٌ عَلَى اللَّهِ جَمْعُهُ وَقُرْآنُهُ ك ل فَالْكَافُ مِنَ الْكَافِي وَاللَّامُ لَغْوُ الْكَافِرِينَ فِي افْتِرَائِهِمْ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مَ ن فَالْمِيمُ مُلْكُ اللَّهِ يَوْمَ الدِّينِ يَوْمَ لَا مَالِكَ غَيْرُهُ وَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ثُمَّ تَنْطِقُ أَرْوَاحُ أَنْبِيَائِهِ وَرُسُلِهِ وَحُجَجِهِ فَيَقُولُونَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ فَيَقُولُ جَلَّ جَلَالُهُ- الْيَوْمَ تُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ لا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ وَالنُّونُ نَوَالُ اللَّهِ لِلْمُؤْمِنِينَ وَنَكَالُهُ لِلْكَافِرِينَ و ه فَالْوَاوُ وَيْلٌ لِمَنْ عَصَى اللَّهَ مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ عَظِيمٍ وَالْهَاءُ هَانَ عَلَى اللَّهِ مَنْ عَصَاهُ لا فَلَامُ أَلِفٍ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَهِيَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ مَا مِنْ عَبْدٍ قَالَهَا مُخْلِصاً إِلَّا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ ي يَدُ اللَّهِ فَوْقَ خَلْقِهِ بَاسِطَةٌ بِالرِّزْقِ- سُبْحانَهُ وَتَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ ثُمَّ قَالَ علیه السلام: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى أَنْزَلَ هَذَا الْقُرْآنَ بِهَذِهِ الْحُرُوفِ الَّتِي يَتَدَاوَلُهَا جَمِيعُ الْعَرَبِ ثُمَّ قَالَ- قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً.
[7]. الطلاق: 12 (اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً).
[8]. مسند أحمد بن حنبل، ج25، ص404، ح16023: عَنْ رَبِيعَةَ بْنِ عِبَادٍ الدِّيلِيِّ، وَكَانَ جَاهِلِيّاً أَسْلَمَ، فَقَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بَصَرَ عَيْنِي بِسُوقِ ذِي الْمَجَازِ، يَقُولُ: " يَا أَيُّهَا النَّاسُ قُولُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، تُفْلِحُوا " وَيَدْخُلُ فِي فِجَاجِهَا وَالنَّاسُ مُتَقَصِّفُونَ عَلَيْهِ، فَمَا رَأَيْتُ أَحَداً يَقُولُ شَيْئاً، وَهُوَ لَا يَسْكُتُ، يَقُولُ: " أَيُّهَا النَّاسُ قُولُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ تُفْلِحُوا " إِلَّا أَنَّ وَرَاءَهُ رَجُلاً أَحْوَلَ وَضِيءَ الْوَجْهِ، ذَا غَدِيرَتَيْنِ يَقُولُ: إِنَّهُ صَابِئٌ، كَاذِبٌ، فَقُلْتُ: مَنْ هَذَا؟ قَالُوا: مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ، وَهُوَ يَذْكُرُ النُّبُوَّةَ، قُلْتُ: مَنْ هَذَا الَّذِي يُكَذِّبُهُ؟ قَالُوا: عَمُّهُ أَبُو لَهَبٍ، قُلْتُ: إِنَّكَ كُنْتَ يَوْمَئِذٍ صَغِيراً، قَالَ: لَا وَاللهِ إِنِّي يَوْمَئِذٍ لَأَعْقِلُ.
[9]. الذرايات: 20 و21.
[10]. فصّلت: 53.
[11]. المؤمنون: 71 (وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْنَاهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ).
[12]. تفسير الصراط المستقيم (للبروجردي)، ج3، ص412: وفي الأشعار المنسوبة إلى مولانا أمير المؤمنين علیه السلام: دَوَاؤُكَ فِيكَ وَمَا تَشْعُرُ * وَدَاؤُكَ مِنْكَ وَلا تُبْصِرُ. وَتَحْسَبُ أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ * وَفِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ. وَأَنْتَ الْكِتَابُ الْمُبِينُ الَّذِي * بِأَحْرُفِهِ يَظْهَرُ الْمُضْمَر. فَلَا حَاجَةَ لَكَ فِي خَارِجٍ * تُخْبِرُ عَنْكَ بِما تَنْظُرُ.
تفسير المحيط الأعظم (للسيد حيدر الآملي)، ج1، ص254: وَيَقُولُ أَمير المُؤمنينَ علیه السلام: دَوَاؤُكَ فِيكَ وَمَا تَشْعُرُ * وَدَاؤُكَ مِنْكَ وَمَا تَسْتَكْثَر. وَتَزْعُم أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ * وَفِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ. وَأَنْتَ الْكِتَابُ الْمُبِينُ الَّذِي * بِأَحْرُفِهِ يَظْهَرُ الْمُضْمَر. وَأَنتَ الوُجودُ وَنَفْسُ الوُجُودِ * وَما فِيكَ مَوْجُودٌ لا تُحْصَرُ.
[13]. الحشر: 19 (وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ).
[14]. نهج البلاغة، ص43، الخطبة1:... وَاصْطَفَى سُبْحَانَهُ مِنْ وَلَدِهِ أَنْبِيَاءَ أَخَذَ عَلَى الْوَحْيِ مِيثَاقَهُمْ وَعَلَى تَبْلِيغِ الرِّسَالَةِ أَمَانَتَهُمْ لَمَّا بَدَّلَ أَكْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَ اللَّهِ إِلَيْهِمْ فَجَهِلُوا حَقَّهُ وَاتَّخَذُوا الْأَنْدَادَ مَعَهُ وَاجْتَالَتْهُمُ الشَّيَاطِينُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَاقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبَادَتِهِ فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَوَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَيُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَيَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَيُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَيُرُوهُمْ آيَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَمِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ وَمَعَايِشَ تُحْيِيهِمْ وَآجَالٍ تُفْنِيهِمْ وَأَوْصَابٍتُهْرِمُهُمْ وَأَحْدَاثٍ [تَتَتَابَعُ] تَتَابَعُ عَلَيْهِمْ وَلَمْ يُخْلِ اللَّهُ سُبْحَانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبِيٍّ مُرْسَلٍ أَوْ كِتَابٍ مُنْزَلٍ أَوْ حُجَّةٍ لَازِمَةٍ أَوْ مَحَجَّةٍ قَائِمَةٍ رُسُلٌ لَا تُقَصِّرُ بِهِمْ قِلَّةُ عَدَدِهِمْ وَلَا كَثْرَةُ الْمُكَذِّبِينَ لَهُمْ مِنْ سَابِقٍ سُمِّيَ لَهُ مَنْ بَعْدَهُ أَوْ غَابِرٍ عَرَّفَهُ مَنْ قَبْلَهُ عَلَى ذَلِكَ نَسَلَتِ الْقُرُونُ و مَضَتِ الدُّهُورُ وَسَلَفَتِ الْآبَاءُ وَخَلَفَتِ الْأَبْنَاءُ إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً [ص] رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَإِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِيِّينَ مِيثَاقُهُ مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ كَرِيماً مِيلَادُهُ وَأَهْلُ الْأَرْضِ يَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَأَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَطَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَيْنَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِي اسْمِهِ أَوْ مُشِيرٍ إِلَى غَيْرِهِ فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَأَنْقَذَهُمْ بِمَكَانِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ، الخبر.
[15]. الکافی، ج1، ص13، ح12: عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیه السلام:... يَا هِشَامُ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ دَلِيلاً وَدَلِيلُ الْعَقْلِ التَّفَكُّرُ وَدَلِيلُ التَّفَكُّرِ الصَّمْتُ وَلِكُلِّ شَيْءٍ مَطِيَّةً وَمَطِيَّةُ الْعَقْلِ التَّوَاضُعُ وَكَفَى بِكَ جَهْلاً أَنْ تَرْكَبَ مَا نُهِيتَ عَنْهُ يَا هِشَامُ مَا بَعَثَ اللَّهُ أَنْبِيَاءَهُ وَرُسُلَهُ إِلَى عِبَادِهِ إِلَّا لِيَعْقِلُوا عَنِ اللَّهِ فَأَحْسَنُهُمُ اسْتِجَابَةً أَحْسَنُهُمْ مَعْرِفَةً وَأَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ أَحْسَنُهُمْ عَقْلاً وَأَكْمَلُهُمْ عَقْلاً أَرْفَعُهُمْ دَرَجَةً فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ يَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَحُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَالْأَنْبِيَاءُ وَالْأَئِمَّةُ علیهم السلام وَأَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ، إِنَّ الْعَاقِلَ الَّذِي لَا يَشْغَلُ الْحَلَالُ شُكْرَهُ وَلَا يَغْلِبُ الْحَرَامُ صَبْرَهُ يَا هِشَامُ مَنْ سَلَّطَ ثَلَاثاً عَلَى ثَلَاثٍ فَكَأَنَّمَا أَعَانَ عَلَى هَدْمِ عَقْلِهِ مَنْ أَظْلَمَ نُورَ تَفَكُّرِهِ بِطُولِ أَمَلِهِ وَمَحَا طَرَائِفَ حِكْمَتِهِ بِفُضُولِ كَلَامِهِ وَأَطْفَأَ نُورَ عِبْرَتِهِ بِشَهَوَاتِ نَفْسِهِ فَكَأَنَّمَا أَعَانَ هَوَاهُ عَلَى هَدْمِ عَقْلِهِ وَمَنْ هَدَمَ عَقْلَهُ أَفْسَدَ عَلَيْهِ دِينَهُ وَدُنْيَاهُ يَا هِشَامُ كَيْفَ يَزْكُو عِنْدَ اللَّهِ عَمَلُكَ وَأَنْتَ قَدْ شَغَلْتَ قَلْبَكَ عَنْ أَمْرِ رَبِّكَ وَأَطَعْتَ هَوَاكَ عَلَى غَلَبَةِ عَقْلِكَ يَا هِشَامُ الصَّبْرُ عَلَى الْوَحْدَةِ عَلَامَةُ قُوَّةِ الْعَقْلِ فَمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ اعْتَزَلَ أَهْلَ الدُّنْيَا وَالرَّاغِبِينَ فِيهَا وَرَغِبَ فِيمَا عِنْدَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ أُنْسَهُ فِي الْوَحْشَةِ وَصَاحِبَهُ فِي الْوَحْدَةِ وَغِنَاهُ فِي الْعَيْلَةِ وَمُعِزَّهُ مِنْ غَيْرِ عَشِيرَةٍ، الخبر.
[16]. الكافي، ج1، ص11، ح8: عَنْ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: فُلَانٌ مِنْ عِبَادَتِهِ وَدِينِهِ وَفَضْلِهِ فَقَالَ كَيْفَ عَقْلُهُ قُلْتُ لَا أَدْرِي فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَى قَدْرِ الْعَقْلِ إِنَّ رَجُلاً مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَانَ يَعْبُدُ اللَّهَ فِي جَزِيرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ خَضْرَاءَ نَضِرَةٍ كَثِيرَةِ الشَّجَرِ ظَاهِرَةِ الْمَاءِ وَإِنَّ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ مَرَّ بِهِ فَقَالَ يَا رَبِّ أَرِنِي ثَوَابَ عَبْدِكَ هَذَا فَأَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَى ذَلِكَ فَاسْتَقَلَّهُ الْمَلَكُ فَأَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ أَنِ اصْحَبْهُ فَأَتَاهُ الْمَلَكُ فِي صُورَةِ إِنْسِيٍّ فَقَالَ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا رَجُلٌ عَابِدٌ بَلَغَنِي مَكَانُكَ وَعِبَادَتُكَ فِي هَذَا الْمَكَانِ فَأَتَيْتُكَ لِأَعْبُدَ اللَّهَ مَعَكَ فَكَانَ مَعَهُ يَوْمَهُ ذَلِكَ فَلَمَّا أَصْبَحَ قَالَ لَهُ الْمَلَكُ إِنَّ مَكَانَكَ لَنَزِهٌ وَمَا يَصْلُحُ إِلَّا لِلْعِبَادَةِ فَقَالَ لَهُ الْعَابِدُ إِنَّ لِمَكَانِنَا هَذَا عَيْباً فَقَالَ لَهُ وَمَا هُوَ قَالَ لَيْسَ لِرَبِّنَا بَهِيمَةٌ فَلَوْ كَانَ لَهُ حِمَارٌ رَعَيْنَاهُ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ فَإِنَّ هَذَا الْحَشِيشَ يَضِيعُ فَقَالَ لَهُ ذَلِكَ الْمَلَكُ وَمَا لِرَبِّكَ حِمَارٌ فَقَالَ لَوْ كَانَ لَهُ حِمَارٌ مَا كَانَ يَضِيعُ مِثْلُ هَذَا الْحَشِيشِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى الْمَلَكِ إِنَّمَا أُثِيبُهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِهِ.
[17]. الجمعة: 2.
[18]. إرشاد القلوب، ج1، ص199: رُوِيَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام أَنَّ النَّبِيَّ صلّی الله علیه و آله و سلّم سَأَلَ رَبَّهُ سُبْحَانَهُ لَيْلَةَ الْمِعْرَاجِ فَقَالَ: يَا رَبِّ أَيُّ الْأَعْمَالِ أَفْضَلُ؟ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى: لَيْسَ شَيْءٌ أَفْضَلَ عِنْدِي مِنَ التَّوَكُّلِ عَلَيَّ وَالرِّضَا بِمَا قَسَمْتُ يَا مُحَمَّدُ وَجَبَتْ مَحَبَّتِي لِلْمُتَحَابِّينَ فِيَّ وَوَجَبَتْ مَحَبَّتِي لِلْمُتَعَاطِفِينَ فِيَّ وَوَجَبَتْ مَحَبَّتِي لِلْمُتَوَاصِلِينَ فِيَّ وَوَجَبَتْ مَحَبَّتِي لِلْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيَّ وَلَيْسَ لِمَحَبَّتِي عِلْمٌ وَلَا غَايَةٌ وَلَا نِهَايَةٌ وَكُلَّمَا رَفَعْتُ لَهُمْ عِلْماً وَضَعْتُ لَهُمْ عِلْماً أُولَئِكَ الَّذِينَ نَظَرُوا إِلَى الْمَخْلُوقِينَ بِنَظَرِي إِلَيْهِمْ وَلَمْ يَرْفَعُوا الْحَوَائِجَ إِلَى الْخَلْقِ بُطُونُهُمْ خَفِيفَةٌ مِنْ أَكْلِ الْحَرَامِ نَعِيمُهُمْ فِي الدُّنْيَا ذِكْرِي وَمَحَبَّتِي وَرِضَائِي عَنْهُم... يَا أَحْمَدُ إِنَّ فِي الْجَنَّةِ قَصْراً مِنْ لُؤْلُؤٍ فَوْقَ لُؤْلُؤٍ وَدُرَّةٍ فَوْقَ دُرَّةٍ لَيْسَ فِيهَا قَصْمٌ وَلَا وَصْلٌ فِيهَا الْخَوَاصُّ أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ كُلَّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً فَأُكَلِّمُهُمْ كُلَّمَا نَظَرْتُ إِلَيْهِمْ وَأَزِيدُ فِي مِلْكِهِمْ سَبْعِينَ ضِعْفاً وَإِذَا تَلَذَّذَ أَهْلُ الْجَنَّةِ بِالطَّعَامِ وَالشَّرَابِ تَلَذَّذُوا أُولَئِكَ بِذِكْرِي وَكَلَامِي وَحَدِيثِي قَالَ يَا رَبِّ مَا عَلَامَةُ أُولَئِكَ قَالَ مَسْجُونُونَ قَدْ سَجَنُوا أَلْسِنَتَهُمْ مِنْ فُضُولِ الْكَلَامِ وَبُطُونَهُمْ مِنْ فُضُولِ الطَّعَامِ يَا أَحْمَدُ إِنَّ الْمَحَبَّةَ لِلَّهِ هِيَ الْمَحَبَّةُ لِلْفُقَرَاءِ وَالتَّقَرُّبُ إِلَيْهِمْ قَالَ وَمَنِ الْفُقَرَاءُ قَالَ الَّذِينَ رَضُوا بِالْقَلِيلِ وَصَبَرُوا عَلَى الْجُوعِ وَشَكَرُوا عَلَى الرَّخَاءِ وَلَمْ يَشْكُوا جُوعَهُمْ وَلَا ظَمَأَهُمْ وَلَمْ يَكْذِبُوا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَلَمْ يَغْضَبُوا عَلَى رَبِّهِمْ وَلَمْ يَغْتَمُّوا عَلَى مَا فَاتَهُمْ وَلَمْ يَفْرَحُوا بِمَا آتَاهُمْ يَا أَحْمَدُ مَحَبَّتِي مَحَبَّةُ الْفُقَرَاءِ فَأَدْنِ الْفُقَرَاءَ وَقَرِّبْ مَجْلِسَهُمْ مِنْكَ وَأَبْعِدِ الْأَغْنِيَاءَ وَأَبْعِدْ مَجْلِسَهُمْ عَنْكَ فَإِنَّ الْفُقَرَاءَ أَحِبَّائِي، الخبر.
الأمالي (للمفيد)، ص75، ح11: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم : الْمُتَحَابُّونَ فِي اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ عَلَى أَعْمِدَةٍ مِنْ يَاقُوتٍ أَحْمَرَ فِي الْجَنَّةِ يُشْرِفُونَ عَلَى أَهْلِ الْجَنَّةِ فَإِذَا أَطْلَعَ أَحَدُهُمْ مَلَأَ حُسْنُهُ بُيُوتَ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَيَقُولُ أَهْلُ الْجَنَّةِ اخْرُجُوا نَنْظُرِ الْمُتَحَابِّينَ فِي اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ: قَالَ فَيَخْرُجُونَ وَيَنْظُرُونَ إِلَيْهِمْ أَحَدُهُمْ وَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ فِي لَيْلَةِ الْبَدْرِ عَلَى جِبَاهِهِمْ هَؤُلَاءِ الْمُتَحَابُّونَ فِي اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ.