مقدمات ظهور و رجعت - جلسه بیست و چهارم

از شجره طوبی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مقدمات ظهور و رجعت

جلسه 24

أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین

ولعنة الله علی أعدائهم أجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین


مروری بر جلسه گذشته؛ عظیم دیدن ولایت و آن را وسیله‌ای برای گناه قرار ندادن

در جلسه گذشته عرض کردیم که انسان باید ولایت اهل بیت علیهم السلام را بزرگ ببیند و آن را وسیله‌ای برای گناه، معصیت و زشتی قرار ندهد، آن مطلبی که در بین دوستان امیر المؤمنین علیه السلام شیوع پیدا کرده این است که شیطان جایگاه، مکان‌ها، زمان‌ها و اتّفاقاتی که باعث سرور اهل بیت علیهم السلام است را وسیله‌ای برای اذیّت و آزار ایشان قرار می­دهد! همچنان که امام صادق علیه السلام فرمودند: «إِنَّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَی رَسُول اللَّهِ فَإِذَا رَأَى فِيهَا مَعْصِيَةً سَاءَهُ ذَلِكَ فَلَا تَسُوءُوهُ وَسُرُّوهُ؛[1] همانا اعمال شما بر رسول خداJ عرضه می شود؛ پس هنگامی که آن بزرگوار معصیتی در آن ببینند ناراحت می شوند، پس آن حضرت را با انجام اعمال زشت ناراحت نکنید، بلکه با انجام اعمال شایسته ایشان را خوشحال کنید».

مقابله شیطان با زمان سرور اهل بیت علیهم السلام

شیطان لعین تلاش می­کند جلوی هر خیری را بگیرد و آن را نابود کند و اگر نتوانست آن را تحریف کرده و جایگاهش را تغییر دهد یا اینکه تأثیر و نتیجه آن را کوچک و حقیر کند، همینطور با حیله‌ها و مکر‌های خود می­خواهد آن مطلب، حقیقت و خیر را از انسان بگیرد و او را بی‌ثمر کند.[2]

یکی از آن مطالب زمان سرور اهل بیت علیهم السلام است، زیرا هر زمانی که به سمت ایشان؛ یعنی جهتی که مخالف با دشمنان ایشان است حرکت کنید وسیله‌ای برای سرور خواهید بود، اگر بخواهید به اعتبار اینکه فلان دشمن اهل بیت علیهم السلام به درک اسفل واصل شده امروز مجلسی بگیرید؛ این مجلس مجلس سوگواری و عزا نخواهد بود بلکه مجلس سرور اهل بیت علیهم السلام خواهد شد.

سرور ظاهری و باطنی و اهمّیّت سرور باطنی

در نتیجه تلاش می­کنید که در مجلس کاری انجام دهید و سخن و مطلبی بگویید که موجب سرور ایشان شود، آنچه که بین ما شهرت دارد سرور ظاهری است؛ یعنی شما کاری انجام می­دهید که من بخندم اگرچه باعث به زبان آوردن سخنان زشت، رفتن آبرو و انجام دادن گناه و معصیت شود! در حالی که اهل بیت علیهم السلام سرور را اینگونه معنا نکرده‌اند که امری ظاهری باشد اگرچه غم درون من قوی‌تر شود! بلکه سرور را به سرور در دل معنا کرده‌اند.

بالاترین و برترین عمل چیست؟! فرمودند: ادخال سرور در قلب مؤمن برترین عمل است[3] نه در چشم، گوش و اعضای ظاهری تا مؤمنی با دست خود دست بزند و با بدن خود برقصد، تمام اینها سرور ظاهری است، باید سرور را در قلب مؤمن انجام دهید.

همانطوری که در جلسه گذشته عرض کردم انسان باید با امام خود ملاقات باطنی داشته باشد و از باطن به ظاهر برگشت کند تا ظاهر او به باطن او وابسته و ارزشمند شود زیرا درختی ارزشمندتر، قوی‌تر و کامل‌تر است که ریشه آن مستحکم‌تر، ثابت‌تر و عمیق‌تر باشد! امّا درختی که {اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ}[4]، از روی زمین بیرون آمده و بادی ملایم آن را از جا می­کند ریشه محکمی ندارد.

پس اگر بخواهیم سروری ثابت، استوار، قوی والهی داشته باشیم؛ باید به سمت باطن حرکت کنیم.

همانطور که ائمّه علیهم السلام فرمودند: هنگامی که مؤمنی از دوستان ما از دنیا می­رود صورتی به شکل انسان برای او ظاهر می­شود[5]، چرا به شکل انسان ظاهر می­شود؟! زیرا زیباترین و کامل‌ترین شکل است، هر چیز خوبی که در مقابل او قرار می­گیرد می­گوید این برای توست و هر چیز بدی که مقابل او قرار بگیرد ـ می­بیند آتش، مار و عقربی مقابل اوست ـ به او دلداری می­دهد و می­گوید نترس این برای تو نیست تا اینکه وارد قبر شود که در قبر هم همینگونه است، آن صورت می­گوید این باغ و خوبی‌ها برای توست و آن آتش برای تو نیست.

این صورت همه جا او را به خوبی‌ها بشارت و به بدی‌ها، عقاب‌ها و بلاها دلداری می­دهد تا اینکه روز قیامت هر دو وارد بهشت می­شوند، در این هنگام بنده مؤمن به آن صورت می­گوید تو چه کسی هستی که من را دلداری داده و نگذاشتی غم و غصه‌ای بخورم؟! ـ این شوخی نیست، سیر هنگام مرگ تا برزخ، قیامت و بهشت را در نظر بگیرید ـ آن صورت در جواب می­گوید: من آن خوشحالی و سروری هستم که تو در قلب فلان برادر مؤمن خود قرار دادی.[6]

غفلت نتیجه سرور ظاهری

اگر شخصی به در خانه شما آمد و متوجّه شدید که ده هزار تومان زیر قرض است و طلبکار هم دنبال او می­گردد به او ده هزار تومان داده و او را خوشحال کنید، همینطور الی ما شاء الله که مثال‌ها بسیارند، آن صورت می­گوید: من کسی هستم که خداوند من را آفریده و مأمور به همراهی تو کرده و از این به بعد در بهشت نیز همراه تو خواهم بود، اگر کسی می­خواهد در حق مؤمنی سروری انجام دهد باید اینگونه باشد نه سروری که فقط بخندیم و خوشحال شویم، این خنده و خوشحالی غفلت آور است که فرمودند: با صدای بلند نخندید.[7]

پس مؤمن با صدای بلند نمی­خندد که امام صادق علیه السلام فرمودند: «ضَحِكُ‏ الْمُؤْمِنِ‏ تَبَسُّمٌ»[8].

رسول خداJ هرگز به گونه‌ای نخندیدند که فک ایشان باز شود[9].

امام باقر علیه السلام فرمودند: اگر بلند خندیدی بدون فاصله بگو: «اللَّهُمَّ لَا تَمْقُتْنِي»[10]، پروردگارا من را بخاطر خنده‌ام دشمن نگیر، زیرا دنیا جای خنده نیست که خدای متعال فرموده: {فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلاً وَلْيَبْكُوا كَثِيراً جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}[11]، بخاطر جزای کارشان باید زیاد گریه کنند و کم بخندند.

معنای مسرور کردن مؤمن برطرف کردن غم و اندوه

پس مسرور و خوشحال کردن مؤمن این است که غمی­ را از زندگی معنویِ اعتقادی و احکام دینی او بر طرف کنید، اگر جاهل است و نماز خود را نمی­داند به او یاد دهید، در ولایت امیر المؤمنین علیه السلام به او کتاب معرّفی کنید، مانند اینکه وقتی می­خواهند دختری را شوهر دهند و برای او تلویزیون بخرند او را راهنمایی می­کنند! که چند روز پیش می­خواستیم برای یکی از بچّه‌ها تلویزیون بخریم، گفتم: هرچه می­خواهید بگویید من تلویزیون نمی­خرم، می­دانم خریده می­شود، اگر آن را نخرم پسرم می­خرد امّا من نمی­خرم، زیرا اگر بخواهم گناهی انجام دهم گناهی می­کنم که خودم از آن لذّت ببرم، چرا من گناه کنم و شما لذّت ببرید؟! مگر بیکار هستم؟!

اخوی من می­گفت: حدود پنجاه سال قبل در تهران با دوچرخه وسائل خانه می­فروختم و جدیداً ضبط‌های بزرگی به بازار آمده بود، خانمی به من گفت: حسین آقا یک ضبط برای من بیاورید، گفتم: نه، گفت: شیخ شدی؟! گفتم: شیخ نشدم ولی برای دیگران کاری انجام نمی­دهم که گناه آن را برای من بنویسند و آنها از آن لذّت ببرند، اگر بخواهم گناه کنم گناهی را انجام می­دهم که خودم از آن لذّت ببرم.

سرور مؤمن باعث سرور اهل بیت علیهم السلام و سرور خدا بالای عرش

پس انسان برای مسرور کردن باید جهت‌های نیاز یک برادر مؤمن را در نظر بگیرد که در این عید بزرگ‌ترین نیاز فلان مؤمن چیست؟ آن نیاز و غم را برطرف کند، نه اینکه مجلسی گرفته، ساز، دُهُل، رقص وخنده‌ای انجام دهید، من پایین آن را می­گویم تا چه رسد به بالاهایی که خدایی ناکرده نسبت به یکدیگر سخنان زشت بگویند، در حدیث شریف شخصی به امام موسی کاظم علیه السلام عرض کرد: والی اهواز از دوستان شماست و شما را قبول دارد، من به دولت و خلیفه ـ زمان خلیفه عبّاسی هارون بود ـ بسیار بدهکار هستم، شما نامه‌ای برای او بنویسید و توصیه کنید که به من آسان بگیرد، حضرت نامه نوشتند: هرکس مؤمنی را خوشحال کند خدا را خوشحال کرده و این شخص برادر مؤمن توست. بعد فرمودند: اگر سؤال کرد تو را چه کسی فرستاده بگو عبد صالح.

آن شخص می­گوید: نامه را برداشته و به منزل والی رفتم، در زدم و شخصی در را باز کرد، به او گفتم به والی بگو پیام آور عبد صالح آمده، بعد از اینکه او رفت خلیفه پا برهنه و سر برهنه آمد و سلام کرد، بعد من را بوسید و به داخل خانه رفتیم، نامه را به او دادم، بلند شد و نامه را بر سر خود گذاشت، بعد از آن نشست و آن را خواند، به من گفت: مشکل تو چیست؟ مشکل خود را بیان کردم، او اموال خود را از اسب، قالی و... همه را با من نصف کرد، در هر کدام از آنها از من سؤال می­کرد: «هَلْ سَرَرْتُكَ؟» آیا تو را خوشحال کردم؟ می­خواست از من شاهد بگیرد.

ببینید ایمان و احترام او به کلام امام چقدر است! من هم گفتم: بله، خوشحال شدم و او من را تا دو سال از مالیات معاف کرد، هنگام حج به مدینه خدمت امام کاظم علیه السلام رفتم و ماجرا را برای ایشان بیان کردم، دیدم هرچه بیشتر آن را بیان می­کنم چهره ایشان شکوفاتر، بازتر، بشّاش‌تر و زیباتر می­شود، عرض کردم: «يَا مَوْلَايَ هَلْ سَرَّكَ ذَلِكَ»، آیا این عمل او شما را خوشحال کرده؟ حضرت فرمودند: «إِي وَاللَّهِ لَقَدْ سَرَّنِي وَسَرَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَاللَّهِ لَقَدْ سَرَّ جَدِّي رَسُولَ اللَّهِJ وَلَقَدْ سَرَّ اللَّهَ تَعَالَى»[12].

این سروری است که شما می­توانید در حق یک مؤمن انجام دهید، نه اینکه دور هم جمع شده و با خود چای، کباب و... می­برید و آنجا بخور و بخند راه می­اندازید، در حالی که آن شخص با غم و غصّه به فکر شام فرزند خود است حضرت آقا به اندازه بیست نفر شام خورده و می­گوید امروز چند مؤمن را خوشحال کردیم، نه اینگونه نیست، نمی­خواهم بگویم که انسان نباید خوشحال باشد و تفریح کند بلکه می­خواهم بگویم انسان باید چه کاری انجام دهد تا نجات پیدا کند.

یکی از اقوام بنده سال‌ها قبل داروخانه داشت و بر روی زمین ناهمواری خانه ساخته بود در نتیجه باید دیوار‌ها را بلند و پشت آنها را پُر می­کرد، یک روز به آنجا رفتم و بنّای روستا را در حال ساختن دیوار مشاهده کردم، به من گفت: دایی این را چطور می­بینی؟ گفتم: من فقط می­بینم که با ساختن این خانه به دوزخ می­روی و همچنین جزای اکبر آقاجانی که برای تو کار می­کند نیز همین است، اکبر آقا جانی گفت: چرا من به دوزخ بروم؟! گفتم: چون به او کمک می­کنی، می­دانی این شخص چقدر درآمد پیرزن‌های فقیر را قطع کرده! این آقا دارویی را پنجاه تومان می­خرد و هزار تومان می­فروشد ـ سود دارو هشتاد درصد بود که آن را به هشتاد و پنج درصد افزایش دادند امّا باز هم شکایت داشتند، چون قیمت دارو بسیار ارزان و سود آن زیاد است ـ با این کارها پول جمع کرده و شما با این پول‌ها برای او باغ می­سازید، در نتیجه هر دو باید به دوزخ بروید.

بی حرمتی به امام نتیجه ملاقات ظاهری بدون داشتن ملاقات باطنی

پس مقصود بنده این است که انسان نباید در ایّام سرور اهل بیت علیهم السلام چیزی را که ایشان وسیلۀ رشد و ترقّی او قرار داده‌اند وسیله‌ای برای گناه، معصیت، کج روی، زمین خوردن و به سمت اسفل السافلین رفتن قرار دهد که در جلسه گذشته عرض کردیم انسان اوّل باید ملاقات باطنی داشته باشد و بوسیله آن به ملاقات ظاهری برسد، اگر از ملاقات باطنی به ملاقات ظاهری نرسد ملاقات ظاهری او ارزشمند نخواهد بود، اگر چند روز با امام خود همنشین شود در حالی که مقام، عظمت و بزرگی ایشان را نمی­داند این همنشینی برای او عادی می­شود و دیگر ادب نداشته و حرمت ایشان را رعایت نمی­کند لذا به زمین می­خورد، به همین دلیل ائمّه علیهم السلام فرمودند: هر روز نزد ما نیایید، «زُرْ غِبّاً»[13] یک روز به زیارت ایشان برو و دو روز نرو، چرا؟! چون این شوق دیدار در شما باقی بماند.

اگر این ملاقات مقداری بیشتر باشد ناراحت شده و می­گویید از دست امام صادق علیه السلام چه گرفتاری شده‌ایم هر شب دو ساعت قبل از نماز صبح بلند می­شود و گریه می­کند، نمی­گذارد بخوابیم، به همین دلیل بزرگان عالم از ما مخفی و پنهان هستند و خود را نشان نمی­دهند، ما را گذاشته‌اند تا با همتایان خود باشیم زیرا طاقت بزرگان را نداریم و شکست می­خوریم، آنها شکست نمی­خورند بلکه ما کسانی هستیم که نمی­توانیم رعایت کنیم و حرمت ایشان را نگه داریم.

ملاقات باطنی به معنای لمس امام در مراتب وجودی

پس انسان اوّل باید ملاقات باطنی داشته باشد؛ منظور از ملاقات باطنی این نیست که در گوشه‌ای از بیابان امام خود را ببینید، نه این ملاقات ظاهری است، ملاقات باطنی یعنی در مراتب باطنی وجود خود امام را لمس کرده و به مقامات و ارزش‌های ایشان برسید، این سیری است که باید به سمت وحدانیّت، یگانگی و مظهر توحید الهی بودن امام خود حرکت کنید که اگر خداوند تبارک و تعالی توفیق داده و نعمت خود را استدامه دهد به آیاتی که مربوط به امام زمان} است خواهیم رسید.

اوّلین جایگاه بیان عظمت امام زمان} در قرآن کریم و قوی‌تر شدن توحید به همراه سیر به سمت باطن

اوّلین آیه‌ای که علی الظاهر؛ یعنی در فرمایشات ظاهری اهل بیت علیهم السلام از قرآن ما ـ که از سوره حمد و بقره آغاز می­شود ـ مرتبط با امام زمان} است آیه دوّم سوره مبارکه بقره است که خدای تعالی می­فرماید: {ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً‏ لِلْمُتَّقين‏}[14]، در آن کتاب ریب و شکی نبوده و حق محض است و آن کتاب هدایتی برای پرهیزکاران است، و بعد می­فرماید: {الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَممِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ * وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بمِا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ * أُوْلَئكَ عَلىَ‏ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُون}[15]، از اینجا به بعد آیات مربوط به چیز دیگری است.

این اوّلین آیه قرآن کریم است که در آن از مقام، عظمت و بزرگی امام زمان} سخن گفته شده، در کجای آیه؟! در {يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ} که اوّلین جایگاه سوره مبارکه است؛ یعنی {الم * ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً‏ لِلْمُتَّقين}، اوّلین چیزی که متّقین باید آن را داشته باشند چیست؟ {يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ} چرا نفرمودند (یؤمنون بالشهادة)؟ چون ظاهر آیه توحید خداوند است؛ یعنی (یؤمنون بالله)، به امام آن خدایی ایمان می­آورند که از آنها پوشیده و پنهان است و از او هیچ چیزی نمی­یابند و نمی­فهمند، پس هرچه انسان در مقام توحید الهی قوی‌تر، باطنی‌تر و سری‌تر جلو برود توحید او قوی‌تر خواهد بود و هرچه اعتقاد و معرفت انسان نسبت به توحید الهی کوچک‌تر، سطحی‌تر، ظاهری‌تر و دنیوی‌تر باشد او نیز کوچک‌تر خواهد بود، شخصی در عالم از همه عظیم‌تر است که در توحید الهی نسبت به بقیه سرّی‌تر، باطنی‌تر، کامل‌تر، وحدانی‌تر و نورانی‌تر باشد.

آثار ایمان به غیب؛ یعنی امام زمان} ارزشمند شدن اعمال

در نتیجه این آیه اوّلین حقیقت عالم را بیان می­کند و مابقی آیات بیان آثار ایمان به غیب است که وقتی ایمان به غیب داشته باشید نماز می­خوانید، زکات و صدقه می­دهید، انفاق می­کنید، به آنچه بر رسول خداJ نازل شده ایمان می­آورید و به تمام انبیاء و مرسلین ایمان می­آورید، تمام اینها فرع و آثار ایمان به غیب است، پس ایمان به غیب حرف اوّل را می­زند و هرچه آن را قوی‌تر، نورانی‌تر، الهی‌تر و کامل‌تر داشته باشید اعمال شما ارزشمندتر خواهند شد، مانند اینکه یک رکعت نماز شما به اندازه هزار رکعت نماز دیگران ارزشمند خواهد بود، یک تومان انفاق شما به اندازه یک میلیارد انفاق دیگران ارزشمند خواهد بود.

نعمت ظاهری امام حاضر و نعمت باطنی امام غایب و ظاهرتر بودن ایشان نسبت به هر ظاهری

چه عظمتی برای امام غائبی که در قرآن کریم آمده {أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَباطِنَة}[16]، ما نعمت‌های خود را به صورت ظاهری و باطنی بر شما کامل کردیم که حضرت فرمودند: «النِّعْمَةُ الظَّاهِرَةُ الْإِمَامُ الظَّاهِرُ وَالْبَاطِنَةُ الْإِمَامُ الْغَائِبُ»[17]، غیبت را اینگونه معنا کنید، نه اینکه بگوییم ایشان در گوشه‌ای از دنیا پنهان شده‌اند، اگر من و شما قابلیت آن را داشته باشیم حضرت ظاهرتر از هر ظاهری هستند.

راوی می­گوید: امام صادق علیه السلام در مسجد نشسته بودند و کوری وارد شد، به او گفتم: امام صادق علیه السلام کجاست؟ گفت: از آشکارترین چیزی که اینجا نشسته سؤال می­کنی؟![18] کور بود و چشم او نمی­دید امّا ایمان و معرفت باطنی او آنقدر قوی بود که امام خود را در همه جا حاضر می­دید! اگر سر کوه در مورد امام از او سؤال کنند می­گوید ایشان فلان جا هستند زیرا هیچ جایی را خالی از امام نمی­بیند که حقیقت هم همین است.

اگر در واقع چیزی هم وجود داشته باشد من و شما آن را نمی­بینیم، هنگامی که به مبل، تابلو و من نگاه می­کنید در حال نگاه کردن به امام خود هستید، حضرت به شخصی فرمودند: خدا را نمی­بینی؟![19] یعنی وقتی به من امام صادق علیه السلام نگاه می­کنی خدا را می­بینی، پس این آیه شریفه اوّلین جایگاه قرآن کریم است که بعضی همین چند خط را به یازده بیلیون و چهارصد و هشتاد و چهار میلیارد و دویست و پنج میلیون و هفتصد و هفتاد هزار و دویست و چهل صورت معنا کرده‌اند،[20] ببینید یک آیه چقدر معنا دارد! این آیه تمام قرآن کریم است، چرا؟ چون از خداوند شروع شده و به آخرین امام رسیده که ایشان ختم عالم‌اند، از بدو عالم شروع شده و به منتهای آن ختم می­شود.

ملاقات باطنی به معنای معرفت به مقامات اهل بیت علیهم السلام

پس ملاقات باطنی به معنای معرفت به حقایق و مقامات اهل بیت علیهم السلام است که در زیارت جامعه کبیره می­خوانیم: «أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا سَابِقٌ لَكُمْ فِيمَا مَضَى وَجَارٍ لَكُمْ فِيمَا بَقِيَ وَأَنَّ أَرْوَاحَكُمْ وَنُورَكُمْ وَطِينَتَكُمْ وَاحِدَةٌ طَابَتْ وَطَهُرَتْ‏ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ‏ خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ حَتَّى مَنَّ عَلَيْنَا بِكُمْ فَجَعَلَكُمْ‏ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ‏ وَجَعَلَ صَلَوَاتِنَا عَلَيْكُمْ وَمَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَايَتِكُمْ طِيباً لِخَلْقِنَا وَطَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَتَزْكِيَةً لَنَا فَکُنَّا عِنْدَ اللَّه مُسَلِّمینَ بِفَضْلِکُم؛ گواهی می‌دهم که این مقام برای شما همیشه در سابق و لاحق زمان بوده و خواهد بود و نیز گواهی می‌دهم بر اینکه ارواح عالیه شما و نورانیت و طینت پاک شما ائمّه طاهرین یک است و آن ذوات طیّب و طاهر عین یکدیگرند، خدا پیش از اجسام ارواح شما را آفرید و محیط به عرش خود گردانید تا این زمان که به نعمت وجود شما بر ما منّت گذاشت پس شما را در خاندانی قرار داد که امر به رفعتش فرمود و به ذکر نام خدا در آن خاندان‌ها فرمان داد و درود و صلوات ما را بر شما حکم گردانید و آنچه را که مخصوص ما کرد از نعمت ولایت شما برای نیکویی فطرت و خلقت ما و پاکی نفوس ما بود و برای تزکیه و پاکیزگی روح ما از علائق دنیا و کفّاره گناهان ما، پس ما نزد خدا به فضیلت و برتری شما نسبت بر خلق معترف و تسلیم بودیم».

هنگامی­ که معرفت انسان به این صورت باشد همیشه در سیر به سمت امام خواهد بود؛ یعنی وقتی وارد مجلس سرور امام خود می­شود ایشان را حاضر می­بیند و خجالت می­کشد که بخواهد سخن زشتی گفته یا کار زشتی انجام دهد.


نتیجه ملاقات باطنی تمسّک به فرع اهل بیت علیهم السلام و آویزان شدن به شاخه‌های درخت طوبی

ما این الفاظ زیاد را می­خوانیم: «كَذَبَ مَنْ زَعَمَ‏ أَنَّهُ‏ مِنْ‏ شِيعَتِنَا وَهُوَ مُتَمَسِّكٌ بِعُرْوَةِ غَيْرِنَا»[21]، دروغ می­گوید آن شخصی که گمان می­کند شیعه ماست امّا متمسّک به دستگیره غیر ماست، سخن زشت به یکدیگر گفتن فرع امیر المؤمنین علیه السلام است یا ابابکر و عمر؟ مگر گناه فرع ایشان است؟!

رسول خداJ در خطبه شعبانیه فرمودند: درخت طوبی در خانه من و امیر المؤمنین علیه السلام است و شاخه‌هایی از آن در خانه هر مؤمنی وجود دارد.[22]

اصل درخت طوبی ولایت امیر المؤمنین علیه السلام است، که {الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ}[23]؛ یعنی درخت طوبی برای ایشان باشد، و شاخه‌های آن علوم، معارف و دستورات اهل بیت علیهم السلام است؛ یعنی «الْمَعْرُوفُ‏ مَا أَمَرْتُمْ‏ بِهِ» و «الْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ»[24] را داشته باشد و ایشان به آن عمل راضی بوده و دستور به آن داده باشند، بعد فرمودند: یکی از آن شاخه‌ها سخاوت، انفاق، حُسن خلق و... است، «مَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِ شَجَرَةِ طُوبَى، فَهُوَ مُؤَدِّيهِ إِلَى الْجَنَّةِ»، این شخص هنگامی که در ماه رمضان به اینها عمل می­کند به شاخه‌ای از شاخه‌های درخت طوبی آویزان شده، می­خواهی برای خود خرما بخری و احتمال می­دهی که خواهر تو خرما نداشته باشد یک بسته هم برای او بخر، انفاق که حتماً نباید صدقه‌ای باشد.

بعد فرمودند: این شاخه درخت طوبی او را به سمت بهشت می­کشاند زیرا در آن رضایت و دستور اهل بیت علیهم السلام است، همینطور درخت زقّوم که اصل آن ولایت اوّلی، دوّمی و دشمنان اهل بیت علیهم السلام است، این درخت زقّوم که از اصل جهنّم و اسفل السافلین روییده در خانه هر کسی شاخه‌ای دارد که حضرت برای آن مخالف اعمال خیر را نام برده و فرمودند: «مَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِ شَجَرَةِ الزَّقُّومِ، فَهُوَ مُؤَدِّيهِ إِلَى النَّارِ»، هرکس به شاخه‌ای از شاخه‌های آن آویزان شود به سمت آتش دوزخ خواهد رفت.

تمسّک به فرع دشمنان اهل بیت علیهم السلام نتیجه نداشتن ملاقات باطنی و حاضر ندیدن ایشان

پس منظور از فرع در آنچه که فرمودند: دروغ می­گوید کسی که ادّعا می­کند از ماست در حالی که به فرع غیر ما تمسّک می­کند چیست؟ منظور همین چیز‌هایی است که رسول خداJ در خطبه فرمودند، این مواردی که ذکر کردیم امور اخلاقی آن بود و بزرگ‌تر از آن اعتقادات و معارف است، جامع آن «و المنکر ما نهیتم عنه» و «الباطل ما سخطتموه» است، باطل چیزی است که از آن نفرت داشته و آن را دشمن می­دانید، منکر هم چیزی است که از آن نهی کرده‌اید، پس اگر می­خواهید مجلس سروری بگیرید ـ چه می­خواهید سه یا صد یا هزار نفر باشید ـ باید بدانید مرضی و خوشحالی ایشان در چه چیزی است.

خیلی عجیب است، آن شخص که صوت او را شنیده‌ام می­گفت: آیا حضرت زهراء در برزخ برای امام حسین علیه السلام گریه می­کنند؟![25] کاری به انکار این مسائل ندارم مقصود این جمله‌ای است که می­گوید: مگر حضرت زهراء بچّه است که بعد از هزار و چهار صد سال برای امام حسین علیه السلام گریه کند؟! چه شد؟!! هزار و چهار صد سال چیست؟! مگر امام حسین علیه السلام و حضرت زهراء زمانی هستند؟! امام صادق علیه السلام به شخصی فرمودند: «مَا لَكُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللَّهِJ؟!»، شما را چه شده چرا رسول خداJ را آزار می­دهید؟ شخص می­گوید: معاذ الله من که ایشان را اذیّت نکرده‌ام، فرمودند: اعمال شما هر دوشنبه و پنجشنبه به ایشان عرضه می­شود و ایشان را ناراحت می­کند.[26]

هنگامی که برای اهل بیت علیهم السلام مجلسی می­گیرید باید تمام تلاش، هم و غم شما این باشد که ذرّه‌ای به خوشحالی، سرور و صفای ایشان خدشه وارد نشود، نباید یکدیگر را ببینید، آن دو نفری که در مجلس به یکدیگر سخنان زشت می­گویند یکدیگر را می­بینند، اصلاً امام خود و حضرت زهراء را نمی­بینند، اگر یکی از آن دو نفر مقابل دوستی باشد که نزد او حرمت دارد آیا این کار‌ها را انجام می­دهد؟! این کارها را انجام نمی­دهد زیرا دوست خود را حاضر می­بیند، چون حضرت زهراء و امام خود را حاضر نمی­بیند این کارها را انجام می­دهد.

قرار ندادن احادیث وسیله‌ای برای معصیت

پس انسان نباید حدیثی پیدا کند و آن را بدون اینکه نزد اهلش ـ یعنی کسانی که فقه الحدیث می­دانند ـ ببرد تا حدیث را برای او معنا کنند آن را وسیله برای گناه و معصیت قرار دهد و خود یک مرتبه فقیه، حکیم، به قول امروزی‌ها مجتهد و حدیث فهم می­شود و از آن نتیجه گناه، معصیت و اهانت به یکدیگر بگیرد، وقتی می­گوییم: چرا این کار را انجام می­دهی؟ می­گوید: «رُفِعَ القَلَم»، قلم برداشته شده، اگر فرصتی بود ان شاء الله از «رُفِعَ القَلَم» صحبتی خواهیم کرد.

اصلاً معنای «رُفِعَ القَلَم» آن چیزی که فکر می­کنیم نیست، متأسّفانه در تمام عالم، مراتب وجودی و حقایق درونی خود را فراموش کرده و از خود، دوست، برادر، خواهر و موالیان امیر المؤمنین علیه السلام فقط یک شکل و شمایل ظاهری می­بینیم لذا خود را در سخن گفتن و اعمال آزاد می­دانیم، ان شاء الله خداوند متعال به من و شما توفیق دهد تا در این مسیر قرار نگیریم بلکه در سیر و سلوکی باشیم که خواب، بیداری، تنهایی، دوستی و... ما وسیله سرور، خوشحالی و فرح اهل بیت علیهم السلام باشد.


الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین

دریافت فایل (MP3) (PDF)


[1]. الكافي، ج1، ص219، ح3: عَنْ سَمَاعَةَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏: مَا لَكُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللَّهِJ فَقَالَ رَجُلٌ كَيْفَ‏ نَسُوؤُهُ‏ فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيْهِ فَإِذَا رَأَى فِيهَا مَعْصِيَةً سَاءَهُ ذَلِكَ فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللَّهِ وَسُرُّوهُ.

بصائر الدرجات، ج1، ص426، ح14: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ أَعْمَالَ الْعِبَادِ تُعْرَضُ عَلَى نَبِيِّكُمْ كُلَّ عَشِيَّةِ الْخَمِيسِ فَلْيَسْتَحْيِي أَحَدُكُمْ أَنْ تُعْرَضَ عَلَى نَبِيِّهِ‏ الْعَمَلُ‏ الْقَبِيحُ.

مناقب آل أبي طالب، ج4، ص236: وَأَنْبَأَنِي الطَّبْرِسِيُّ فِي إِعْلَامِ الْوَرَى قَالَ الشُّقْرَانُ مَوْلَى رَسُولِ اللَّهِJ‏ خَرَجَ الْعَطَاءُ أَيَّامَ أَبِي جَعْفَرٍ وَمَا لِي شَفِيعٌ فَبَقِيتُ عَلَى الْبَابِ مُتَحَيِّراً وَإِذَا أَنَا بِجَعْفَرٍ الصَّادِقِ‏ علیه السلام فَقُمْتُ إِلَيْهِ فَقُلْتُ لَهُ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ أَنَا مَوْلَاكَ الشُّقْرَانُ فَرَحَّبَ بِي وَذَكَرْتُ لَهُ حَاجَتِي فَنَزَلَ وَدَخَلَ وَخَرَجَ وَأَعْطَانِي مِنْ كُمِّهِ فَصَبَّهُ فِي كُمِّي ثُمَّ قَالَ يَا شُقْرَانُ إِنَّ الْحَسَنَ مِنْ كُلِّ أَحَدٍ حَسَنٌ وَإِنَّهُ مِنْكَ أَحْسَنُ لِمَكَانِكَ مِنَّا وَإِنَّ الْقَبِيحَ مِنْ كُلِّ أَحَدٍ قَبِيحٌ وَإِنَّهُ مِنْكَ أَقْبَحُ وَعَظَهُ عَلَى جِهَةِ التَّعْرِيضِ لِأَنَّهُ كَانَ يَشْرَبُ.

[2]. نهج البلاغة، ص53، الخطبه7: اتَّخَذُوا الشَّيْطَانَ لِأَمْرِهِمْ‏ مِلَاكاً وَاتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً فَبَاضَ وَفَرَّخَ‏ فِي صُدُورِهِمْ وَدَبَّ وَدَرَجَ‏ فِي حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ وَنَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ فَرَكِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ‏ وَزَيَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ‏ فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِكَهُ‏ الشَّيْطَانُ فِي سُلْطَانِهِ وَنَطَقَ بِالْبَاطِلِ عَلَى لِسَانِه‏.

نهج البلاغة، ص209، الخطبه151: وَأَحْمَدُ اللَّهَ وَأَسْتَعِينُهُ عَلَى مَدَاحِرِ الشَّيْطَانِ‏ وَمَزَاجِرِهِ وَالِاعْتِصَامِ مِنْ حَبَائِلِهِ وَمَخَاتِلِهِ‏ وَأَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَنَجِيبُهُ وَصَفْوَتُهُ، الخبر.

نهج البلاغة، ص369، الکتاب 10: وَكَيْفَ أَنْتَ صَانِعٌ إِذَا تَكَشَّفَتْ عَنْكَ جَلَابِيبُ‏ مَا أَنْتَ فِيهِ مِنْ دُنْيَا قَدْ تَبَهَّجَتْ بِزِينَتِهَا وَخَدَعَتْ بِلَذَّتِهَا دَعَتْكَ فَأَجَبْتَهَا وَقَادَتْكَ فَاتَّبَعْتَهَا وَأَمَرَتْكَ فَأَطَعْتَهَا وَإِنَّهُ يُوشِكُ أَنْ يَقِفَكَ وَاقِفٌ عَلَى مَا لَا يُنْجِيكَ مِنْهُ [مُنْجٍ‏] مِجَنٌ‏ فَاقْعَسْ‏ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ وَخُذْ أُهْبَةَ الْحِسَابِ وَشَمِّرْ لِمَا قَدْ نَزَلَ بِكَ وَلَا تُمَكِّنِ الْغُوَاةَ مِنْ سَمْعِكَ وَإِلَّا تَفْعَلْ أُعْلِمْكَ مَا أَغْفَلْتَ مِنْ نَفْسِكَ فَإِنَّكَ مُتْرَفٌ‏ قَدْ أَخَذَ الشَّيْطَانُ‏ مِنْكَ‏ مَأْخَذَهُ‏ وَبَلَغَ فِيكَ أَمَلَهُ وَجَرَى مِنْكَ مَجْرَى الرُّوحِ وَالدَّمِ وَمَتَى كُنْتُمْ يَا مُعَاوِيَةُ سَاسَةَ الرَّعِيَّةِ وَوُلَاةَ أَمْرِ الْأُمَّةِ بِغَيْرِ قَدَمٍ سَابِقٍ وَلَا شَرَفٍ بَاسِقٍ‏ وَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ لُزُومِ سَوَابِقِ الشَّقَاءِ وَأُحَذِّرُكَ أَنْ تَكُونَ مُتَمَادِياً فِي غِرَّةِ الْأُمْنِيِّةِ مُخْتَلِفَ الْعَلَانِيَةِ وَالسَّرِيرَةِ، الخبر.

عوالي اللئالي، ج4، ص113، ح174: وَقَالَJ: لَوْلَا أَنَّ الشَّيَاطِينَ يَحُومُونَ حَوْلَ قَلْبَ ابن آدَمَ لَنَظَرَ إِلَى المَلَكُوت.

[3]. الكافي، ج2، ص188، ح2: عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِي وَجْهِ‏ أَخِيهِ‏ حَسَنَةٌ وَصَرْفُ الْقَذَى عَنْهُ حَسَنَةٌ وَمَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ.

الكافي، ج2، ص189، ح6: عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَا يَرَى أَحَدُكُمْ إِذَا أَدْخَلَ عَلَى مُؤْمِنٍ سُرُوراً أَنَّهُ عَلَيْهِ أَدْخَلَهُ فَقَطْ بَلْ وَاللَّهِ عَلَيْنَا بَلْ وَاللَّهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِJ.

الكافي، ج2، ص189، ح7: عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ:‏ إِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ‏ شَبْعَةُ مُسْلِمٍ‏ أَوْ قَضَاءُ دَيْنِهِ.

كامل الزيارات، ص146، ح4: عَنْ أَبَانٍ الْأَزْرَقِ، عَنْ رَجُلٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مِنْ أَحَبِّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى زِيَارَةُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ علیه السلام وَأَفْضَلُ الْأَعْمَالِ عِنْدَ اللَّهِ إِدْخَالُ‏ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ وَأَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَهُوَ سَاجِدٌ بَاكٍ.

مناقب آل أبي طالب، ج4، ص75: وَرُوِيَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ علیهما السلام أَنَّهُ قَالَ: صَحَّ عِنْدِي قَوْلُ النَّبِيِّ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ بَعْدَ الصَّلَاةِ إِدْخَالُ السُّرُورِ فِي قَلْبِ الْمُؤْمِنِ بِمَا لَا إِثْمَ فِيهِ فَإِنِّي رَأَيْتُ غُلَاماً يُؤَاكِلُ كَلْباً فَقُلْتُ لَهُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّي مَغْمُومٌ‏ أَطْلُبُ‏ سُرُوراً بِسُرُورِهِ لِأَنَّ صَاحِبِي يَهُودِيٌّ أُرِيدُ أُفَارِقُهُ فَأَتَى الْحُسَيْنُ علیه السلام إِلَى صَاحِبِهِ بِمِائَتَيْ دِينَارٍ ثَمَناً لَهُ فَقَالَ الْيَهُودِيُّ الْغُلَامُ فَدًى لِخُطَاكَ وَهَذَا الْبُسْتَانُ لَهُ وَرَدَدْتُ عَلَيْكَ الْمَالَ فَقَالَ علیه السلام وَأَنَا قَدْ وَهَبْتُ لَكَ الْمَالَ فَقَالَ قَبِلْتُ الْمَالَ وَوَهَبْتُهُ لِلْغُلَامِ فَقَالَ الْحُسَيْنُ أَعْتَقْتُ الْغُلَامَ وَوَهَبْتُهُ لَهُ جَمِيعاً فَقَالَتِ امْرَأَتُهُ قَدْ أَسْلَمْتُ وَوَهَبْتُ زَوْجِي مَهْرِي فَقَالَ الْيَهُودِيُّ وَأَنَا أَيْضاً أَسْلَمْتُ وَأَعْطَيْتُهَا هَذِهِ الدَّارَ.

[4]. إبراهيم: 26 (وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ).

[5]. الكافي، ج3، ص231، ح1: عَنْ سُوَيْدِ بْنِ غَفَلَةَ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَJ:‏ إِنَّ ابْنَ آدَمَ إِذَا كَانَ فِي آخِرِ يَوْمٍ مِنْ أَيَّامِ الدُّنْيَا وَأَوَّلِ يَوْمٍ مِنْ أَيَّامِ الْآخِرَةِ مُثِّلَ لَهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ وَعَمَلُهُ فَيَلْتَفِتُ إِلَى مَالِهِ فَيَقُولُ وَاللَّهِ إِنِّي كُنْتُ عَلَيْكَ حَرِيصاً شَحِيحاً فَمَا لِي عِنْدَكَ فَيَقُولُ خُذْ مِنِّي كَفَنَكَ قَالَ فَيَلْتَفِتُ إِلَى وَلَدِهِ فَيَقُولُ وَاللَّهِ إِنِّي كُنْتُ لَكُمْ مُحِبّاً وَإِنِّي كُنْتُ عَلَيْكُمْ مُحَامِياً فَمَا ذَا لِي عِنْدَكُمْ فَيَقُولُونَ نُؤَدِّيكَ إِلَى حُفْرَتِكَ نُوَارِيكَ فِيهَا قَالَ فَيَلْتَفِتُ إِلَى عَمَلِهِ فَيَقُولُ وَاللَّهِ إِنِّي كُنْتُ فِيكَ لَزَاهِداً وَإِنْ كُنْتَ عَلَيَّ لَثَقِيلاً فَمَا ذَا عِنْدَكَ فَيَقُولُ أَنَا قَرِينُكَ فِي قَبْرِكَ وَيَوْمِ نَشْرِكَ حَتَّى أُعْرَضَ أَنَا وَأَنْتَ‏ عَلَى رَبِّكَ قَالَ فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ وَلِيّاً أَتَاهُ‏ أَطْيَبَ‏ النَّاسِ‏ رِيحاً وَأَحْسَنَهُمْ مَنْظَراً وَأَحْسَنَهُمْ رِيَاشاً فَقَالَ أَبْشِرْ بِرَوْحٍ وَرَيْحَانٍ وَجَنَّةِ نَعِيمٍ وَمَقْدَمُكَ خَيْرُ مَقْدَمٍ فَيَقُولُ لَهُ مَنْ أَنْتَ فَيَقُولُ أَنَا عَمَلُكَ الصَّالِحُ ارْتَحِلْ مِنَ الدُّنْيَا إِلَى الْجَنَّةِ وَإِنَّهُ لَيَعْرِفُ غَاسِلَهُ وَيُنَاشِدُ حَامِلَهُ أَنْ يُعَجِّلَهُ فَإِذَا أُدْخِلَ قَبْرَهُ أَتَاهُ مَلَكَا الْقَبْرِ يَجُرَّانِ أَشْعَارَهُمَا وَيَخُدَّانِ الْأَرْضَ بِأَقْدَامِهِمَا أَصْوَاتُهُمَا كَالرَّعْدِ الْقَاصِفِ وَأَبْصَارُهُمَا كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ فَيَقُولَانِ لَهُ مَنْ رَبُّكَ وَمَا دِينُكَ وَمَنْ نَبِيُّكَ فَيَقُولُ اللَّهُ رَبِّي وَدِينِيَ الْإِسْلَامُ وَنَبِيِّي مُحَمَّدٌJ فَيَقُولَانِ لَهُ ثَبَّتَكَ اللَّهُ فِيمَا تُحِبُّ وَتَرْضَى وَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ: يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَفِي الْآخِرَةِ ثُمَّ يَفْسَحَانِ لَهُ فِي قَبْرِهِ مَدَّ بَصَرِهِ ثُمَّ يَفْتَحَانِ لَهُ بَاباً إِلَى الْجَنَّةِ ثُمَّ يَقُولَانِ لَهُ نَمْ قَرِيرَ الْعَيْنِ نَوْمَ الشَّابِّ النَّاعِمِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَقُولُ: أَصْحابُ الْجَنَّةِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُسْتَقَرّاً وَأَحْسَنُ مَقِيلاً قَالَ وَإِنْ كَانَ لِرَبِّهِ عَدُوّاً فَإِنَّهُ يَأْتِيهِ أَقْبَحَ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ زِيّاً وَرُؤْيَا وَأَنْتَنَهُ رِيحاً فَيَقُولُ لَهُ أَبْشِرْ بِنُزُلٍ مِنْ حَمِيمٍ وَتَصْلِيَةِ جَحِيمٍ‏ وَإِنَّهُ لَيَعْرِفُ غَاسِلَهُ وَيُنَاشِدُ حَمَلَتَهُ أَنْ يَحْبِسُوهُ فَإِذَا أُدْخِلَ الْقَبْرَ أَتَاهُ مُمْتَحِنَا الْقَبْرِ فَأَلْقَيَا عَنْهُ أَكْفَانَهُ ثُمَّ يَقُولَانِ لَهُ مَنْ رَبُّكَ وَمَا دِينُكَ وَمَنْ نَبِيُّكَ فَيَقُولُ لَا أَدْرِي فَيَقُولَانِ لَا دَرَيْتَ وَلَا هُدِيتَ فَيَضْرِبَانِ يَافُوخَهُ‏ بِمِرْزَبَةٍ مَعَهُمَا ضَرْبَةً مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا وَتُذْعَرُ لَهَا مَا خَلَا الثَّقَلَيْنِ‏ ثُمَّ يَفْتَحَانِ لَهُ بَاباً إِلَى النَّارِ ثُمَّ يَقُولَانِ لَهُ نَمْ بِشَرِّ حَالٍ فِيهِ مِنَ الضَّيْقِ مِثْلُ مَا فِيهِ الْقَنَا مِنَ الزُّجِ‏ حَتَّى إِنَّ دِمَاغَهُ لَيَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ ظُفُرِهِ وَلَحْمِهِ وَيُسَلِّطُ اللَّهُ عَلَيْهِ حَيَّاتِ الْأَرْضِ وَعَقَارِبَهَا وَهَوَامَّهَا فَتَنْهَشُهُ حَتَّى يَبْعَثَهُ اللَّهُ مِنْ قَبْرِهِ وَإِنَّهُ لَيَتَمَنَّى قِيَامَ السَّاعَةِ فِيمَا هُوَ فِيهِ مِنَ الشَّرِّ وَقَالَ جَابِرٌ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام: قَالَ النَّبِيُّJ: إِنِّي كُنْتُ أَنْظُرُ إِلَى الْإِبِلِ وَالْغَنَمِ وَأَنَا أَرْعَاهَا وَلَيْسَ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا وَقَدْ رَعَى الْغَنَمَ وَكُنْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهَا قَبْلَ النُّبُوَّةِ وَهِيَ مُتَمَكِّنَةٌ فِي الْمَكِينَةِ مَا حَوْلَهَا شَيْ‏ءٌ يُهَيِّجُهَا حَتَّى تُذْعَرَ فَتَطِيرُ فَأَقُولُ مَا هَذَا وَأَعْجَبُ حَتَّى حَدَّثَنِي جَبْرَئِيلُ علیه السلام أَنَّ الْكَافِرَ يُضْرَبُ ضَرْبَةً مَا خَلَقَ اللَّهُ شَيْئاً إِلَّا سَمِعَهَا وَيُذْعَرُ لَهَا إِلَّا الثَّقَلَيْنِ فَقُلْتُ ذَلِكَ لِضَرْبَةِ الْكَافِرِ فَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ.

[6]. الكافي، ج2، ص190، ح8: عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام‏ فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ إِذَا بَعَثَ اللَّهُ الْمُؤْمِنَ مِنْ قَبْرِهِ خَرَجَ مَعَهُ مِثَالٌ يَقْدُمُ‏ أَمَامَهُ كُلَّمَا رَأَى الْمُؤْمِنُ هَوْلاً مِنْ أَهْوَالِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ قَالَ لَهُ الْمِثَالُ لَا تَفْزَعْ وَلَا تَحْزَنْ وَأَبْشِرْ بِالسُّرُورِ وَالْكَرَامَةِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ حَتَّى يَقِفَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَيُحَاسِبُهُ‏ حِساباً يَسِيراً وَيَأْمُرُ بِهِ إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمِثَالُ أَمَامَهُ فَيَقُولُ لَهُ الْمُؤْمِنُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ نِعْمَ الْخَارِجُ خَرَجْتَ مَعِي مِنْ قَبْرِي وَمَا زِلْتَ تُبَشِّرُنِي بِالسُّرُورِ وَالْكَرَامَةِ مِنَ اللَّهِ حَتَّى رَأَيْتُ ذَلِكَ فَيَقُولُ مَنْ أَنْتَ فَيَقُولُ أَنَا السُّرُورُ الَّذِي كُنْتَ أَدْخَلْتَ عَلَى أَخِيكَ الْمُؤْمِنِ فِي الدُّنْيَا خَلَقَنِي اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مِنْهُ لِأُبَشِّرَكَ.

الكافي، ج2، ص191، ح10: عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ حَقِّ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ قَالَ فَقَالَ حَقُّ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ لَوْ حَدَّثْتُكُمْ لَكَفَرْتُمْ‏ إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ خَرَجَ مَعَهُ مِثَالٌ مِنْ قَبْرِهِ يَقُولُ لَهُ أَبْشِرْ بِالْكَرَامَةِ مِنَ اللَّهِ وَالسُّرُورِ فَيَقُولُ لَهُ بَشَّرَكَ اللَّهُ بِخَيْرٍ قَالَ ثُمَّ يَمْضِي مَعَهُ يُبَشِّرُهُ بِمِثْلِ مَا قَالَ وَإِذَا مَرَّ بِهَوْلٍ قَالَ لَيْسَ هَذَا لَكَ وَإِذَا مَرَّ بِخَيْرٍ قَالَ هَذَا لَكَ فَلَا يَزَالُ مَعَهُ يُؤْمِنُهُ مِمَّا يَخَافُ وَيُبَشِّرُهُ بِمَا يُحِبُّ حَتَّى يَقِفَ مَعَهُ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَإِذَا أَمَرَ بِهِ إِلَى الْجَنَّةِ قَالَ لَهُ الْمِثَالُ أَبْشِرْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ قَدْ أَمَرَ بِكَ إِلَى الْجَنَّةِ قَالَ فَيَقُولُ مَنْ أَنْتَ رَحِمَكَ اللَّهُ تُبَشِّرُنِي مِنْ حِينِ خَرَجْتُ مِنْ قَبْرِي وَآنَسْتَنِي فِي طَرِيقِي وَخَبَّرْتَنِي عَنْ رَبِّي قَالَ فَيَقُولُ أَنَا السُّرُورُ الَّذِي كُنْتَ تُدْخِلُهُ عَلَى إِخْوَانِكَ فِي الدُّنْيَا خُلِقْتُ مِنْهُ لِأُبَشِّرَكَ وَأُونِسَ وَحْشَتَكَ.

الكافي، ج2، ص191، ح12: عَنِ الْحَكَمِ بْنِ مِسْكِينٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ أَدْخَلَ عَلَى مُؤْمِنٍ سُرُوراً خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ ذَلِكَ السُّرُورِ خَلْقاً فَيَلْقَاهُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَيَقُولُ لَهُ أَبْشِرْ يَا وَلِيَّ اللَّهِ بِكَرَامَةٍ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ ثُمَّ لَا يَزَالُ مَعَهُ حَتَّى يَدْخُلَهُ قَبْرَهُ [يَلْقَاهُ‏] فَيَقُولُ لَهُ مِثْلَ ذَلِكَ فَإِذَا بُعِثَ يَلْقَاهُ فَيَقُولُ لَهُ مِثْلَ ذَلِكَ ثُمَّ لَا يَزَالُ مَعَهُ عِنْدَ كُلِّ هَوْلٍ يُبَشِّرُهُ وَيَقُولُ لَهُ مِثْلَ ذَلِكَ فَيَقُولُ لَهُ مَنْ أَنْتَ رَحِمَكَ اللَّهُ فَيَقُولُ أَنَا السُّرُورُ الَّذِي أَدْخَلْتَهُ عَلَى فُلَانٍ.

[7]. الكافي، ج2، ص664، ح10: عَنِ الْحَلَبِيِّ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: الْقَهْقَهَةُ مِنَ‏ الشَّيْطَانِ‏.

عيون الحكم والمواعظ، ص239، الرقم4555: قَالَ أَمیرُ المُؤمنینَ علیه السلام: خَيْرُ الضَّحِكِ‏ التَّبَسُّمُ‏.

[8]. الكافي، ج2، ص664، ح5: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ كُلَيْبٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: ضَحِكُ‏ الْمُؤْمِنِ‏ تَبَسُّمٌ‏.

الأمالي (للصدوق)، ص570، ح2: عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ الْهَاشِمِيِّ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ علیهما السلام قَالَ: قَامَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام يُقَالُ لَهُ هَمَّامٌ وَكَانَ عَابِداً فَقَالَ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صِفْ لِيَ الْمُتَّقِينَ حَتَّى كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ فَتَثَاقَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام عَنْ جَوَابِهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ وَيْحَكَ يَا هَمَّامُ اتَّقِ اللَّهَ وَأَحْسِنْ فَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ‏ فَقَالَ هَمَّامٌ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَسْأَلُكَ بِالَّذِي أَكْرَمَكَ بِمَا خَصَّكَ بِهِ وَحَبَاكَ وَفَضَّلَكَ بِمَا آتَاكَ وَأَعْطَاكَ لَمَّا وَصَفْتَهُمْ‏ لِي‏ فَقَامَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَائِماً عَلَى قَدَمَيْهِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ وَصَلَّى عَلَى النَّبِيِّ وَآلِهِ ثُمَّ قَالَ:... فَالْمُتَّقُونَ فِيهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ مَنْطِقُهُمُ‏ الصَّوَابُ‏ وَمَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَمَشْيُهُمُ التَّوَاضُع‏... وَإِنْ نَطَقَ لَمْ يَقُلْ خَطَأً وَإِنْ ضَحِكَ لَمْ يَعْلُ [لَمْ يَعْدُ] صَوْتُهُ سَمْعَهُ قَانِعاً بِالَّذِي‏ قُدِّرَ لَه‏، الخبر.

[9]. الأمالي (للطوسي)، ص522، ح63: وَبِإِسْنَادِهِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام، قَالَ: كَانَ ضَحِكُ النَّبِيُّJ التَّبَسُّمَ، فَاجْتَازَ ذَاتَ يَوْمٍ بِفِئَةٍ مِنَ الْأَنْصَارِ وَإِذَا هُمْ يَتَحَدَّثُونَ وَيَضْحَكُونَ بِمِلْ‏ءِ أَفْوَاهِهِمْ، فَقَالَ: يَا هَؤُلَاءِ، مَنْ غَرَّهُ‏ مِنْكُمْ‏ أَمَلُهُ‏ وَقَصُرَ بِهِ فِي الْخَيْرِ عَمَلُهُ، فَلْيَطَّلِعْ فِي الْقُبُورِ وَلْيَعْتَبِرْ بِالنُّشُورِ، وَاذْكُرُوا الْمَوْتَ فَإِنَّهُ هَادِمُ اللَّذَّاتِ.

عيون أخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص316، ح1: قَالَ حَدَّثَنِي إِسْمَاعِيلُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیهم السلام بِمَدِينَةِ الرَّسُولِJ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ [عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ] عَنْ أَبِيهِ [عَنْ‏] عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ: قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیهم السلام‏: سَأَلْتُ خَالِي هِنْدَ بْنَ‏ أَبِي هَالَةَ عَنْ حِلْيَةِ رَسُولِ اللَّهِJ وَكَانَ وَصَّافاً لِلنَّبِيِّJ فَقَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ فَخْما مُفَخَّما... وَإِذَا غَضِبَ أَعْرَضَ بِوَجْهِهِ وَأَشَاحَ وَإِذَا فَرِحَ غَضَّ طَرْفَهُ جُلُ‏ ضِحْكِهِ‏ التَّبَسُّمُ‏ يَفْتَرُّ عَنْ مِثْلِ حَبِّ الْغَمَام‏، الخبر.

عيون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص184، ح7: عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ: مَا رَأَيْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام جَفَا أَحَداً بِكَلِمَةٍ قَطُّ وَلَا رَأَيْتُهُ قَطَعَ عَلَى أَحَدٍ كَلَامَهُ حَتَّى يَفْرُغَ مِنْهُ وَمَا رَدَّ أَحَداً عَنْ حَاجَةٍ يَقْدِرُ عَلَيْهَا وَلَا مَدَّ رِجْلَهُ بَيْنَ يَدَيْ جَلِيسٍ لَهُ قَطُّ وَلَا اتَّكَأَ بَيْنَ يَدَيْ جَلِيسٍ لَهُ قَطُّ وَلَا رَأَيْتُهُ شَتَمَ أَحَداً مِنْ مَوَالِيهِ وَمَمَالِيكِهِ قَطُّ وَلَا رَأَيْتُهُ تَفَلَ وَلَا رَأَيْتُهُ يُقَهْقِهُ فِي ضَحِكِهِ قَطُّ بَلْ كَانَ‏ ضَحِكُهُ‏ التَّبَسُّمُ‏ وَكَانَ إِذَا خَلَا وَنَصَبَ مَائِدَتَهُ أَجْلَسَ مَعَهُ عَلَى مَائِدَتِهِ مَمَالِيكَهُ وَمَوَالِيَهُ حَتَّى الْبَوَّابَ السَّائِسَ وَكَانَ علیه السلام قَلِيلَ النَّوْمِ بِاللَّيْلِ كَثِيرَ السَّهَرِ يُحْيِي أَكْثَرَ لَيَالِيهِ مِنْ أَوَّلِهَا إِلَى الصُّبْحِ وَكَانَ كَثِيرَ الصِّيَامِ فَلَا يَفُوتُهُ صِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الشَّهْرِ وَيَقُولُ ذَلِكَ صَوْمُ الدَّهْرِ وَكَانَ علیه السلام كَثِيرَ الْمَعْرُوفِ وَالصَّدَقَةِ فِي السِّرِّ وَأَكْثَرُ ذَلِكَ يَكُونُ مِنْهُ فِي اللَّيَالِي الْمُظْلِمَةِ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّهُ رَأَى مِثْلَهُ فِي فَضْلِهِ فَلَا تصدق [تُصَدِّقْهُ‏].

[10]. الكافي، ج2، ص664، ح13: عَنْ خَالِدِ بْنِ طَهْمَانَ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِذَا قَهْقَهْتَ فَقُلْ حِينَ تَفْرُغُ اللَّهُمَّ لَا تَمْقُتْنِي.

[11]. التوبة: 82.

[12]. بحار الأنوار، ج48، ص174، ح16: مِنْ كِتَابِ قَضَاءِ حُقُوقِ الْمُؤْمِنِينَ، لِأَبِي عَلِيِّ بْنِ طَاهِرٍ الصُّورِيِّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الرَّيِّ قَالَ‏ وُلِّيَ عَلَيْنَا بَعْضُ كُتَّابِ يَحْيَى بْنِ خَالِدٍ وَكَانَ عَلَيَّ بَقَايَا يُطَالِبُنِي بِهَا وَخِفْتُ مِنْ إِلْزَامِي إِيَّاهَا خُرُوجاً عَنْ نِعْمَتِي وَقِيلَ لِي إِنَّهُ يَنْتَحِلُ هَذَا الْمَذْهَبَ فَخِفْتُ أَنْ أَمْضِيَ إِلَيْهِ فَلَا يَكُونَ كَذَلِكَ فَأَقَعَ فِيمَا لَا أُحِبُّ فَاجْتَمَعَ رَأْيِي عَلَى أَنِّي هَرَبْتُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَحَجَجْتُ وَلَقِيتُ مَوْلَايَ الصَّابِرَ يَعْنِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ علیه السلام فَشَكَوْتُ حَالِي إِلَيْهِ فَأَصْحَبَنِي مَكْتُوباً نُسْخَتُهُ‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ اعْلَمْ أَنَّ لِلَّهِ تَحْتَ عَرْشِهِ ظِلّاً لَا يَسْكُنُهُ إِلَّا مَنْ أَسْدَى إِلَى أَخِيهِ مَعْرُوفاً أَوْ نَفَّسَ عَنْهُ كُرْبَةً أَوْ أَدْخَلَ عَلَى قَلْبِهِ سُرُوراً وَهَذَا أَخُوكَ وَالسَّلَامُ قَالَ فَعُدْتُ مِنَ الْحَجِّ إِلَى بَلَدِي وَمَضَيْتُ إِلَى الرَّجُلِ لَيْلاً وَاسْتَأْذَنْتُ عَلَيْهِ وَقُلْتُ رَسُولُ الصَّابِرِ علیه السلام فَخَرَجَ إِلَيَّ حَافِياً مَاشِياً فَفَتَحَ لِي بَابَهُ وَقَبَّلَنِي وَضَمَّنِي إِلَيْهِ وَجَعَلَ يُقَبِّلُ بَيْنَ عَيْنَيَّ وَيُكَرِّرُ ذَلِكَ كُلَّمَا سَأَلَنِي عَنْ رُؤْيَتِهِ علیه السلام وَكُلَّمَا أَخْبَرْتُهُ بِسَلَامَتِهِ وَصَلَاحِ أَحْوَالِهِ اسْتَبْشَرَ وَشَكَرَ اللَّهَ ثُمَّ أَدْخَلَنِي دَارَهُ وَصَدَّرَنِي فِي مَجْلِسِهِ وَجَلَسَ بَيْنَ يَدَيَّ فَأَخْرَجْتُ إِلَيْهِ كِتَابَهُ علیه السلام فَقَبَّلَهُ قَائِماً وَقَرَأَهُ ثُمَّ اسْتَدْعَى بِمَالِهِ وَثِيَابِهِ فَقَاسَمَنِي دِينَاراً دِينَاراً وَدِرْهَماً دِرْهَماً وَثَوْباً ثَوْباً وَأَعْطَانِي قِيمَةَ مَا لَمْ يُمْكِنْ قِسْمَتُهُ وَفِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ مِنْ ذَلِكَ يَقُولُ يَا أَخِي هَلْ سَرَرْتُكَ فَأَقُولُ إِي وَاللَّهِ وَزِدْتَ عَلَيَّ السُّرُورَ ثُمَّ اسْتَدْعَى الْعَمَلَ فَأَسْقَطَ مَا كَانَ بِاسْمِي وَأَعْطَانِي بَرَاءَةً مِمَّا يَتَوَجَّهُ عَلَيَّ مِنْهُ وَوَدَّعْتُهُ وَانْصَرَفْتُ عَنْهُ فَقُلْتُ لَا أَقْدِرُ عَلَى مُكَافَاةِ هَذَا الرَّجُلِ‏ إِلَّا بِأَنْ‏ أَحُجَّ فِي قَابِلٍ وَأَدْعُوَ لَهُ وَأَلْقَى الصَّابِرَ علیه السلام وَأُعَرِّفَهُ فِعْلَهُ فَفَعَلْتُ وَلَقِيتُ مَوْلَايَ الصَّابِرَ علیه السلام وَجَعَلْتُ أُحَدِّثُهُ وَوَجْهُهُ يَتَهَلَّلُ فَرَحاً فَقُلْتُ يَا مَوْلَايَ هَلْ سَرَّكَ ذَلِكَ فَقَالَ إِي وَاللَّهِ لَقَدْ سَرَّنِي وَسَرَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَاللَّهِ لَقَدْ سَرَّ جَدِّي رَسُولَ اللَّهِJ وَلَقَدْ سَرَّ اللَّهَ تَعَالَى.

الكافي، ج2، ص190، ح9: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ قَالَ: كَانَ النَّجَاشِيُ‏ وَهُوَ رَجُلٌ مِنَ الدَّهَاقِينِ عَامِلاً عَلَى الْأَهْوَازِ وَفَارِسَ فَقَالَ بَعْضُ أَهْلِ عَمَلِهِ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ فِي دِيوَانِ النَّجَاشِيِّ عَلَيَّ خَرَاجاً وَهُوَ مُؤْمِنٌ يَدِينُ بِطَاعَتِكَ فَإِنْ رَأَيْتَ أَنْ تَكْتُبَ لِي إِلَيْهِ كِتَاباً قَالَ فَكَتَبَ إِلَيْهِ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام‏ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* سُرَّ أَخَاكَ‏ يَسُرَّكَ‏ اللَّهُ قَالَ فَلَمَّا وَرَدَ الْكِتَابُ عَلَيْهِ دَخَلَ عَلَيْهِ وَهُوَ فِي مَجْلِسِهِ فَلَمَّا خَلَا نَاوَلَهُ الْكِتَابَ وَقَالَ هَذَا كِتَابُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَبَّلَهُ وَوَضَعَهُ عَلَى عَيْنَيْهِ وَقَالَ لَهُ مَا حَاجَتُكَ قَالَ خَرَاجٌ عَلَيَّ فِي دِيوَانِكَ فَقَالَ لَهُ وَكَمْ هُوَ قَالَ عَشَرَةُ آلَافِ دِرْهَمٍ فَدَعَا كَاتِبَهُ وَأَمَرَهُ بِأَدَائِهَا عَنْهُ ثُمَّ أَخْرَجَهُ مِنْهَا وَأَمَرَ أَنْ يُثْبِتَهَا لَهُ لِقَابِلٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ سَرَرْتُكَ فَقَالَ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ ثُمَّ أَمَرَ لَهُ بِمَرْكَبٍ وَجَارِيَةٍ وَغُلَامٍ وَأَمَرَ لَهُ بِتَخْتِ ثِيَابٍ‏ فِي كُلِّ ذَلِكَ يَقُولُ لَهُ هَلْ سَرَرْتُكَ فَيَقُولُ نَعَمْ جُعِلْتُ‏ فِدَاكَ فَكُلَّمَا قَالَ نَعَمْ زَادَهُ حَتَّى فَرَغَ‏ ثُمَّ قَالَ لَهُ احْمِلْ فُرُشَ هَذَا الْبَيْتِ الَّذِي كُنْتُ جَالِساً فِيهِ حِينَ دَفَعْتَ إِلَيَّ كِتَابَ مَوْلَايَ الَّذِي نَاوَلْتَنِي فِيهِ وَارْفَعْ إِلَيَّ حَوَائِجَكَ قَالَ فَفَعَلَ وَخَرَجَ الرَّجُلُ فَصَارَ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بَعْدَ ذَلِكَ فَحَدَّثَهُ الرَّجُلُ بِالْحَدِيثِ عَلَى جِهَتِهِ فَجَعَلَ يُسَرُّ بِمَا فَعَلَ فَقَالَ الرَّجُلُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ كَأَنَّهُ قَدْ سَرَّكَ مَا فَعَلَ بِي فَقَالَ إِي وَاللَّهِ لَقَدْ سَرَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ.

[13]. بحار الأنوار، ج71، ص355، ح36: كِتَابُ الْإِمَامَةِ وَالتَّبْصِرَةِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الرَّزَّازِ عَنْ خَالِهِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ الْخَزَّازِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِJ:‏ الزِّيَارَةُ تُنْبِتُ الْمَوَدَّةَ. وَقَالَJ:‏ زُرْ غِبّاً تَزْدَدْ حُبّاً.

تحف العقول، ص90: (وصيته لابنه الحسين علیهما السلام): يَا بُنَيَّ أُوصِيك‏... وَالشُّكْرُ زِينَةُ الْغِنَى كَثْرَةُ الزِّيَارَةِ تُورِثُ‏ الْمَلَالَةَ وَالطُّمَأْنِينَةُ قَبْلَ الْخِبْرَةِ ضِدُّ الْحَزْم‏، الخبر.

غرر الحكم ودرر الكلم، ص430، ح9801: قَالَ أَمیرُ المُؤمنینَ علیه السلام: إِغْبَابُ الزِّيَارَةِ أَمَانٌ مِنَ الْمَلَالَةِ.

غرر الحكم ودرر الكلم، ص433، ح9901: قَالَ أَمیرُ المُؤمنینَ علیه السلام: مَنْ كَثُرَتْ زِيَارَتُهُ قَلَّتْ بَشَاشَتُهُ.

[14]. البقرة: 2.

[15]. البقرة: 3 ـ 5.

[16]. لقمان: 20 (أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ).

[17]. كمال الدين وتمام النعمة، ج2، ص368، ح6: عَنْ أَبِي أَحْمَدَ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ الْأَزْدِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ سَيِّدِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَ‏ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَباطِنَةً فَقَالَ علیه السلام النِّعْمَةُ الظَّاهِرَةُ الْإِمَامُ الظَّاهِرُ وَالْبَاطِنَةُ الْإِمَامُ الْغَائِبُ فَقُلْتُ لَهُ وَيَكُونُ فِي الْأَئِمَّةِ مَنْ يَغِيبُ قَالَ نَعَمْ يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَلَا يَغِيبُ عَنْ‏ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُهُ وَهُوَ الثَّانِي عَشَرَ مِنَّا يُسَهِّلُ اللَّهُ لَهُ‏ كُلَ‏ عَسِيرٍ وَيُذَلِّلُ لَهُ كُلَّ صَعْبٍ وَيُظْهِرُ لَهُ كُنُوزَ الْأَرْضِ وَيُقَرِّبُ لَهُ كُلَّ بَعِيدٍ وَيُبِيرُ بِهِ كُلَّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَيُهْلِكُ عَلَى يَدِهِ كُلَّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ ذَلِكَ ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ الَّذِي تَخْفَى عَلَى النَّاسِ وِلَادَتُهُ وَلَا يَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً.

تفسير القمي، ج2، ص165: عَنْ جَابِرٍ قَالَ‏ قَرَأَ رَجُلٌ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام‏ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَباطِنَةً قَالَ أَمَّا النِّعْمَةُ الظَّاهِرَةُ فَهُوَ النَّبِيُّJ وَمَا جَاءَ بِهِ مِنْ مَعْرِفَةِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَتَوْحِيدِهِ وَأَمَّا النِّعْمَةُ الْبَاطِنَةُ فَوَلَايَتُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَعَقْدُ مَوَدَّتِنَا فَاعْتَقَدَ وَاللَّهِ قَوْمٌ هَذِهِ النِّعْمَةَ الظَّاهِرَةَ وَالْبَاطِنَةَ. وَاعْتَقَدَهَا قَوْمٌ ظَاهِرَهُ وَلَمْ يَعْتَقِدُوا بَاطِنَهُ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ‏» فَفَرِحَ‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ عِنْدَ نُزُولِهَا إِذْ لَمْ يَتَقَبَّلِ اللَّهُ تَعَالَى إِيمَانَهُمْ إِلَّا بِعَقْدِ وَلَايَتِنَا وَمَحَبَّتِنَا.

[18]. الخرائج والجرائح، ج2، ص595، ح7: وَمِنْهَا: مَا رُوِيَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ:‏ دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام وَالنَّاسُ يَدْخُلُونَ وَيَخْرُجُونَ فَقَالَ لِي سَلِ النَّاسَ هَلْ يَرَوْنَنِي فَكُلُّ مَنْ لَقِيتُهُ قُلْتُ لَهُ أَ رَأَيْتَ‏ أَبَا جَعْفَرٍ فَيَقُولُ لَا وَهُوَ وَاقِفٌ حَتَّى دَخَلَ أَبُو هَارُونَ الْمَكْفُوفُ‏ فَقَالَ سَلْ هَذَا فَقُلْتُ هَلْ رَأَيْتَ أَبَا جَعْفَرٍ فَقَالَ أَ لَيْسَ هُوَ وَاقِفاً قُلْتُ وَمَا عِلْمُكَ‏ قَالَ وَكَيْفَ لَا أَعْلَمُ وَهُوَ نُورٌ سَاطِعٌ قَالَ وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ لِرَجُلٍ مِنْ أَهْلِ إِفْرِيقِيَا مَا حَالُ‏ رَاشِدٍ قَالَ خَلَّفْتُهُ حَيّاً صَالِحاً يُقْرِئُكَ السَّلَامَ قَالَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ مَاتَ قَالَ نَعَمْ قَالَ وَمَتَى قَالَ بَعْدَ خُرُوجِكَ بِيَوْمَيْنِ قَالَ وَاللَّهِ مَا مَرِضَ وَلَا كَانَ بِهِ عِلَّةٌ قَالَ وَإِنَّمَا يَمُوتُ مَنْ يَمُوتُ مِنْ مَرَضٍ أَوْ عِلَّةٍ قُلْتُ مَنِ الرَّجُلُ قَالَ رَجُلٌ كَانَ لَنَا مُوَالِياً وَلَنَا مُحِبّاً ثُمَّ قَالَ لَئِنْ تَرَوْنَ أَنَّهُ لَيْسَ لَنَا مَعَكُمْ أَعْيُنٌ نَاظِرَةٌ أَوْ أَسْمَاعٌ سَامِعَةٌ لَبِئْسَ مَا رَأَيْتُمْ وَاللَّهِ لَا يَخْفَى عَلَيْنَا شَيْ‏ءٌ مِنْ أَعْمَالِكُمْ فَاحْضُرُونَا جَمِيلاً وَعَوِّدُوا أَنْفُسَكُمْ الْخَيْرَ وَكُونُوا مِنْ أَهْلِهِ تُعْرَفُونَ بِهِ‏ فَإِنِّي بِهَذَا آمُرُ وُلْدِي وَشِيعَتِي‏.

[19]. التوحيد، ص117، ح20: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ هَلْ يَرَاهُ الْمُؤْمِنُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ قَالَ نَعَمْ وَقَدْ رَأَوْهُ قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَقُلْتُ مَتَى قَالَ حِينَ قَالَ لَهُمْ: أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏ ثُمَّ سَكَتَ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ وَإِنَّ الْمُؤْمِنِينَ لَيَرَوْنَهُ فِي الدُّنْيَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَلَسْتَ تَرَاهُ فِي وَقْتِكَ هَذَا قَالَ أَبُو بَصِيرٍ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَأُحَدِّثُ‏ بِهَذَا عَنْكَ‏ فَقَالَ لَا فَإِنَّكَ إِذَا حَدَّثْتَ بِهِ فَأَنْكَرَهُ مُنْكِرٌ جَاهِلٌ بِمَعْنَى مَا تَقُولُهُ ثُمَّ قَدَّرَ أَنَّ ذَلِكَ تَشْبِيهٌ كَفَرَ وَلَيْسَتِ الرُّؤْيَةُ بِالْقَلْبِ كَالرُّؤْيَةِ بِالْعَيْنِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يَصِفُهُ الْمُشَبِّهُونَ وَالْمُلْحِدُونَ.

إقبال الأعمال، ج1، ص348: وَمِنَ الدَّعَوَاتِ الْمُشَرَّفَةِ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ دُعَاءُ مَوْلَانَا الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ علیهما السلام: الْحَمْدُ لِلَّه‏... إِلَهِي تَرَدُّدِي‏ فِي‏ الْآثَارِ يُوجِبُ بُعْدَ الْمَزَارِ فَاجْمَعْنِي عَلَيْكَ بِخِدْمَةٍ تُوصِلُنِي إِلَيْكَ كَيْفَ‏ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِمَا هُوَ فِي وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ إِلَيْكَ أَ يَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَيْسَ لَكَ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَكَ مَتَى غِبْتَ حَتَّى تَحْتَاجَ إِلَى دَلِيلٍ يَدُلُّ عَلَيْكَ وَمَتَى بَعُدْتَ حَتَّى تَكُونَ الْآثَارُ هِيَ الَّتِي تُوصِلُ إِلَيْكَ عَمِيَتْ عَيْنٌ لَا تَزَالُ [تَرَاكَ‏] عَلَيْهَا رَقِيباً وَحَسَرَتْ صَفْقَةُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّكَ نَصِيباً... إِلَهِي كَيْفَ‏ لَا أَفْتَقِرُ وَأَنْتَ الَّذِي فِي الْفُقَرَاءِ أَقَمْتَنِي أَمْ كَيْفَ أَفْتَقِرُ وَأَنْتَ الَّذِي بِجُودِكَ أَغْنَيْتَنِي وَأَنْتَ الَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُكَ تَعَرَّفْتَ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ فَمَا جَهِلَكَ شَيْ‏ءٌ وَأَنْتَ الَّذِي تَعَرَّفْتَ إِلَيَّ فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ فَرَأَيْتُكَ ظَاهِراً فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَأَنْتَ الظَّاهِرُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ، الخبر.

[20]. تفسیر بیان السعادة ج1، ص39 ـ 45: فصل: (في الوجوه المحتملة في اعراب فواتح السور و عدم اعرابها):... و إذا ضرب ذلك المجموع في هذا المجموع يحصل أحد عشر الف الف الف الف و اربعمائة و اربعة و ثمانون الف الف الف و مائتان و خمسة آلاف الف و سبعمائة و سبعون ألفا و مائتان و أربعون و هذه ارقامه، 240/770/205/484/11. و هذه هي الوجوه الشّائعة الّتى لا شذوذ لها و لا ندور و لا غلق فيها، و امّا الوجوه الضّعيفة الّتى فيها امّا ضعف بحسب المعنى أو غلق بحسب اللّفظ أو يورث التباسا في المعنى و قد رأيت بعض من تعرّض لوجوه الاعراب ذكر أكثرها و ترك أكثر هذه الوجوه القويّة الشّائعة فهي أيضا كثيرة تركناها و كذا تركنا الوجوه التى فيها شوب تكرار مثل كون الأحوال مترادفة و متداخلة و قد ذكرنا هذه الوجوه في الآية الشّريفة مع التزامنا في هذا التّفسير الاختصار و عدم التّعرض لتصريف الكلمات و وجوه الاعراب و القراءات تنبيها على سعة وجوه القرآن بحسب اللّفظ، الدّالة على سعة وجوه بحسب المعنى الّتى تدلّ على سعة بطون القرآن و تأويله، و بعد ما عرفت انّ الإنسان حين الانسلاخ من هذا البنيان يشاهد أو يتحقّق بمراتب العالم الّتى هي بوجه حقائق القرآن و بوجه مراتب الإنسان، الخ.

[21]. صفات الشيعة، ص3، ح4: عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام:‏ كَذَبَ مَنْ زَعَمَ‏ أَنَّهُ‏ مِنْ‏ شِيعَتِنَا وَهُوَ مُتَمَسِّكٌ بِعُرْوَةِ غَيْرِنَا.

معاني الأخبار، ص399، ح57: عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ زِيَادٍ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام:‏ كَذَبَ مَنْ زَعَمَ‏ أَنَّهُ‏ يَعْرِفُنَا وَهُوَ مُتَمَسِّكٌ بِعُرْوَةِ غَيْرِنَا.

الكافي، ج8، ص242، ح336: عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ وَمِنْ فُرُوعِنَا كُلُ‏ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِيدُ وَالصَّلَاةُ وَالصِّيَامُ وَكَظْمُ الْغَيْظِ وَالْعَفْوُ عَنِ الْمُسِي‏ءِ وَرَحْمَةُ الْفَقِيرِ وَتَعَهُّدُ الْجَارِ وَالْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ لِأَهْلِهِ وَعَدُوُّنَا أَصْلُ كُلِّ شَرٍّ وَمِنْ فُرُوعِهِمْ كُلُّ قَبِيحٍ وَفَاحِشَةٍ فَمِنْهُمُ الْكَذِبُ وَالْبُخْلُ وَالنَّمِيمَةُ وَالْقَطِيعَةُ وَأَكْلُ الرِّبَا وَأَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ بِغَيْرِ حَقِّهِ وَتَعَدِّي الْحُدُودِ الَّتِي أَمَرَ اللَّهُ وَرُكُوبُ الْفَوَاحِشِ‏ ما ظَهَرَ مِنْها وَما بَطَنَ* وَالزِّنَا وَالسَّرِقَةُ وَكُلُّ مَا وَافَقَ ذَلِكَ مِنَ الْقَبِيحِ فَكَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مَعَنَا وَهُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُرُوعِ غَيْرِنَا.

السرائر، ج3، ص640: وَقِيلَ لِلصَّادِقِ علیه السلام: إِنَّ فُلَاناً يُوَالِيكُمْ إِلَّا أَنَّهُ‏ يَضْعُفُ‏ عَنِ‏ الْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّكُمْ قَالَ هَيْهَاتَ كَذَبَ مَنِ ادَّعَى مَحَبَّتَنَا وَلَمْ يَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّنَا.

[22]. تفسير الإمام العسكري علیه السلام، ص645، ح14: ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِJ:‏ أَ وَلَا أُحَدِّثُكُمْ بِهَزِيمَةٍ تَقَعُ فِي إِبْلِيسَ وَأَعْوَانِهِ‏ وَجُنُودِهِ أَشَدَّ مِمَّا وَقَعَتْ‏ فِي أَعْدَائِكُمْ هَؤُلَاءِ قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ. قَالَ رَسُولُ اللَّهِJ: وَالَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً، إِنَّ إِبْلِيسَ إِذَا كَانَ أَوَّلُ يَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ بَثَّ جُنُودَهُ فِي أَقْطَارِ الْأَرْضِ وَآفَاقِهَا، يَقُولُ لَهُمْ: اجْتَهِدُوا فِي اجْتِذَابِ بَعْضِ عِبَادِ اللَّهِ إِلَيْكُمْ فِي هَذَا الْيَوْمِ. وَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ بَثَّ الْمَلَائِكَةَ فِي أَقْطَارِ الْأَرْضِ وَآفَاقِهَا يَقُولُ لَهُمْ‏: سَدِّدُوا عِبَادِي وَأَرْشِدُوهُمْ. فَكُلُّهُمْ يَسْعَدُ بِكُمْ إِلَّا مَنْ أَبَى‏ وَتَمَرَّدَ وَطَغَى، فَإِنَّهُ يَصِيرُ فِي حِزْبِ إِبْلِيسَ وَجُنُودِهِ. إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ إِذَا كَانَ أَوَّلُ يَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ أَمَرَ بِأَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتُفَتَّحُ، وَيَأْمُرُ شَجَرَةَ طُوبَى فَتُطْلِعُ أَغْصَانَهَا عَلَى هَذِهِ الدُّنْيَا، ثُمَّ يَأْمُرُ بِأَبْوَابِ النَّارِ فَتُفَتَّحُ، وَيَأْمُرُ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ فَتُطْلِعُ أَغْصَانَهَا عَلَى هَذِهِ الدُّنْيَا. ثُمَّ يُنَادِي مُنَادِي رَبِّنَا عَزَّ وَجَلَّ: يَا عِبَادَ اللَّهِ هَذِهِ أَغْصَانُ شَجَرَةِ طُوبَى، فَتَمَسَّكُوا بِهَا، تَرْفَعْكُمْ إِلَى الْجَنَّةِ، وَهَذِهِ أَغْصَانُ شَجَرَةِ الزَّقُّومِ، فَإِيَّاكُمْ وَإِيَّاهَا، لَا تُؤَدِّيكُمْ‏ إِلَى الْجَحِيمِ. قَالَ رَسُولُ اللَّهِJ: فَوَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً إِنَّ مَنْ تَعَاطَى بَاباً مِنَ الْخَيْرِ وَالْبِرِّ فِي هَذَا الْيَوْمِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِ شَجَرَةِ طُوبَى، فَهُوَ مُؤَدِّيهِ إِلَى الْجَنَّةِ، وَمَنْ تَعَاطَى بَاباً مِنَ الشَّرِّ فِي هَذَا الْيَوْمِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِ شَجَرَةِ الزَّقُّومِ، فَهُوَ مُؤَدِّيهِ إِلَى النَّارِ.

ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِJ: فَمَنْ تَطَوَّعَ لِلَّهِ بِصَلَاةٍ فِي هَذَا الْيَوْمِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ. وَمَنْ صَامَ فِي هَذَا الْيَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ. وَمَنْ عَفَا عَنْ مَظْلِمَةٍ، فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ‏ وَمَنْ أَصْلَحَ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ، أَوِ الْوَالِدِ وَوَلَدِهِ أَوِ الْقَرِيبِ وَقَرِيبِهِ أَوِ الْجَارِ وَجَارِهِ‏ أَوِ الْأَجْنَبِيِّ أَوِ الْأَجْنَبِيَّةِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ. وَمَنْ خَفَّفَ عَنْ مُعْسِرٍ مِنْ دَيْنِهِ أَوْ حَطَّ عَنْهُ، فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ. وَمَنْ نَظَرَ فِي حِسَابِهِ فَرَأَى دَيْناً عَتِيقاً قَدْ أَيِسَ مِنْهُ صَاحِبُهُ، فَأَدَّاهُ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ. وَمَنْ كَفَلَ يَتِيماً، فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ. وَمَنْ كَفَّ سَفِيهاً عَنْ عِرْضِ مُؤْمِنٍ، فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ. وَمَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ أَوْ شَيْئاً مِنْهُ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ. وَمَنْ قَعَدَ يَذْكُرُ اللَّهَ وَنَعْمَاءَهُ وَيَشْكُرُهُ عَلَيْهَا، فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ. وَمَنْ عَادَ مَرِيضاً فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ. وَمَنْ شَيَّعَ فِيهِ جَنَازَةً فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ. وَمَنْ عَزَّى فِيهِ مُصَاباً، فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ. وَمَنْ بَرَّ وَالِدَيْهِ أَوْ أَحَدَهُمَا فِي هَذَا الْيَوْمِ فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ. وَمَنْ كَانَ أَسْخَطَهُمَا قَبْلَ هَذَا الْيَوْمِ فَأَرْضَاهُمَا فِي هَذَا الْيَوْمِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ وَكَذَلِكَ مَنْ فَعَلَ شَيْئاً مِنْ سَائِرٍ مِنْ أَبْوَابِ الْخَيْرِ فِي هَذَا الْيَوْمِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ مِنْهُ بِغُصْنٍ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِJ: وَالَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً، وَإِنَّ مَنْ تَعَاطَى بَاباً مِنَ الشَّرِّ وَالْعِصْيَانِ فِي هَذَا الْيَوْمِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِ شَجَرَةِ الزَّقُّومِ فَهُوَ مُؤَدِّيهِ إِلَى النَّارِ.

ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِJ: وَالَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً، فَمَنْ قَصَّرَ فِي صَلَاتِهِ الْمَفْرُوضَةِ وَضَيَّعَهَا، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَمَنْ كَانَ عَلَيْهِ فَرْضُ صَوْمٍ فَفَرَّطَ فِيهِ وَضَيَّعَهُ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَمَنْ جَاءَهُ فِي هَذَا الْيَوْمِ فَقِيرٌ ضَعِيفٌ يَعْرِفُ‏ سُوءَ حَالِهِ، وَهُوَ يَقْدِرُ عَلَى تَغْيِيرِ حَالِهِ مِنْ غَيْرِ ضَرَرٍ يَلْحَقُهُ، وَلَيْسَ هُنَاكَ مَنْ يَنُوبُ عَنْهُ وَيَقُومُ مَقَامَهُ، فَتَرَكَهُ يُضَيَّعُ وَيَعْطَبُ، وَلَمْ يَأْخُذْ بِيَدِهِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَمَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْهِ مُسِي‏ءٌ، فَلَمْ يَعْذِرْهُ، ثُمَّ لَمْ يَقْتَصِرْ بِهِ عَلَى قَدْرِ عُقُوبَةِ إِسَاءَتِهِ، بَلْ أَرْبَى عَلَيْهِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَمَنْ ضَرَبَ‏ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ، أَوِ الْوَالِدِ وَوَلَدِهِ، أَوْ الْأَخِ وَأَخِيهِ، أَوِ الْقَرِيبِ وَقَرِيبِهِ، أَوْ بَيْنَ جَارَيْنِ، أَوْ خَلِيطَيْنِ أَوْ أَجْنَبِيَّيْنِ‏ فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَمَنْ شَدَّدَ عَلَى مُعْسِرٍ وَهُوَ يَعْلَمُ إِعْسَارَهُ، فَزَادَ غَيْظاً وَبَلَاءً، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ وَمَنْ كَانَ عَلَيْهِ دَيْنٌ فَكَسَرَهُ‏ عَلَى صَاحِبِهِ، وَتَعَدَّى عَلَيْهِ حَتَّى أَبْطَلَ دَيْنَهُ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَمَنْ جَفَا يَتِيماً وَآذَاهُ وَتَهَضَّمَ‏ مَالَهُ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَمَنْ وَقَعَ فِي عِرْضِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ، وَحَمَلَ النَّاسَ عَلَى ذَلِكَ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ وَمَنْ تَغَنَّى بِغِنَاءٍ حَرَامٍ يَبْعَثُ فِيهِ عَلَى الْمَعَاصِي فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَمَنْ قَعَدَ يُعَدِّدُ قَبَائِحَ أَفْعَالِهِ فِي الْحُرُوبِ، وَأَنْوَاعَ ظُلْمِهِ لِعِبَادِ اللَّهِ وَيَفْتَخِرُ بِهَا فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَمَنْ كَانَ جَارُهُ مَرِيضاً فَتَرَكَ عِيَادَتَهُ اسْتِخْفَافاً بِحَقِّهِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَمَنْ مَاتَ جَارُهُ، فَتَرَكَ تَشْيِيعَ جَنَازَتِهِ تَهَاوُناً بِهِ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ مُصَابٍ، وَجَفَاهُ إِزْرَاءً عَلَيْهِ، وَاسْتِصْغَاراً لَهُ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَمَنْ عَقَّ وَالِدَيْهِ أَوْ أَحَدَهُمَا، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَمَنْ كَانَ قَبْلَ ذَلِكَ عَاقّاً لَهُمَا، فَلَمْ يُرْضِهِمَا فِي هَذَا الْيَوْمِ، وَهُوَ يَقْدِرُ عَلَى ذَلِكَ فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَكَذَا مَنْ فَعَلَ شَيْئاً مِنْ سَائِرِ أَبْوَابِ الشَّرِّ، فَقَدْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْهُ. وَالَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً، إِنَّ المُتَعَلِّقِينَ بِأَغْصَانِ شَجَرَةِ طُوبَى تَرْفَعُهُمْ تِلْكَ الْأَغْصَانُ إِلَى الْجَنَّةِ وَإِنَّ الْمُتَعَلِّقِينَ بِأَغْصَانِ شَجَرَةِ الزَّقُّومِ تَخْفِضُهُمْ تِلْكَ الْأَغْصَانُ إِلَى الْجَحِيمِ. ثُمَّ رَفَعَ رَسُولُ اللَّهِJ طَرْفَهُ إِلَى السَّمَاءِ مَلِيّاً، وَجَعَلَ‏ يَضْحَكُ وَيَسْتَبْشِرُ ثُمَّ خَفَضَ طَرْفَهُ إِلَى الْأَرْضِ، فَجَعَلَ يَقْطِبُ وَيَعْبِسُ، ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: وَالَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً، لَقَدْ رَأَيْتُ شَجَرَةَ طُوبَى تَرْتَفِعُ أَغْصَانُهَا وَتَرْفَعُ الْمُتَعَلِّقِينَ بِهَا إِلَى الْجَنَّةِ، وَرَأَيْتُ مِنْهُمْ مَنْ تَعَلَّقَ مِنْهَا بِغُصْنٍ وَمِنْهُمْ مَنْ تَعَلَّقَ‏ مِنْهَا بِغُصْنَيْنِ أَوْ بِأَغْصَانٍ عَلَى حَسَبِ اشْتِمَالِهِمْ عَلَى الطَّاعَاتِ، وَإِنِّي لَأَرَى زَيْدَ بْنَ حَارِثَةَ قَدْ تَعَلَّقَ بِعَامَّةِ أَغْصَانِهَا فَهِيَ تَرْفَعُهُ إِلَى أَعْلَى عَالِيهَا، فَلِذَلِكَ ضَحِكْتُ وَاسْتَبْشَرْتُ ثُمَّ نَظَرْتُ إِلَى الْأَرْضِ، فَوَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً، لَقَدْ رَأَيْتُ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ تَنْخَفِضُ أَغْصَانُهَا وَتَخْفِضُ الْمُتَعَلِّقِينَ بِهَا إِلَى الْجَحِيمِ، وَرَأَيْتُ مِنْهُمْ مَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ، وَرَأَيْتُ مِنْهُمْ مَنْ تَعَلَّقَ مِنْهَا بِغُصْنَيْنِ، أَوْ بِأَغْصَانٍ، عَلَى حَسَبَ اشْتِمَالِهِمْ عَلَى الْقَبَائِحِ، وَإِنِّي لَأَرَى بَعْضَ الْمُنَافِقِينَ قَدْ تَعَلَّقَ بِعَامَّةِ أَغْصَانِهَا، وَهِيَ تَخْفِضُهُ إِلَى أَسْفَلِ دَرَكَاتِهَا فَلِذَلِكَ عَبَسْتُ وَقَطَبْتُ‏. قَالَ: ثُمَّ أَعَادَ رَسُولُ اللَّهِJ بَصَرَهُ إِلَى السَّمَاءِ يَنْظُرُ إِلَيْهَا مَلِيّاً وَهُوَ يَضْحَكُ وَيَسْتَبْشِرُ، ثُمَّ خَفَضَ طَرْفَهُ إِلَى الْأَرْضِ وَهُوَ يَقْطِبُ وَيَعْبِسُ. ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: يَا عِبَادَ اللَّهِ أَمَّا لَوْ رَأَيْتُمْ مَا رَآهُ نَبِيُّكُمْ مُحَمَّدٌ إِذاً لَأَظْمَأْتُمْ لِلَّهِ بِالنَّهَارِ أَكْبَادَكُمْ، وَلَجَوَّعْتُمْ لَهُ بُطُونَكُمْ، وَلَأَسْهَرْتُمْ لَهُ لَيْلَكُمْ، وَلَأَنْصَبْتُمْ فِيهِ أَقْدَامَكُمْ وَأَبْدَانَكُمْ، وَلَأَنْفَدْتُمْ‏ بِالصَّدَقَةِ أَمْوَالَكُمْ، وَعَرَضْتُمْ لِلتَّلَفِ فِي الْجِهَادِ أَرْوَاحَكُمْ. قَالُوا: وَمَا هُوَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فِدَاؤُكَ الْآبَاءُ وَالْأُمَّهَاتُ وَالْبَنُونَ وَالْبَنَاتُ وَالْأَهْلُونَ وَالْقَرَابَاتُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِJ: وَالَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَقَدْ رَأَيْتُ تِلْكَ الْأَغْصَانَ مِنْ شَجَرَةِ طُوبَى عَادَتْ إِلَى الْجَنَّةِ، فَنَادَى مُنَادِي رَبِّنَا عَزَّ وَجَلَّ خُزَّانَهَا: يَا مَلَائِكَتِي! انْظُرُوا كُلَّ مَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِ طُوبَى فِي هَذَا الْيَوْمِ، فَانْظُرُوا إِلَى مِقْدَارِ مُنْتَهَى ظِلِّ ذَلِكَ الْغُصْنِ، فَأَعْطُوهُ مِنْ جَمِيعِ الْجَوَانِبِ مِثْلَ مَسَاحَتِهِ قُصُوراً وَدُوراً وَخَيْرَاتٍ. فَأُعْطُوا ذَلِكَ: فَمِنْهُمْ مَنْ أُعْطِيَ مَسِيرَةَ أَلْفِ سَنَةٍ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ وَمِنْهُمْ مَنْ أُعْطِيَ ضِعْفَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ أُعْطِيَ ثَلَاثَةَ أَضْعَافِهِ، وَأَرْبَعَةَ أَضْعَافِهِ، وَأَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ عَلَى قَدْرِ قُوَّةِ إِيمَانِهِمْ، وَجَلَالَةِ أَعْمَالِهِمْ. وَلَقَدْ رَأَيْتُ صَاحِبَكُمْ زَيْدَ بْنَ حَارِثَةَ أُعْطِيَ أَلْفَ ضِعْفِ مَا أُعْطِيَ جَمِيعُهُمْ عَلَى قَدْرِ فَضْلِهِ عَلَيْهِمْ فِي قُوَّةِ الْإِيمَانِ وَجَلَالَةِ الْأَعْمَالِ، فَلِذَلِكَ ضَحِكْتُ وَاسْتَبْشَرْتُ. وَلَقَدْ رَأَيْتُ تِلْكَ الْأَغْصَانَ مِنْ شَجَرَةِ الزَّقُّومِ عَادَتْ إِلَى جَهَنَّمَ، فَنَادَى مُنَادِي رَبِّنَا خُزَّانَهَا: يَا مَلَائِكَتِي انْظُرُوا مَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِ شَجَرَةِ الزَّقُّومِ فِي هَذَا الْيَوْمِ فَانْظُرُوا إِلَى مُنْتَهَى مَبْلَغِ حَدِّ ذَلِكَ الْغُصْنِ وَظُلْمَتِهِ، فَابْنُوا لَهُ مَقَاعِدَ مِنَ النَّارِ مِنْ جَمِيعِ الْجَوَانِبِ، مِثْلَ مَسَاحَتِهِ قُصُورَ النِّيرَانِ، وَبِقَاعَ غِيرَانٍ، وَحَيَّاتٍ، وَعَقَارِبَ، وَسَلَاسِلَ وَأَغْلَالٍ، وَقُيُودٍ، وَأَنْكَالٍ يُعَذَّبُ بِهَا. فَمِنْهُمْ مَنْ أُعِدَّ لَهُ فِيهَا مَسِيرَةُ سَنَةٍ، أَوْ سَنَتَيْنِ، أَوْ مِائَةِ سَنَةٍ، أَوْ أَكْثَرَ عَلَى قَدْرِ ضَعْفِ إِيمَانِهِمْ وَسُوءِ أَعْمَالِهِمْ. وَلَقَدْ رَأَيْتُ لِبَعْضِ الْمُنَافِقِينَ أَلْفَ ضِعْفِ مَا أُعْطِيَ جَمِيعَهُمْ عَلَى قَدْرِ زِيَادَةِ كُفْرِهِ وَشَرِّهِ، فَلِذَلِكَ قَطَبْتُ وَعَبَسْتُ. ثُمَّ نَظَرَ رَسُولُ اللَّهِJ إِلَى أَقْطَارِ الْأَرْضِ وَأَكْنَافِهَا، فَجَعَلَ يَتَعَجَّبُ تَارَةً، وَيَنْزَعِجُ تَارَةً، ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: طُوبَى لِلْمُطِيعِينَ كَيْفَ يُكْرِمُهُمُ اللَّهُ بِمَلَائِكَتِهِ، وَالْوَيْلُ لِلْفَاسِقِينَ كَيْفَ يَخْذُلُهُمُ اللَّهُ، وَيَكِلُهُمْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ. وَالَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً إِنِّي لَأَرَى الْمُتَعَلِّقِينَ بِأَغْصَانِ شَجَرَةِ طُوبَى كَيْفَ قَصَدَتْهُمُ الشَّيَاطِينُ لِيُغْوُوهُمْ، فَحَمَلَتْ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ يَقْتُلُونَهُمْ وَيُثْخِنُونَهُمْ‏ وَيَطْرُدُونَهُمْ عَنْهُمْ، فَنَادَاهُمْ مُنَادِي رَبِّنَا: يَا مَلَائِكَتِي أَلَا فَانْظُرُوا كُلَّ مَلَكٍ فِي الْأَرْضِ إِلَى مُنْتَهَى مَبْلَغِ نَسِيمِ هَذَا الْغُصْنِ الَّذِي تَعَلَّقَ بِهِ مُتَعَلِّقٌ فَقَاتِلُوا الشَّيَاطِينَ عَنْ ذَلِكَ الْمُؤْمِنِ‏ وَأَخِّرُوهُمْ عَنْهُ، فَإِنِّي لَأَرَى بَعْضَهُمْ، وَقَدْ جَاءَهُ مِنَ الْأَمْلَاكِ مَنْ يَنْصُرُهُ عَلَى الشَّيَاطِينِ وَيَدْفَعُ عَنْهُ الْمَرَدَةَ. أَلَا فَعَظِّمُوا هَذَا الْيَوْمَ مِنْ شَعْبَانَ بَعْدَ تَعْظِيمِكُمْ لِشَعْبَانَ، فَكَمْ مِنْ سَعِيدٍ فِيهِ وَكَمْ مِنْ شَقِيٍّ فِيهِ لِتَكُونُوا مِنَ السُّعَدَاءِ فِيهِ، وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْأَشْقِيَاءِ.

[23]. الرعد: 29.

الكافي، ج2، ص239، ح30: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ:‏ إِنَّ لِأَهْلِ الدِّينِ عَلَامَاتٍ يُعْرَفُونَ بِهَا صِدْقَ الْحَدِيثِ وَأَدَاءَ الْأَمَانَةِ وَوَفَاءً بِالْعَهْدِ وَصِلَةَ الْأَرْحَامِ وَرَحْمَةَ الضُّعَفَاءِ وَقِلَّةَ الْمُرَاقَبَةِ لِلنِّسَاءِ أَوْ قَالَ قِلَّةَ الْمُوَاتَاةِ لِلنِّسَاءِ وَبَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَحُسْنَ الْخُلُقِ وَسَعَةَ الْخُلُقِ وَاتِّبَاعَ الْعِلْمِ وَمَا يُقَرِّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ زُلْفَى‏ طُوبى‏ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ‏ وَطُوبَى شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ أَصْلُهَا فِي‏ دَارِ النَّبِيِ‏ مُحَمَّدٍJ وَلَيْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَفِي دَارِهِ غُصْنٌ مِنْهَا لَا يَخْطُرُ عَلَى قَلْبِهِ شَهْوَةُ شَيْ‏ءٍ إِلَّا أَتَاهُ بِهِ ذَلِكَ وَلَوْ أَنَّ رَاكِباً مُجِدّاً سَارَ فِي ظِلِّهَا مِائَةَ عَامٍ مَا خَرَجَ مِنْهُ وَلَوْ طَارَ مِنْ أَسْفَلِهَا غُرَابٌ مَا بَلَغَ أَعْلَاهَا حَتَّى يَسْقُطَ هَرِماً أَلَا فَفِي هَذَا فَارْغَبُوا إِنَّ الْمُؤْمِنَ مِنْ نَفْسِهِ فِي شُغُلٍ وَالنَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ إِذَا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ افْتَرَشَ وَجْهَهُ وَسَجَدَ لِلَّهِ عَزَّ وَجَلَّ بِمَكَارِمِ بَدَنِهِ يُنَاجِي الَّذِي خَلَقَهُ فِي فَكَاكِ رَقَبَتِهِ أَلَا فَهَكَذَا كُونُوا.

الخصال، ج2، ص557، ح31: عَنْ عَامِرِ بْنِ وَاثِلَةَ قَالَ: كُنْتُ فِي الْبَيْتِ يَوْمَ الشُّورَى فَسَمِعْتُ عَلِيّاً علیه السلام وَهُوَ يَقُول‏:... نَشَدْتُكُمْ‏ بِاللَّهِ هَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ كَمَا قَالَ لِي إِنَّ طُوبَى شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ أَصْلُهَا فِي دَارِ عَلِيٍّ لَيْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَفِي مَنْزِلِهِ‏ غُصْنٌ‏ مِنْ‏ أَغْصَانِهَا غَيْرِي؟ قَالُوا: اللَّهُمَّ لا، الخبر.

كمال الدين وتمام النعمة، ص358، ح55: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیه السلام: ‏طُوبَى لِمَنْ تَمَسَّكَ بِأَمْرِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا فَلَمْ يَزِغْ‏ قَلْبُهُ‏ بَعْدَ الْهِدَايَةِ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَمَا طُوبَى قَالَ شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ أَصْلُهَا فِي دَارِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام وَلَيْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَفِي دَارِهِ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهَا وَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَ‏ طُوبى‏ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ‏.

تفسير فرات الكوفي، ص208، ح277: عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِJ‏ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى‏ طُوبى‏ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ‏ قَالَ: شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ غَرَسَهَا اللَّهُ بِيَدِهِ‏ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ‏ تُنْبِتُ الْحُلِيَّ وَالْحُلَلَ وَالثِّمَارَ مُتَدَلِّيَةً عَلَى أَفْوَاهِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَإِنَّ أَغْصَانَهَا لَتُرَى مِنْ وَرَاءِ سُورِ الْجَنَّةِ وَهِيَ فِي مَنْزِلِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام لَنْ‏ يُحْرَمَهَا وَلِيُّهُ‏ وَلَنْ يَنَالَهَا عَدُوُّهُ.

تفسير القمي، ج1، ص365: عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ‏: طُوبى‏ شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ فِي دَارِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَلَيْسَ أَحَدٌ مِنْ شِيعَتِهِ إِلَّا وَفِي دَارِهِ غُصْنٌ مِنْ أَغْصَانِهَا وَوَرَقَةٌ مِنْ أَوْرَاقِهَا يَسْتَظِلُ‏ تَحْتَهَا أُمَّةٌ مِنَ الْأُمَمِ‏ وَعَنْهُ قَالَ‏ كَانَ رَسُولُ اللَّهِJ يُكْثِرُ تَقْبِيلَ فَاطِمَةَ سلام الله علیها فَأَنْكَرَتْ ذَلِكَ عَائِشَةُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِJ يَا عَائِشَةُ إِنِّي لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَأَدْنَانِي جَبْرَئِيلُ مِنْ شَجَرَةِ طُوبَى وَنَاوَلَنِي مِنْ ثِمَارِهَا فَأَكَلْتُ فَحَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ مَاءً فِي ظَهْرِي فَلَمَّا هَبَطْتُ إِلَى الْأَرْضِ وَاقَعْتُ خَدِيجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ فَمَا قَبَّلْتُهَا قَطُّ إِلَّا وَجَدْتُ رَائِحَةَ شَجَرَةِ طُوبَى مِنْهَا.

[24]. الإحتجاج، ج‏2، ص494:... فَاشْهَدْ عَلَى مَا أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ وَأَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَرِي‏ءٌ مِنْ عَدُوِّكَ فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ وَالْبَاطِلُ مَا سَخِطْتُمُوهُ وَالْمَعْرُوفُ‏ مَا أَمَرْتُمْ‏ بِهِ وَالْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْهُ فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَِرَسُولِهِ وَبِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَبِأَئِمَّةِ الْمُؤْمِنِينَ وَبِكُمْ يَا مَوْلَايَ أَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ وَنُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ وَمَوَدَّتِي خَالِصَةٌ لَكُمْ آمِينَ آمِين‏، الخبر.

[25]. روایات گریه حضرت زهراء سلام الله علیها برای امام حسین علیه السلام:

كامل الزيارات، ص82، ح7: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أُحَدِّثُهُ فَدَخَلَ عَلَيْهِ ابْنُهُ فَقَالَ لَهُ مَرْحَباً وَضَمَّهُ وَقَبَّلَهُ وَقَالَ حَقَّرَ اللَّهُ مَنْ حَقَّرَكُمْ وَانْتَقَمَ مِمَّنْ وَتَرَكُمْ وَخَذَلَ اللَّهُ مَنْ خَذَلَكُمْ وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكُمْ وَكَانَ اللَّهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَحَافِظاً وَنَاصِراً فَقَدْ طَالَ بُكَاءُ النِّسَاءِ وَبُكَاءُ الْأَنْبِيَاءِ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَمَلَائِكَةِ السَّمَاءِ ثُمَّ بَكَى وَقَالَ يَا أَبَا بَصِيرٍ إِذَا نَظَرْتُ إِلَى وُلْدِ الْحُسَيْنِ أَتَانِي مَا لَا أَمْلِكُهُ بِمَا أَتَى إِلَى أَبِيهِمْ وَإِلَيْهِمْ يَا أَبَا بَصِيرٍ إِنَّ فَاطِمَةَ سلام الله علیها لَتَبْكِيهِ وَتَشْهَقُ فَتَزْفِرُ جَهَنَّمُ زَفْرَةً لَوْ لَا أَنَّ الْخَزَنَةَ يَسْمَعُونَ بُكَاءَهَا وَقَدِ اسْتَعَدُّوا لِذَلِكَ مَخَافَةَ أَنْ يَخْرُجَ مِنْهَا عُنُقٌ أَوْ يَشْرُدَ دُخَانُهَا فَيُحْرِقَ‏ أَهْلَ‏ الْأَرْضِ‏ فَيَحْفَظُونَهَا [فَيَكْبَحُونَهَا] مَا دَامَتْ بَاكِيَةً وَيَزْجُرُونَهَا وَيُوثِقُونَ مِنْ أَبْوَابِهَا مَخَافَةً عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَلَا تَسْكُنُ حَتَّى يَسْكُنَ صَوْتُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءَ وَإِنَّ الْبِحَارَ تَكَادُ أَنْ تَنْفَتِقَ فَيَدْخُلَ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ وَمَا مِنْهَا قَطْرَةٌ إِلَّا بِهَا مَلَكٌ مُوَكَّلٌ فَإِذَا سَمِعَ الْمَلَكُ‏ صَوْتَهَا أَطْفَأَ نَارَهَا بِأَجْنِحَتِهِ وَحَبَسَ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ مَخَافَةً عَلَى الدُّنْيَا وَمَا فِيهَا وَمَنْ عَلَى الْأَرْضِ فَلَا تَزَالُ الْمَلَائِكَةُ مُشْفِقِينَ يَبْكُونَهُ لِبُكَائِهَا وَيَدْعُونَ اللَّهَ وَيَتَضَرَّعُونَ إِلَيْهِ وَيَتَضَرَّعُ أَهْلُ الْعَرْشِ وَمَنْ حَوْلَهُ وَتَرْتَفِعُ أَصْوَاتٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ بِالتَّقْدِيسِ لِلَّهِ مَخَافَةً عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ وَلَوْ أَنَّ صَوْتاً مِنْ أَصْوَاتِهِمْ يَصِلُ إِلَى الْأَرْضِ لَصَعِقَ أَهْلُ الْأَرْضِ وَتَقَطَّعَتِ الْجِبَالُ وَزُلْزِلَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ عَظِيمٌ قَالَ غَيْرُهُ أَعْظَمُ مِنْهُ مَا لَمْ تَسْمَعْهُ ثُمَّ قَالَ لِي يَا أَبَا بَصِيرٍ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَكُونَ فِيمَنْ يُسْعِدُ فَاطِمَةَ سلام الله علیها فَبَكَيْتُ حِينَ قَالَهَا فَمَا قَدَرْتُ عَلَى الْمَنْطِقِ وَمَا قَدَرَ عَلَى كَلَامِي مِنَ الْبُكَاءِ ثُمَّ قَامَ إِلَى الْمُصَلَّى يَدْعُو فَخَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ عَلَى تِلْكَ الْحَالِ فَمَا انْتَفَعْتُ بِطَعَامٍ وَمَا جَاءَنِي النَّوْمُ وَأَصْبَحْتُ صَائِماً وَجِلاً حَتَّى أَتَيْتُهُ فَلَمَّا رَأَيْتُهُ قَدْ سَكَنَ سَكَنْتُ وَحَمِدْتُ اللَّهَ حَيْثُ لَمْ تَنْزِلْ بِي عُقُوبَةٌ.

ثواب الأعمال، ص216: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِJ:‏ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نُصِبَ لِفَاطِمَةَ سلام الله علیها قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ وَأَقْبَلَ الْحُسَيْنُ علیه السلام رَأْسُهُ عَلَى يَدِهِ فَإِذَا رَأَتْهُ شَهَقَتْ شَهْقَةً لَا يَبْقَى فِي الْجَمْعِ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَلَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَلَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَى لَهَا فَيُمَثِّلُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ رَجُلاً لَهَا فِي أَحْسَنِ صُورَةٍ وَهُوَ يُخَاصِمُ قَتَلَتَهُ بِلَا رَأْسٍ فَيَجْمَعُ اللَّهُ قَتَلَتَهُ وَالْمُجَهِّزِينَ عَلَيْهِ وَمَنْ شَرِكَ فِي قَتْلِهِ فَيَقْتُلُهُمْ حَتَّى أَتَى عَلَى آخِرِهِمْ ثُمَّ يُنْشَرُونَ فَيَقْتُلُهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام ثُمَّ يُنْشَرُونَ فَيَقْتُلُهُمُ‏ الْحَسَنُ علیه السلام‏ ثُمَّ يُنْشَرُونَ فَيَقْتُلُهُمُ الْحُسَيْنُ علیه السلام ثُمَّ يُنْشَرُونَ فَلَا يَبْقَى مِنْ ذُرِّيَّتِنَا أَحَدٌ إِلَّا قَتَلَهُمْ قَتْلَةً فَعِنْدَ ذَلِكَ يَكْشِفُ اللَّهُ الْغَيْظَ وَيُنْسِي الْحُزْنَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام رَحِمَ اللَّهُ شِيعَتَنَا شِيعَتُنَا وَاللَّهِ الْمُؤْمِنُونَ فَقَدْ وَاللَّهِ شَرِكُونَا فِي الْمُصِيبَةِ بِطُولِ الْحُزْنِ وَالْحَسْرَةِ.

[26]. الكافي، ج1، ص219، ح3: عَنْ سَمَاعَةَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ‏: مَا لَكُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللَّهِJ فَقَالَ رَجُلٌ كَيْفَ‏ نَسُوؤُهُ‏ فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيْهِ فَإِذَا رَأَى فِيهَا مَعْصِيَةً سَاءَهُ ذَلِكَ فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللَّهِ وَسُرُّوهُ.

بصائر الدرجات، ج1، ص426، ح14: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ أَعْمَالَ الْعِبَادِ تُعْرَضُ عَلَى نَبِيِّكُمْ كُلَّ عَشِيَّةِ الْخَمِيسِ فَلْيَسْتَحْيِي أَحَدُكُمْ أَنْ تُعْرَضَ عَلَى نَبِيِّهِ‏ الْعَمَلُ‏ الْقَبِيحُ.