مقدمات ظهور و رجعت - جلسه بیست و دوم
مقدمات ظهور و رجعت
جلسه 22
أعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین
ولعنة الله علی أعدائهم أجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین
مروری بر جلسات گذشته و سیر منظّم گوینده با انسجام فکری و موازین الهی و رسیدن به حقایق
چون ایّام محرّم و صفر ایّام سوگواری اهل بیت علیهم السلام است این جلسه بخاطر جلسات دیگر تعطیل بود و مقداری از رشته سخن به عقب افتاده و گمشده که از خداوند میخواهیم هم به من گوینده و هم به شمای شنونده توفیق دهد تا بتوانیم این سیر را به جلو پیش ببریم، این مطلبی که میخواهم عرض کنم بسیار عظیم، بزرگ و با ارزش است که انسان باید بتواند دیگران را به راه صحیح و الهی هدایت کرده و سوق دهد، این مطلب برای کسانی که خداوند میخواهد به آنها توفیق پیمودن این راه و رسیدن به حقایق و معارفی از انوار الهیه، کمالات توحیدی و ولایت اهل بیت علیهم السلام را بدهد بسیار زیربنایی و پایهای است.
آن مطلب این است که ان شاء الله خداوند متعال به بنده و گویندگان دیگری که در راه و روش اهل بیت علیهم السلام سخن میگویند و نیّت، قصد، خواسته و تلاش آنها بر این است که حقایق و معارف اهل بیت علیهم السلام را از بزرگترین جایگاه وجودی توحیدی خداوند تا عالم جسمانی که ما کفش خود را چگونه بپوشیم، غذای خود را چگونه بخوریم، با دوستان خود چگونه برخورد کنیم و تا کوچکترین عملی که در این عالم داریم را به صورتی تبیین و تشریح کنند که سلسلهوار و به همراه میزان باشد، پراکنده و گسیخته نباشد، در یک سخن نسبت به مطالب پراکندگی و بیربطی رخ ندهد، در نتیجه سخن باید منظّم باشد تا گوینده بتواند گفتار را از مبدأ الهی شروع کرده و سیر خود را ادامه دهد تا به پایینترین جایگاه جسمانی دست، گوش، چشم، زبان و بینی برسد.
این نظم صورت نمیگیرد مگر اینکه گوینده انسجام ذهنی و فکری داشته باشد و در یافتهها، دانش و تفکّر او تشتّت، گسیختگی، پراکندگی، بیگانگی و دوگانگی وجود نداشته باشد بلکه تفکّر و داراییهای علمی او بر میزان توحید الهی پایه ریزی شده باشد تا از آن به ولایت اهل بیت علیهم السلام برسد و از ولایت اهل بیت علیهم السلام به مقامات بزرگان عالم، شیعیان، انبیای اولوالعزم، انبیای مرسل، انبیای غیر مرسل، ملائکه مقرّب، مؤمنین کامل، مؤمنین ممتحن ـ که صاحب ایمان بالا و با ارزش الهی هستند ـ بنده و جنابعالی، احکام شرعیه، مسائل وضو، غسل، تیمّم و رفت و آمد برسد و بتواند تمام اینها را بر میزان، معیار، رشته و سلسله الهی انجام دهد و اگر ذهن، فکر و روان گوینده به این صورت باشد میتواند به صورت منظّمی سخن بگوید.
سیر منظّم رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السلام
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم که مبدأ اسلام بودند سیر خود را به همین صورت شروع کرده و جلو رفتند؛ یعنی در مقام اوّل فقط صحبت از توحید خداوند تبارک و تعالی کرده و فرمودند: «قُولُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، تُفْلِحُوا»[1]، هنگامی که انسانها آهسته آهسته آمادهتر شدند ایشان احکام شرعی، تکالیف و امور اعتقادی تفصیلی را بیان کردند، ایشان تا آخر عمر شریف خود ولایت امیر المؤمنین علیه السلام را تشریح کردند و اهل بیت علیهم السلام نیز همان رشته ایشان را ادامه دادند.
شکل گیری تفکّرات پراکنده نتیجه منسجم نبودن مطالب و مستحکم نکردن ریشه و نرسیدن به حقایق
پس اوّلین چیز ضروری این است که رشته فکری، علمی و روانی انسان یک رشته منظّم و مرتّب بر میزان حکمت الهی باشد، یک رشته پراکنده و از هم گسیخته نباشد، اگر رشته از هم گسیخته، پراکنده، بیگانه و دو گانه باشد و همه اخوان صفای الهی ـ که از یک جا آمده و به یک جا بازگردند ـ نباشند؛ این پراکندگی افکار به زبان، دست، پا، سر، گوش و چشم او سرایت میکند و آنها هم از یکدیگر پراکنده میشوند، در نتیجه این گوینده نمیتواند به سخن منظّم و مرتّبی که از مبدأ الهی شروع شده و آهسته آهسته به منتهای خلقت عالم جسمانی میرسد برسد.
به این دلیل که گوینده و نویسنده نمیتوانند مطالب را به صورت منظّم بیان کنند نوع تفکّر و روان شنونده و خواننده به صورت پراکندگی، بیانسجامی و بیترتیبی شکل میگیرد در نتیجه انسانها هرگز با این نوع سلسله و حرکت نمیتوانند به جایی برسند زیرا نمیتوانند اصل و فرعی را بفهمند و هر کدام را به دیگری برگردانند.
همانطور که در روایات و آیات کریمه قرآن بیان شده که تمام حقایق دینی عبارت است از یک حقیقت، آن حقیقت یک درخت است،[2] این درخت نقطه اوّلیهای دارد که آن نقطه ریشههای درخت و مبانی توحیدی انسان است، اگر ریشه درخت مستحکم و مرتّب نباشد و از او در مقابل بیماری، مریضی و کرم زدگی محافظت نشود؛ تنه درخت که عبارت است از نبوّت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نیز ضعیف خواهد شد، دیگر آن قدرت، توانایی و سلامتی را نخواهد داشت تا بتواند شاخههای زیبا و عظیم الهی داشته باشد.
ارتباط ریشه، تنه و شاخههای درخت مبادی توحیدی الهی با نحوه سیر گوینده
مقصود بنده بیرون نیست در بیرون که این درخت بسیار عظیم است بلکه مقصود نحوه سیر گوینده است، اگر گوینده نتواند ریشه درخت ـ مبادی توحیدی الهی ـ را بر میزان و معیار اهل بیت علیهم السلام مستحکم کند؛[3] باعث میشود که ریشهها بیمار و کرم زده شوند و ریشه کرم زده هرگز نمیتواند تنه مستحکمی داشته باشد، پس اگر ریشه به این صورت باشد به نبوّت رسول خدا علیهم السلام سرایت میکند و این شخص نمیتواند در نبوّت ایشان بر میزان فرمایشات اهل بیت علیهم السلام به صورت کامل، الهی، مستحکم و استوار حرکت کند.
هنگامی که شنونده نتوانست اینگونه جلو برود شاخههای بزرگ درخت که عبارت از ائمّه دوازده گانه هستند قوی، کامل و مستحکم نخواهند شد، هنگامی که شاخهها؛ یعنی اعتقاداتی که گوینده و نویسنده نسبت به اهل بیت علیهم السلام دارد استوار نباشند، بیماری، ضعف و مشکل داشته باشد و طبق نظم الهی پایه ریزی نشده باشد این شخص نمیتواند شاخه کوچکتری که بعد از شاخههای بزرگتر است را تنظیم و ترسیم کند.
پراکندگی باعث بیماری تمام درخت
در این صورت گوینده نمیتواند آن شاخهها را به گونهای ترسیم و بیان کند که بر میزان حکمت الهی، نظم الهی، توحید الهی، نبوّت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و ولایت اهل بیت علیهم السلام باشند، در نتیجه این شاخهها بخاطر مریضی شاخههای قبل مریض هستند و شاخههای قبل هم بخاطر مریضی تنه درخت مریض هستند و تنه درخت هم به دلیل بیماری و مریضی ریشه درخت مریض است.
هنگامی که اینگونه شد آن سر شاخههایی که از آنها برگ و غنچه میروید تا اینکه میوه میدهند؛ مریض خواهند شد و این شخص نمیتواند زرد آلوی سالمی بخورد، نمیتواند در این درخت برگ زیبایی را ببیند، همین مطالب را تا برگ در نظر بگیرید، برگ همان شیعهای است که به دنیا میآید و احکامِ شریعت و علمی است که بیان میشود، آن میوهای که از کنار برگ میروید و تبدیل به سیب و زردآلو میشود هم علمی از علوم شریعت است که انسانها به آن عمل میکنند، مانند: نماز، روزه، حج، زکات و... که به وسیله آنها نجات پیدا میکنند.
بیمار بودن تمام سلسله باعث بیفایده شدن اعمال
تمام اینها از اوّل تا آخر بیمار میشوند که میتوانید آن را ببینید، چیزی را که انسان با چشم خود میبیند احتیاجی به توضیح ندارد، به مکاتب گوناگون عالم نگاه کنید چون میزان آنها در توحید الهی ناقص و بیمار است نبوّت آنها هم بیمار است و این سلسله همینطور جلو میآید تا به بزرگان عالم، کوچکها، غسل، وضوء و تیمّم میرسد که تمام آنها بیمار هستند؛ یعنی عملی که انجام میدهد هیچ نتیجهای ندارد، زیرا روح ندارد و روح از کالبد بدن ـ عمل ـ بیرون رفته، چرا؟ چون شاخهها و برگها همه بیمار هستند و نمیتوانند آن روح را انتقال دهند، چرا شاخهها و برگها نمیتوانند روح را انتقال دهند؟ چون شاخههای بزرگ، تنه درخت و ریشه که همان توحید الهی است و روح همه مراتب بعد است بیمار بوده در نتیجه بیمار هستند.
این اشخاص اعمال بسیاری انجام میدهند امّا هیچ نتیجهای ندارد زیرا اعمال آنها بر میزان و معیار حقایق توحیدیه الهیه، نبوّت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم، ولایت اهل بیت علیهم السلام،[4] بزرگان، علماء و دانشمندان شیعه که پیروان خاص اهل بیت علیهم السلام هستند نیست[5]، به همین هنگامی که خداوند میخواهد توحید خود را متمِّثل و آیت خود را در بیرون نشان دهد میفرماید: {أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ}[6].
مقصود از کلمه طیّبه، «لا إله إلا الله» و ولایت امیر المؤمنین علیه السلام
مقصود از کلمه طیّبه در این آیه و آیات دیگر همان کلمهای است که آن را بسیار میخوانیم خداوند فرموده: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»[7]، در اینجا کلمه (لا إله إلا الله) کلمه طیّبه است، همانطور که فرمودند: «وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»[8]، ولایت امیر المؤمنین علیه السلام دژ و قلعه مستحکم من است و نگهبانان بسیاری دارد که تمام آنها به ابزارهای قوی مسلّح هستند به صورتی که هیچ کسی نمیتواند به این قلعه نفوذ کند، که این ولایت امیر المؤمنین علیه السلام همان (لا إله إلا الله) است که که امام صادق علیه السلام در ذیل آیه شریفه: {فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها}[9] میفرمایند: «هُوَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَلِيُ اللَّهِ»، بعد فرمودند: «إِلَى هَاهُنَا التَّوْحِيد»[10]، یعنی توحید الهی تا ولایت امیر المؤمنین علیه السلام است.
اظهار دوستی اهل بیت علیهم السلام در مقام عمل نسبت به شیعیان و محبّان ایشان
وقتی امیر المؤمنین علیه السلام خواستند این ولایت را تشریح کنند ـ بر این میزانی که عرض کردم ـ فرمودند: اگر کسی میخواهد بفهمد که آیا اهل ولایت ما هست؛ باید بداند که آیا اوّلین جایگاه ولایت یعنی محبّت را دارد یا ندارد؟ ـ یعنی اگر کسی حتی علم و عمل و معرفت به معارف عالیه و توحیدیه اهل بیت علیهم السلام هم ندارد؛ ببیند دوستی ما را دارد یا ندارد؟ ـ؛ پس خود را امتحان کند و ببیند که آیا دوستان ما را دوست دارد یا دوست ندارد؟[11]
ببینید شما ممکن است یک وقتی با کسی ـ که ولایت و محبّت امیر المؤمنین علیه السلام را دارد ـ بخاطر پول دعوا کنید و بخواهید سر همدیگر را بشکنید، ولی اگر در همان وقت یک مرتبه یک یهودی، وهابی یا داعشی بخواهد به یکی از شما حمله کند؛ چون هر دو نفر شما بر میزان ولایت آن بزرگوار هستید و یکدیگر را بر این میزان دوست دارید؛ دعوای خود را کنار میگذارید و چاقویی را که بخاطر مسائل دنیوی میخواستید به دوست امیر المؤمنین علیه السلام بزنید به آن داعشی میزنید و هر دو از یکدیگر در برابر دشمن آن حضرت دفاع میکنید، این جایگاه دوستی است.
پس اگر کسی ادّعای دوستی دوستان اهل بیت علیهم السلام را داشته باشد امّا در سختیها، دشواریها و گرفتاریها او را رها کند، چه برسد به اینکه متوجّه شود او گرفتار است و اسباب بیشتری برای گرفتاری او فراهم کند، برای سرما خوردگی او بجای عسل، ترشی در گلوی او بریزد، اگر اینطور باشد میتواند ادّعا کند من دوست امیر المؤمنین هستم؟! نمیتواند ادّعا کند، چرا؟ چون مقداری از اموال، حالات، آبرو و... دنیوی را به آن دوستی ترجیح داده است.
پس این شخص از دوست امیر المؤمنین علیه السلام دفاع میکند به همین دلیل فرمودند: خود را امتحان کنید و ببینید آیا دوست ما را دوست دارید.[12]
این دیدی که عرض میکنم هنگام عمل مشخّص میشود در غیر این صورت که در این اتاق چای میخوریم و پدرتان به شما میگوید اگر کسی بخواهد من را بزند چه میکنی؟ میگویید دست از پا نمیشناسم و حساب او را میرسم، اگر همین پدر هزار تومان از جیب شما بردارد فریاد میزنید چرا بدون اجازه از جیب من چیزی برداشتید؟! در مقام عمل نتوانستید از امتحان موفّق بیرون بیایید.
فرض کنید شخصی در خیابان حرف زشتی به پدر شما میزند در حالی که احتمال میدهید زور شما به طرف مقابل نرسد و قدرت آن را نداشته باشید، میترسید دو تا کشیده محکم بخورید، خود را به نشنیدن میزنید و از کوچه کناری عبور میکنید، اینجا شما شکست خوردهاید، انسان که نمیتواند خودش را فریب دهد قرآن کریم میفرماید: {بَلِ الْانسَانُ عَلىَ نَفْسِهِ بَصِيرَة * وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَه}[13]، انسان ممکن است ظاهر سازی و صحنه سازی کند و کسی را فریب دهد امّا نمیتواند خود را فریب دهد.
امتحان کردن محبّت خود با دوستی دوستان اهل بیت علیهم السلام و بیان شش نشانه دوست و دشمن
پس امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَعْلَمَ أَمُحِبٌّ لَنَا أَمْ مُبْغِضٌ؛ فَلْيَمْتَحِنْ قَلْبَهُ، فَإِنْ كَانَ يُحِبُّ وَلِيَّنَا فَلَيْسَ بِمُبْغُضٍ لَنَا وَإِنْ كَانَ يُبْغِضُ وَلِيَّنَا فَلَيْسَ بِمُحِبٍّ لَنَا»[14] هرکسی دوست دارد بداند دوست ماست یا دشمن ما پس قلبش را امتحان کند، اگر دوستان ما را دوست دارد؛ پس او دشمن ما نیست ـ و این اوّلین جایگاه ولایت امیر المؤمنین علیه السلام را داراست ـ، و اگر دوستان ما را دشمن دارد؛ پس او دوست ما نیست.
چرا که آن حضرت در سخن دیگری میفرمایند: «أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَأَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ»، دوستان تو سه دسته و دشمنان تو سه دسته هستند؛ «فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَصَدِيقُ صَدِيقِكَ وَعَدُوُّ عَدُوِّكَ» پس دوستان تو: اوّل: دوست تو، دوّم: دوستِ دوست تو ـ اگر حضرت امیر علیه السلام را دوست دارم و میدانم شما هم ایشان را دوست دارید باید شما را دوست داشته باشم ـ سوّم: دشمنِ دشمن تو، اگر امیر المؤمنین علیه السلام را دوست دارید نباید با دشمنان ایشان دوستی کنید بلکه باید با آنها دشمن باشید. «وَأَعْدَاؤُكَ عَدُوُّكَ وَعَدُوُّ صَدِيقِكَ وَصَدِيقُ عَدُوِّك»[15] و امّا دشمنان تو: اوّل کسی که با تو مستقیماً دشمن است، دوّم: دشمنِ دوست تو، و سوّم: دوستِ دشمن تو. این نشانهها شش تا هستند که سه نشانه آن علامت محب و سه نشانه دیگر علامت دشمن است.
فامیلی داشتیم که در زمان رژیم سابق داروخانه داشت امّا در مورد گیاهان دارویی هم اطّلاعاتی داشت و چون مغازهای برای عرضه داروهای گیاهی نداشت مقابل داروخانه مینشست و به هر کسی که میخواست به داروخانه برود میگفت: اینها میخواهند جیب شما را خالی کنند در حالی که چیز خاصی به شما نمیدهند ـ در عین حال مالک داروخانه هم بود ـ از اشخاص سؤال میکرد: درد شما چیست؟ میگفتند: فلان چیز، بعد میگفت: فلان گیاهان را با یکدیگر مخلوط کن بخور، هم ارزانتر است و هم ضرری ندارد، گاهی انسان اینطور است مقابل مغازه خود مینشیند و میگوید به این مغازه نرو، بعداً پسرش او را از مغازه رد کرد و گفت: اگر تو اینجا باشی باید درب مغازه را ببندیم.
تزکیه، تأدیب و منظّم شدن شنونده به همراه سیر صحیح گوینده
میخواهم عرض کنم اگر گوینده و نویسنده این رشته را به صورت صحیح و درست جلو بروند شنونده هم تزکیه و تأدیب شده و آهسته آهسته ساخته خواهد شد، گوینده نباید بترسد و بگوید: شنوندگان آمادگی و طاقت ندارند و این مطالب را نمیفهمند، نه! این سخنان بیخود است، شما باید صبر داشته باشید که اگر صبر داشته باشید شنونده نیز آهسته آهسته بر میزان شما خواهد شد و ذهن، تفکّر و روان او منظّم میشود تا مطالب را منظّم دریافت کند، در این صورت تمام اعتقادات، افکار، دید، توحید، نبوّت، ولایت، احکام، اخلاق، اقتصاد و روابط اجتماعی گوینده و شنونده منظّم خواهد شد.
اگر اینگونه شد این شخص یک موحد و اهل توحید خداوند خواهد شد، من باید برای اهل توحید حرمت قائل باشم و از آنها طرفداری کنم زیرا توحید برای من مهم است، من جزو امّت پیامبری هستم که هرچه به او گفتند هر آنچه میخواهی به تو میدهیم امّا از توحید تبلیغ نکن، (لا إله إلا الله) نگو و با این آلهههای ما جنگ نداشته باش قبول نکرد، پیامبر من کسی است که فرمودند: اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم قرار دهید؛ از این مطالب دست بر نخواهم داشت[16]، پس توحید عظیم است.
نتیجه دیدگاه توحیدی، نبوّتی و ولایتی در تمامی امور
پس این شخص در اوّلین مرحلهای که میخواهد با کسی ارتباط برقرار کند، معامله کند، به او فحش دهد و یا او را بزند؛ توحید را در او میبیند، بعد از آن نبوّت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و ولایت امیر المؤمنین علیه السلام را در او میبیند. میبینید هنگامی که این رشته از بالا تنزیل پیدا میکند چقدر زیبا میشود و وقتی در خانه به پسر و همسر خود نگاه میکند او را یک زن کم عقل، نارس و... نمیبیند بلکه او را موحّدی میبیند که شاید روز قیامت شفیع او باشد، او را یک امّت خالص رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و یک شیعه و محب امیر المؤمنین علیه السلام میبیند، در نتیجه از خود خجالت میکشد که بخواهد نسبت به او بیحرمتی کند یا اگر نقصها، عیبها، کسریها و نارساییهایی دارد او را ملامت کند بلکه تلاش میکند او را تأدیب و تربیت کند.
سر و کار داشتن شیطان با اطرافیان بزرگان و علماء
در اینجا میفهمد که اینها مال او نیست و شخص دیگری این کار را انجام میدهد، هر کسی هرچقدر بزرگتر باشد شیطان بیشتر با او سر و کار دارد؛ یعنی شیطان با یک شخص عالم بیشتر از یک شخص جاهل سر و کار دارد، با یک عالم مشهور بیشتر از یک عالم غیر مشهور سر و کار دارد، چون شیطان اینطور است میخواهد به هر صورتی که میتواند اطراف این عالم را خالی کرده، برای او گرفتاری درست کرده و وقت، فکر، حوصله و سلامتی او را بگیرد؛ یعنی میخواهد اسباب و وسائل بیرونی که برای کار او لازم است را خدشهدار و ناقص کند.
شیطان با اطرافیان این عالم از جمله زن، پسر، دوست و... او بیشتر سر و کار دارد و آنها مظلوم از این عالم هستند زیرا اگر با او رابطه نداشتند و وسیله آرامش، کمک کار و در پرتو او نبودند؛ شیطان با آنها کاری نداشت! پس چون شیطان نمیتواند به آن عالم و راه و روش او لطمهای وارد کند گوشه و کنارها را میزند، با همسر او کاری میکند که غُر بزند تا این عالم بخاطر آن نیم ساعت بنشیند، شیطان کاری میکند پسر او کار زشتی انجام دهد و به او بگویند پسر تو فلان کار را انجام داده تا چند ساعت در فکر او باشد.
مستحکم بودن ریشه باعث چنگ انداختن شیطان به شاخهها و برگها
باید این عالم بداند که نباید بر سر همسر و پسرش فریاد بزند، باید بداند این کارها را شخص دیگری انجام میدهد، باید بداند اگر این زن، شوهر دیگری میداشت شاید در این موقعیت قرار نمیگرفت، این مطالبی که میگویم عین فرمایشات اهل بیت علیهم السلام است، تفسیر امام حسن عکسری علیه السلام را نگاه کنید در آنجا فرمودند: عفاریت شیطان بیشتر میشوند و اطراف او را فرا میگیرند تا به نحوی بتوانند به او لطمه بزنند.[17]
این همان چیزی است که به امیر المؤمنین علیه السلام عرض کردند: هنگامی که بر ولایت شما نبودیم؛ یعنی زمان خلافت ابوبکر، عمر و عثمان بود بیشتر اهل عمل بودیم امّا امروز که اهل ولایت شما هستیم در عمل سست شدهایم در حالی که وقتی انسان به امام حق میرسد باید قویتر شود. حضرت فرمودند: آن روز شیطان ریشه شما را زده بود، ریشه درخت بیمار و کرم خورده به خودی خود خشک میشود، شیطان دیگر کاری به برگها و شاخههای کوچک شما نداشت امّا چون امروز ریشه شما مستحکم است نمیتواند در حق آن کاری انجام دهد در نتیجه به شاخهها و برگها دست میاندازد و برگهای سبز را میکند و میوه بهتر را گندیده میکند.
پس اگر مطالب نویسنده و گویندهای بر میزان توحید منظّم شود و بتواند این رشته را طی کند تا به احکام عملی دست، پا، سر و گوش برسد؛ این روش به شنونده و خواننده هم انتقال پیدا میکند، خواننده هم منظّم میشود و مطالب او در حد، معیار، میزان و به اندازه خود ـ همه به اندازه یکدیگر نیستند ـ در رشته زیبای توحیدی، نبوّتی، ولایتی، شیعی، محبّی و احکام عملی قرار میگیرد.
انتقال ندادن مطالب نتیجه منسجم نبودن گوینده و نویسنده
اگر گوینده متشتّت، نامنظّم و به هم ریخته باشد ـ نیم ساعت صحبت میکند امّا جُک، مطالب نامربوط و... میگوید که بسیاری از گویندهها و نویسندهها اینگونه هستند ـ نمیتواند مطالب را به بیرون انتقال دهد، در نتیجه یکی از مطالب بسیار بزرگ الهی که گوینده و نویسنده باید رعایت کند این مطلب است، به همین دلیل تمام تلاش من بر این بوده و کاری به شنوندهها ندارم، من هرگز تابع و پیرو شنونده نیستم و لزومی ندارد تابع او باشم، نباید وقت و عمر خود را تمام کنم تا شنوندهای را از خود راضی نگه دارم، ممکن است شنونده به خطا برود که اگر به دنبال او رفته و با او بسازم همانند او خواهم شد.
اوّل به فکر خود، بعد به فکر دیگران بودن
این همان چیزی است که فرمودند: خداوند کسانی که کارهای زشت و ناپسند انجام میدهند را به سه چیز مبتلا میکند؛ یکی از آنها این است که آن اشخاص را معلّم رساتیق قرار میدهد[18]؛ یعنی آنها را آخوند بچّههای قبل از کلاس اوّل میکند، من نباید اینگونه باشم بلکه باید اوّل به فکر خودم باشم، من به فکر خودم هستم و به فکر هیچ کس دیگری نیستم و فقط راحتی خودم را میخواهم، از این حرف نترسید! باید این طرز تفکّر را داشته باشید تا بتوانید به دیگران ارزش دهید، آیا کسی که به فکر راحتی خود نیست به فکر راحتی دیگران است؟! آیا کسی که به فکر نجات خود نیست به فکر نجات دیگران است؟! آیا کسی که به فکر آبروی خود نیست به فکر آبروی دیگران است؟!
امام صادق علیه السلام فرمودند: «إِيَّاكُمْ وَمُخَالَطَةَ السَّفِلَةِ»[19]، این شخص نمیتواند به فکر دیگری باشد، پس اوّل باید به صورت عظیمی فکر به خود باشد، به اندازهای به فکر خود باشد که بتواند آن دعایی را که آن بزرگوار در ماه رمضان میخواندند بخواند: «أللهُمَّ... وَأَسْأَلُكَ أَنْ تُكْرِمَنِي بِهَوَانِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِك وَلَا تُهِنِّي بِكَرَامَةِ أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ»[20]، خدایا و از تو درخواست میکنم که مرا گرامی بداری به خوار کردن هرکسی از خلقت که بخواهی و مرا خوار نگردانی به گرامی کردن احدی از اولیا و دوستانت.
این مطلب خیلی عظیم است! اگر به این صورت باشید دیگر شخصی را نمیشناسید، پس باید اینگونه باشید زیرا در غیر این صورت به فکر شخص دیگری هم نیستید، مسیر اینکه به فکر دیگری باشید این است، به همین دلیل خداوند در قرآن کریم فرموده: {عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُم}[21] فقط به فکر خود باشید، به فکر زن، بچّه، پدر و مادر خود نباشید که اگر اینگونه بودید میتوانید به آیه دیگر عمل کنید؛ {قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا}[22]، خود، زن، بچّه و فامیل را نجات دهید، از «أهلِی» بیرون نروید و آن را محکم بگیرید، در این هنگام میتوانید به آیه {وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِين}[23] عمل کنید و به دورتر بروید.[24]
پس این یک راه بسیار عظیم است که اگر انسان آن را بپیماید میتواند معلّم دیگری باشد، البته هر کسی به اندازه توانایی و موقعیّت خود میتواند این مسیر را طی کند، زیرا همه افراد موقعیّتهای یک اندازهای ندارند امّا به اندازه خود میتوانند تأثیر گذار باشند.
تشکیل نشدن میزان نتیجه پراکندگی
اگر کسی این راه را نرود تشتّت از او به دیگران سرایت میکند، همانطور که میبینید اکثر مردم روزگار متشتّت هستند، شاید بنده و شما نیز همینگونه باشیم، اگر مقداری در ولایت امیر المؤمنین علیه السلام و توحید کنجکاوی کنید به بت پرستی میرسید! چرا؟ چون گوینده آن را به صورت پراکنده بیان کرده و این شخص هم به صورت پراکنده دریافت کرده، او نبوّت، توحید، ولایت، محبّت امیر المؤمنین علیه السلام و احکام شرعیه را به صورت پراکندهای دریافت کرده، ببینید همان شیعه چطور به راحتی به احکام الهی اعتراض میکند! نمیداند اعتراض به احکام قرآن کفر است، پس چرا این کار را انجام میدهد؟ چون بر میزان ساخته نشده است.
الحمد لله ربّ العالمین وصلّی الله علی محمّد وآله الطاهرین
دریافت فایل (MP3) (PDF)
[1]. مسند أحمد بن حنبل، ج25، ص404، ح16023: عَنْ رَبِيعَةَ بْنِ عِبَادٍ الدِّيلِيِّ، وَكَانَ جَاهِلِيّاً أَسْلَمَ، فَقَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بَصَرَ عَيْنِي بِسُوقِ ذِي الْمَجَازِ، يَقُولُ: " يَا أَيُّهَا النَّاسُ قُولُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، تُفْلِحُوا " وَيَدْخُلُ فِي فِجَاجِهَا وَالنَّاسُ مُتَقَصِّفُونَ عَلَيْهِ، فَمَا رَأَيْتُ أَحَداً يَقُولُ شَيْئاً، وَهُوَ لَا يَسْكُتُ، يَقُولُ: " أَيُّهَا النَّاسُ قُولُوا: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ تُفْلِحُوا " إِلَّا أَنَّ وَرَاءَهُ رَجُلاً أَحْوَلَ وَضِيءَ الْوَجْهِ، ذَا غَدِيرَتَيْنِ يَقُولُ: إِنَّهُ صَابِئٌ، كَاذِبٌ، فَقُلْتُ: مَنْ هَذَا؟ قَالُوا: مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ، وَهُوَ يَذْكُرُ النُّبُوَّةَ، قُلْتُ: مَنْ هَذَا الَّذِي يُكَذِّبُهُ؟ قَالُوا: عَمُّهُ أَبُو لَهَبٍ، قُلْتُ: إِنَّكَ كُنْتَ يَوْمَئِذٍ صَغِيراً، قَالَ: لَا وَاللهِ إِنِّي يَوْمَئِذٍ لَأَعْقِلُ.
[2]. إبراهيم: 24 ـ 27 (أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ * تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ * وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ * يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ).
الكافي، ج1، ص428، ح80: عَنْ عَمْرِو بْنِ حُرَيْثٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ: كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَفَرْعُها فِي السَّماءِ قَالَ: فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم أَصْلُهَا وَأَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَرْعُهَا وَالْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا أَغْصَانُهَا وَعِلْمُ الْأَئِمَّةِ ثَمَرَتُهَا وَشِيعَتُهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَرَقُهَا هَلْ فِيهَا فَضْلٌ قَالَ: قُلْتُ: لَا وَاللَّهِ قَالَ: وَاللَّهِ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيُولَدُ فَتُورَقُ وَرَقَةٌ فِيهَا وَإِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَمُوتُ فَتَسْقُطُ وَرَقَةٌ مِنْهَا.
بصائر الدرجات، ج1، ص59، ح2: عَنْ سَلَّامِ بْنِ الْمُسْتَنِيرِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَفَرْعُها فِي السَّماءِ تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها فَقَالَ الشَّجَرَةُ رَسُولُ اللَّهِ نَسَبُهُ ثَابِتٌ فِي بَنِي هَاشِمٍ وَفَرْعُ الشَّجَرَةِ عَلِيٌّ وَعُنْصُرُ الشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ وَأَغْصَانُهَا الْأَئِمَّةُ وَوَرَقُهَا الشِّيعَةُ وَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ لَيَمُوتُ فَتَسْقُطُ مِنْهَا وَرَقَةٌ وَإِنَّ الْمَوْلُودَ مِنْهُمْ لَيُولَدُ فَتُورِقُ وَرَقَةً قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَوْلُهُ تَعَالَى تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها قَالَ هُوَ مَا يَخْرُجُ مِنَ الْإِمَامِ مِنَ الْحَلَالِ وَالْحَرَامِ فِي كُلِّ سَنَةٍ إِلَى شِيعَتِهِ.
بصائر الدرجات، ج1، ص80، ح1: عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَ: كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَفَرْعُها فِي السَّماءِ قَالَ: النَّبِيُّ وَالْأَئِمَّةُ هُمُ الْأَصْلُ الثَّابِتُ وَالْفَرْعُ الْوَلَايَةُ لِمَنْ دَخَلَ فِيهَا.
[3]. آیات و روایات اصالت توحید در درستی رسالت و امور دیگر:
الأنبياء: 25 (وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ).
الأعراف: 59 (لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ).
الأعراف: 65 (وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلا تَتَّقُونَ).
الأعراف: 73 (وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحاً قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ).
الزخرف: 63 ـ 64 (وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ * إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ).
هود: 25 و26 (وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ * أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ).
الکهف: 110 (قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحاً وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً).
التوحيد، ص34، ح2: عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ أَيُّوبَ الْعَلَوِيِّ أَنَّ الْمَأْمُونَ لَمَّا أَرَادَ أَنْ يَسْتَعْمِلَ الرِّضَا علیه السلام عَلَى هَذَا الْأَمْرِ جَمَعَ بَنِي هَاشِمٍ فَقَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَسْتَعْمِلَ الرِّضَا عَلَى هَذَا الْأَمْرِ مِنْ بَعْدِي فَحَسَدَهُ بَنُو هَاشِمٍ وَقَالُوا أَ تُوَلِّي رَجُلاً جَاهِلاً لَيْسَ لَهُ بَصَرٌ بِتَدْبِيرِ الْخِلَافَةِ فَابْعَثْ إِلَيْهِ رَجُلاً يَأْتِنَا فَتَرَى مِنْ جَهْلِهِ مَا يُسْتَدَلُّ بِهِ عَلَيْهِ فَبَعَثَ إِلَيْهِ فَأَتَاهُ فَقَالَ لَهُ بَنُو هَاشِمٍ يَا أَبَا الْحَسَنِ اصْعَدِ الْمِنْبَرَ وَانْصِبْ لَنَا عَلَماً نَعْبُدُ اللَّهَ عَلَيْهِ فَصَعِدَ علیه السلام الْمِنْبَرَ فَقَعَدَ مَلِيّاً لَا يَتَكَلَّمُ مُطْرِقاً ثُمَّ انْتَفَضَ انْتِفَاضَةً وَاسْتَوَى قَائِماً وَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ وَصَلَّى عَلَى نَبِيِّهِ وَأَهْلِ بَيْتِهِ ثُمَّ قَالَ: أَوَّلُ عِبَادَةِ اللَّهِ مَعْرِفَتُهُ وَأَصْلُ مَعْرِفَةِ اللَّهِ تَوْحِيدُهُ وَنِظَامُ تَوْحِيدِ اللَّهِ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ لِشَهَادَةِ الْعُقُولِ أَنَّ كُلَّ صِفَةٍ وَمَوْصُوفٍ مَخْلُوقٌ وَشَهَادَةِ كُلِّ مَخْلُوقٍ أَنَّ لَهُ خَالِقاً لَيْسَ بِصِفَةٍ وَلَا مَوْصُوفٍ، الخبر.
علل الشرائع، ج1، ص250، ح8: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیهم السلام قَالَ: جَاءَ نَفَرٌ مِنَ الْيَهُودِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَسَأَلَهُ أَعْلَمُهُمْ فَقَالَ لَهُ أَخْبِرْنِي عَنْ تَفْسِيرِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ فَقَالَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله و سلّم عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ أَنَّ بَنِي آدَمَ يَكْذِبُونَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ بَرَاءَةٌ مِمَّا يَقُولُونَ وَأَمَّا قَوْلُهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَإِنَّهُ عَلِمَ أَنَّ الْعِبَادَ لَا يُؤَدُّونَ شُكْرَ نِعْمَتِهِ فَحَمِدَ نَفْسَهُ قَبْلَ أَنْ يَحْمَدَهُ الْعِبَادُ وَهُوَ أَوَّلُ كَلَامٍ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمَا أَنْعَمَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى أَحَدٍ بِنِعْمَتِهِ وَقَوْلُهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَعْنِي وَحْدَانِيَّتَهُ لَا يَقْبَلُ الْأَعْمَالَ إِلَّا بِهَا وَهِيَ كَلِمَةُ التَّقْوَى يُثْقِلُ اللَّهُ بِهَا الْمَوَازِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَأَمَّا قَوْلُهُ اللَّهُ أَكْبَرُ فَهِيَ كَلِمَةٌ أَعْلَى الْكَلِمَاتِ وَأَحَبُّهَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ يَعْنِي أَنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ أَكْبَرَ مِنْهُ وَلَا تَصِحُّ الصَّلَاةُ إِلَّا بِهَا لِكَرَامَتِهَا عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَهُوَ الِاسْمُ الْأَعَزُّ الْأَكْرَمُ قَالَ الْيَهُودِيُّ صَدَقْتَ يَا مُحَمَّدُ فَمَا جَزَاءُ قَائِلِهَا قَالَ إِذَا قَالَ الْعَبْدُ سُبْحَانَ اللَّهِ سَبَّحَ مَعَهُ مَا دُونَ الْعَرْشِ فَيُعْطَى قَائِلُهَا عَشْرَ أَمْثَالِهَا وَإِذَا قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعَمِ الدُّنْيَا مَوْصُولاً بِنِعَمِ الْآخِرَةِ وَهِيَ الْكَلِمَةُ الَّتِي يَقُولُهَا أَهْلُ الْجَنَّةِ إِذَا دَخَلُوهَا وَيَنْقَطِعُ الْكَلَامُ الَّذِي يَقُولُونَهُ فِي الدُّنْيَا مَا خَلَا الْحَمْدُ لِلَّهِ وَذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ وَآخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ وَأَمَّا قَوْلُهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَثَمَنُهَا الْجَنَّةُ وَذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ قَالَ هَلْ جَزَاءُ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ إِلَّا الْجَنَّةُ فَقَالَ الْيَهُودِيُّ صَدَقْتَ يَا مُحَمَّدُ.
نهج البلاغة، ص46، الخطبة2: (ومن خطبة له بعد انصرافه من صفين): أَحْمَدُهُ اسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ وَاسْتِسْلَاماً لِعِزَّتِهِ وَاسْتِعْصَاماً مِنْ مَعْصِيَتِهِ وَأَسْتَعِينُهُ فَاقَةً إِلَى كِفَايَتِهِ إِنَّهُ لَا يَضِلُّ مَنْ هَدَاهُ وَلَا يَئِلُ مَنْ عَادَاهُ وَلَا يَفْتَقِرُ مَنْ كَفَاهُ فَإِنَّهُ أَرْجَحُ مَا وُزِنَ وَأَفْضَلُ مَا خُزِنَ وَأَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ شَهَادَةً مُمْتَحَناً إِخْلَاصُهَا مُعْتَقَداً مُصَاصُهَا نَتَمَسَّكُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا وَنَدَّخِرُهَا لِأَهَاوِيلِ مَا يَلْقَانَا فَإِنَّهَا عَزِيمَةُ الْإِيمَانِ وَفَاتِحَةُ الْإِحْسَانِ وَمَرْضَاةُ الرَّحْمَنِ وَمَدْحَرَةُ الشَّيْطَانِ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بِالدِّينِ الْمَشْهُورِ وَالْعَلَمِ الْمَأْثُورِ وَالْكِتَابِ الْمَسْطُورِ وَالنُّورِ السَّاطِعِ وَالضِّيَاءِ اللَّامِعِ وَالْأَمْرِ الصَّادِعِ إِزَاحَةً لِلشُّبُهَاتِ وَاحْتِجَاجاً بِالْبَيِّنَاتِ وَتَحْذِيراً بِالْآيَاتِ وَتَخْوِيفاً بِالْمَثُلَاتِ وَالنَّاسُ فِي فِتَنٍ انْجَذَمَ فِيهَا حَبْلُ الدِّينِ وَتَزَعْزَعَتْ سَوَارِي الْيَقِينِ وَاخْتَلَفَ النَّجْرُ وَتَشَتَّتَ الْأَمْرُ وَضَاقَ الْمَخْرَجُ وَعَمِيَ الْمَصْدَرُ فَالْهُدَى خَامِلٌ وَالْعَمَى شَامِلٌ عُصِيَ الرَّحْمَنُ وَنُصِرَ الشَّيْطَانُ وَخُذِلَ الْإِيمَانُ فَانْهَارَتْ دَعَائِمُهُ وَتَنَكَّرَتْ مَعَالِمُهُ وَدَرَسَتْ سُبُلُهُ وَعَفَتْ شُرُكُهُ أَطَاعُوا الشَّيْطَانَ فَسَلَكُوا مَسَالِكَهُ وَوَرَدُوا مَنَاهِلَهُ بِهِمْ سَارَتْ أَعْلَامُهُ وَقَامَ لِوَاؤُهُ فِي فِتَنٍ دَاسَتْهُمْ بِأَخْفَافِهَا وَوَطِئَتْهُمْ بِأَظْلَافِهَا وَقَامَتْ عَلَى سَنَابِكِهَا فَهُمْ فِيهَا تَائِهُونَ حَائِرُونَ جَاهِلُونَ مَفْتُونُونَ فِي خَيْرِ دَارٍ وَشَرِّ جِيرَانٍ نَوْمُهُمْ سُهُودٌ وَكُحْلُهُمْ دُمُوعٌ بِأَرْضٍ عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَجَاهِلُهَا مُكْرَم. هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَلَجَأُ أَمْرِهِ وَعَيْبَةُ عِلْمِهِ وَمَوْئِلُ حُكْمِهِ وَكُهُوفُ كُتُبِهِ وَجِبَالُ دِينِهِ بِهِمْ أَقَامَ انْحِنَاءَ ظَهْرِهِ وَأَذْهَبَ ارْتِعَادَ فَرَائِصِهِ. زَرَعُوا الْفُجُورَ وَسَقَوْهُ الْغُرُورَ وَحَصَدُوا الثُّبُورَ لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَلَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَعِمَادُ الْيَقِينِ إِلَيْهِمْ يَفِيءُ الْغَالِي وَبِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي وَلَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَايَةِ وَفِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَالْوِرَاثَةُ الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ وَنُقِلَ إِلَى مُنْتَقَلِه.
الكافي، ج1، ص337، ح5: عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَقُولُ إِنَّ لِلْغُلَامِ غَيْبَةً قَبْلَ أَنْ يَقُومَ قَالَ قُلْتُ وَلِمَ قَالَ يَخَافُ وَأَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى بَطْنِهِ ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ وَهُوَ الْمُنْتَظَرُ وَهُوَ الَّذِي يُشَكُّ فِي وِلَادَتِهِ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ مَاتَ أَبُوهُ بِلَا خَلَفٍ وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ حَمْلٌ وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ إِنَّهُ وُلِدَ قَبْلَ مَوْتِ أَبِيهِ بِسَنَتَيْنِ وَهُوَ الْمُنْتَظَرُ غَيْرَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يُحِبُّ أَنْ يَمْتَحِنَ الشِّيعَةَ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَرْتَابُ الْمُبْطِلُونَ يَا زُرَارَةُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ الزَّمَانَ أَيَّ شَيْءٍ أَعْمَلُ قَالَ يَا زُرَارَةُ إِذَا أَدْرَكْتَ هَذَا الزَّمَانَ فَادْعُ بِهَذَا الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي ثُمَّ قَالَ يَا زُرَارَةُ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِ غُلَامٍ بِالْمَدِينَةِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ لَيْسَ يَقْتُلُهُ جَيْشُ السُّفْيَانِيِّ قَالَ لَا وَلَكِنْ يَقْتُلُهُ جَيْشُ آلِ بَنِي فُلَانٍ يَجِيءُ حَتَّى يَدْخُلَ الْمَدِينَةَ فَيَأْخُذُ الْغُلَامَ فَيَقْتُلُهُ فَإِذَا قَتَلَهُ بَغْياً وَعُدْوَاناً وَظُلْماً لَا يُمْهَلُونَ فَعِنْدَ ذَلِكَ تَوَقُّعُ الْفَرَجِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
[4]. آیات و روایات: انحصار اخذ اوامر الهی، حقایق و علوم از اهل بیت علیهم السلام:
آل عمران: 7 (هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَاب).
المائدة: 55 (إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ).
التوبة: 119 (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ).
تحف العقول، ص171:... يَا كُمَيْلُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم أَدَّبَهُ اللَّهُ وَهُوَ أَدَّبَنِي وَأَنَا أُؤَدِّبُ الْمُؤْمِنِينَ وَأُوَرِّثُ الْآدَابَ الْمُكْرَمِينَ يَا كُمَيْلُ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلَّا وَأَنَا أَفْتَحُهُ وَمَا مِنَ سِرٍّ إِلَّا وَالْقَائِمُ علیه السلام يَخْتِمُهُ يَا كُمَيْلُ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ يَا كُمَيْلُ لَا تَأْخُذْ إِلَّا عَنَّا تَكُنْ مِنَّا يَا كُمَيْلُ مَا مِنْ حَرَكَةٍ إِلَّا وَأَنْتَ مُحْتَاجٌ فِيهَا إِلَى مَعْرِفَة، الخبر.
الكافي، ج1، ص265، ح1: عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ النَّحْوِيِّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ فَقَالَ وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَيْهِ فَقَالَ عَزَّ وَجَلَّ: وَما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَقَالَ عَزَّ وَجَلَّ: مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ قَالَ ثُمَّ قَالَ وَإِنَّ نَبِيَّ اللَّهِ فَوَّضَ إِلَى عَلِيٍّ وَائْتَمَنَهُ فَسَلَّمْتُمْ وَجَحَدَ النَّاسُ فَوَ اللَّهِ لَنُحِبُّكُمْ أَنْ تَقُولُوا إِذَا قُلْنَا وَأَنْ تَصْمُتُوا إِذَا صَمَتْنَا وَنَحْنُ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مَا جَعَلَ اللَّهُ لِأَحَدٍ خَيْراً فِي خِلَافِ أَمْرِنَا.
وسائل الشيعة، ج27، ص119، ح33: سَعِيدُ بْنُ هِبَةِ اللَّهِ الرَّاوَنْدِيُّ فِي رِسَالَتِهِ الَّتِي أَلَّفَهَا فِي أَحْوَالِ أَحَادِيثِ أَصْحَابِنَا وَإِثْبَاتِ صِحَّتِهَا... عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَيْنِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: وَاللَّهِ مَا جَعَلَ اللَّهُ لِأَحَدٍ خِيَرَةً فِي اتِّبَاعِ غَيْرِنَا وَإِنَّ مَنْ وَافَقَنَا خَالَفَ عَدُوَّنَا وَمَنْ وَافَقَ عَدُوَّنَا فِي قَوْلٍ أَوْ عَمَلٍ فَلَيْسَ مِنَّا وَلَا نَحْنُ مِنْهُمْ.
الكافي، ج1، ص399، ح2: عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ يَسْأَلُهُ عَنْ قَوْلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام سَلُونِي عَمَّا شِئْتُمْ فَلَا تَسْأَلُونِّي عَنْ شَيْءٍ إِلَّا أَنْبَأْتُكُمْ بِهِ قَالَ إِنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ عِنْدَهُ عِلْمُ شَيْءٍ إِلَّا خَرَجَ مِنْ عِنْدِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فَلْيَذْهَبِ النَّاسُ حَيْثُ شَاءُوا فَوَ اللَّهِ لَيْسَ الْأَمْرُ إِلَّا مِنْ هَاهُنَا وَأَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى بَيْتِهِ.
الكافي، ج1، ص399، ح3: عَنْ أَبِي مَرْيَمَ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام لِسَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ وَالْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ شَرِّقَا وَغَرِّبَا فَلَا تَجِدَانِ عِلْماً صَحِيحاً إِلَّا شَيْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ.
الكافي، ج1، ص399، ح4: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ لِي إِنَّ الْحَكَمَ بْنَ عُتَيْبَةَ مِمَّنْ قَالَ اللَّهُ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ فَلْيُشَرِّقِ الْحَكَمُ وَلْيُغَرِّبْ أَمَا وَاللَّهِ لَا يُصِيبُ الْعِلْمَ إِلَّا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ نَزَلَ عَلَيْهِمْ جَبْرَئِيلُ.
بصائر الدرجات، ج1، ص511، ح21: عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام يَقُولُ: كُلَّمَا لَمْ يَخْرُجْ مِنْ هَذَا الْبَيْتِ فَهُوَ بَاطِلٌ.
الاختصاص، ص31: وَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ الْبَاقِرُ علیه السلام: كُلُّ شَيْءٍ لَمْ يَخْرُجْ مِنْ هَذَا الْبَيْتِ فَهُوَ وَبَالٌ.
بصائر الدرجات، ج1، ص514، ح34: عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّا أَهْلَ بَيْتٍ مِنْ عِلْمِ اللَّهِ عَلِمْنَا وَمِنْ حُكْمِهِ أَخَذْنَا وَمِنْ قَوْلِ الصَّادِقِ سَمِعْنَا فَإِنْ تَتَّبِعُونَّا تَهْتَدُوا.
الكافي، ج1، ص210، ح2: عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ قَالَ الذِّكْرُ مُحَمَّدٌ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَنَحْنُ أَهْلُهُ الْمَسْئُولُونَ قَالَ قُلْتُ قَوْلُهُ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْئَلُونَ قَالَ إِيَّانَا عَنَى وَنَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ وَنَحْنُ الْمَسْئُولُونَ.
[5]. روایات: اخذ اوامر الهی، حقایق و علوم از شیعیان اهل بیت علیهم السلام:
اختيار معرفة الرجال، ج1، ص7، ح4: عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ السَّائِيِّ، قَالَ: كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو الْحَسَنِ الْأَوَّلُ وَهُوَ فِي السِّجْنِ، وَأَمَّا مَا ذَكَرْتَ يَا عَلِيُّ مِمَّنْ تَأْخُذُ مَعَالِمَ دِينِكَ: لَا تَأْخُذَنَّ مَعَالِمَ دِينِكَ عَنْ غَيْرِ شِيعَتِنَا فَإِنَّكَ إِنْ تَعَدَّيْتَهُمْ أَخَذْتَ دِينَكَ عَنِ الْخَائِنِينَ الَّذِينَ خَانُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَخَانُوا أَمَانَاتِهِمْ، إِنَّهُمُ اؤْتُمِنُوا عَلَى كِتَابِ اللَّهِ جَلَّ وَعَلَا فَحَرَّفُوهُ وَبَدَّلُوهُ فَعَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَلَعْنَةُ رَسُولِهِ وَلَعْنَةُ مَلَائِكَتِهِ وَلَعْنَةُ آبَائِيَ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ وَلَعْنَتِي وَلَعْنَةُ شِيعَتِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، فِي كِتَابٍ طَوِيلٍ.
اختيار معرفة الرجال، ج2، ص816، ح1020: حَدَّثَنِي أَبُو حَامِدٍ أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْمَرَاغِيُّ، قَالَ:، وَرَدَ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْعَلَا نُسْخَةٌ مَا خَرَجَ مِنْ لَعْنِ ابْنِ هِلَالٍ، وَكَانَ ابْتِدَاءُ ذَلِكَ، أَنْ كَتَبَ علیه السلام إِلَى قُوَّامِهِ بِالْعِرَاقِ: احْذَرُوا الصُّوفِيَّ الْمُتَصَنِّعَ! قَالَ، وَكَانَ مِنْ شَأْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ أَنَّهُ قَدْ كَانَ حَجَّ أَرْبَعاً وَخَمْسِينَ حَجَّةً، عِشْرُونَ مِنْهَا عَلَى قَدَمَيْهِ، قَالَ، وَكَانَ رَوَاهُ أَصْحَابُنَا بِالْعِرَاقِ لَقُوهُ وَكَتَبُوا مِنْهُ، وَأَنْكَرُوا مَا وَرَدَ فِي مَذَمَّتِهِ، فَحَمَلُوا الْقَاسِمَ بْنَ الْعَلَا عَلَى أَنْ يُرَاجِعَ فِي أَمْرِهِ! فَخَرَجَ إِلَيْهِ: قَدْ كَانَ أَمْرُنَا نَفَذَ إِلَيْكَ فِي الْمُتَصَنِّعِ ابْنِ هِلَالٍ لَا رَحِمَهُ اللَّهُ، بِمَا قَدْ عَلِمْتَ لَمْ يَزَلْ لَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذَنْبَهُ وَلَا أَقَالَهُ عَثْرَتَهُ يُدَاخِلُ فِي أَمْرِنَا بِلَا إِذْنٍ مِنَّا وَلَا رِضًى، يَسْتَبِدُّ بِرَأْيِهِ، فَيَتَحَامَى مِنْ دُيُونِنَا، لَا يُمْضِى مِنْ أَمْرِنَا إِلَّا بِمَا يَهْوَاهُ وَيُرِيدُ، أَرْدَاهُ اللَّهُ بِذَلِكَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ، فَصَبَرْنَا عَلَيْهِ حَتَّى بَتَرَ اللَّهُ بِدَعْوَتِنَا عُمُرَهُ، وَكُنَّا قَدْ عَرَّفْنَا خَبَرَهُ قَوْماً مِنْ مَوَالِينَا فِي أَيَّامِهِ، لَا رَحِمَهُ اللَّهُ! وَأَمَرْنَاهُمْ بِإِلْقَاءِ ذَلِكَ إِلَى الْخَاصِّ مِنْ مَوَالِينَا، وَنَحْنُ نَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ مِنِ ابْنِ هِلَالٍ لَا رَحِمَهُ اللَّهُ، وَمِمَّنْ لَا يَبْرَأُ مِنْهُ. وَأَعْلِمِ الْإِسْحَاقِيَّ سَلَّمَهُ اللَّهُ وَأَهْلَ بَيْتِهِ مِمَّا أَعْلَمْنَاكَ مِنْ حَالِ هَذَا الْفَاجِرِ، وَجَمِيعِ مَنْ كَانَ سَأَلَكَ وَيَسْأَلُكَ عَنْهُ مِنْ أَهْلِ بَلَدِهِ وَالْخَارِجِينَ، وَمَنْ كَانَ يَسْتَحِقُّ أَنْ يَطَّلِعَ عَلَى ذَلِكَ، فَإِنَّهُ لَا عُذْرَ لِأَحَدٍ مِنْ مَوَالِينَا فِي التَّشْكِيكِ فِيمَا يُؤَدِّيهِ عَنَّا ثِقَاتُنَا، قَدْ عَرَفُوا بِأَنَّنَا نُفَاوِضُهُمْ سِرَّنَا، وَنَحْمِلُهُ إِيَّاهُ إِلَيْهِمْ وَعَرَفْنَا مَا يَكُونُ مِنْ ذَلِكَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.
اختيار معرفة الرجال، ج2، ص551، ح492: عَنْ يُونُسَ، أَنَّ هِشَامَ بْنَ الْحَكَمِ كَانَ يَقُولُ: اللَّهُمَّ مَا عَمِلْتُ وَأَعْمَلُ مِنْ خَيْرٍ مُفْتَرَضٍ وَغَيْرِ مُفْتَرَضٍ فَجَمِيعُهُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَأَهْلِ بَيْتِهِ الصَّادِقِينَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ حَسَبَ مَنَازِلِهِمْ عِنْدَكَ فَتَقَبَّلْ ذَلِكَ كُلَّهُ مِنِّي وَعَنْهُمْ، وَأَعْطِنِي مِنْ جَزِيلِ جَزَاكَ بِهِ حَسَبَ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ.
اختيار معرفة الرجال، ج2، ص779، ح910: حَدَّثَنِي الْمُهْتَدِي الْأَشْعَرِيُّ عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنِ الْمُهْتَدِي، وَكَانَ خَيْرَ قُمِّيٍّ رَأَيْتُهُ، وَكَانَ وَكِيلَ الرِّضَا علیه السلام وَخَاصَّتَهُ، قَالَ:، سَأَلْتُ الرِّضَا علیه السلام فَقُلْتُ إِنِّي لَا أَلْقَاكَ فِي كُلِّ وَقْتٍ فَعَنْ مَنْ آخُذُ مَعَالِمَ دِينِي قَالَ خُذْ مِنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ.
اختيار معرفة الرجال، ج2، ص858، ح1112: عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْمُسَيَّبِ، قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام شُقَّتِي بَعِيدَةٌ وَلَسْتُ أَصِلُ إِلَيْكَ فِي كُلِّ وَقْتٍ، فَمِمَّنْ آخُذُ مَعَالِمَ دِينِي فَقَالَ: مِنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ الْقُمِّيِّ الْمَأْمُونِ عَلَى الدِّينِ وَالدُّنْيَا، قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْمُسَيَّبِ: فَلَمَّا انْصَرَفْتُ قَدِمْتُ عَلَى زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ فَسَأَلْتُهُ عَمَّا احْتَجْتُ إِلَيْهِ.
[6]. إبراهيم: 24.
[7]. عيون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص135، ح4: عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ رَاهَوَيْهِ قَالَ: لَمَّا وَافَى أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام نَيْسَابُورَ وَأَرَادَ أَنْ يَخْرُجَ مِنْهَا إِلَى الْمَأْمُونِ اجْتَمَعَ عَلَيْهِ أَصْحَابُ الْحَدِيثِ فَقَالُوا لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ تَرْحَلُ عَنَّا وَلَا تُحَدِّثُنَا بِحَدِيثٍ فَنَسْتَفِيدَهُ مِنْكَ وَكَانَ قَدْ قَعَدَ فِي الْعَمَّارِيَّةِ فَأَطْلَعَ رَأْسَهُ وَقَالَ سَمِعْتُ أَبِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام يَقُولُ سَمِعْتُ النَّبِيَّ صلّی الله علیه و آله و سلّم يَقُولُ: سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي قَالَ: فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَأَنَا مِنْ شُرُوطِهَا.
عيون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص135، ح3: قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ أَبُو السَّيِّدِ الْمَحْجُوبِ إِمَامُ عَصْرِهِ بِمَكَّةَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ النَّقِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ التَّقِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ الْكَاظِمُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ السَّجَّادُ زَيْنُ الْعَابِدِينَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ سَيِّدُ الْأَنْبِيَاءِ صلّی الله علیه و آله و سلّم قَالَ حَدَّثَنِي جَبْرَئِيلُ سَيِّدُ الْمَلَائِكَةِ قَالَ قَالَ اللَّهُ سَيِّدُ السَّادَاتِ عَزَّ وَجَلَ إِنِّي أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَمَنْ أَقَرَّ لِي بِالتَّوْحِيدِ دَخَلَ حِصْنِي وَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي.
الأمالي (للطوسي)، ص588، ح9: قَالَ: حَدَّثَنَا خَالِي أَبُو الصَّلْتِ عَبْدُ السَّلَامِ بْنُ صَالِحٍ الْهَرَوِيُّ، قَالَ: كُنْتُ مَعَ الرِّضَا علیه السلام لَمَّا دَخَلَ نَيْسَابُورَ وَهُوَ رَاكِبٌ بَغْلَةً شَهْبَاءَ، وَقَدْ خَرَجَ عُلَمَاءُ نَيْسَابُورَ فِي اسْتِقْبَالِهِ، فَلَمَّا سَارَ إِلَى الْمَرْتَعَةِ تَعَلَّقُوا بِلِجَامِ بَغْلَتِهِ، وَقَالُوا: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، حَدِّثْنَا بِحَقِّ آبَائِكَ الطَّاهِرِينَ، حَدِّثْنَا عَنْ آبَائِكَ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ)، فَأَخْرَجَ رَأْسَهُ مِنَ الْهَوْدَجِ وَعَلَيْهِ مِطْرَفُ خَزٍّ، فَقَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ سَيِّدِ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، عَنْ أَبِيهِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم، قَالَ: أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ الرُّوحُ الْأَمِينُ، عَنِ اللَّهِ (تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ وَجَلَّ وَجْهُهُ)، قَالَ: إِنِّي أَنَا اللَّهُ، لا إِلهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِي عِبَادِي فَاعْبُدُونِي، وَلِيَعْلَمْ مَنْ لَقِيَنِي مِنْكُمْ بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُخْلِصاً بِهَا، أَنَّهُ قَدْ دَخَلَ حِصْنِي، وَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ عَذَابِي. قَالُوا: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، وَمَا إِخْلَاصُ الشَّهَادَةِ لِلَّهِ قَالَ: طَاعَةُ اللَّهِ وَرَسُولِهِ، وَوَلَايَةِ أَهْلِ بَيْتِهِ علیهم السلام.
أعلام الدين، ص356: عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم قَالَ جَبْرَئِيلُ: قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي كَانَ آمِناً وَقَالَ الْإِمَامُ علیه السلام بِشُرُوطِهَا وَشُرُوطُهَا الْمَعْرِفَةُ وَالْوَلَايَةُ وَالْعَمَلُ بِالْأَرْكَانِ.
[8]. عيون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص136، ح1: قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ بِلَالٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیهم السلام عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله و سلّم عَنْ جَبْرَئِيلَ عَنْ مِيكَائِيلَ عَنْ إِسْرَافِيلَ عَنِ اللَّوْحِ عَنِ الْقَلَمِ قَالَ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَ: وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي.
[9]. الروم: 30 (فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ).
[10]. تفسير القمي، ج2، ص155: حَدَّثَنَا الْهَيْثَمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الرُّمَّانِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا علیهما السلام عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیهم السلام فِي قَوْلِهِ:... .
[11]. الأمالي (للمفيد)، ص334، ح4: عَنْ حَنَشِ بْنِ الْمُعْتَمِرِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام فَقُلْتُ: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ كَيْفَ أَمْسَيْتَ قَالَ أَمْسَيْتُ مُحِبّاً لِمُحِبِّنَا مُبْغِضاً لِمُبْغِضِنَا وَأَمْسَى مُحِبُّنَا مُغْتَبِطاً بِرَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ كَانَ يَنْتَظِرُهَا وَأَمْسَى عَدُوُّنَا يَرْمُسُ [يُؤَسِّسُ] بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَكَأَنَّ ذَلِكَ الشَّفَا قَدِ انْهَارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ وَكَأَنَّ أَبْوَابَ الْجَنَّةِ قَدْ فُتِحَتْ لِأَهْلِهَا فَهَنِيئاً لِأَهْلِ الرَّحْمَةِ رَحْمَتُهُمْ وَالتَّعْسُ لِأَهْلِ النَّارِ وَالنَّارُ لَهُمْ يَا حَنَشُ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَعْلَمَ أَ مُحِبٌّ لَنَا أَمْ مُبْغِضٌ فَلْيَمْتَحِنْ قَلْبَهُ فَإِنْ كَانَ يُحِبُّ وَلِيَّنَا فَلَيْسَ بِمُبْغُضٍ لَنَا وَإِنْ كَانَ يُبْغِضُ وَلِيَّنَا فَلَيْسَ بِمُحِبٍّ لَنَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَخَذَ مِيثَاقاً لِمُحِبِّنَا بِمَوَدَّتِنَا وَكَتَبَ فِي الذِّكْرِ اسْمَ مُبْغِضِنَا نَحْنُ النُّجَبَاءُ وَأَفْرَاطُنَا أَفْرَاطُ الْأَنْبِيَاءِ.
[12]. روایات لزوم و وجوب محبّت نسبت به محبّین و شیعیان اهل بیت علیهم السلام و دشمنی نسبت به دشمنان ایشان:
الخصال، ج2، ص608، ح9: عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام قَالَ: هَذِهِ شَرَائِعُ الدِّينِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يَتَمَسَّكَ بِهَا وَأَرَادَ اللَّهُ هُدَاه... وَحُبُّ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ وَالْوَلَايَةُ لَهُمْ وَاجِبَةٌ وَالْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَاجِبَةٌ وَمِنَ الَّذِينَ ظَلَمُوا آلَ مُحَمَّدٍ علیهم السلام وَهَتَكُوا حِجَابَهُ فَأَخَذُوا مِنْ فَاطِمَةَB فَدَكَ وَمَنَعُوهَا مِيرَاثَهَا وَغَصَبُوهَا وَزَوْجَهَا حُقُوقَهُمَا وَهَمُّوا بِإِحْرَاقِ بَيْتِهَا وَأَسَّسُوا الظُّلْمَ وَغَيَّرُوا سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ وَالْبَرَاءَةُ مِنَ النَّاكِثِينَ وَالْقَاسِطِينَ وَالْمَارِقِينَ وَاجِبَةٌ وَالْبَرَاءَةُ مِنَ الْأَنْصَابِ وَالْأَزْلَامِ أَئِمَّةِ الضَّلَالِ وَقَادَةِ الْجَوْرِ كُلِّهِمْ أَوَّلِهِمْ وَآخِرِهِمْ وَاجِبَةٌ وَالْبَرَاءَةُ مِنْ أَشْقَى الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ شَقِيقِ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ قَاتِلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام وَاجِبَةٌ وَالْبَرَاءَةُ مِنْ جَمِيعِ قَتَلَةِ أَهْلِ الْبَيْتِ علیهم السلام وَاجِبَةٌ وَالْوَلَايَةُ لِلْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ لَمْ يُغَيِّرُوا وَلَمْ يُبَدِّلُوا بَعْدَ نَبِيِّهِمْ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَاجِبَةٌ مِثْلِ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ وَأَبِي ذَرٍّ الْغِفَارِيِّ وَالْمِقْدَادِ بْنِ الْأَسْوَدِ الْكِنْدِيِّ وَعَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ وَجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ وَحُذَيْفَةَ بْنِ الْيَمَانِ وَأَبِي الْهَيْثَمِ بْنِ التَّيِّهَانِ وَسَهْلِ بْنِ حُنَيْفٍ وَأَبِي أَيُّوبَ الْأَنْصَارِيِّ وَعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الصَّامِتِ وَعُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ وَخُزَيْمَةَ بْنِ ثَابِتٍ ذِي الشَّهَادَتَيْنِ وَأَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ وَمَنْ نَحَا نَحْوَهُمْ وَفَعَلَ مِثْلَ فِعْلِهِمْ وَالْوَلَايَةُ لِأَتْبَاعِهِمْ وَالْمُقْتَدِينَ بِهِمْ وَبِهُدَاهُمْ وَاجِبَةٌ، الخبر.
الكافي، ج2، ص46، ح3: عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي علیه السلام عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم: إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْإِسْلَامَ فَجَعَلَ لَهُ عَرْصَةً وَجَعَلَ لَهُ نُوراً وَجَعَلَ لَهُ حِصْناً وَجَعَلَ لَهُ نَاصِراً فَأَمَّا عَرْصَتُهُ فَالْقُرْآنُ وَأَمَّا نُورُهُ فَالْحِكْمَةُ وَأَمَّا حِصْنُهُ فَالْمَعْرُوفُ وَأَمَّا أَنْصَارُهُ فَأَنَا وَأَهْلُ بَيْتِي وَشِيعَتُنَا فَأَحِبُّوا أَهْلَ بَيْتِي وَشِيعَتَهُمْ وَأَنْصَارَهُمْ فَإِنَّهُ لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا فَنَسَبَنِي جَبْرَئِيلُ علیه السلام لِأَهْلِ السَّمَاءِ اسْتَوْدَعَ اللَّهُ حُبِّي وَحُبَّ أَهْلِ بَيْتِي وَشِيعَتِهِمْ فِي قُلُوبِ الْمَلَائِكَةِ فَهُوَ عِنْدَهُمْ وَدِيعَةٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ هَبَطَ بِي إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَنَسَبَنِي إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَاسْتَوْدَعَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ حُبِّي وَحُبَّ أَهْلِ بَيْتِي وَشِيعَتِهِمْ فِي قُلُوبِ مُؤْمِنِي أُمَّتِي فَمُؤْمِنُو أُمَّتِي يَحْفَظُونَ وَدِيعَتِي فِي أَهْلِ بَيْتِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَلَا فَلَوْ أَنَّ الرَّجُلَ مِنْ أُمَّتِي عَبَدَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ عُمُرَهُ أَيَّامَ الدُّنْيَا ثُمَّ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ مُبْغِضاً لِأَهْلِ بَيْتِي وَشِيعَتِي مَا فَرَّجَ اللَّهُ صَدْرَهُ إِلَّا عَنِ النِّفَاقِ.
الأمالي (للصدوق)، ص56، ح7: عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام قَالَ: مَنْ جَالَسَ لَنَا عَائِباً أَوْ مَدَحَ لَنَا قَالِياً أَوْ وَاصَلَ لَنَا قَاطِعاً أَوْ قَطَعَ لَنَا وَاصِلاً أَوْ وَالَى لَنَا عَدُوّاً أَوْ عَادَى لَنَا وَلِيّاً فَقَدْ كَفَرَ بِالَّذِي أَنْزَلَ السَّبْعَ الْمَثانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيم.
عيون أخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص291، ح41: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم لأصحابه [لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ] ذَاتَ يَوْمٍ يَا عَبْدَ اللَّهِ أَحْبِبْ فِي اللَّهِ وَأَبْغِضْ فِي اللَّهِ وَوَالِ فِي اللَّهِ وَعَادِ فِي اللَّهِ فَإِنَّهُ لَا تُنَالُ وَلَايَةُ اللَّهِ إِلَّا بِذَلِكَ وَلَا يَجِدُ رَجُلٌ طَعْمَ الْإِيمَانِ وَإِنْ كَثُرَتْ صَلَاتُهُ وَصِيَامُهُ حَتَّى يَكُونَ كَذَلِكَ وَقَدْ صَارَتْ مُوَاخَاةُ النَّاسِ يَوْمَكُمْ هَذَا أَكْثَرُهَا فِي الدُّنْيَا عَلَيْهَا يَتَوَادُّونَ وَعَلَيْهَا يَتَبَاغَضُونَ وَذَلِكَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً فَقَالَ لَهُ وَكَيْفَ لِي أَنْ أَعْلَمَ أَنِّي قَدْ وَالَيْتُ وَعَادَيْتُ فِي اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَمَنْ وَلِيُّ اللَّهِ حَتَّى أُوَالِيَهُ وَمَنْ عَدُوُّهُ حَتَّى أُعَادِيَهُ فَأَشَارَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم إِلَى عَلِيٍّ علیه السلام فَقَالَ أَ تَرَى هَذَا فَقَالَ بَلَى قَالَ وَلِيُّ هَذَا وَلِيُّ اللَّهِ فَوَالِهِ وَعَدُوُّ هَذَا عَدُوُّ اللَّهِ فَعَادِهِ وَوَالِ وَلِيَّ هَذَا وَلَوْ أَنَّهُ قَاتِلُ أَبِيكَ وَوُلْدِكَ وَعَادِ عَدُوَّ هَذَا وَلَوْ أَنَّهُ أَبُوكَ وَوَلَدُكَ.
تفسير الإمام العسكري علیه السلام، ص583: قَالَ الْإِمَامُ علیه السلام: قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَ وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِبَادَتِهِمْ لِلْأَصْنَامِ، وَاتِّخَاذِهِمْ لِلْأَنْدَادِ مِنْ دُونِ مُحَمَّدٍ وَعَلِيٍّ [ص] كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ [يَصُوتُ بِمَا لَا يَسْمَعُ] إِلَّا دُعاءً وَنِداءً لَا يَفْهَمُ مَا يُرَادُ مِنْهُ فَيُغِيثَ الْمُسْتَغِيثَ، وَيُعِينَ مَنِ اسْتَعَانَهُ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ عَنِ الْهُدَى فِي اتِّبَاعِهِمُ الْأَنْدَادَ مِنْ دُونِ اللَّهِ، وَالْأَضْدَادَ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ الَّذِينَ سَمَّوْهُمْ بِأَسْمَاءِ خِيَارِ خَلَائِفِ اللَّهِ، وَلَقَّبُوهُمْ بِأَلْقَابِ أَفَاضِلِ الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ نَصَبَهُمُ اللَّهُ لِإِقَامَةِ دِينِ اللَّهِ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ. قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیهما السلام: هَذَا فِي عُبَّادِ الْأَصْنَامِ، وَفِي النُّصَّابِ لِأَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم نَبِيِّ اللَّهِ، هُمْ أَتْبَاعُ إِبْلِيسَ وَعُتَاةُ مَرَدَتِهِ، سَوْفَ يَصِيرُونَ إِلَى الْهَاوِيَةِ. ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ، فَإِنَّ مَنْ تَعَوَّذَ بِاللَّهِ مِنْهُ أَعَاذَهُ اللَّهُ وَتَعَوَّذُوا مِنْ هَمَزَاتِهِ وَنَفَخَاتِهِ وَنَفَثَاتِهِ. أَ تَدْرُونَ مَا هِيَ أَمَّا هَمَزَاتُهُ: فَمَا يُلْقِيهِ فِي قُلُوبِكُمْ مِنْ بُغْضِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ. قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَكَيْفَ نُبْغِضُكُمْ بَعْدَ مَا عَرَفْنَا مَحَلَّكُمْ مِنَ اللَّهِ وَمَنْزِلَتَكُمْ قَالَ صلّی الله علیه و آله و سلّم: بِأَنْ تُبْغِضُوا أَوْلِيَاءَنَا وَتُحِبُّوا أَعْدَاءَنَا، فَاسْتَعِيذُوا بِاللَّهِ مِنْ مَحَبَّةِ أَعْدَائِنَا وَعَدَاوَةِ أَوْلِيَائِنَا، فَتَعَاذُوا مِنْ بُغْضِنَا وَعَدَاوَتِنَا، فَإِنَّ مَنْ أَحَبَّ أَعْدَاءَنَا فَقَدْ عَادَانَا وَنَحْنُ مِنْهُ بِرَاءٌ، وَاللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مِنْهُ بَرِيءٌ.
[13]. القيامة: 14 و15.
[14]. الأمالي (للمفيد)، ص334، ح4: عَنْ حَنَشِ بْنِ الْمُعْتَمِرِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام فَقُلْتُ: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ كَيْفَ أَمْسَيْتَ قَالَ أَمْسَيْتُ مُحِبّاً لِمُحِبِّنَا مُبْغِضاً لِمُبْغِضِنَا وَأَمْسَى مُحِبُّنَا مُغْتَبِطاً بِرَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ كَانَ يَنْتَظِرُهَا وَأَمْسَى عَدُوُّنَا يَرْمُسُ [يُؤَسِّسُ] بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَكَأَنَّ ذَلِكَ الشَّفَا قَدِ انْهَارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ وَكَأَنَّ أَبْوَابَ الْجَنَّةِ قَدْ فُتِحَتْ لِأَهْلِهَا فَهَنِيئاً لِأَهْلِ الرَّحْمَةِ رَحْمَتُهُمْ وَالتَّعْسُ لِأَهْلِ النَّارِ وَالنَّارُ لَهُمْ يَا حَنَشُ مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَعْلَمَ أَ مُحِبٌّ لَنَا أَمْ مُبْغِضٌ فَلْيَمْتَحِنْ قَلْبَهُ فَإِنْ كَانَ يُحِبُّ وَلِيَّنَا فَلَيْسَ بِمُبْغُضٍ لَنَا وَإِنْ كَانَ يُبْغِضُ وَلِيَّنَا فَلَيْسَ بِمُحِبٍّ لَنَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَخَذَ مِيثَاقاً لِمُحِبِّنَا بِمَوَدَّتِنَا وَكَتَبَ فِي الذِّكْرِ اسْمَ مُبْغِضِنَا نَحْنُ النُّجَبَاءُ وَأَفْرَاطُنَا أَفْرَاطُ الْأَنْبِيَاءِ.
[15]. نهج البلاغة، ص527، الکلام295.
[16]. تفسير القمي، ج2، ص445: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ قَالَ سَأَلَ أَبُو شَاكِرٍ أَبَا جَعْفَرٍ الْأَحْوَلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ وَلا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ وَلا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ وَلا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ فَهَلْ يَتَكَلَّمُ الْحَكِيمُ بِمِثْلِ هَذَا الْقَوْلِ وَيُكَرِّرُهُ مَرَّةً بَعْدَ مَرَّةٍ فَلَمْ يَكُنْ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ الْأَحْوَلِ فِي ذَلِكَ جَوَابٌ، فَدَخَلَ الْمَدِينَةَ فَسَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ كَانَ سَبَبَ نُزُولِهَا وَتَكْرَارِهَا أَنَّ قُرَيْشاً قَالَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم تَعْبُدُ آلِهَتَنَا سَنَةً وَنَعْبُدُ إِلَهَكَ سَنَةً، وَتَعْبُدُ آلِهَتَنَا سَنَةً وَنَعْبُدُ إِلَهَكَ سَنَةً فَأَجَابَهُمُ اللَّهُ بِمِثْلِ مَا قَالُوا فَقَالَ فِيمَا قَالُوا تَعْبُدُ آلِهَتَنَا سَنَةً قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ وَفِيمَا قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ سَنَةً وَلا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ وَفِيمَا قالوا تعبد آلهتنا سنة و لا أنا عابد ما عبدتم وَفِيمَا قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ سَنَةً وَلا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ قَالَ فَرَجَعَ أَبُو جَعْفَرٍ الْأَحْوَلُ إِلَى أَبِي شَاكِرٍ فَأَخْبَرَهُ بِذَلِكَ فَقَالَ أَبُو شَاكِرٍ: هَذَا مَا حَمَلَهُ الْإِبِلُ مِنَ الْحِجَازِ، وَكَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذَا فَرَغَ مِنْ قِرَاءَتِهَا يَقُولُ: دِينِيَ الْإِسْلَامُ ثَلَاثاً.
تفسير القمّي، ج2، ص228: و قوله: (وَ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ) قَالَ: نَزَلَتْ بِمَكَّةَ لَمَّا أَظْهَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم الدَّعْوَةَ بِمَكَّةَ اجْتَمَعَتْ قُرَيْشٌ إِلَى أَبِي طَالِبٍ فَقَالُوا: يَا أَبَا طَالِبٍ إِنَّ ابْنَ أَخِيكَ قَدْ سَفَّهَ أَحْلَامَنَا وَسَبَّ آلِهَتَنَا وَأَفْسَدَ شَبَابَنَا وَفَرَّقَ جَمَاعَتَنَا فَإِنْ كَانَ الَّذِي يَحْمِلُهُ عَلَى ذَلِكَ الْعُدْمَ جَمَعْنَا لَهُ مَالاً حَتَّى يَكُونَ أَغْنَى رَجُلٍ فِي قُرَيْشٍ وَنَمْلِكُهُ عَلَيْنَا، فَأَخْبَرَ أَبُو طَالِبٍ رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم بِذَلِكَ، فَقَالَ: لَوْ وَضَعُوا الشَّمْسَ فِي يَمِينِي وَالْقَمَرَ فِي يَسَارِي مَا أَرَدْتُهُ، وَلَكِنْ يُعْطُونِي كَلِمَةً يَمْلِكُونَ بِهَا الْعَرَبَ وَتَدِينُ لَهُمْ بِهَا الْعَجَمُ وَيَكُونُونَ مُلُوكاً فِي الْجَنَّةِ، فَقَالَ لَهُمْ أَبُو طَالِبٍ ذَلِكَ فَقَالُوا نَعَمْ وَعَشْرُ كَلِمَاتٍ، فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم تَشْهَدُونَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنِّي رَسُولُ اللَّهِ فَقَالُوا: نَدَعُ ثَلَاثَمِائَةٍ وَسِتِّينَ إِلَهاً وَنَعْبُدُ إِلَهاً وَاحِداً فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى وَعَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقالَ الْكافِرُونَ هذا ساحِرٌ كَذَّابٌ أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِلَى قَوْلِهِ إِلَّا اخْتِلاقٌ أَيْ تَخْلِيطٌ أَ أُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي إِلَى قَوْلِهِ مِنَ الْأَحْزابِ يَعْنِي الَّذِينَ تَحَزَّبُوا عَلَيْهِ يَوْمَ الْخَنْدَق.
[17]. تفسير الإمام العسكري علیه السلام، ص343، ح221: وَقَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیهما السلام عُلَمَاءُ شِيعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِي الثَّغْرِ الَّذِي يَلِي إِبْلِيسُ وَعَفَارِيتُهُ، يَمْنَعُونَهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ عَلَى ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا، وَعَنْ أَنْ يَتَسَلَّطَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ وَشِيعَتُهُ النَّوَاصِبُ. أَلَا فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِكَ مِنْ شِيعَتِنَا كَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَالتُّرْكَ وَالْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ، لِأَنَّهُ يَدْفَعُ عَنْ أَدْيَانِ مُحِبِّينَا، وَذَلِكَ يَدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِمْ.
تفسير الإمام العسكري علیه السلام، ص383:... ثُمَّ قَالُوا لَهُ: [يَا رَسُولَ اللَّهِ] أَخْبِرْنَا عَنْ عَلِيٍّ أَ هُوَ أَفْضَلُ أَمْ مَلَائِكَةُ اللَّهِ الْمُقَرَّبُونَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم: وَهَلْ شُرِّفَتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَّا بِحُبِّهَا لِمُحَمَّدٍ وَعَلِيٍّ وَقَبُولِهَا لِوَلَايَتِهِمَا إِنَّهُ لَا أَحَدَ مِنْ مُحِبِّي عَلِيٍّ علیه السلام وَقَدْ نَظَّفَ قَلْبَهُ مِنْ قَذَرِ الْغِشِّ وَالدَّغَلِ وَالْغِلِّ وَنَجَاسَاتِ الذُّنُوبِ إِلَّا كَانَ أَطْهَرَ وَأَفْضَلَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ. وَهَلْ أَمَرَ اللَّهُ الْمَلَائِكَةَ بِالسُّجُودِ لِآدَمَ إِلَّا لِمَا كَانُوا قَدْ وَضَعُوهُ فِي نُفُوسِهِمْ إِنَّهُ لَا يَصِيرُ فِي الدُّنْيَا خَلْقٌ بَعْدَهُمْ إِذَا رَفَعُوا عَنْهَا إِلَّا وَهُمْ يَعْنُونَ أَنْفُسَهُمْ أَفْضَلَ مِنْهُ فِي الدِّينِ فَضْلاً، وَأَعْلَمَ بِاللَّهِ وَبِنَبِيِّهِ عِلْماً. فَأَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ أَنَّهُمْ قَدْ أَخْطَئُوا فِي ظُنُونِهِمْ وَاعْتِقَادَاتِهِمْ، فَخَلَقَ آدَمَ وَعَلَّمَهُ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا، ثُمَّ عَرَضَهَا عَلَيْهِمْ، فَعَجَزُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا، فَأَمَرَ آدَمَ أَنْ يُنَبِّئَهُمْ بِهَا، وَعَرَّفَهُمْ فَضْلَهُ فِي الْعِلْمِ عَلَيْهِمْ. ثُمَّ أَخْرَجَ مِنْ صُلْبِ آدَمَ ذُرِّيَّتَهُ مِنْهُمُ الْأَنْبِيَاءُ وَالرُّسُلُ وَالْخِيَارُ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ أَفْضَلُهُمْ مُحَمَّدٌ، ثُمَّ آلُ مُحَمَّدٍ، وَمِنَ الْخِيَارِ الْفَاضِلِينَ مِنْهُمْ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ وَخِيَارُ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ. وَعَرَّفَ الْمَلَائِكَةَ بِذَلِكَ أَنَّهُمْ أَفْضَلُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ (إِذَا احْتَمَلُوا) مَا حُمِّلُوهُ مِنَ الْأَثْقَالِ وَقَاسُوا مَا هُمْ فِيهِ مِنْ تَعَرُّضِ أَعْوَانِ الشَّيَاطِينِ وَمُجَاهَدَةَ النُّفُوسِ وَاحْتِمَالِ أَذَى ثِقْلِ الْعِيَالِ، وَالِاجْتِهَادِ فِي طَلَبِ الْحَلَالِ، وَمُعَانَاةِ مُخَاطَرَةِ الْخَوْفِ مِنَ الْأَعْدَاءِ مِنْ لُصُوصٍ مُخَوِّفِينَ، وَمِنْ سَلَاطِينَ جَوَرَةٍ قَاهِرِينَ وَصُعُوبَةِ الْمَسَالِكِ فِي الْمَضَايِقِ وَالْمَخَاوِفِ، وَالْأَجْزَاعِ وَالْجِبَالِ وَالتِّلَال لِتَحْصِيلِ أَقْوَاتِ الْأَنْفُسِ وَالْعِيَالِ مِنَ الطَّيِّبِ الْحَلَالِ. عَرَّفَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ أَنَّ خِيَارَ الْمُؤْمِنِينَ يَحْتَمِلُونَ هَذِهِ الْبَلَايَا وَيَتَخَلَّصُونَ مِنْهَا وَيُحَارِبُونَ الشَّيَاطِينَ وَيَهْزِمُونَهُمْ، وَيُجَاهِدُونَ أَنْفُسَهُمْ بِدَفْعِهَا عَنْ شَهَوَاتِهَا، وَيَغْلِبُونَهَا مَعَ مَا رُكِّبَ فِيهِمْ مِنْ شَهْوَةِ الْفُحُولَةِ وَحُبِّ اللِّبَاسِ وَالطَّعَامِ وَالْعِزِّ وَالرِّئَاسَةِ، وَالْفَخْرِ وَالْخُيَلَاءِ، وَمُقَاسَاةِ الْعَنَاءِ وَالْبَلَاءِ مِنْ إِبْلِيسَ لَعَنَهُ اللَّهُ وَعَفَارِيتِهِ، وَخَوَاطِرِهِمْ وَإِغْوَائِهِمْ وَاسْتِهْوَائِهِمْ، وَدَفْعِ مَا يُكَابِدُونَهُ مِنْ أَلَمِ الصَّبْرِ عَلَى سَمَاعِ الطَّعْنِ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ، وَسَمَاعِ الْمَلَاهِي، وَالشَّتْمِ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ، وَمَعَ مَا يُقَاسُونَهُ فِي أَسْفَارِهِمْ لِطَلَبِ أَقْوَاتِهِمْ وَالْهَرَبِ مِنْ أَعْدَاءِ دِينِهِمْ، وَالطَّلَبِ لِمَنْ يَأْمُلُونَ مُعَامَلَتَهُ مِنْ مُخَالِفِيهِمْ فِي دِينِهِمْ. قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: يَا مَلَائِكَتِي وَأَنْتُمْ مِنْ جَمِيعِ ذَلِكَ بِمَعْزِلٍ: لَا شَهَوَاتُ الْفُحُولَةِ تُزْعِجُكُمْ، وَلَا شَهْوَةُ الطَّعَامِ تُحْقِرُكُمْ وَلَا الْخَوْفُ مِنْ أَعْدَاءِ دِينِكُمْ وَدُنْيَاكُمْ يُنْخَبُ فِي قُلُوبِكُمْ: وَلَا لِإِبْلِيسَ فِي مَلَكُوتِ سَمَاوَاتِي وَأَرْضِي شُغُلٌ عَلَى إِغْوَاءِ مَلَائِكَتِيَ الَّذِينَ قَدْ عَصَمْتُهُمْ مِنْهُمْ. يَا مَلَائِكَتِي فَمَنْ أَطَاعَنِي مِنْهُمْ وَسَلَّمَ دِينَهُ مِنْ هَذِهِ الْآفَاتِ وَالنَّكَبَاتِ فَقَدِ احْتَمَلَ فِي جَنْبِ مَحَبَّتِي مَا لَمْ تَحْتَمِلُوهُ، وَاكْتَسَبَ مِنَ الْقُرُبَاتِ مَا لَمْ تَكْتَسِبُوهُ. فَلَمَّا عَرَّفَ اللَّهُ مَلَائِكَتَهُ فَضْلَ خِيَارِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم وَشِيعَةِ عَلِيٍّ علیه السلام وَخُلَفَائِهِ عَلَيْهِمْ، وَاحْتِمَالَهُمْ فِي جَنْبِ مَحَبَّةِ رَبِّهِمْ مَا لَا تَحْتَمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ أَبَانَ بَنِي آدَمَ الْخِيَارَ الْمُتَّقِينَ بِالْفَضْلِ عَلَيْهِمْ. ثُمَّ قَالَ [اللَّهُ] فَلِذَلِكَ فَاسْجُدُوا لِآدَمَ لَمَّا كَانَ مُشْتَمِلاً عَلَى أَنْوَارِ هَذِهِ الْخَلَائِقِ الْأَفْضَلِينَ.
[18]. جامع الأخبار، ص139: وَقَالَ علیه السلام: مَنْ لَمْ يَتَوَرَّعْ فِي دِينِ اللَّهِ تَعَالَى ابْتَلَاهُ اللَّهُ تَعَالَى بِثَلَاثٍ إِمَّا أَنْ يُمِيتَهُ شَابّاً أَوْ يُوقِعَهُ فِي خِدْمَةِ السُّلْطَانِ أَوْ يُسْكِنَهُ فِي الرَّسَاتِيقِ.
الكافي، ج8، ص162، ح170: عَنْ سَيَابَةَ بْنِ أَيُّوبَ وَمُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ وَعَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ يَرْفَعُونَهُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام قَالَ: إِنَّ اللَّهَ يُعَذِّبُ السِّتَّةَ بِالسِّتَّةِ الْعَرَبَ بِالْعَصَبِيَّةِ وَالدَّهَاقِينَ بِالْكِبْرِ وَالْأُمَرَاءَ بِالْجَوْرِ وَالْفُقَهَاءَ بِالْحَسَدِ وَالتُّجَّارَ بِالْخِيَانَةِ وَأَهْلَ الرَّسَاتِيقِ بِالْجَهْلِ.
جامع الأخبار، ص139: أَوْصَى النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله و سلّم لِعَلِيٍّ: يَا عَلِيُّ لَا تَسْكُنِ الرُّسْتَاقَ فَإِنَّ شُيُوخَهُمْ جَهَلَةٌ وَشُبَّانَهُمْ عرنة [عَرَمَةٌ] وَنِسْوَانَهُمْ كَشَفَةٌ وَالْعَالِمَ بَيْنَهُمْ كَالْجِيفَةِ بَيْنَ الْكِلَابِ.
جامع الأخبار، ص139: وَقَالَ صلّی الله علیه و آله و سلّم: سِتَّةٌ يَدْخُلُونَ النَّارَ قَبْلَ الْحِسَابِ بِسِتَّةٍ قِيلَ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الْأُمَرَاءُ بِالْجَوْرِ وَالْعَرَبُ بِالْعَصَبِيَّةِ وَالدَّهَاقِينُ بِالْكِبْرِ وَالتُّجَّارُ بِالْخِيَانَةِ وَأَهْلُ الرَّسَاتِيقِ بِالْجَهَالَةِ وَالْعُلَمَاءُ بِالْحَسَدِ.
[19]. الكافي، ج5، ص158، ح7: عَنْ عِيسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: إِيَّاكَ وَمُخَالَطَةَ السَّفِلَةِ فَإِنَ السَّفِلَةَ لَا يَئُولُ إِلَى خَيْرٍ.
من لا يحضره الفقيه، ج3، ص165، ح3605: وَقَالَ علیه السلام: إِيَّاكُمْ وَمُخَالَطَةَ السَّفِلَةِ فَإِنَّهُ لَا يَئُولُ إِلَى خَيْرٍ.
قال مصنف هذا الكتاب رحمه الله جاءت الاخبار في معنى السفلة على وجوه، فمنها: أن السفلة هو الذي لا يبالي ما قال ولا ما قيل له، ومنها: أن السفلة من يضرب بالطنبور، ومنها: أن السفلة من لم يسره الاحسان ولا تسوؤه الإساءة، و السفلة: من أدعى الإمامة وليس لها بأهل، وهذه كلها أوصاف السفلة من اجتمع فيه بعضها أو جميعها وجب اجتناب مخالطته.
مستطرفات السرائر، ص570: قَالَ وَقَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى عُمَرَ أَنَّ امْرَأَتَهُ نَازَعَتْهُ فَقَالَتْ لَهُ يَا سَفِلَةُ فَقَالَ لَهَا إِنْ كَانَ سَفِلَةً فَهِيَ طَالِقٌ فَقَالَ لَهُ إِنْ كُنْتَ مِمَّنْ تَتَّبِعُ الْقُصَّاصَ وَتَمْشِي فِي غَيْرِ حَاجَةٍ وَتَأْتِي أَبْوَابَ السُّلْطَانِ فَقَدْ بَانَتْ مِنْكَ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام لَيْسَ كَمَا قُلْتَ إِلَيَّ فَقَالَ لَهُ عُمَرُ ائْتِهِ فَاسْمَعْ مَا يُفْتِيكَ فَأَتَاهُ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ إِنْ كُنْتَ مِمَّنْ لَا يُبَالِي بِمَا قَالَ وَمَا قِيلَ فِيكَ فَأَنْتَ سَفِلَةٌ وَإِلَّا فَلَا شَيْءَ عَلَيْكَ.
[20]. الكافي، ج4، ص74، ح6: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ: اللَّهُمَّ إِنِّي بِكَ أَتَوَسَّلُ وَمِنْكَ أَطْلُبُ حَاجَتِي مَنْ طَلَبَ حَاجَةً إِلَى النَّاسِ فَإِنِّي لَا أَطْلُبُ حَاجَتِي إِلَّا مِنْكَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ وَأَسْأَلُكَ بِفَضْلِكَ وَرِضْوَانِكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ وَأَنْ تَجْعَلَ لِي فِي عَامِي هَذَا إِلَى بَيْتِكَ الْحَرَامِ سَبِيلاً حَجَّةً مَبْرُورَةً مُتَقَبَّلَةً زَاكِيَةً خَالِصَةً لَكَ تُقِرُّ بِهَا عَيْنِي وَتَرْفَعُ بِهَا دَرَجَتِي وَتَرْزُقُنِي أَنْ أَغُضَّ بَصَرِي وَأَنْ أَحْفَظَ فَرْجِي وَأَنْ أَكُفَّ بِهَا عَنْ جَمِيعِ مَحَارِمِكَ حَتَّى لَا يَكُونَ شَيْءٌ آثَرَ عِنْدِي مِنْ طَاعَتِكَ وَخَشْيَتِكَ وَالْعَمَلِ بِمَا أَحْبَبْتَ وَالتَّرْكِ لِمَا كَرِهْتَ وَنَهَيْتَ عَنْهُ وَاجْعَلْ ذَلِكَ فِي يُسْرٍ وَيَسَارٍ وَعَافِيَةٍ وَأَوْزِعْنِي شُكْرَ مَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَّ وَأَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَ وَفَاتِي قَتْلاً فِي سَبِيلِكَ تَحْتَ رَايَةِ نَبِيِّكَ مَعَ أَوْلِيَائِكَ وَأَسْأَلُكَ أَنْ تَقْتُلَ بِي أَعْدَاءَكَ وَأَعْدَاءَ رَسُولِكَ وَأَسْأَلُكَ أَنْ تُكْرِمَنِي بِهَوَانِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِكَ وَلَا تُهِنِّي بِكَرَامَةِ أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً حَسْبِيَ اللَّهُ ما شاءَ اللَّهُ.
[21]. المائدة: 105 (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
[22]. التحریم: 6 (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ).
[23]. الشعراء: 213 ـ 215 (فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ * وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ * وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ).
[24]. عيون أخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص231:... فَقَالَتِ الْعُلَمَاءُ فَأَخْبِرْنَا هَلْ فَسَّرَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ الِاصْطِفَاءَ فِي الْكِتَابِ فَقَالَ الرِّضَا علیه السلام فَسَّرَ الِاصْطِفَاءَ فِي الظَّاهِرِ سِوَى الْبَاطِنِ فِي اثْنَيْ عَشَرَ مَوْطِناً وَمَوْضِعاً فَأَوَّلُ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَجَلَ وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ وَرَهْطَكَ الْمُخْلَصِينَ هَكَذَا فِي قِرَاءَةِ أُبَيِّ بْنِ كَعْبٍ وَهِيَ ثَابِتَةٌ فِي مُصْحَفِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ وَهَذِهِ مَنْزِلَةٌ رَفِيعَةٌ وَفَضْلٌ عَظِيمٌ وَشَرَفٌ عَالٍ حِينَ عَنَى اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ بِذَلِكَ الْآلَ فَذَكَرَهُ لِرَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَهَذِهِ وَاحِدَة، الخبر.
علل الشرائع، ج1، ص170، ح2: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ نَوْفَلٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ وَرَهْطَكَ الْمُخْلَصِينَ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَهُمْ إِذْ ذَاكَ أَرْبَعُونَ رَجُلاً يَزِيدُونَ رَجُلاً أَوْ يَنْقُصُونَ رَجُلاً فَقَالَ أَيُّكُمْ يَكُونُ أَخِي وَوَصِيِّي وَوَارِثِي وَوَزِيرِي وَخَلِيفَتِي فِيكُمْ بَعْدِي فَعَرَضَ عَلَيْهِمْ ذَلِكَ رَجُلاً رَجُلاً كُلُّهُمْ يَأْبَى ذَلِكَ حَتَّى أَتَى عَلَيَّ فَقُلْتُ أَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ هَذَا أَخِي وَوَارِثِي وَوَصِيِّي وَوَزِيرِي وَخَلِيفَتِي فِيكُمْ بَعْدِي فَقَامَ الْقَوْمُ يَضْحَكُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ وَيَقُولُونَ لِأَبِي طَالِبٍ قَدْ أَمَرَكَ أَنْ تَسْمَعَ وَتُطِيعَ لِهَذَا الْغُلَامِ.
بحار الأنوار، ج18، ص215، ح47: أَقُولُ ثُمَّ رَوَى السَّيِّدُ رَحِمَهُ اللَّهُ فِي الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ مِنَ الْكِتَابِ الْمَذْكُورِ عَنْ مُحَمَّدٍ الْبَاهِلِيِّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيِّ عَنْ عَمَّارِ بْنِ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِيِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ مُبَارَكِ بْنِ فَضَّالٍ وَالْعَامَّةُ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله و سلّم قَالَ: إِنَّ قَوْماً خَاضُوا فِي بَعْضِ أَمْرِ عَلِيٍّ علیه السلام بَعْدَ الَّذِي كَانَ مِنْ وَقْعَةِ الْجَمَلِ قَالَ الرَّجُلُ الَّذِي سَمِعَ مِنَ الْحَسَنِ الْحَدِيثَ وَيْلَكُمْ مَا تُرِيدُونَ مِنْ أَوَّلِ السَّابِقِ بِالْإِيمَانِ بِاللَّهِ وَالْإِقْرَارِ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لَقَدْ كُنْتُ عَاشِرَ عَشَرَةٍ مِنْ وُلْدِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ إِذْ أَتَانَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام فَقَالَ أَجِيبُوا رَسُولَ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم إِلَى غَدٍ فِي مَنْزِلِ أَبِي طَالِبٍ فَتَغَامَزْنَا فَلَمَّا وَلَّى قُلْنَا أَ تَرَى مُحَمَّداً أَنْ يُشْبِعَنَا الْيَوْمَ وَمَا مِنَّا يَوْمَئِذٍ مِنَ الْعَشَرَةِ رَجُلاً إِلَّا وَهُوَ يَأْكُلُ الْجَذَعَةَ السَّمِينَةَ وَيَشْرَبُ الْفَرَقَ مِنَ اللَّبَنِ فَغَدَوْا عَلَيْهِ فِي مَنْزِلِ أَبِي طَالِبٍ وَإِذَا نَحْنُ بِرَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم فَحَيَّيْنَاهُ بِتَحِيَّةِ الْجَاهِلِيَّةِ وَحَيَّانَا هُوَ بِتَحِيَّةِ الْإِسْلَامِ فَأَوَّلُ مَا أَنْكَرْنَا مِنْهُ ذَلِكَ ثُمَّ أَمَرَ بِجَفْنَةٍ مِنْ خُبْزٍ وَلَحْمٍ فَقُدِّمَتْ إِلَيْنَا وَوَضَعَ يَدَهُ الْيُمْنَى عَلَى ذِرْوَتِهَا وَقَالَ بِسْمِ اللَّهِ كُلُوا عَلَى اسْمِ اللَّهِ فَتَغَيَّرْنَا لِذَلِكَ ثُمَّ تَمَسَّكْنَا لِحَاجَتِنَا إِلَى الطَّعَامِ وَذَلِكَ أَنَّنَا جَوَّعْنَا أَنْفُسَنَا لِلْمِيعَادِ بِالْأَمْسِ فَأَكَلْنَا حَتَّى انْتَهَيْنَا وَالْجَفْنَةُ كَمَا هِيَ مُدْفَقَةٌ ثُمَّ دَفَعَ إِلَيْنَا عُسّاً مِنْ لَبَنٍ فَكَانَ عَلِيٌّ يَخْدُمُنَا فَشَرِبْنَا كُلُّنَا حَتَّى رَوِينَا وَالْعُسُّ عَلَى حَالِهِ حَتَّى إِذَا فَرَغْنَا قَالَ يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ إِنِّي نَذِيرٌ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ جَلَّ وَعَزَّ إِنِّي أَتَيْتُكُمْ بِمَا لَمْ يَأْتِ بِهِ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ فَإِنْ تُطِيعُونِي تَرْشُدُوا وَتُفْلِحُوا وَتَنْجَحُوا إِنَّ هَذِهِ مَائِدَةٌ أَمَرَنِيَ اللَّهُ بِهَا فَصَنَعْتُهَا لَكُمْ كَمَا صَنَعَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ علیهما السلام لِقَوْمِهِ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ يُعَذِّبُهُ عَذَاباً لَا يُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِينَ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاسْمَعُوا مَا أَقُولُ لَكُمْ وَاعْلَمُوا يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَبْعَثْ رَسُولاً إِلَّا جَعَلَ لَهُ أَخاً وَوَزِيراً وَوَصِيّاً وَوَارِثاً مِنْ أَهْلِهِ وَقَدْ جَعَلَ لِي وَزِيراً كَمَا جَعَلَ لِلْأَنْبِيَاءِ قَبْلِي وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَرْسَلَنِي إِلَى النَّاسِ كَافَّةً وَأَنْزَلَ عَلَيَّ وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ وَرَهْطَكَ الْمُخْلَصِينَ وَقَدْ وَاللَّهِ أَنْبَأَنِي بِهِ وَسَمَّاهُ لِي وَلَكِنْ أَمَرَنِي أَنْ أَدْعُوَكُمْ وَأَنْصَحَ لَكُمْ وَأَعْرِضَ عَلَيْكُمْ لِئَلَّا يَكُونَ لَكُمُ الْحُجَّةُ فِيمَا بَعْدُ وَأَنْتُمْ عَشِيرَتِي وَخَالِصُ رَهْطِي فَأَيُّكُمْ يَسْبِقُ إِلَيْهَا عَلَى أَنْ يُؤَاخِيَنِي فِي اللَّهِ وَيُوَازِرَنِي فِي اللَّهِ جَلَّ وَعَزَّ وَمَعَ ذَلِكَ يَكُونُ لِي يَداً عَلَى جَمِيعِ مَنْ خَالَفَنِي فَأَتَّخِذُهُ وَصِيّاً وَوَلِيّاً وَوَزِيراً يُؤَدِّي عَنِّي وَيُبَلِّغُ رِسَالَتِي وَيَقْضِي دَيْنِي مِنْ بَعْدِي وَعِدَاتِي مَعَ أَشْيَاءَ اشْتَرَطَهَا فَسَكَتُوا فَأَعَادَهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ كُلَّهَا لَيَسْكُتُونَ وَيَثِبُ فِيهَا عَلِيٌّ فَلَمَّا سَمِعَهَا أَبُو لَهَبٍ قَالَ تَبّاً لَكَ يَا مُحَمَّدُ وَلِمَا جِئْتَنَا بِهِ أَ لِهَذَا دَعَوْتَنَا وَهَمَّ أَنْ يَقُومَ مُوَلِّياً فَقَالَ أَمَا وَاللَّهِ لَتَقُومُنَّ أَوْ يَكُونُ فِي غَيْرِكُمْ وَقَالَ يُحَرِّصُهُمْ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ مِنْهُمْ فِيمَا بَعْدَ حُجَّةٌ قَالَ فَوَثَبَ عَلِيٌّ علیه السلام فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَا لَهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ يَا أَبَا الْحَسَنِ أَنْتَ لَهَا قُضِيَ الْقَضَاءُ وَجَفَّ الْقَلَمُ يَا عَلِيُّ اصْطَفَاكَ اللَّهُ بِأَوَّلِهَا وَجَعَلَكَ وَلِيَّ آخِرِهَا.